تنفر نژادی حاصل یک منازعه تاریخی
اردشیر زارعی قنواتی
•
آنچه امروز در سرزمین های فلسطینی می گذرد بیش از آنکه یک موضوع معمول در چارچوب منازعه فلسطینی – اسرائیلی تلقی شود بیشتر در قالب یک رویکرد برای بر هم زدن برنامه وحدت بین ساف و حماس است که توسط دولت راستگرای نتانیاهو دنبال می شود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲٣ تير ۱٣۹٣ -
۱۴ ژوئيه ۲۰۱۴
در مناطق بحران زده و جوامع دوقطبی همواره بروز و ظهور رخدادها و وقایع از مسیری پیچیده و معمولا غیرقابل پیش بینی می گذرد که شاید در نگاه اول چندان منطقی به نظر نرسد. به همین دلیل در چنین محیط هایی کنش های سیاسی – اجتماعی از قاعده و اسلوب جامعه دمکراتیک فاصله زیادی پیدا کرده و در موقعیت ژلاتینی "نهاد قدرت و نهاد مردم" با مرزهای خط کشی شده درونی و بیرونی آن، حوادث زشت و زیبایی رقم می زند که با منطق سیاسی همخوانی چندانی نخواهد داشت. تحلیل و قضاوت در خصوص حوادث جاری در چنین جوامعی به تبع همین ویژگی چندسویه معمولا فاقد موقعیت "ایجابی" بوده و بیشتر در مسیر سنجش و ارزیابی وضعیت "سلبی" رقم می خورد. منازعه تاریخی خاورمیانه حول کشمکش پایان ناپذیر بین فلسطین – اسرائیل در چنین فضا و بستری تصویر خاکستری خود را نمایش می دهد و به تبع آن بسیاری از حوادث و وقایعی که اتفاق می افتد از این قاعده سلبی پیروی خواهد کرد. در هفته گذشته با قتل سه طلبه جوان یهودی در نزدیکی الخلیل که دولت تل آویو و شخص "بنیامین نتانیاهو" گروه جنبش اسلامی "حماس" را مسئول آن دانسته و وعده انتقام سخت تا نابودی این سازمان فلسطینی را دادند، موجی بزرگ را به راه انداخت که از یک طرف تا حدودی حس همدردی بین المللی را برای آنان به همراه داشت و از طرف دیگر حس انتقام جویی و تنفر نژادی را بیش از پیش در بین یهودیان دامن زد. تنها به فاصله ۲۴ ساعت در کنار بازداشت های گسترده و حملات هوایی ارتش اسرائیل به نوار غزه به این بهانه که موجب دستگیری بیش از ۴۰۰ نفر و کشته شدن شش جوان فلسطینی گردید، در شرق بیت المقدس با ربودن یک نوجوان فلسطینی توسط تندروهای یهودی که بعد از شکنجه و زنده آتش زدن وی جسدش یافت گردید در کنار ضرب و شتم شدید یک نوجوان فلسطینی – آمریکایی دیگر توسط پلیس اسرائیل، تنش و درگیری در این مناطق به اوج خود رسید.
ربودن و کشته شدن "نفتالی فرنکل، گیلعاد شاعر و ایال یفراح" طلبه های یهودی قطعات پازلی است که در ادامه منجر به ربودن و کشته شدن "محمد ابوخضیر" فلسطینی شد و برای تکمیل تتمه این جنایت نیز "طارق خضیر" نوجوان ۱۵ ساله فلسطینی – آمریکایی با ضرب و شتم پلیس اسرائیلی قطعات دیگری از این پازل تنفر سیاسی – اجتماعی را به موازات هم چید. در چنین شرایطی که هم چنان افکارعمومی داخلی و بین المللی ناباورانه به این جنایات واکنش نشان می دادند، ارتش اسرائیل و جنبش حماس نیز جنگ حملات هوایی به نوار غزه و موشک پرانی به مناطق یهودی نشین را بی وقفه دنبال می کردند. با وضعیت جدیدی که بعد از کشته شدن محمد ابوخضیر ایجاد شده بود با میانجیگری سازمان امنیت مصر برای برقراری آتش بس بین حماس و دولت تل آویو که با پذیرش زیرکانه طرف فلسطینی و با بی اعتنایی نخوت آمیز دولت بنیامین نتانیاهو همراه گردید، صحنه نمایش به طورکلی دگرگون شده و افکارعمومی و بسیاری از دولت های جهان این بار جناح تندروی حاکم بر تل آویو را بر صندلی اتهام نشاند. دستگیری و شکنجه طارق خضیر توسط پلیس اسرائیل از آنجا که این نوجوان پاسپورت آمریکایی داشت یک بدبیاری بزرگ برای نتانیاهو بود چرا که تجاوز آشکار به حق شهروندی و اعتبار آمریکایی به حساب می آمد. اعتراض شدید کاخ سفید و مقامات ارشد آمریکایی نسبت به این موضوع آن چنان تاثیرگذار بود که "شیمون پرز" رئیس جمهوری اسرائیل و حتی خود نتانیاهو را وادار به عکس العمل عذرخواهانه کرد در حالی که در همین یک هفته گذشته صدها نوجوان و جوان فلسطینی دستگیر، شکنجه و حتی کشته شده بودند و صدایی از هیچ کجا بلند نشده بود.
آنچه امروز در سرزمین های فلسطینی می گذرد بیش از آنکه یک موضوع معمول در چارچوب منازعه فلسطینی – اسرائیلی تلقی شود بیشتر در قالب یک رویکرد برای بر هم زدن برنامه وحدت بین ساف و حماس است که توسط دولت راستگرای نتانیاهو دنبال می شود. این توافق که بعد از سال های دشمنی به فلسطینیان اجازه می دهد تا در جامعه جهانی صدای واحدی داشته و برای گام برداشتن در مسیر پذیرش بین المللی دولت مستقل فلسطینی راه خود را هموارتر کنند از همان ابتدا با اعتراض شدید دولت تل آویو همراه بود، تا جایی که نتانیاهو رسما به آقای "محمود عباس" رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی هشدار داد که باید بین اتحاد با حماس و صلح با اسرائیل یکی را انتخاب کند. از زمان توافق ساف – حماس برای تشکیل یک دولت تکنوکرات و برگزاری انتخابات پارلمان فلسطینی در طول شش ماه آینده، دولت نتانیاهو در حوزه سیاسی – اقتصادی ضمن اظهار ناخشنودی، کارشکنی و تهدید، بلوکه کردن دارایی های فلسطینیان و گسترش شهرک سازی های یهودی نشین در اراضی اشغالی سعی در به شکست کشاندن این توافق بین فلسطینیان را داشت. هم زمان در حوزه امنیتی نیز تل آویو مترصد بهانه یی بود تا با متشنج کردن وضعیت موجود و رادیکالیزه کردن شرایط جدید بار دیگر تضادهای تاریخی بین حماس و ساف را دامن بزند که ظاهرا با کشته شدن سه طلبه اسرائیلی در هفته گذشته موقعیت مساعد برای اعمال این سیاست و هم چنین ایجاد حس میهن پرستی نژادپرستانه در بین یهودیان برای وی مهیا گردید. نتانیاهو و جناح های تندروی اسرائیلی در چارچوب این سیاست تنش آفرینی تا آنجا پیش رفتند که روحیه تنفر نژادی در جریان تشیع جنازه و خاکسپاری سه طلبه جوان کشته شده را به بدترین شکل ممکن به جامعه یهودی اسرائیل تزریق کردند. اما از آنجا که روندهای جاری در جوامع دوقطبی و بحران زده همیشه به میل و طبق برنامه ریزی عمل نمی کند همان سرریز شدن تنفر نژادی به بدنه اجتماعی این فرصت را برای محفل های افراطی یهودی مهیا کرد تا با منطق "چشم در برابر چشم" محمد ابوخضیر را بعد از ربودن و مثله کردن زنده زنده سوزانده و خشم افکارعمومی جهان را به سمت دولت تل آویو برگرداند. بدون شک قتل ابوخضیر نوجوان هر چند که بسیار دردناک بود اما موجب بر هم خوردن تمام معادلات انتقامجویانه دولت بنیامین نتانیاهو گردید و از این نظر بزرگترین خدمت را به واقعیت مظلومیت فلسطینیان در نزد افکارعمومی بین المللی کرد. شاید این نیز از طنز تاریخ باشد که روندهای غیردمکراتیک و مبتنی بر تنفر نژادی که بعضا از سوی دولت ها و جریانات تندرو دامن زده می شود، همواره چون یک شمشیر دو لبه عمل می کند که می تواند نقش واژگونه یی از خود بر جای بگذارد. مرگ الخضیر دقیقا مصداق همین واژگونکی یک کنش جنایت آمیز در خط مقدم بحران و بر هم زدن بازی رقیب بود که بار دیگر اثبات کرد در چنین جوامعی نباید سیاست بر مدار سواستفاده از احساسات مردم برای انتقامجویی کور و تنفر نژادی دنبال شود.
|