افشاگری به شیوه ی نکونام و قلعه نویی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۶ مرداد ۱٣۹٣ -
۲٨ ژوئيه ۲۰۱۴
اخبارروز- کردسنندجی: از بد حادثه و به اصرار کارلوس کی روش جواد نکو نام کاپیتان تیم ملی فوتبال شده است. این که می گویم از بد حادثه به این جهت است که فوتبال ایران آن چنان از نظر بازی کن درجه یک و با تجربه تهی شده که شانس کاپیتان به جواد نکو نام رسیده و البته جفای وی در حق علی کریمی آخرین بازمانده نسل طلائی فوتبال ایران برای بازو بندی کاپیتان بر اهالی فوتبال پوشیده نیست.
علی دائی ,کریم باقری,خداداد عزیزی، مهدی مهدوی کیا, وحید هاشمیان , علی کریمی, مسعود شجاعی, آندرانیک تیموریان و جواد نکونام از جمله بازیکنان شاغل و لژیونر در فوتبال اروپا بوده که در بین این افراد علی کریمی (مدت کوتاه) کریم باقری (مدت کوتاه) علی دائی مهدوی کیا و سرانجام جواد نکو نام بازوبند کاپیتان تیم ملی را بر بازو بسته اند.
با تاکید به نقش علی دائی و جواد نکونام در تیم ملی فوتبال ایران انتظار می رفت که این دو نفر داده های فضای دموکراتیک حاکم بر فوتبال اروپا را به صورتهای گوناگون به فوتبال باشگاهی و ملی ایران منتقل کنند و به سهم خود در ساختار شکنی افکار سنتی و عقب مانده شریک و بیش گام باشند اما متاسفانه نه فقط چنین روی گردی را در بیش نگرفتند بلکه از همان افکار سنتی و عقب مانده پیروی کردند و در مقاطعی نیز مدافع سرسخت ان شدند.
جدائی نقش سیاست از فوتبال مهمترین بهانه ای بوده که جواد نکونام خود را از مسئولیت پذیری آن مبرا کرده است غافل از آن که فوتبال برای سیاستمداران به عنوان یکی از عوامل مهم پیروزی در بین توده ها مورد توجه است. در این میان مجالس و پارلمان های قانون گذاری رویکرد انتخاباتی افزونی را نسبت به فوتبال دارند. برخی از نمایندگان از طریق فوتبال به پارلمان ها راه می یابند. با توجه به تاثیرات و تحولاتی که در عرصه فوتبال به وجود آمده است دیگر نمی توان فوتبال را صرفا نوعی بازی یا ورزش برای سرگرمی دانست بلکه کاملا چیستی و چرایی آن دگرگون شده است و اصول رایج دموکراسی در فوتبال نیز پذیرفته شده و برای جابجائی در قدرت و تغییر موازنه ها در سیاست این رشته از ورزش دارای اهمیت زیادی است. امروز صدر جدول ردهبندی جهانی فوتبال در تسخیر کشورهای دموکراتیکی از قبیل هلند, اسپانیا، آلمان، ایتالیا و برزیل است و قعر آن، در تصرف انبوهی از خودکامههای جهان سومی قرار دارد.
جواد نکونام بخوبی می داند که در کشوری مثل اسپانیا تمرکز نامشروع قدرت در یک ناحیه که خود کامگی و استبداد را تولید میکند، قطعا منجر به ظهور فساد مالی و مدیریتی در حوزههای مختلف خواهد شد و فوتبال نیز در چنین قلمروی قرار دارد؛ اما چرا این اصل بدیهی را نادیده می گیرد و به فوتبال فاسد در جمهوری اسلامی کمک می کند که هم چنان فساد مالی و مدیریتی را ادامه دهد موضوعی است که چرائی آن را باید در تعیین و چانه زنی منافع فردی جستجو کرد.
نکو نام رفتاری را که باید مبتنی بر اصول و قواعد حرفه ای باشد به رفتار و کنشی در سطح فوتبال دلالی و پائین تر از حد نصاب آماتوری تنزل داده و موضع گیری های وی نه فقط نشانه ای یادگیری از فضای دموکراتیک و اصول حرفه ای در فوتبال اسپانیا را ندارد بلکه اصل و فابریک سنت گرائی و افکار عقب مانده در جمهوری اسلامی است.
نکو نام در انتقاد از قلعه نوعی گفته است: دلم برای استقلال میسوزد. برای این طرفداران که در گرما و سرما تیم را تنها نمیگذارند اما شاهد یک دیکتاتوری هستند. قلبم درد میگیرد وقتی میبینم هوادار اجازه ندارد حرفش را بزند چون تا چیزی بگوید او را میگیرند و به رختکن میبرند تا زیر چشمش را کبود کنند.
در این جا من را کاری با امیر نیست و طرفدار یا هوادار وی نبوده ام اما با نکونام کاری است که عزیز جان برادر! شما چرا تا وقتی در استقلال بودید روزه سکوت داشتید و همه موارد را عالی ذکر می کردی و هر وقت سئوالی انتقادی مطرح می شد در برابر آن موضع می گرفتید و اصل طرح سئوال را به دشمنان خودت و قلعه نوعی و باشگاه استقلال منتسب می کردید؟
برتولت برشت گفته ای گرانبها دارد که: “آن کس که حقیقتی را می داند و پنهان می کند، تبهکار است.” شما بمراتب سهم و مسئولیت بیشتری از امیر قلعه نوعی در این دیکتاتوری مورد نظر دارید چون در فوتبال حرفه ای و فضای دموکراتیک حاکم بر آن حضور داشته -اید و می دانید آزادی بیان و انتقاد یکی از بدیهی ترین اصول پذیرفته شده در این فضا است. فرق شما با آن جوان تازه وارد به تیم ملی چیست؟ آیا فقط تفاوت در آمار و ارقام فنی و تکنیک فردی است؟ یا در افکار و اندیشه و رفتار در محوطه زمین و خارج از آن در عرصه زندگی اجتماعی و سیاسی که چنین تفاوتی نیاز به خود نمائی دارد؟
تاسف بار بود وقتی کاپیتان این روزهای تیم ملی، در شرایطی به گرفتن پیراهن مسی اقرار کرد که پس از رسیدن به ایران در فرودگاه اصرار کرده بود هرگز پیراهن این بازیکن را نگرفته و این چیزها اساسا برایش اهمیتی ندارند! اما در حالی که یکی از خبرگزاری های خارجی خبر داده بود جواد نکونام این پیراهن را گرفته و قبل از بازی قول دریافت این پیراهن را از مسی گرفته بود، اما کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران در پایان دیدار با بوسنی این موضوع را تکذیب کرد و گفت که پیراهن مسی را او نگرفته است.
پیراهن مسی در دست برادر نکونام
با این حال در ویژه برنامه جام جهانی شبکه سه که با حضور آندرانیک تیموریان، مهرداد پولادی و جواد نکونام روی آنتن رفت، بالاخره گیرنده پیراهن مسی لو می رود. وقتی این سه بازیکن با این سوال مواجه شدند که بالاخره چه کسی این پیراهن را دریافت کرد، مهرداد پولادی گفت: آقا جواد نکونام!
این بازیکن در توضیح بیشتر گفت: قرار بود مسی پیراهنش را به من بدهد. وقتی هم بازی تمام شد این را به من گفت. اما وقتی وارد تونل منتهی به رختکن شدیم آقا جواد نکونام پیراهن را از مسی گرفت و به من هم نداد!
آیا بنظر کاپیتان این روزهای تیم ملی این همان چرخه دیکتاتوری نیست؟
آن چه که در پی می آید اتهام زنی و برحورد لفظی نکونام بر علیه قلعه نوعی و موضع گیری مربی استقلال بر علیه کاپیتان این روزهای تیم ملی است که در رسانه های ایران بازتاب داشته:
هوادار حرف بزند چشمش کبود است!
افشاگری بیسابقه نکونام علیه قلعهنویی
ماجرای تمرین لورکوزن و آقای ایکس!
جواد نکونام کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران در تازهترین صحبتهای خود بدون آنکه از امیر قلعه نویی نامی ببرد، افشاگریهای گسترده و عجیبی علیه او و اطرافیانش انجام داده است.
بعد از آنکه باشگاه استقلال رسما اعلام کرد که جواد نکونام در فهرست خرید امیر قلعه نویی جایی ندارد، این بازیکن به فکر بازگشت به اوساسونا و بازی در این تیم افتاد. نکونام البته مذاکراتی با باشگاه سایپا و تراکتورسازی هم داشت ولی در نهایت ترجیح داد از ایران برود و مجددا در تیم اوساسونا بازی کند.
با این حال نکونام که در مدت یک فصل و نیم حضورش در استقلال صحبتهای جنجالی زیادی انجام نداده بود، بعد از قطعی شدن حضورش در اوساسونا به شدت علیه امیر قلعه نویی و تعدادی از اطرافیانش افشاگری کرده است؛ صحبتهایی که قطعا واکنش امیر قلعه نویی را در پی خواهد داشت. بخشی از صحبتهای کاپیتان تیم ملی که گفتگوی مفصلی با روزنامه خبر ورزشی انجام داده، در زیر میآید. نکونام از لفظ "آقا" و "آقایان" به جای نام سرمربی استقلال استفاده کرده است:
* هر بازی که تیم میباخت، میگفتند که X و Y مقصر هستند. آقایان شما کِی مقصر هستید؟ در جام ملتها که عالی بازی کردیم و به قول خودتان به کره (جنوبی) باختیم و حذف شدیم و این همه علیه شما نوشتند. استقلال را هم پنجم کردید و دوباره مقصر نبودید. جام حذفی را هم که به مس کرمان باختیم و به فینال نرسیدیم. شما کی مقصرید؟
* آقایان جرات ندارند اشتباهاتشان را گردن بگیرند و بگویند خود ما چه کار کردهایم! واقعا ناراحتم که پارسال آن اتفاقات برای استقلال افتاد و الان در لیگ قهرمانان آسیا حضور ندارد. بعد از سالها حضور مداوم ... واقعا ناراحت کننده است.
* شما از مربیای که به بازیکن فحش میدهد و میخواهد با او یقه به یقه بشود تا همدیگر را بزنند چه توقعی دارید؟ آقایان اگر یک روز هم به تمرین لورکوزن رفته بودند حداقل این چیزها را یاد میگرفتند.
* تفریحشان شده نشستن در گوشه زمین تمرین و پشت این و آن حرف زدن. واقعا برای این افراد متاسفم. دوست ندارم این حرفها را بزنم اما وقتی می بینم دارند استقلال را با این حرفها کوچک میکننند حرصم میگیرد.
* دلم برای استقلال میسوزد. برای این طرفداران که در گرما و سرما تیم را تنها نمیگذارند اما شاهد یک دیکتاتوری هستند. قلبم درد میگیرد وقتی میبینم هوادار اجازه ندارد حرفش را بزند چون تا چیزی بگوید او را میگیرند و به رختکن میبرند تا زیر چشمش را کبود کنند.
* اگر نیاز باشد داستان زندگی این دو بازیکن استقلال را باز میکنم و میگویم آقایان وقتی به این دو بازیکن در پایان فصل زنگ زدند، چقدر صدایشان میلرزید. چطور قسم میخورند که موضوع را رسانهای نکنید. چند ماه همه میگفتند فلان بلا را دارند سر این جوانها در تیم میآورند ولی آقا گوشش را گرفته بود. چطور میشود که از داستانها خبر نداشتند؟
* چطور سرمربیای که ادعایش میشود قدرت دارد و جلوی همه میایستد با حرفهای یک دلال، بازیکن را از ترکیب بیرون میگذارد یا او را وارد ترکیب میکند؟! اگر شما واقعا مربی هستید، خودتان درباره ترکیب تصمیم بگیرید. شما به حرف دستیارتان گوش نمیدهید، چطور به حرف کسی گوش میدهید که همه او را میشناسند و میدانند در این فوتبال چه کارها کرده است.
* مشکل من با استقلال از جایی شروع شد که در رشت، جلوی دوستان آقایان ایستادم و جوابشان را طوری دادم که دیگر سراغم نیایند. فکر کرده بودند من هم مثل دیگر بازیکنان هستم. این آقا (دوست قلعه نویی) گفت یک سیم کارت به من بده! یادم هست بازی با داماش بود که در نهایت باختیم.
* یک نکته درباره آقای سرمربی بگویم که خیلی زود همه چیز را فراموش میکند. فوق العاده دهن بین است و اگر ۲۰ سال با شما دوست باشد و یک نفر پشت سرتان حرفی بزند، سریعا باور میکند و ناگهان تبدیل به دشمن شما میشود. یک چیزهایی ذاتی است و دست آقایان نیست!
* شما به شایعات بی پایه و اساسی که آقا و دوستانش درست کردند، توجه کنید و ببینید برای تبرئه خودشان حاضر هستند چه کارهایی بکنند و چه حرفهایی بزنند. این مورد به شما نشان میدهد که آنها ترسو هستند و جرات ندارند حرفشان را بزنند. به دیگران میگویند مصاحبه کنید و یا از طریق دوستانشان شایعه درست میکنند.
* چطور به کیروش تهمت زدند و خیلی زود مردم فهمیدند که اینها دروغ است.
* بازیکن تیم (استقلال) یک روز قبل از بازی با تراکتورسازی ترکیب تیم را میدانست و به من گفت که فردا بازی نمیکنی! او از کجا ترکیب را میدانست؟ نشان به آن نشان که در یک قهوه خانه در فرحزاد ترکیب را به او گفته بودند.
* شما که ادعای مربیگری تیم ملی دارید، الان در باشگاهی چه کار میکنید؟ وقت ندارید سر تمرین بیایید ولی وقت دارید به شهرداری و جاهای دیگر بروید تا به کارهای شخصی برسید. همه ش از هواداران سوء استفاده میکنید.
* اگر شما استقلالی بودید، چرا در فصلی که به سپاهان رفتید همه ستاره های استقلال را بردید که نتیجه نگیرد؟ چرا در سالی که با تراکتورسازی جلوی استقلال قرار گرفتید، رفت و برگشت دعوا کردید؟ چرا وقتی در تبریز به استقلال باختید، در راهرو ایستادید و با دو بازیکن استقلال دعوا کردید؟
* شما ببینید آقایان بعد از شکست ٣ بر ۲ استقلال مقابل پرسپولیس، که همراه با یکی از دوستانشان بازی را تماشا میکردند چطور بعد از شکست بالا و پایین میپریدند و خوشحالی میکردند.
* هر کسی علیه آقایان بنویسد میشود اجنبی پرست اما به نفعشان بنویسد میشود آدم خوب! با یک دلال پیش یک آدم معروف رفتند برای آنکه به تیم ملی برسند. هر کاری میکردند تا این اتفاق بیفتد.
* دو هفته پشت فنس ها تمرین لورکوزن را دیدند!
پاسخ قلعهنویی به اظهارات جنجالی نکونام
سرمربی تیم فوتبال استقلال گفت: جواد نکونام با درخواست رئیس فدراسیون فوتبال در استقلال ماند.
به گزارش مشرق، امیر قلعهنویی در پاسخ به سوالی درباره اظهارات جواد نکونام علیه خودش، گفت: من هیچ وقت عادت نداشتهام که پاسخ شاگردانم را در رسانهها بدهم. در گذشته هم عدهای، حرفهایی را مطرح کردند که در رسانهها حرفهای آنها را بدون جواب گذاشتم تا شاید گذر زمان بهترین پاسخ باشد. اما جهت روشن شدن ذهن هواداران استقلال لازم است که به چند نکته اشاره کنم. اول اینکه اگر امروز این بازیکن به استقلال برگشته بود، من الان بهترین آدم روی زمین بودم. برای این صحبت هم سند دارم. هواداران استقلال میتوانند به مصاحبه این بازیکن بعد از اینکه به استقلال آمد و یا بعد از مراسم توپ طلای آسیا مراجعه کنند تا متوجه این صحبت من بشوند. آن روز من مرد بودم و با معرفت و ایشان چند بار گفت که من به خاطر قلعهنویی به استقلال آمدم اما حالا همه چیز تغییر کرده است.
وی ادامه داد: ابتدای فصل گذشته این بازیکن با درخواست رئیس فدراسیون در استقلال ماندنی شد. کفاشیان با من تماس گرفت و خواست که این بازیکن یک فصل دیگر در استقلال بماند و من به احترام او مخالفت نکردم و حتی بعد از اینکه در نیمفصل پارسال این بازیکن به کویت رفت و همه حرفهای تکراری امروزش را عنوان کرد، من به کفاشیان گلایه کردم و رئیس فدراسیون از من دلجویی کرد و گفت که من هنوز این جماعت را نشناختهام.
سرمربی استقلال اضافه کرد: جالب است که این بازیکن مدعی شده دو فصل قبل اتفاقهایی در تیم رخ داده است، من از هواداران میخواهم به این سئوال فکر کنند که چرا او با این ادعاهایی که مطرح کرده در پایان فصلی که استقلال قهرمان شد، سکوت کرد و این اتهامات را مطرح نکرد و موقعی این حرفها را به زبان آورد که فصل پیش از استقلال جدا شد؟! با این وجود، بهترین پاسخ، زبان قانون است.ا یشان باید به زودی در دادگاه قضایی مستندات خودش را درباره بحث جانشینی کیروش و شادی بعد از شکست استقلال در داربی و مسائل دیگر ارائه بدهد و این چنین مشخص خواهد شد که چه کسی اخلاق را زیر پا میگذارد ؟!
قلعهنویی در پایان با بیان اینکه هدفش در این فصل قهرمانی استقلال است و نمیخواهد به این مسئله بیش از این بپردازد، اظهار کرد: واقعا نمیخواهم بیش از این درباره این موضوع صحبت کنم. استقلال در شرایط خوبی قرار دارد و هدف من و همه مجموعه استقلال موفقیت این تیم در فصل جاری و دوری از حاشیههاست. ما تلاش می کنیم رضایت هواداران را جلب کنیم و امیدوارم به لطف خدا و اهل بیت بتوانیم دل آنها را در پایان فصل شاد کنیم.
|