علی کریمی: میخی بر دیوار کوبیدم و کفشهایم را آویختم!
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۹ تير ۱٣۹٣ -
۲۰ ژوئيه ۲۰۱۴
* سرانجام باید از این خاک رفت. خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت. خاک پای تمام ایرانیها هستم."
اخبار روز-کرد سنندجی: یکی از روزهای تابستان سال ۷٨ بود. در دفتر یکی از دوستان در خیابان فلسطین نرسیده به میدان فلسطین “ش .و “ از قدیمی های فوتبال و روزنامه نگاری “,ع. م” از مدیران موفق صنعتی در ایران, و دو نفر دیگر که یکی شان انگلیسی بود حضور داشتند, و منتظر آمدن علی کریمی بودیم. علی آقای جوان ساکت و خونسرد نیز به جمع اضافه شد و در باره کاهش محرومیت وی که در بهمن سال ۱٣۷۷ و در یکی از بازی های تیم امید که علی کریمی کاپیتان بود و همزمان در تیم ملی بزرگسالان نیز عضویت داشت در پی درگیری با تورو کامیکاوا داور مسابقه بر سر اخراج علی انصاریان به مدت دو سال از کلیه مسابقات محروم شده بود بحث شد. ”ع. م“ راهکارهائی را بیش پای وی گذاشت و قول داد که تلاش برای رفع محرومیت وی خواهد کرد و دیگران نیز از حمایت رسانه ای در این خصوص گفتند که سرانجام چنین نشد و محرومیت آن جوان رعنا به یک سال کاهش یافت.
در آن جلسه به کریمی جوان و آینده دار همگی ما هم روحیه دادیم و هم این که حقیقتی را که بر وقوع آن متفق القول بودیم که شما یکی از بهترین بازیکنان ایران و آسیا خواهید شد و شایستگی حضور در فوتبال اروپا را دارید تاکید کردیم. این اتفاق خیلی زودتر از تصور ما روی داد و علی کریمی در سال ۲۰۰۴ بهترین بازیکن آسیا و بهترین گلزن جام ملتهای آسیا شد در آن دوره از بازیها علی کریمی تاثیر زیادی در صعود ایران به مرحله نیمه نهائی مسابقات داشت. آن گلهائی که باعث شد تا علی دائی بهترین گلزن جهان لقب گیرد را باید به حساب کریمی نوشت زیرا وی بقول معروف لقمه را در دهان دائی می گذاشت و مسئولیت دائی فقط هضم لقمه بود!
علی کریمی از سوی مجله کیکر در سال ۲۰۰۴ لقب مارادونای آسیا را گرفت و از آن تاریخ ببعد و پس از قرارگرفتن نام وی در لیست نامزدهای بهترین بازیکن آسیا مردم لفب جادوگر را به وی دادند تا یکی از محبوبترین فوتبالیست های تاریخ فوتبال ایران نیز نام گیرد. کریمی طی ده سال اخیر یکی از تاثیرگزارترین بایکنان در تیم ملی بوده که بازیهای وی یاد آور بازیکنان بزرگی مثل پرویز قلیچ خانی بود.
کریمی در باشگاههای فتح تهران، پرسپولیس، الاهلی امارات، بایرن مونیخ، القطر، استیلآذین و شالکه ۰۴ و تراکتور سازی بازی کرده که سال گذشته و قبل از خداحافظی عضو تیم باشگاه تراکتور سازی تبریز بود.
می توان گفت علی کریمی یکی از معدود بازیکنان تاریخ فوتبال ایران بعد از انقلاب است که در کنار مهارت های فنی و تکنیکی اش در فوتبال، فردی مردم دار و همراه و همگام با خواستهای مردم بوده و در مواقع بسیاری در مساعدت و کمک به محرومان دریغ نکرده و اخلاق و رفتار وی الگوئی است که قبل از انقلاب ما شاهد آن در فوتبال و آن نسل طلائی حسن حبیبی ها، پرویز قلیچ حانی ها و بیژن ذوالفقارنسب ها بودیم.
کریمی از سال ۱۳۷۷ در تیم ملی فوتبال ایران حضور دارد و با ۱۲۷ بازی و ۳۸ گل ملی، سومین بازیکن تیم ملی ایران از نظر تعداد بازی ملی و همچنین سومین گلزن برتر تیم ملی ایران به شمار میرود.
کریمی نیز مثل جند بازیکن بزرگ ایران غریبانه از فوتبال خداحافظی کرد تا آخرین بازمانده فوتبال پاک و اخلاق ناب باشد. تردیدی نیست علی دائی و جواد نکونام در نیآمدن و دعوت نشدن او به تیم ملی نقش منفی و تخریبی داشتند و حضور وی را برای مربیگری یا کاپیتانی خود خطرناک می دیدند.
علی کریمی متولد ۱۷ آبان ۱٣۵۷ است. وی در نامه ای این گونه متن خداحافظی را نوشته است:
"به نام خالق هستی
میخی بر دیوار کوبیدم و کفشهایم را آویختم
خداحافظی همیشه تلخ و ناگوار است، جدایی از عشقی که تار و پود وجودت را در تصرف دارد کار آسانی نیست. یک بار صرفا تحت تأثیر خداحافظی غریبانه مهدویکیا تصمیمی افراطی گرفتم و فضای اندوهبار آن همه بیاعتنایی، من را از فوتبال بیزار کرد و حالا خود را در پایان دیدم.
هر چند همین تصمیم افراطی و عجولانه باعث شد تا بعضیها همه چیز را تمام شده بدانند و من را با دست خود به مسلخ ببرند.
با توجه به شرایطی که در آن قرار دارم راهی جز ترک صحنه برایم نمانده و این تصمیم را در حالی که تمام وجودم را شک و تردید و اندوهی ناشناخته گرفته، با مردم خوب و مهربان وطنم به اشتراک میگذارم. تصمیم قطعی و برگشتناپذیر. از این پس هواداری متعصب برای تیم محبوب پرسپولیس و تیم ملی کشورم خواهم بود. دوست دارم این را وظیفه خود میدانم از تمام سروران و مهرآفرینانی که مرا از یک فوتبال خیابانی به میادین جهانی همراهی و مساعدت نمودند تشکر کنم و البته تقاضا دارم اشتباهات و خطاهای این حقیر که در مقاطعی موجب آزردگی خاطر نگرانی و رنجش احساسات پاکشان شده بخشوده و مورد عفو خود قرار دهند.
من علی کریمی هر چه دارم بعد از خدا از فوتبال و محبت این مردم است که البته خود را شایسته این همه محبت و لطف نمیدانم چرا که در حقیقت قهرمانان واقعی این مرز و بوم آنانی هستند که به خاطر آسایش من و امثال من از آسایش و جان خود گذشتند تا آن آسایش و آرامش نصیب ما شود. از همین رو با درود و سپاس به شهدا و جانبازان راه وطن و آزادی این عزیزان را شایسته و لایق بالاترین ستایشها میدانم اما از اینکه نتوانستم با پیراهن تیم محبوبم پرسپولیس فوتبال را ترک کنم اصلا ناراحت نیستم زیرا این اتفاق عجیبی نیست.
البته هرگز تن به بازی خداحافظی که متأسفانه در فوتبال ما نوعی حرکت تشریفاتی، تبلیغاتی و بعضا ریاکارانه است نخواهم داد. بسیاری از بزرگان فوتبال ما بیسر و صدا خاموش شدند و گورستان فراموشی رهسپارشان گردیدند. در خاتمه قلبا اعلام میدارم که به خداحافظی از فوتبال تمام حوادث و حاشیههایش را هم در همان زمین خاک کرده و آنچه در این مسیر برایش پیش آمده را تنها چالشها، رقابتها و احساسات مقطعی میدانم و بالاخره کلام آخر باز با هواداران که همواره برایم اهمیت بالایی داشته و خواهند داشت شما همیشه در قلب من خواهید بود. از تمام احترامی که طی این سالها نسبت به من داشتید لذت بردم و سپاسگزارم.
سرانجام باید از این خاک رفت. خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت. خاک پای تمام ایرانیها هستم."
|