دفاع از فلسطین با بیانیه هایی علیه یکدیگر
احسان سهرابیان مهریزدی
•
شاید همراهی با بیانیه ی پیش گفته با تمام ناروشنی های اش (دست کم به دلیل روشن بودن موضع عموم امضا کنندگان آن) خللی در مبارزه با جنایات اسراییل ایجاد نکند، اما بی شک مخالفت با آن - از موضع دفاع از حماس - به نفع مردم فلسطین نخواهد بود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۴ مرداد ۱٣۹٣ -
۲۶ ژوئيه ۲۰۱۴
آن چه این روزها در غزه می گذرد، هر جان آزاده ای را بی قرار کرده و هر چشم واقع بین و حق جو را به اشک نشانده است. هرجریان ضد جنگ به خشم آمده و هر قلم آزادی به اعتراض لب به سخن گشوده است. کم نبوده اند آکسیون های عملی و در خلال ِ آن، مقاله ها و بیانیه هایی که در سراسر جهان به محکومیت این وقایع و دفاع از جان و زندگی ِ لگدمال شده ی مردم فلسطین پرداخته اند. بیانیه ی «به کشتار مردم فلسطین بی درنگ پایان دهید!» نمونه ای از این گونه اعتراضات است که به امضای برخی از روشنفکران مستقل رسیده است. این بیانیه، علی رغم این که ظاهرا کوشیده است در مخالفت اش با اعمال جنایتکارانه ی رژیم اسراییل مرزبندی اش با "حماس" را نیز روشن کند، اما در عمل متن آن دارای ضعف ها و نا روشنی هایی است که می تواند در ذهن مخاطب ایجاد شبهه کند. در بخشی از این بیانیه آمده است که «جنگ حماس با اسرائیل هیچ چیز نیست جز جنگ قدرت برای سلطه بر منطقه ای که هم اکنون در اختیار دولت اسرائیل است. حماس برای رسیدن به این هدف ارتجاعی حاضر است فوج فوج از مردم فلسطین را به کشتن دهد. گواه این مدعا، صرف نظر از برخورد ارتجاعی و سرکوبگرانه ی حماس با مردم غزه، موشک پرانی بی هدف آن به سوی اسرائیل است که بسیار بیش از آن که به دولت و ارتش اسرائیل لطمه زند به مردم اسرائیل و مردم غزه آسیب می رساند. در عمل، این دو نیروی ارتجاعی آب به آسیاب یکدیگر می ریزند». در جملاتی که در بالا آمده است چند نکته ی نامشخص وجود دارد که پرسش هایی را در ذهن مخاطب ایجاد می کنند. به عنوان مثال می توان از نویسندگان این بیانیه پرسید که آیا آن ها معتقدند «منطقه ای که هم اکنون در اختیار دولت اسرائیل است» باید همچنان در اختیار این دولت خون ریز باقی بماند؟ و یا اینکه مردم فلسطین اعم از عرب، یهودی و... حق دارند این سرزمین را از هر دولت ضدمردمی بازستانند و بر آن حاکمیتی دمکراتیک مستقر سازند؟ و نیز آن جا که از «مردم اسراییل و مردم غزه» سخن به میان می آورند آیا بر این عقیده اند که مردم این دو ناحیه به یک شکل «آسیب» می بینند؟ و همچنین آن جا که در بخش دیگری از این بیانیه خواستار مقابله با «جنگ طلبی و تبه کاری دولت اسراییل» «به همراه مردم اسرائیل» می گردد پرسشی اساسی که ذهن را به خود مشغول می سازد این است که آیا عموم «مردم اسراییل» با آنچه که بر «مردم غزه» می گذرد مخالف اند؟ به هر حال پاسخ به این پرسش ها بر عهده ی نویسندگان بیانیه است. اما آن چه که بیش از ناروشنی های این بیانیه پرسش برانگیز است، صدور بیانیه ها و اظهار نظرهایی است که اینجا و آنجا علیه این بیانیه - آن هم صرفا به دلیل مخالفت اش با حماس - به چشم می خورند و به گوش می رسند. در اینجا، به منظور جلوگیری از هرگونه تفرقه افکنی، نمی خواهم به هیچ یک از این بیانیه ها و اظهار نظرها به طور مشخص بپردازم، و آنچه که در ادامه می آید صرفا نقد نگرشی است که از امضای این بیانیه تنها به دلیل عدم همدلی اش با حماس، شرم می کند. در این که این بیانیه همان گونه که در بالا نیز توضیح داده شد - نادقیق، و دارای برخی عبارات ناواضح - و به همین دلیل شبهه برانگیز- است شکی نیست، اما نمی دانم چرا چپ ایران (دست کم بخش بزرگی از آن) همواره به دنبال همپوشانی های خود با دشمن ِ دشمن اش می گردد؟! جنایات رژیم اسراییل علیه اعراب - و به خصوص فلسطینیان - اتفاق ِ جدیدی نیست و سال هاست که در بر همین پاشنه می گردد (آن هم به طور هرروزه). قتل، بازداشت و شکنجه و زندان، محاصره ی مداوم مناطق عرب نشین، اشغال و شهرک سازی و هزاران نمونه ی دیگر از نقض آشکار و پنهان حقوق بشر آن قدر تکرار شده و می شوند که ناخودآگاه از چشم های همگان پنهان می مانند، و تنها فقط زمانی که ابعاد این وقایع به طرز چشمگیری رو به گسترش می گذارد، به یکباره به بیداری وجدان عمومی منجر می گردد؛ و متاسفانه این بیداری خواب گردانه به دلیل عدم سازماندهی، و مداومت نداشتن مبارزه کنش گران اش علیه جنایات اسراییل، (والبته نبود آلترناتیو مستقل ِ قدرتمند در سرزمین فلسطین) سر از آغوش حماس، جهاد اسلامی و سایر جنبش های واپس گرای ِ اینچنینی در می آورند. باید توجه داشت که این امر که اسراییل سال هاست مرتکب جنایت علیه بشریت می شود، نمی تواند توجیه مناسبی برای هم راهی و هم رایی با حماس و جنبش های مشابه اش باشد. گفته های عرفات در مورد وابستگی ِ حماس به آمریکا و حتا اسراییل و عملکرد حماس در تایید آن گفته ها (بی عملی اش در برابر اسراییل و مبارزه ی مسلحانه و پیگیرانه اش با الفتح و...) باید گواه روشنی برای مرزبندی هر نیروی آوانگارد - به خصوص چپ - با جنبش های ساختگی مانند حماس باشد - جنبشی که به قول اسلاوی ژیژک با دلارهای آمریکا و اسراییل در راستای تضعیف جنبش دمکراتیک ِ مردم فلسطین سر برآورده است. تیر و ترقه های بی خطر ِ حماس، و بمب ها و موشک های جانگیر و خانمان برانداز اسراییل لازم و ملزوم یکدیگراند. من هرچه فکر می کنم نمی توانم یک دشمنی و هماوردی - هرچند کوچک - میان اسراییل و حماس ببینم؛ حماس با تیرهای هوایی اش گزک را به دست رژیم اسراییل می دهد و این رژیم هم به بهانه ی واهی «دفاع!!» بمب های واقعی اش را بر سر بی پناهان فلسطین فرو می ریزد. و متاسفانه در این میان عده ای هم با هدف دفاع از فلسطینیان، فریب این جنگ ِ باسمه ای را خورده و به حمایت از حماس بر می خیزند. اما آنچه در فلسطین - و به طور مشخص این روزها در غزه - می گذرد، جنگ نیست، بل که یک نسل کشی ِ تمام عیار است که انجام آن بی مددِ حماس برای اسراییل بسیار سخت تر خواهد بود. رخنه ی فساد گسترده در ساختار تشکیلات خودگردان و تسلیم طلبی رهبری آن و نبودِ هرگونه آلترناتیو مستقل و مردمی دیگر از یک سو، و دلارهای قدرت های جهانی و منطقه ای - آن هم زیر چتر پوشش ِ خبری رسانه های معلوم الحال - از سوی دیگر حماس را در ذهن عام به یگانه دشمن رژیم اسراییل تبدیل کرده اند. اما پرسشی که پیش از هر پرسش دیگری در ذهن هر نیروی آزادی خواه باید شکل بگیرد این است که آیا اگر دشمنی ِ حماس با اسراییل شکلی واقعی به خود می گرفت می شد آن را به عنوان جنبشی مردمی معرفی کرد و به حمایت از آن برخاست؟ در این مورد اگر کسی مرا مخاطب چنین پرسشی قراردهد، بی شک پاسخی منفی خواهد شنید؛ چرا که به قول لنین (آنچنان که درمورد تقابل نیروهای مذهبی با امپریالیسم می گوید) دشمنی این گونه نیروها نه از موضع پیشروانه بل که از موضعی ارتجاعی است. پس چگونه است که برخی از نیروهای آوانگارد - آن هم از نوع چپ - نه تنها با چنین جنبش هایی مرزبندی نمی کنند، بل که حساب شان را از کسانی که - هرچند با کم و کاست - این مرزبندی را به انجام رسانیده اند جدا می سازند؟ شاید همراهی با بیانیه ی پیش گفته با تمام ناروشنی های اش (دست کم به دلیل روشن بودن موضع عموم امضا کنندگان آن) خللی در مبارزه با جنایات اسراییل ایجاد نکند، اما بی شک مخالفت با آن - از موضع دفاع از حماس - به نفع مردم فلسطین نخواهد بود.
|