یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در ۲۵مین سالیاد ترور دکتر قاسملو
نگاه اجمالی به پدیده قاسملوئیسم در کوردستان
ع. شریف زاده


• پیوند دمکراسی و مساله ملی از شاهکار زنده یاد دکتر قاسملو است وی اعتقاد داشت نه دمکراسی بدون حل مشکل ملی مفهوم واقعی دمکراسی را داراست و نه مساله ملی بدون وجود دمکراسی قابل حل است دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کوردستان ایران دکترین زنده یاد دکتر قاسملو بود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۰ تير ۱٣۹٣ -  ۱ ژوئيه ۲۰۱۴


دکتر عبدالرحمن قاسملو در شب یلدای ١٩٣٠ میلادی در شهر اورمیه (رضائیه) متولد و در روز ١٣ی ژوئین ١٩٨٩ در شهر وین پایتخت اطریش طی فتوای سیاسی ـ دینی توسط حاکمان حکومت دیکتاتور ـ فاشیست اسلامی ایران ترور شد.

نام دکتر قاسملو با واژگانی همچون دمکراسی ، خودمختاری ، سوسیالیزم ، دیپلماسی ، مبارزه مسلحانه ، استقلال حزبی ... گره خورده و نام وی کلمات مذکور را برای مخاطب تداعی میکنند.

پیوند دمکراسی و مساله ملی از شاهکار زنده یاد دکتر قاسملو است وی اعتقاد داشت نه دمکراسی بدون حل مشکل ملی مفهوم واقعی دمکراسی را داراست و نه مساله ملی بدون وجود دمکراسی قابل حل است دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کوردستان ایران دکترین زنده یاد دکتر قاسملو بود.

دکتر قاسملو در سال ١٩٨٠ میلادی خطاب به نیروهای چپ رادیکال که دیکتاتوری پرولتاریا را برای آینده ایران تبلیغ و ترویج میکردند گفت " بدترین دمکراسی از بهترین دیکتاتوری بهتر است " دکتر قاسملو دمکراسی را برای خود با خط درست و درشت نوشته بود.

مادام میتران خانم رئیس جمهور وقت فرانسه گفته بود " دکتر قاسملو با استدلال صحیح ما را متقاعد کرد که دمکراسی میتواند نقطه مشترک ما فرانسویها و کوردها باشد "

همانگونه ماندلا و مبارزه ضد آپارتاید در افرئقای جنوبی دو روی یک سکه حساب می شوند در کوردستان هم دمکراسی و دکتر قاسملو دو قلوی به هم چسبیدهاند که جدا کردن آنها محال است.

دمکراتیزه کردن مناسبات درون حزب دمکرات کوردستان ایران به مهندسی دکتر قاسملو انجام گرفت او یگانه رهبر ملی کورد بود که بوسیله انتخابات در کنگره و پلنومها حزبی به دبیر کلی میرسید رهبران شناخته شده دیگر کورد جلال طالبانی ، بارزانیها ، عبدالله اوجلان ... هیچ وقت در انتخابات مشارکت نکردن و رهبران بلامنازع و مادام العمر احزاب مطبوع خود بودن.

دکتر قاسملو بر خلاف رهبران دیگر کورد هیچوقت به رهبری فردی اعتقاد نداشت رهبری جمعی را تبلیغ میکرد در سال ١٩٨٠ میلادی در میتنگی در شهر بوکان از شعار زنده باد قاسملو که توسط حضار سر داده می شود ایراد می گیرد و می گوئید " شعار زنده باد قاسملو شعار ما نیست بلکه زنده باد آزادی ، زنده باد کوردستان و زنده باد حزب دمکرات کوردستان ایران شعار ماست ".

هر گاه بر اثر بد فهمی یا استنباط نادرست اعضای حزب از دمکراسی ، حزب دمکرات ضررمند میشد دکتر قاسملو میگفت " تا یاد گیری دمکراسی باید باج آن را پرداخت زیرا در حال تمرین دمکراسی هستیم ".

وزیر کار دولت فرانسه در دفتر یاد بود ترور دکتر قاسملو نوشته بود " ترور دکتر قاسملو خنجری بر قلب دمکراسی نو پا و در حال رشد خاورمیانه بود ".

تأکید دکتر قاسملو به خودمختاری برای کوردستان ایران دو دلیل داشت دلیل اول آن بود که ایشان موقعیت تاریخی و سیاسی ملت کورد در کوردستان ایران را با موقعیت کورد در بخشهای دیگر کوردستان ( عراق ، ترکیه و سوریه ) متفاوت میدانست و در جایگاه یک سیاستمدار واقعبین مرزهای سیاسی کوردستان را پذیرفته بود دلیل دوم هم آن بود که نوع ستم ملی که در ایران بر ملت کورد اعمال می شود با نوع ستم ملی که به ملیتهای دیگر ایران روا می شود را یکی نمیدانست منطقا هم نباید یک راه حل واحدی داشته باشند.

دکتر قاسملو اعتقاد خود را به تشکیل یک دولت کوردی و حق تعیین سرنوشت ( فردی و گروهی ) پنهان نمی کرد در سال ١٩٨٠ میلادی در دیدار با هانی الحسن نماینده فلسطینها گفته بود " ما اکنون خودمختاری در چارچوب ایران می خواهیم نسل ما نسل خودمختاری است ، اما اگر مبارزه عمیقتر و طولانی تر شد کوردها به آلترناتیو دیگری خواهند اندیشید ". ( گویا هانی الحسن این گفته دکتر قاسملو را برای خمینی بازگو کردهبود ).

با اینکه دکتر قاسملو از ماهیت نادمکراتیک سوسیالیزم موجود انتقاد داشت اما همیشه نظام سوسیالیستی را بر نظام کاپیتالیستی ترجیج میداد شعار سوسیالیزم برای او شعاری لوکسی نبود بلکه از باور عمیق ایشان به ماهیت عدالت خواهانه سوسیالیزم ناشی می شد او در مقام یک تئورسین سوسیالیستی هم با سوسیالیستهای سنتی و کلاسیک که به بهانه مبارزه ضد امپریالیستی منکر ستم ملی در ایران میشدند و هم با کمونیستهای افراطی که به خاطر مبارزات طبقاتی با حقوق ملی میلیتهای ایران سرعداوت داشتن ، مرزبندی داشت و آنها را به چالش کشید بدین صورت جنبش ملی ـ دمکراتیک کورد در ایران را از این دو بینش نادرست تصفیه کرد آرمان نهایی حزب دمکرات کوردستان ایران جامعه سوسیالیزم دمکراتیک است از تزهای مشهور ایشان بود دکتر قاسملو تا هنگام ترور به عنوان یکی از رهبران سوسیالیستی جهان در لیست سیاه سازمان سیا امریکا قرار داشت و به تبع آن اجازه ورود به کشور آیالات متحده امریکا را نداشت.

دکتر قاسملو در مقام یک دیپلمات خبره و آشنا به زیر و بم های دیپلماتیک برای شناسایی مساله کورد به محافل بین المللی ارزش فوق العاده قائل بود وی اعتقاد داشت مبارزه و اتحاد سیاسی کوردها برای رفع ستم مضاعف ملی شرط لازم است اما حمایت کشور(ها) ی بزرگ شرط کافی است جلب حمایت کشورها هم غیر از طریق فعالیتهای مستمر دیپلماسی میسر نخواهد شد.

دکتر قاسملو با کوشش های خستگی ناپذیریش توانسته بود تا حدودی زیادی پشتیبانی دولت فرانسه را بدست آورد حزب دکتر قاسملو ( حزب دمکرات کوردستان ایران ) اولین حزب سیاسی کورد بود که از سوی یک دولت بزرگ (فرانسه ) به رسمیت شناخته شد دکتر قاسملو موفق شده بود به محافل سیاسی سطح بالای فرانسه راه یابد دوستانی زیادی برای ملت کورد پیدا کند بطور مرتب از سوی احزاب بزرگ فرانسه ( حزب کمونیست و حزب سوسیالیست ) برای شرکت در مراسم و کنگرههاشان دعوت میشد باور راسخ دکتر قاسملو سبب شد که حزب تحت رهبریش (حدکا) در کنار حزب کار اسرائیل دومین حزب سیاسی در خاورمیانه باشد که به عضویت تشکیلات انترناسیونال سوسیالیست در آید مبالغه نیست اگر دکتر قاسملو را معمار اصلی دیپلماسی کورد بحساب آورد سیاستمدار بزرگ فرانسه گنشر ( بعدا وزیر خارجه ) گفته بود " از دکتر قاسملو آموختم نباید برای حل مساله پیچیده کوردها تنها به مباحث حقوق بشری اکتفا کرد بلکه باید از ظرفیتهای سیاسی و دیپلماسی هم استفاده نمود".

مبارزه مسلحانه از دیگر مواردی است که با نام دکتر قاسملو گره خوردهاست دکتر قاسملو بمدت ده سال تمام ( ١٩٧٩ ـ ١٩٨٩ ) فرمانده کلی نیروهای مسلح حدکا را که در مقطعی بالغ بر دوازده هزار مبارز پیشمرگ بود ، بر عهده داشت از دید دکتر قاسملو مبارزه مسلحانه پاسخ منطقی به تهاجمات نظامی رژیم دینی ایران به کوردستان و دفاع از آزادی ملت کورد محسوب میشد بر خلاف سازمانهای چریکی که مبارزه مسلحانه را استراتیژی و آزادی را از لوله تفنگ تعریف میکردند ، دکتر قاسملو به مبارزه مسلحانه بعنوان تاکتیک مقطعی تا هموار کردن راههای مبارزه سیاسی مسالمت آمیز می نگریست.

با وجود تمام وحشیگریها و فشارهای نظامی رژیم اسلامی ایران در کوردستان مبارزه مسلحانه ملت کورد در ایران تحت رهبری دکتر قاسملو در قالب یک مبارزه آزادی بخش ملی باقی ماند و هیچوقت با اعمال تروریستی قاطی نشد چه بسا اینکه کسانی دیگری هم بودن که ادعای رهبری هر چهار بخش کوردستان را در سر می پروراندن با اعمال نسنجیده خود مرزهای مبارزه مسلحانه آزادی بخش ملی و اعمال تروریستی را مخدوش کرده و در نهایت خود و بخشی از ملت کورد را وارد لیستهای ضد تروریستی بین المللی کردن که برای ملت تحت ستم کورد عواقب وخیمی بدنبال داشت.

یاسر عرفات رهبر فلسطینها در مصاحبه با کریس کوچرا خبرنگار فرانسویی گفته بود " قاسملو رهبر کوردها هم مبارزه مسلحانه پیش برد و هم دمکرات باقی ماند ".

شاید شیرین ترین خاطره به جا ماندنی از دکتر قاسملو برای اعضای حزبش همانا استقلال حزب دمکرات در تصمیم گیریهای سیاسی بود دکتر قاسملو به مدت نزدیک به بیست سال ( ١٩٧١ـ ١٩٨٩ ) رهبر حزب حزب دمکرات کوردستان ایران بود قبل از اینکه او مسئولیت رهبری حزب را بر عهده بگیرد ، حزب دمکرات ویرانهای بیش نبود یا بخشی از تشکیلات حزب توده ایران و یا زیر سیطره مرحوم ملا مصطفی بارزانی بود اما وی توانست با خلاقیت تمام هم حزب دمکرات را مستقل و هم آن را به بزرگترین سازمان سیاسی در جامعه کورد و یکی از مطرح ترین احزاب ایران و خاورمیانه تبدیل کند شکوفای حزب دمکرات مدیون معماری زنده یاد دکتر قاسملو است قدرت تصمیم گیر دکتر قاسملو در مسائل پیچیده سیاسی تحسین برانگیز بود.

   واقع بینی سیاسی از ویژهگیهای بارزدکتر قاسملو بود " در سیاست نباید بد بین یا خوش بین بود ، بلکه باید واقعبین بود " از سخنان ماندگاری وی میباشند سیاستمداری پراگماتیستی بود که پدیدهها را فقط به رنگ سیاه و سفید نمی دید.

اعتماد به نفس دکتر قاسملو در جامعه کورد انحصار بفرد بود سایت ویکلیکس ( سایت افشاگریها ) میگوید " قاسملو یگانه رهبر اپوزسیون ایرانی بود که هر وقت میخواست میتوانست صدام حسین رئیس جمهورعراق را ببیند اما از کشیدن عکس با او اجتناب میکرد " ( در صورتیکه بعضی ها همانند جلال طالبانی و مسعود رجوی با علاقه و افتخار در کنار صدام حسن در مقابل دوربین ها قرار میگرفتند ).

دکتر قاسملو سیاست باز نبود ( آنگونه که خیلی ها هستن ) سیاستمداری بود که در چار چوب پرنسیب سیاست میکرد شاید راز ماندگاری نظراتش هم در این نکته نهفته باشد او به سیاست بعنوان علم و هنر ممکن می نگریست اولویتهای سیاسی را بر مباحث ایدئولوژیک کلاسیک ترجیح میداد.

پدیده قاسملوئیسم در جامعه کورد

واقعیت امر آن است که دکتر قاسملو نماینده فکری هم نسلهای خود نبود ، دهها سال از زمان خود جلوتر بود هم نسلهای او نتوانستن اندیشههای ترقی خواهانهاش را هضم کنند افکار مدرنش او را از دیگر رهبران کورد متمایز کرده بود در جامعه کورد نه تاریخا و نه در زمان حال نمی توان او را با رهبری دیگری قیاس کرد دکتر قاسملو در بعد بین المللی در طیف رهبران همچون ویلی برات در آلمان و ماندلا در افریقای جنوبی بود.

اینک بیست و چهار سال از حذف فیزیکی دکتر قاسملو می گذرد نسلی جدیدی پا به عرضه وجود گذاشته که آسان تر میتواند افکار دکتر قاسملو را بخوانند و خود را با اندیشههایش تطبیق دهد نسل جدید دکتر قاسملو را نمادی از گفتمان جدید مساله ملی تبیین می کنند وی را پدر ناسیونالیزم مدرن کورد میدانند ، او را سیمای یک دمکرات واقعی و یک مبارز ملی گرای راستین امروزی می پندارند.

نسل جدید نگاه خود را به آینده ناسیونالیزم کوردی بر اساس مولفههای دکتر قاسملو تنظیم می کند از نظر نسل جدید کوردایهتی بدون دمکراسی فاقد اعتبار است ، بازگشت به تاریخ را نمی پسندد ، همانند دکتر قاسملو جدیت در مبارزه و انعطاف در سیاست را ترویج و تشویق میکند.

قاسملوئیسم یک ایدئولوژیست که ناسیونالیزم مدرن را نمایندگی میکند بعبارت دیگر ناسیونالیزم آینده نگراست از خصوصیات برجسته قاسملوئیسم ( ناسیونالیزم آینده نگر ) سکولاریزم، مدرنیزم و دمکراسی میباشند.

ناسیونالیزم کلاسیک ( گذشته نگر ) نقطه مقابل ناسیونالیزم آیندهنگر ( قاسملوئیسم ) است مذهب ، بومی گری ، ایلی و قومیت عناصر به وجود آورنده ناسیونالیزم کلاسیک ( ناسیونالیزم گذشته نگر) میباشند.

قاسملوئیسم در مرحله طفولیت قرار دارد ناسیونالیزم کلاسیک هنوز بر تمام ابعاد معنوی و مادی جنبش ملی کورد کنترل دارد اما حضور روح قاسملوئیسم بر فضای سیمنارها، جلسات سیاسی ، محافل روشنفکری ، مدارس و دانشگاها نوید از یک دگرگونی کیفی میدهد.

چرا مداکره ؟

شماری از دکتر قاسملو ایراد میگیرند که چرا تن به مذاکره با رژیم اسلامی ایران داد ؟ این ایراد اساسا نمیتواند درست باشد زیرا :

       i.            گفتگو با دولت مرکزی و دولتهای خارجی از سنتهای دیرینه ملت کورد بودهاست شاید هیچ رهبر کوردی را نتوان یافت که مستقیم یا غیر مستقیم با دولت مرکزی پشت میز مذاکره قرار نگرفته باشد شیخ محمود حفید با بریتانیای بزرگ و دولت پادشاهی در عراق مذاکره کرد ، سمکو با دولت رضا شاه و شیخ رضا با دولت ترکها مذاکره به عمل آوردند ملا مصطفی بارزانی با دولتهای عبدالکریم قاسم ، عبدالسلام عارف ، حسن البکر و صدام حسین مداوم در گفتگو و مذاکره بود احزاب مطرح و شناخته شده کوردستان عراق هیچ وقت باب مذاکره با رژیم بعث عراق را نبستن حتی زمانیکه صدام حسین شهر حلبجه را با اسلحه شیمایی به خاک و خون کشید بیش از پنج سال است در ترکیه پارت کارگران کوردستان ( پ.ک.ک ) با دولت در حال مذاکره است در حالیکه دولت ترک به موجب قانون اساسی هویت ملت کورد را انکار میکند.

      ii.            اصولا حزب دمکرات بر اساس دیالوگ تشکیل شدهاست هنوز یکسال از تأسیسش نگذشته بود که رهبر حزب قاضی محمد با محمد رضا شاه ، با قوام السلطنه و با رئیس ستاد ارتش وارد گفتگو و مذاکره شد علاوه بر دولت مرکزی قاضی محمد با دولتهای شوروی ، انگلستان و دولت آذربایجان به کرات مذاکره بعمل آورد آنچه در ١٣ی ژوئین ١٩٨٩ میلادی در وین انجام گرفت اخرین مذاکره دکتر قاسملو بود اما اولین مذاکره نبود حزب دمکرات و دکتر قاسملو در سالهای ١٩٧٩/١٩٨٠با خمینی ، با دولت موقت به نخست وزیری بازرگان و با هئیتهای نمایندگی دولت در کوردستان مذاکره انجام داده بود.

    iii.            دکتر قاسملو به مذاکره بعنوان روشی از مبازره می نگریست صرف نظر از اینکه دستآوردی داشته باشد یا نداشته باشد گفتگو بعنوان روشی از دیپلماسی در جامعه مدرن امروزی شناخته شدهاست ماندلا در افریقای جنوبی هیچوقت مذاکره با رژیم آپارتاید را قطع نکرد ، گاندی در هندوستان مداوم با بریتانیائیها مذاکره کرد ، لنین در روسیه با دولت تزار بارها گفتگو کرد.

    iv.            دکتر قاسملو زمانی مجددا باب مذاکره با دولت مرکزی را آغاز کرد که جنگ هشت ساله ایران ـ عراق با سر کشیدن جام زهر توسط خمینی خاتمه یافته بود اختتام جنگ شرایط فوق العادهای توأم با یأس و ناامیدی در کوردستان به وجود آورده بود سامی عبالرحمن رهبر حزب دمکراتیک کورد و جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی کوردستان طی مصاحبههای در دمشق تکرار سناریوی قرار داد الجزایر در سال ١٩٧٥ که بوسیله آن شورش کورد قربانی گردید را پیش بینی کردهبودند دکتر قاسملو بعنوان سیاستمداری دوربین و مسئول با ارزیابی از شرایط پیش آمده سعی بر آن نمود که با کمترین امتیاز جلو فاجعه بزرگی را بگیرد که در کمین ملت کورد بود ماجراجویی صدام حسین و اشغال کویت تمام معادلات منطقه را عوض کرد بطور یقین اگر صدام حسین تنها یک سال زودتر اقدام به تهاجم به کویت کرده بود ، دکتر قاسملو هم با دولت اسلامی ایران وارد گفتگو نمیشد.

       v.            دکر قاسملو ذاتا صلح دوست و اهل دیالوگ بود بی مناسبت نبود که بدنبال ترورش از سوی حزبش لقب پیغمبر آشتی به وی دادهشد.

اگر گفتگو و مذاکره برای کوردها دستآوردی ملموسی نداشته و در این راه شماری از بهترین رهبران خود را هم قربانی کرده است دال بر بد بودن مذاکره نیست بلکه از بی پرنسیبی و بی اخلاقی طرفهای مذاکره که همانا دولتهای حاکم بر کوردستان باشند ناشی می شود که غیر از زبان ترور و وحشت منطقی دیگری را نمی شناسند.

معمای ترور دکتر قاسملو

دکتر قاسملو پیش و بیش از هر کسی دیگری به ماهیت تروریستی رژیم دینی ایران واقف بود این را بارها در جلسات ، سمینارها ، مصاحبهها و نوشتههایش توضیح داده بود.

مذاکره باید رسمی باشد ، به هنگام مذاکره باید شخص ثالث هم حضور داشته باشد ، محل مذاکره باید تضمین شده و امن باشد ، از جمله شروط دکتر قاسملو برای مذاکره با رژیم اسلامی ایران بودند که به کرات به فرستادهگان رژیم اسلامی که هر از چند گاهی پیش ایشان می آمدند ، یادآورمیشد.

اما آنچه در وین رخ داد مذاکره رسمی نبود ، شخص سوم هم حضور نداشت و محل مذاکره هم تضمین شده و امن نبود چه سری نهفته بود تا دکتر قاسملو را به این دام بکشاند ، شاید هیچوقت فاش نگردد اما جسته و گریخته انگشت اتهام به سوی جلال طالبانی بعنوان شریک توطئه ترور نشانه میرود مدرک یا سند مهمی که بتواند این اتهام را به اثبات برساند حدالاقل تاکنون وجود ندارد اما چرا جلال طالبانی در معرض اتهام قرار دارد ؟

a.      طالبانی کلید گشایش باب مذاکره فی مابین دکتر قاسملو و رژیم اسلامی ایران بوده در جلسات قبلی هم حضور فعال داشتهاست اما ناگهان در روزی که عمل ترور انجام میگیرد طالبانی غائب است دلیل غیبتش را گویا جمهوری اسلامی عدم پایبندی وی به حفظ اسرار مذاکره بیان کردهاست بدون اینکه رژیم اسلامی ایران توضیح دهد کی ، از کجا و چگونه جلال طالبانی اسرار مذاکره را افشاء کرده است ؟ طالبانی عدم حضورش را به اطلاع دکتر قاسملو نمی رساند اما دکتر قاسملو توسط دیپلمات ـ تروریستهای رژیم از نبودن طالبانی اطلاع حاصل میکند احمد بن بیلا رئیس جمهور بازنشسته الجزایر را بعنوان آلترناتیو طالبانی پیشنها میکند تروریستهای رژیم هم می پذیرند اما روز جلسه او هم غائب است آیا احمد بن بیلان هم اسرار مذاکره را فاش کرده بود ؟!

بدنبال ترور دکتر قاسملو طالبانی مصاحبههای انجام میدهد در مصاحبههایش تناقصات فاحش نهفتهاند مثلا در جای میگوید " هیچ نوع اطلاعی از وجود مذاکره دکتر قاسملو و رژیم اسلامی ایران نداشتهام" اما در مصاحبه دیگری میگوید که ترور دکتر قاسملو توسط رژیم عراق انجام گرفته است ( ضمنا دفتر نمایندگی طالبانی در تهران به محض پخش خبر ترور طی اطلاعیهای بدون اما و اگر ترور دکتر قاسملو را به رژیم عراق نسبت میدهد مشخص بود که اطلاعیه با هماهنگی با جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است).

b.      از دوستی آقای جلال طالبانی و رژیم اسلامی ایران به ویژه با هاشمی رفسنجانی تردیدی نیست از سوی دیگر طالبانی بعنوان سیاستمدار ( سیاست باز ) موفق در جامعه کورد شناخته شدهاست بخش بزرگی از موفقیتهایش را از طریق حذف رقبای سیاسیش کسب کرده است آقای طالبانی در گذشته ثابت کرده که برای رسیدن به امیال سیاسیش هیچ خط قرمزی نمی شناسد.

c.       روابط گرم دوستانه طالبانی با قاتلان دکتر قاسملو به ویژه حاج مصطفوی دلیلی دیگری است که او را در معرض اتهام قرارداده است آمد و شد قاتلان دکتر قاسملو به کوردستان عراق و پذیرای مجلل نزدیکان طالبانی از آنها چنان جلب توجه میکند که اعتراض دکتر محمود عثمان سیاستمدار صاحب نام کوردستان را بر انگیخته است.

d.       دلیلی دیگری که موجب شده تا طالبانی در معرض اتهام قرار گیرد ، اظهارات متناقص و عمل کردهای مظنون آقای عبدالله حسن زاده دبیر کل اسبق حزب دمکرات کوردستان ایران میباشند وی با اکراه و اصرار سعی بر آن داشت ( دارد ) که طالبانی را از اتهام شریک دسیسه ترور دکتر قاسملو مبرا کند حسن زاده از موقعیت خود بعنوان دبیر کل حزب دمکرات استفاده کرد از پیگیری پرونده قضایی جمهوری اسلامی ایران انصراف داد حتی بیوه دکتر قاسملو را متقاعد نمود که از ادامه روند پرونده دکتر قاسملو صرف نظر نمائید اگر چه انصراف از پرونده دکتر قاسملو خود به خود سوال برانگیز است ، اما سوء ظن از آنجا تقویت می شود که گویا انصراف بنا به توصیه ( فشار ) آقای جلال طالبانی انجام گرفتهاست اصرار حسن زاده بر تبرئه طالبانی از اتهام این شبهه را بوجود آورده که زیر کاسه نیم کاسهای نهفته باشد تهدید یا تطمیع جمهوری اسلامی ایران از کانال طالبانی بر حسن زاده میتواند یکی از دلایل انصراف پرونده دکتر قاسملو باشد؟

لازم به یادآوری است که پرونده قضای ترور معاون دکتر قاسملو ( دکتر شرفکندی ) که به پرونده میکونوس شهرت دارد رژیم اسلامی ایران را در عرضه بین المللی با مشکلات جدی مواجهه کرد حکم دادگاه میکونوس عواقب زیادی برای رژیم اسلامی ایران بدنبال داشت حکومت دینی ایران را رسوا کرد اتفاقا پرونده ترور دکتر شرفکندی به مراتب از پرونده تروردکتر قاسملو پیچیدهتر بود سیستم قضای اطریش هم نمی تواند از سیستم قضای آلمان محافظه کارتر باشد.

معمای ترور دکتر قاسملو شباهتی زیادی به معمای اسارت و شهادت دبیر کل دیگر حزب دمکرات احمد توفیق دارد که در زندان عراق توسط صدام حسین شکنجه و شهید شد.

ع ـ شریف زاده ـ ٣٠ ژوئین ٢٠١٤ی میلادی ـ آلمان


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست