ما- دو یا سه قرن تاخیر در تفکر اجتماعی؟ - نصرت شاد
غرب و آغاز اندیشه روشنگری، سکولار، سوسیالیستی
نصرت شاد
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲٨ تير ۱٣۹٣ -
۱۹ ژوئيه ۲۰۱۴
Holbach 1723 - 1789
Helvetius 1715 - 1771
اشتغال با بیوگرافی 2 تن از مغزهای جنبش روشنگری فرانسه، موجب عنوان فوق برای مقاله ذیل شد . هولباخ (1789 - 1723 )، فیلسوف روشنگری و یکی از نمایندگان مهم ماتریالیسم آته ایستی در جنبش روشنگری فرانسه، با نشر کتاب "سیستم طبیعت"، شاهکار ماتریالیسم مکانیکی، میگفت که چیزی غیر از ماده و حرکت در جهان وجود ندارد. اصول فکری او در این کتاب در سال 1770 با نام مستعار "میرابود" منشر شد. او میگفت که طبیعت از ماده تشکیل شده و همیشه در حال حرکت و جنبش است.
در دانشنامه های چپ پیرامون هولباخ آمده که او گرچه نماینده مکاتب درک حسی و آته ایسم است، با این وجود محصوردر یک نظریه تاریخی ایده آلیستی، ولی ضد دینی است. وی بارون شهر هولباخ در غرب آلمان بود که در سن 12 سالگی همراه عمویش برای تحصیل به فرانسه رفت و بعد از تحصیل در رشته حقوق با مغزهای جنبش روشنگری مانند دیدرو و دالامبرت وارد تماس شد. سالن فرهنگی او سالها پاتوق افراد جنبش روشنگری فرانسه بود.
هولباخ بین سالهای 1765-1751 حدود 400 مقاله در علوم طبیعی برای دائرت المعارف فرانسه نوشت که آنزمان شامل تمام دانش گردآوری شده جهان در این زمینه بود. غیر از آن او به ترجمه مطالب علوم طبیعی آلمانی زبان، به فرانسه اقدام کرد.
در نظر هولباخ انسان بخشی از طبیعت و مشمول قوانین آنست مخصوصا قانون علیت که در آن رابطه علت و تاثیر وجود دارد. وی میگفت که قوانین اجتماعات انسانی نیز مشمول قوانین طبیعی هستند از جمله خودپرستی، تنبلی، عشق جذاب و تنفر دفع. در نظر او تفکر نیز نوعی ماده گرایی است و تنها منبع آن درک حسی است. عمل آگاهی، تصویری مستقل از آگاهی است که با واقعیت، رابطه وجودی دارد.
چون روح نیز مادی است، بعد از مرگ، آن نیز به ذرات مادی تبدیل میشود. مرگ فقط حالت جدیدی از شرایط و وضعیت نو و دیگر ماده است. هولباخ نماینده یک سیستم جبری است که در آن آزادی اراده وجود ندارد. فکر و جسم انسان تحت تاثیر عناصر بیولوژیک واجتماعی هستند. شخصیت انسان خارج از اراده او است. هولباخ از این طریق به نفی آزادی اراده انسان رسید.
در نظر او ادیان تک خدایی تنها دلیل رنج و زشتی زندگی انسان هستند. ایمان به جهانی دیگر موجب تخریب زندگی زمینی و این جهانی میشود. او در کتاب "مسیحیت بی حجاب" و در کتاب "نوشته های انتقاد از دین" خواهان محاکمه دین در دادگاه عقل شد. هولیاخ مدعی است که دین موجب نشئگی و خیالپردازی در زندگی میشود و خود را با زشتی هایی مشغول میکند که حاکمان با کمک آنان، او را مغزشویی کرده اند.
با کمک نیروهای مرموزی که انسان را تهدید میکنند باعث میشود که انسان نیروهای مضر واقعا موجود مانند شاه و کلیسا و خان و حاکم را فراموش کند. دین به انسان ناآگاه امیدی دروغین میدهد که وی در جهانی دیگر خوشبخت خواهد شد. بنابراین دین را باید فقط با یک وسیله آته ایستی قاطع افشاء نمود و به عقب نشینی وادار کرد.
طبق نظرات هولباخ، خود دوستی و خود پرستی انگیزه مهم و مرکزی زندگی انسانی است. با این وجود او باید علایق و منافع انسانهای دیگر را نیز رعایت کند و هرچند بیشتر منافع جمع در نظر گرفته شوند، انسان خود بهتر به منافعش میرسد. هولباخ در موارد زیادی معلم مارکس و فویرباخ شد.
هلویتوس (1771- 1715)، فیلسوف روشنگری فرانسه، تئوریسین ماتریالیسم مکانیکی و آته ایسم، نماینده و جاده صاف کن انقلاب بورژوازی، فرزند یک پزشک در دربار فرانسه بود. او متکی به نظرات "درک احساسی" جان لاک انگلیسی است. شاهکار او کتاب "در باره روح" بعد از انتشار در سال 1785 در فرانسه ممنوع شد. او مجبور شد که به انگلیس فرار کند، جایی که کتابش مورد استقبال و بحث قرار گرفت.
بعد از بازگشت به فرانسه از نشر کتاب دومش "در باره انسان، تربیت و توانایی هایش" جلوگیری شد. سرانجام به علت حمله و تهدیدهای شدیدی که به او شد در سال 1771 در پاریس درگذشت. او یکی از نمایندگان روشنگری فرانسه و در کنار دیدرو و دالامبر یکی از نویسندگان مهم دائرت المعارف نویسی فرانسه بود.
هلویتوس علایق و منافع شخصی را در جامعه طبقاتی دلیل اخلاق میدانست. در نظر او تعلیم و تربیت و شخصیت انسان معلول محیط اجتماعی اطرافش است. فلسفه اجتماعی هلویتوس در رابطه با انسان است. برابری انسان، خوشبینی به ترقی، و ایمان به تعلیم و تربیت، موجب سوسیالیسم تخیلی او شدند.
هدف روشنگری این بود که نظراتی که روی سنت و دین بنا شده بودند با تکیه به عقل به نقد کشانده شوند. یکی از اصول روشنگری این بود که انسان باید از عقل خود استفاده کند و نه رهبری فکری انسانهای دیگر را بپذیرد.
در نظر هلویتوس با تکیه بر جان لاک، درک حسی منبع شناخت است. نقل قول معروف او این بود که میگفت "چیزی نیست که در عقل باشد و قبلا حس نشده باشد". هیچ چیز ارثی و غریزی نیست. انسان در آغاز تولد و زندگی اش مانند برگ سفید نانوشته ایست که بتدریج بر اثر تربیت و تاثیر جامعه و محیط اطرافش آلوده میشود.
او بعدها روی مارکس و هابرماس اثر گذاشت و میگفت که انسان در زندگی، آن چیزی میشود که هست و نه آن چیزی که در آغاز بود. عشق و علاقه بخود موجب کوشش در راه منافع شخصی میشود. دلیل فعالیت شخصی و تحول اجتماعی، منافع شخصی است. او کوشید تا راه وحدت منافع شخصی با فواید اجتماعی را تئوریزه کند. فایده گرایی مکتب معروف لیبرالیسم در انگلیس یعنی کوشش برای منافع شخصی که موجب منافع جمع میگردد.
تربیت شخصی و آموزش اجتماعی موجب رسیدن به این هدف میشوند. اختلاف ظاهری میان انسانها بر اساس نقش تربیت و تاثیر محیط اطراف است. او یکی از نخستین متفکرانی است که تاثیر فاکتور محیط اطراف روی شخصیت را مطرح نمود. در نظر او برابری و شکوفایی شخصیت انسان میتواند از راه تاثیر محیط اطراف ممکن گردد.
فردگرایی باید با کمک برنامه تربیتی آنطور هدایت شود که منافع شخصی موجب افزایش رفاه جمعی گردد. هلویتوس یکی از رادیکال ترین آته ایست هاست. در نظر او دین محصول انسانهاست و بدلیل غیبت و فقدان سعادت، انسانها سراغ دین میروند. وی از طریق مکتب فایده گرایی روی استوارت میل و از طریق انسان و محیط اطرافش، روی مارکس و فویرباخ اثر گذاشت. یکی دیگر از آثار مهم او "نوشته های فلسفی" او است.
Nushad@web.de
|