یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فمینیسم ترسان و لرزان - برزویه طبیب



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۴ مرداد ۱٣۹٣ -  ۱۵ اوت ۲۰۱۴


خاورمیانه، مهد انقیاد زنان بوده است. این انقیاد، بر پایه واگذاری نقش دفاع از حیات و حریم انسانی زنان، به مردان، شکل گرفته و تثبیت شده است. تا گذشته ای نه چندان دور، این واگذاری، ضرورتی بود که از برتری طبیعی نیروی جسمانی مردان، نشأت میگرفت. با رشد تکنولوژی جنگ افزار ها، این برتری جسمانی، اهمیت خود را تاحد بسیار زیادی از دست داده است. ولی آنچه هنوز پا برجاست، ذهنیت این واگذاری است
به عنوان مثال خانم آزاده دواچی[در مقاله ای که در سایت عصر نو منتشر شده است] در رابطه با سلاح بدست گرفتن زنان پیشمرگه عنوان میکنند که: با این که بسیاری از این زنان نیز همانند مردان به جنگ با نیروهای افراطی داعش می پردازند اما در عین حال سلاح به دست گرفتن و فرستادن آنان به جنگ نیز نوع دیگری از خشونت علیه زنان را تداعی می کند و آنان را بیشتر در معرض خشونت های اعمال شده از سوی نیروهای افراطی قرار می دهد. مشخص نیست که نیروهای افراطی اگر هر کدام از این زنان پیشمرگه را به اسارت بگیرند آیا با آنان رفتاری مشابه با مردان جنگجو خواهند داشت؟
اولا این برای من روشن نیست که از کجا ایشان به این نتیجه رسیده اند که کس یا کسانی، این زنان را به جنگ فرستاده اند؟ و این همسنگری زنان پیشمرگه با مردان پیشمرگ، عملی داوطلبانه نبوده است؟ دوما اینکه رفتار مرتجعین با این زنان شجاع، در صورت اسارت، ممکن است برای خانم دواچی مشخص نباشد، ولی من اطمینان دارم که برای این زنان پیشمرگه، مثل روز روشن است. و علیرغم این امکان هراسناک، این پیشمرگه ها، تصمیم گرفته اند که ثابت کنند برده فروشان داعش، اگر هم بتوانند آنها را به چنگ آورند، جز جنازه ای نصیب شان نخواهد شد
ایشان اعتقاد دارند:در این میان آن چیزی که مهم می نماید تمرکز بر نقش زنان در پیشبرد الگوها و رفتارهای صلح طلبانه و مقابله سازمان یافته با جنگ و خشونت است...به هرحال آن چیزی که اهمیت دارد، فاصله گرفتن از خشونت های کنونی و تلاش زنان در کشورهای دیگر منطقه برای عدم ورود عقاید و باورهای نیروهای رادیکال چون داعش و تاثیر آن بر زندگی دیگر زنان است
خیلی عالی است، ایشان به عکس پیشمرگه کرد نگاه میکنند، و اهمیت دوری از عقاید افراطی داعش یادشان می افتد. خانم عزیز، داعش نیز برای خود جنبش زنان دارد، نامش، جهاد نکاح، که نه تنها ربطی به خشونت ندارد، بلکه عین لطافت است. ایشان میخواهند که زنان، و از جمله پیشمرگه های کرد، از روش هایی که صلح طلبانه نمینماید، و مقابله سازمان یافته با جنگ و خشونت به نظر نمیرسد، بلکه عین سلاح برداشتن و جنگیدن است فاصله بگیرند. جالب اینست که هزار مقاله و گفتار نتوانست، چنین آسان سستی دو اعتقاد رایج، یکی در جنبش چپ نافی قهر انقلابی، و دیگری در جنبش فمینیستی محض را که خشونت را امری مردانه میداند، برملا کند، ولی یک عکس بانوی پیشمرگه کرد، چنین آسان خط بطلانی بر همه لفاظی های به ظاهر مدرن این جماعت کشید
اول اینکه چپی! وجود دارد که تبدیل سلاح نقد را به نقد مسلح، در هر شرایطی و به واسطه هرگونه ضرورتی نفی میکند. نوع فمینیستی این نوع چپ، حاضر است برای هر حق زنان مبارزه کند، از حضور در میادین ورزشی گرفته تا شرایط عادلانه کار، جز حق شرکت در دوره سربازی نظام وظیفه، که بقول مارکس تنها امکانی است که توده های زیردست میتوانند با امکانات فرادستان، کاربرد سلاح و فنون جنگ را بیاموزند.آنگاه بانوی پیشمرگه ای با سلاح ظاهر میشود و پته اینها را روی آب میریزد. آنها چه دارند که به او بگویند، جز اینکه سلاح را بر زمین بگذار، این نماد شیطان را، و امیدوار باش تا فلان سرباز آمریکایی که تا دیروز شکنجه گر فلان زندان بغداد بود، سوار بر اسب سفید ملخ دار خود، که چرخ بالش نامیده اند، خواهد آمد و تورااز بردگی در بازار برده فروشان نجات خواهد داد
دوم اینکه، خشونت امری مردسالارانه است. اینها سرنا را از ته گشادش میزنند، و میخواهند آنرا به عنوان کشف تمدن نوین به زن پیشمرگه قالب کنند. خشونت امری مردسالارانه نیست، بلکه مردسالاری و هر نوع سالاری دیگر، عمدتا ولی نه لزوما، امری خشونت آمیز است. اینکه در مقطع خاص تاریخی، مردان توان به خدمت گرفتن خشونت را داشتند، و بنابراین سالار شدند، خشونت را مردانه نمیکند، بلکه مردان را خشن بار میآورد. نفی مرد سالاری، از طریق نفی خشونت ممکن نیست، بلکه از طریق نفی سلطه و سالار بودن یکی بر دیگری امکان پذیر میشود. سلطه مردان داعش مسلک، بر زنان داعش باوری که از مسافت های دور و غیر قابل دسترسی برای داعشی ها، چنین شتابان برای جهاد نکاح می شتابند، سلطه ای بر پایه تحمیق است و نه اعمال خشونت. بنابر این مستلزم مبارزه ای در عرصه آگاهی است، ولی سلطه ای که داعش در صدد اعمال آن در کردستان است، سلطه ای از طریق سلاح است، که در شرایط امکان دفع آن از طریق سلاح ، و عدم امکان رفع آن از طریق ارتقای آگاهی داعشیان، به وقوع می پیوندد. اینست که سلاح برداشتن پیشمرگه های کرد را علیرغم لفاظی های فمینیسم لرزان و ترسان، ضروری ساخته است. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست