چرا زن خطرناک است؟
لاله حسین پور
•
جامعه طبقاتی- مردسالار بر اساس تبعیض بر سرپا ایستاده است. بدون تبعیض پایه های قدرت سست شده و واژگون می شود. حال که بر تبعیض جنسیتی فوکوس می کنیم، می بینیم که زن به مثابه یک کالای ارزشمند و حیاتی برای چنین جامعه ای، اگر از وظایف خود تخطی کند، چه خطری متوجه آن خواهد شد... دیگر این سئوال که آخر چرا رژیم از جوراب شلواری زنان می ترسد، سئوال بی جایی نیست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۱ تير ۱٣۹٣ -
۲ ژوئيه ۲۰۱۴
نمایش تصاویر زنان ساپورت پوش در صحن علنی مجلس
اخبار روز-اگر اتومبیلی که می خرید، ناگهان راهش را کج کند و به فشار گاز و ترمز شما تن ندهد و از رسیدن به هدفی که شما انتخاب کرده اید، سرپیچی کند، چه می کنید؟
دلیل خطرناک بودن زن دقیقا در همین چند سطر نهفته است.
وقتی که زن را به مثابه کالا مالک می شوند، اگر انتظارات شان را پاسخ ندهد، چاره ای جز سرکوب کردنش ندارند!!!!
توجه کنید، زن به مثابه کالا ارزش فوق العاده بالایی دارد. جامعه طبقاتی- مردسالار نمی تواند بدون زنان بر سر پا بایستد. نقش زنان در این جامعه بسیار حیاتی است. قدرت ها نقش و وظیفه ای برای زنان تعیین کرده اند که اگر ایفا نشود، بند بند جامعه از هم می گسلد.
بنابراین نافرمانی زنان، خطری جدی ست.
این بحث تنها منحصر به کشور ما نیست، بلکه به کل جهان و مناسباتی که بین حکومت ها و انسان ها برقرار است، مربوط می شود. اگر جوامع مدرن را با جوامع سنتی مقایسه کنیم، در نگاه اول فاصله بین احترام به زنان و جایگاه شان در اجتماع را در این دو جامعه بسیار زیاد می بینیم. اما اگر مجددا و کمی عمیق تر به این رابطه بنگریم، می توان دید که چطور در جوامع مدرن، همان مناسبات کالایی با زنان را در کادوهای گران بها بسته بندی کرده اند که در جوامع غیر مدرن با سرکوب به پیش می برند. دراصل تفاوت کیفی چندانی در مناسبات بین قدرت ها و انسان ها در کل جهان وجود ندارد.
اگر اکنون در مجلس ایران بحث اصلی روی شلوار چسبان (ساپورت) زنان است، در اروپا، این مدسازان هستند که رنگ و مدل لباس را برای سال جاری تعیین می کنند و اگر رعایت نشود، فرد مزبور البته شلاق نمی خورد، اما در محیط خود به پس معرکه می افتد. درواقع تعیین و تکلیف برای پوشش در کاغذ کادویی زرق و برق داری به مردم ارائه می شود که چشم های شان را خیره کرده و خود نیز متوجه نیستند که به شکلی دیگر موظف به پوشیدن این یا آن لباس شده اند.
البته اگر نظردختری را که بخاطر موی جلوی پیشانی یا شلوار چسبان شلاق خورده است، بپرسید، صددرصد ارجحیت را به تبلیغاتی می دهد که آرام آرام در سلول های مغزش رسوخ کند تا این که ضربه های شلاق را بر روی پاهایش احساس کند. نتیجه اما، یکی ست. قدرت انتخاب از فرد دزدیده می شود. انسان از خود بیگانه شده و با بندهایی مرئی یا نا مرئی حرکت می کند.
چرا نافرمانی زن خطرناک است؟
بیایید ببینیم اگر زنان از وظایفی که جامعه طبقاتی- مردسالار به عهده شان گذاشته تخطی کنند، چه می شود.
کار ِخانه
اگر زن از انجام کارهای خانه و نگاه داری فرزندان سلب مسئولیت کند، چه پیش می آید؟ صددرصد در بلند مدت شیرازه نظم و ترتیب در زندگی مرد و همین طور فرزندان از هم می گسلد. اعتشاشی که در خانه به وجود می آید، اثر خود را در رابطه با فرزندان، در مدرسه و در رابطه با مرد، برسرکار می گذارد و در این صورت جامعه نیز دچار درهم ریختگی و وقفه در انجام کارها شده و نظم اقتصادی را بر هم می ریزد. البته این ها در صورتی است که یک زن دیگر جانشین زن اول نشود. در چنین مواقعی معمولا مادر، خواهر یا خدمت کار برای انجام وضیفه زن در پشت جبهه حضور پیدا می کنند.
تولید مثل
اگر زن از تولید مثل خودداری کند، چه حادثه ای پیش می آید؟ توضیح زیادی لازم نیست. عواقب پایین رفتن رشد جمعیت را در جامعه خودمان شاهدیم. هم اکنون قوانین بسیار سختی در همین رابطه به تصویب رسیده است. جوامع صنعتی نیز که با میزان پایین و یا منفی رشد جمعیت روبرو هستند، مشکل را بسیار جدی می گیرند. وظیفه اصلی زن در همه جهان تولید مثل است و اگر زن از این وظیفه تخطی کند، در جوامعی مشابه ما، فشار، محدودیت و محرومیت از وسایل ضد بارداری و حتی زندان و سرکوب در انتظارش است و در جوامع مدرن با رسوخ در مغزها و امتیازات و غیره. حتی در این جوامع نیز شاهد محدودیت های مربوط به سقط جنین هستیم و روز به روزبر این محدودیت ها افزوده می شود.
فمینیسم
اگر زن ادعای برابری با مرد کند، چه عواقبی در جامعه دارد؟
آن ها از خانه بیرون می آیند، به تحصیل می پردازند، به ویژه در رشته هایی که در جامعه "مردانه" تلقی می شوند. هم چنین مشاغل "مردانه" را انتخاب کرده و جای مردان را پر می کنند. از نظر اقتصادی به استقلال می رسند و دیگر از تنها ماندن نمی ترسند. آن ها در سنین بالاتر ازدواج می کنند و کمتر به بچه دار شدن فکر می کنند. آن ها به استقلال فکری و تصمیم گیری می رسند و دیگر تن به اوامر و برخورد از بالا نمی دهند. آن ها مطالبات شان را در جامعه دنبال کرده و در مقابل قدرت هایی که در پی محدود کردن زنان هستند، می ایستند. فمینیسم خطری بالفعل برای رژیم و جامعه محسوب می شود.
هم جنس خواهی
اگر هم جنس خواهی در جامعه نرمال تلقی شود، چه می شود؟
طبیعی است که اگر دو زن یا دو مرد اجازه داشته باشند، با هم زندگی کنند، مشکل تولید مثل به مشکل اصلی حاکمان تبدیل می گردد.
واقعیت این است که اگر جمعیت جهان رو به کاهش بود و اگر نسل انسان در حال نابودی بود، می توانستیم بحثی را باز کنیم و به دنبال راه حل باشیم. اما حال که کره زمین در حال بادکردن است و جمعیت گرسنه جهان روز به روز افزایش می یابد، باید دید که چه نیازی به افزایش رشد جمعیت در یک کشور است؟ تنها انگیزه ای که وجود دارد، همانا جنگ طلبی، نژاد پرستی و پر کردن پشت جبهه با گوشت انسانی است.
در واقع خانواده به شکل مرد، زن، فرزند بهترین شکل برای حفظ جامعه طبقاتی- مردسالار است. در این خانواده، زن می بایست کارهای مربوط به خانه و فرزند را پیش برده و فرمان بردار مرد باشد. جامعه سرمایه داری نه تنها برای ابقای چنین خانواده ای تلاش می کند، بلکه از کار نیمه وقت و ارزان زنان نیز سود می برد. زنی که کارهای خانه و فرزندان را انجام دهد و چند ساعت نیز به کارهای جامعه بپردازد، زن ایده آل جامعه مدرن کنونی است.
در نتیجه هر انحرافی از این شکل از خانواده، انحرافی نابخشودنی به شمار می رود که یا باید با سرکوب و اعدام از بین برود و یا با تبعیض و آن را در حاشیه جامعه قرار دادن.
تابو
زنان تابوهای جامعه را می شکنند و طرحی نو درمی اندازند. آن ها قبل از آن که خطری برای مردان باشند، خطری هستند برای حاکمان. مردسالاری ذاتی مردان نیست، بلکه ذاتی قدرت هاست. تابوها راه را برای ابقای تبعیض ها هموار می کنند و حاکمان بر تبعیض ها تکیه دارند. جامعه طبقاتی- مردسالار بر اساس تبعیض بر سرپا ایستاده است. بدون تبعیض پایه های قدرت سست شده و واژگون می شود. حال که بر تبعیض جنسیتی فوکوس می کنیم، می بینیم که زن به مثابه یک کالای ارزش مند و حیاتی برای چنین جامعه ای، اگر از وظایف خود تخطی کند، چه خطری متوجه آن خواهد شد.
دیگر این سئوال که آخر چرا رژیم از جوراب شلواری زنان می ترسد، سئوال بی جایی نیست. این نافرمانی زنان است که خواب را بر چشم رژیم حرام کرده است.
|