یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

همبستگی بین المللی با فلسطین
مقاومت ما را رومانتیزه نکنید؛ تعیین تکلیف نکنید!
مشاهدات شخصی مریم البرغوثی، برگردان سهیل آصفی


• این جایگاه هیچ یک از افراد در همبستگی بین المللی با فلسطینی ها نیست که به قضاوت آنها بنشینند یا به آنها دیکته کنند که در مواجهه با کلونیالیسم و آپارتاید اسرائیل چگونه برخورد کنند... همبستگی صادقانه نشان دهنده ی حمایت از روش های فلسطینی ها برای پایان دادن به کلونیالیسم اسرائیلی است تا اینکه به آنها بگوید چگونه آن را پایان دهید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱٨ مرداد ۱٣۹٣ -  ۹ اوت ۲۰۱۴


اخیرا بعد از یافتن یک صفحه ی همبستگی در فیس بوک با عنوان «جامعه جهانی برای نجات فلسطین» که تاکنون بیش از هشت هزار لایک دارد، نیاز به پرداختن به معضلات همبستگی بین المللی با مبارزات فلسطینی ها بار دیگر احساس می شود؛ هرچند آنها که این صفحه را لایک زده اند ممکن است مقاصد خوبی داشته باشند، اما واژه ی «نجات» معانی تلویحی خطرناکی را با خود دارد و به هیچ عنوان نباید مورد قبول قرار بگیرد. از همان آغاز فعالیت های بین المللی، همواره خط خوبی بین همبستگی و قربانی نشان دادن وجود داشته است؛بویژه آن هنگام که به موضوع آرمان فلسطین می رسد. وقتی بین المللی ها از اقدامات هولناک کلونیالیسم اسرائیل بیشتر مطلع شده و آن را درک کردند، بسیاری از آنها برای بسیج شدن به منظور تاباندن نور بیشتری بر جنایت علیه بشریت، انگیزه ی بیشتری یافتند؛هرچند این مساله دلیلی برای بدل به سخنگو شدن هیچ یک از بین المللی ها برای فلسطینی ها نمی شود، این به معنای اینکه آنها باید با فلسطینی ها در وضعیت دون پایه برخورد کنند نیز نیست.
به عنوان یک فلسطینی باید روشن کنم: ما صدای خودمان را داریم و هیچ نیازی نیست که کسی از طرف ما حرف بزند؛ما خفه نیستیم و ما ساکت بودن را پس می زنیم. بنابراین،فهم این نکته حیاتی است که با حرف زدن یک نفر از جانب فلسطینی ها، وی مرتکب خاموش کردن فلسطینی ها می شود؛اگر شما می خواهید همبستگی خود را به نمایش بگذارید، بمثابه پژواک این صدا عمل کنید نه چون صدایی برای فراخواندن به آزادسازی و عدالت.
همانگونه که یک رفیق فلسطینی پیش از این بیان کرده است،فلسطین یک مورد خیریه نیست.حرکت ادامه دار جامعه جهانی در قالب سخنگویان فلسطینی ها شباهت فراوانی به تاکتیک های کلونیالی برای تحقیر بیشتر فلسطینی ها دارد. درست مانند تلاش اسرائیل که به جهان نشان دهد او می داند چه چیزی برای فلسطینی ها بهتر است؛ این برای جامعه جهانی بسیار مهم است که دنبال کننده ی چنین گام های کلونیالی نباشد.
اگر شما یکی از خیل بین المللی ها برای همبستگی با فلسطین شده اید،این حیاتی است که به درک تلاش های گوناگون برای سخن گفتن از طرف فلسطینی ها و اینکه در چنین جایگاهی چه باید صورت بگیرد برای نشان دادن رفاقتی مناسب نائل آیید. اگر به عنوان یک فرد شما دوست دارید میکروفن را به دست بگیرید،این کار را در سرزمین خود انجام دهید پیرامون نرمال سازی که دولت های شما در قبال دولت آپارتاید انجام می دهد و یا در برابر بودجه ی کورکورانه برای اسرائیل توسط حکومت شما و کمپانی هایتان که ملیت شما را عریان می کند. اگر شما می خواهید میکروفن به دست بگیرید، به عنوان یک فرد آن را انجام دهید و علیه کلونیالیسم سخن بگویید؛علیه آپارتاید سخن بگویید؛ و علیه تبانی همه ی آنها بگویید که ساکت مانده اند به جای نشان دادن فلسطینی ها به عنوان قربانیان درمانده،محتاج و دربدر برای بسیج بین المللی؛انگار که تنها راه آزادسازی فلسطین وقتی است که جامعه جهانی عمل می کند. میکروفن را بگیرید،برای اینکه شما علیه بی عدالتی هستید؛نه به عنوان نماینده فلسطینی ها. با یک نگرش قیم مابانه بر کل جماعت و با نادیده انگاشتن مقاومت جنبش ها با این باور که راه بسوی آزادسازی در جایی دیگر قرار دارد؛ بدین شکل،شما بیانگر همبستگی نیستید؛بلکه در حال بیان یک تفکر ناجی سفید هستید.
اثبات انسانیت
وانگهی، به عنوان یک فرد بین المللی در همبستگی با فلسطین،این وظیفه ی شما نیست که انسانیت فلسطینی ها را ثابت کنید. اصرار بر تصدیق انسانیت فلسطینی ها، درست، بازی کردن در دستان نگاه جهانی برتری جویانه ی سفید است؛به همانگونه تایید ایده آل های غربی که فلسطینی ها را به صورت روزانه لجن مال می کنند. اگر شما در همبستگی هستید،طوری رفتار کنید که ما را دست دوم نگاه نکنید. به علاوه، حتی تلاش های مختلفی که با مقاصد خوب صورت گرفته است برای اینکه ثابت کنند فلسطینی ها :«آنگونه که رسانه ها درست کرده اند تروریست نیستند،آنها در واقع مثل هر کس دیگری خونریزی می کنند.» در حال دست دوم نشان دادن فلسطینی ها هستند. انسانیت ما به تایید نیازی ندارد. به جای موثر بودن،این نوع برخورد، در واقع ویژگی های انسانی فلسطینی ها را از آنها می گیرد. هیچ نیازی به اثبات انسانیت ما به کسی وجود ندارد. ما فلسطینی هستیم،نه حیوانات.
حمایت گزینشی از مقاومت
مردم فلسطین، تاریخی بلند بالا از مقاومت در برابر کلونیالیسم را در کارنامه ی خود دارند که از مقاومت در برابر جاه طلبی کلونیالی اسرائیل در سال 1948 وراتر می رود. ما تمام روش های گوناگون ضد کلونیالی را در مبارزات وسیع خود به کار برده ایم؛ از جمله مبارزه ی مسلحانه،همانطور که غیر مسلحانه. اگر شما در همبستگی با مبارزات فلسطینی ها برای حق تعیین سرنوشت قرار دارید،پس شما در همبستگی با حق ما برای به کارگیری هر گونه روشی برای مبارزه ی ضد کلونیالی نیز قرار دارید؛از آن جمله است مقاومت مسلحانه؛جای هیچ مصالحه ایی وجود ندارد. نه اینکه مردم زیر سیطره ی اشغال نیاز به بند قانونی دارند تا منزلت خود را پس بگیرند،اما حتی قطعنامه ی 3070 سازمان ملل متحد توسط مجمع عمومی نیز تصریح می کند که یک مردم کلونیالیزه شده حق دارند که خود را از طریق استقاده از مقاومت مسلحانه آزاد سازند. پس، حمایت گزینشی از تنها یک شیوه ی مقاومت(معمولا غیرمسلحانه) یک همبستگی صادقانه نیست.
خرده گیری و دیکته کردن
به عنوان یک فرد بین المللی در همبستگی با فلسطین و آرمان فلسطینی ها،مساله ی دیگری که فهم آن حیاتی است،محدودیت های داده های شما برای ورود به آثار روانی و عاطفی مردم کلونیالیزه شده است. این جایگاه هیچ یک از افراد در همبستگی بین المللی با فلسطینی ها نیست کهب قضاوت آنها بنشینند یا به آنها دیکته کنند که در مواجهه با کلونیالیسم و آپارتاید اسرائیل چگونه برخورد کنند. به علاوه،با زندگی کردن در میان تعداد زیادی از رژیم های کلونیالی این حق مردم فلسطین است که مجموعه ایی از احساسات را تجربه کنند؛ حتی این اگر شامل حس خشم باشد،نباید دست کم گرفته شده یا تحقیر شود. بنابراین، بین المللی ها لازم نکرده که تلاش کنند تا به فلسطینی ها بگویند،خشمگین بودن،مولد نیست یا هر حسی که آنها تجربه می کنند مناسب مبارزه نیست یا آنها به نوعی انتقال دهنده ی پیامی نادرست برای آرمان هستند. مردم فلسطین براستی گنجایش این را دارند که خودشان تصمیم بگیرند که چه حسی را تجربه کنند. سر آخر،همبستگی صادقانه نشان دهنده ی حمایت از روش های فلسطینی ها برای پایان دادن به کلونیالیسم اسرائیلی است تا اینکه به آنها بگوید چگونه آن را پایان دهید. نه همه،اما بسیاری از بین المللی ها از خواستگاههایی برخوردار می آیند و نباید به دام تبدیل شدن به صدای خودخوانده ی مقاومت بیفتند؛ یک بار دیگر این حیاتی است که درک کنید،جایگاه شما نظارت است و پشت سر فلسطینی ها رفتن،تا هدایت کردن فلسطینی ها.
تخصیص فرهنگی
کج فهمی دیگر که می تواند خارج از تاریخ آمده باشد،فرهنگ است؛گیج زدنی احتمالا غیرمغرضانه. هرچند، اقدامات مختلفی از تخصیص فرهنگی توسط جامعه جهانی قابل تجدیدنظر هستند،وقتی خود آنها به طور جامع با اطلاعات و احترام پیرامون و برای فرهنگ فلسطینی مجهز شوند. برای مثال چفیه، مدتی است به عنوان مد در غرب مورد استفاده قرار می گیرد. چفیه در فلسطین برابر یک تاریخ طولانی از مقاومت و بقا است. بنابراین نادیده گرفتن بستر تاریخی و اهمیت فرهنگی آن تنها یک معرفی غلط نیست،بلکه یک توهین است به هویت فرهنگی فلسطینی ها. نکته ی مهم دیگری که باید اینجا اضافه کرد نگاه نکردن به فلسطینی ها مانند انسان های عجیب و غریب جذاب با یک فرهنگ عجیب و غریب است. چنین واکنش های اورینتالیستی تایید مجدد برتری جویی سفید است. وانگهی،ما اشیایی نیستیم که مورد ستایش قرار بگیریم.
فاقد شخصیت و رومانتیزه کردن مقاومت
با رشد سریع فوتوژورنالیسم و مستند کردن مداوم عملیات و مقاومت فلسطینی ها در برابر کلونیالیسم، خیلی آسان می توان به مسیر انحرافی نگاه شی واره و رومانتیزه کردن مقاومت کشیده شد. مقاومت فلسطینی ها برای اینکه مردم پروژه های هنری راه بیندازند بوقوع نمی پیوندد و مقاومت کنندگان فلسطینی،مدل گالری هنری بعدی نیستند. اگر شما در همبستگی غیرمفتضح هستید،نگاه شما به فلسطینی ها نباید مانند یک رمان«انقلابی رمانتیک» باشد. رمانتیزه کردن مقاومت،شکلی از شی واره کردن فلسطینی ها است. یک نمونه ی وخیم این نوع نگاه، عکاسی کلوزاپ چشمان زنان است، که این هیچ دخلی به عملیاتی که در آن شرکت دارند،پیدا نمی کند. نه تنها این کوچک کردن شان مقاومت است،که همچنین به کوچک کردن زنان فلسطینی نیز منجر می شود. ایدآلیزه کردن، دور از استراتژی های تکنیکی و عینیت دشوار مبارزه برای آزادسازی است. این نوع نگاه، آرمان را بی اهمیت جلوه داده و اهمیت مقاومت علیه کلونیالیسم را بی ارزش می کند. مبارزه ی فلسطینی ها برای آزادسازی، یک شعر نیست. این یک حقیقت بی رحم است برای مطالبه ی عدالت و حقوق بشر.
کسب آگاهی از تاریخ
به عنوان نکته ی آخر، شخص باید اشتیاق این را داشته باشد که خود را پایبند به کسب آگاهی و مطالعه ی دقیق تاریخ فلسطینی ها کند؛ و اگر شما به عنوان بین المللی ها به دنبال ابراز همبستگی با ملت کلونالیزه شده ی فلسطین اشغالی هستید، این سفر آموختن، باید تنها توسط فرد و خود فرد در یک پروسه صورت بگیرد. این بویژه الزامی است برای فعالین جنبش همبستگی که می خواهند از منطقه دیدن کنند. پیش از آنکه شما به فلسطین برسید، این نکته کلیدی است که حامی ناآگاه نباشید که سطحی است در درک معانی و به جای آن،همانطور که اشاره شد تا آنجا که ممکن است با خواندن و استفاده از رسانه ها کسب آگاهی کنید. مهم تر از آن،این مهم است که به فلسطین سفر نکنید با این پیش ذهنیت که مردم بیچاره ایی را می بینید،زیرا این همان نقطه ایی است که دست دوم کردن ما آغاز می شود. و بدون شک،به فلسطین سفر نکنید برای اینکه ناجی ما باشید؛ یا یک قهرمان؛همانطور که چنین ذهنیتی تصور مجموعه ی منجی سفید را عمیق تر می کند. پس زمانی که در فلسطین اقامت دارید،به خاطر داشته باشید، همبستگی یک تعهد عظیم است و تاریخ نباید به دست فراموشی سپرده شود.

لینک های مرتبط:
مریم البرغوثی فعال و مترجم و بلاگر فلسطینی فارغ التحصیل از دانشگاه بیرزیت، نزدیک رام‌الله یکی از معتبرترین دانشگاه‌های کرانه‌ی باختری در سرزمین های فلسطینی است. این فعال جوان فلسطینی که نیز شهروند ایالات متحده است در ماههای گذشته هنگام بازگشت از روستای نبی صالح در کرانه ی باختری به همراه چند روزنامه نگار خارجی توسط نیروهای نظامی اسرائیل دستگیر و مدتی را در بازداشت به سر برد. در طول بازداشت وی، وقتی خبرنگار اسوشیتدپرس از سخنگوی وزارت امور خارجه ی ایالات متحده دلیل بازداشت غیرموجه یک شهروند امریکایی را توسط اسرائیلی ها و ضرورت پیگیری پرونده ی او پرسید، هیچ پاسخی نشنید و وی گفت که این یک مساله ی امنیتی است و واشینگتن وارد ماجرا شود.
وبلاگ مریم البرغوثی:
ramallahbantustan.wordpress.com/2013/04/18/international-solidarity-with-palestine-personal-observations/


برخی واکنش ها پیرامون فعالیت های هری فیر،فعال بین المللی بریتانیایی در کرانه ی باختری:
در ماههای گذشته هری فیر فعال بین المللی حامی فلسطین و مستندساز جوان بریتانیایی که در سالهای گذشته بطور گسترده اخبار و تصاویری را از سرزمین های اشغالی ارسال کرده است،از سوی بخش بزرگی از فعالین فلسطینی زیر سوال قرار گرفت و برخوردهای وی با مردم در این کشور نامناسب عنوان شده و در مظان اتهام استفاده ی ابزاری از فلسطین برای ترفیع جایگاه حرفه ایی و بین المللی خود قرار گرفت. وی هم اکنون به عنوان خبرنگار تلویزیون «آر.تی»(راشا تودی) در کرانه ی باختری مشغول پوشش وقایع متاخر است.
hurryupharry.org

پناهندگان فلسطینی در خدمت شما نیستند! در «انتفاضه الکترونیکی»:
«آیا کیف می کنید در حالی که بدبختی ما را فیلم می کنید؟...» گزارش تفضیلی موعلی نایل یک روزنامه نگار آزاد در بیروت که به عنوان مترجم همراه یک استاد حقوق بشر دانشگاه هاروارد و شاگردهای کلاس وی برای ثبت اسناد حقوق بشر با موضوع پناهندگان فلسطینی از سوریه که به اردن و لبنان سرازیر شده اند، به منطقه رفته است. گزارش وی به سفر این گروه به اردوگاه پناهندگان پرداخته و سطح شناخت و نحوه ی برخورد این افراد با هستی اجتماعی و معضلات و درماندگی زنی فلسطینی که برای نجات فرزندش تقلا می کرده و تنها سوژه ی «حقوق بشری» پرسش های پروفسور و شاگردانش برای بررسی و تهیه ی مطلبی برای دانشگاه هاروارد شده است:
electronicintifada.net

جغرافیای هویت: جغرافیا،(نئو)لیبرالیسم،برتری جویی سفید نوشته ی لارنس برگ،دانشگاه بریتیش کلمبیا،کانادا
www.academia.edu


بررسی روایت«اسرائیل حق دارد که از خود دفاع کند» و نقش ایالات متحده در حمایت از اسرائیل با توجه به اسناد جدیدی که منتشر شده در «ریل نیوز»:
لیندا سارسو،فعال امریکایی فلسطینی و کریس هجز،روزنامه نگار نامدار امریکایی،برنده ی پولیتزر که نیویورک تایمز را رها کرد و اکنون در «تروث دیگ» می نویسد پیرامون روایت «اسرائیل حق دارد که از خود دفاع کند» از «بی بی سی» تا «سی.ان.ان» و دیگر رسانه های جریان غالب در «ریل نیوز»:
therealnews.com

نورمن فینکلشتاین پیرامون جنگ و چشم اندازهای آتی در «دماکراسی ناو»(پیش از شکسته شدن آتش بس اخیر):
نورمن فینکلشتاین، تاریخ‌نگار، نویسنده و پژوهشگر سیاسی امریکایی و نویسنده «سوداگران فاجعه، درباره سوءاستفاده از رنج‌های یهودیان» و نیز کتاب متاخر «شراب کهنه،بطری شکسته: چرا رابطه ی عاشقانه یهودی های امریکایی با اسرائیل به نقطه ی پایان خود نزدیک می شود» در گفتگویی با امی گودمن در «دماکراسی ناو» می گوید که بعد از قریب به دو هزار نفر کشته چه چیز اسرائیل را به عقب نشینی وادار کرده و فاز بعدی چیست. وی استدلال اسرائیل پیرامون لشکرکشی به غزه برای از میان بردن تونل های حماس را به شدت رد کرده و مسخره می خواند و می گوید هدف اسرائیل از بین بردن تونل هایی که به اسرائیل می رسند نبود،هدف آن،از بین بردن سیستم تونل ها درون غزه بود زیرا توسط یه گروه چریکی نسبتا موثر ایجاد شده بودند و اسرائیل هرچند سال یک بار، آنگونه که خودشان می گویند باید چمن های غزه را هرس کند. شما به آنجا می روید،یک هزار نفری از مردم را می کشید،هر آنچه جلوی چشمتان است ویران می کنید و اسرائیل آن را «هرس علف ها» می خواند. همین الان اگر به به یک سری از این مفسران اسرائیلی گوش بدهید،که یک مشت آدم دیوانه هستند،در حالیکه هنوز این یکی تمام نشده است، همه ی آنها در حال صحبت از جنگ بعدی هستند؛ آنها می خواهند مطمئن شوند،دفعه ی بعد که وارد می شوند،تونلی وجود نخواهد داشت؛این هدف اصلی ماموریت بود. مشکل این بود که آنها به نقطه ی مشخصی در غزه رسیده بودند، مناطق ساخته شده؛جمعیت در این مناطق بشدت متراکم است؛ما از هزاران هزار تلفات بیشتر سخن می گوییم. غزه شش برابر از منهتن متراکم تر است. پس اگر اسرائیل به آنجا می رفت و با هزاران هزار تلفات بیشتر رو به می شد. نتانیاهو می دانست که جامعه جهانی آن را دیگر نمی پذیرد،زیرا وقتی اسرائیل جایی می رود، نمی خواهد شاهد تلفات نظامی باشد،پس هر چه جلوی چشمش است را منفجر می کند. و مشکل دیگر این بود که این تونل ها در برابر بمباران های هوایی و توپ ها آسیب پذیر نیستند. پس هرچند آنها همه چیز را جلوی چشمشان از بین بردند اما تونل ها همچنان آنجا هستند؛حماس مشخص است و تلفات چشمگیر اسرائیلی.
www.democracynow.org

ایلان پاپه، پژوهشگر و مورخ تاریخ نوین اسرائیل در «دماکراسی ناو»:
«اسرائیل انتخاب کرده است که یک دولت نژادپرست آپارتاید باشد با حمایت ایالات متحده»
www.democracynow.org


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست