یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دو بیانیه از گروه کار زنان فدائیان خلق (اکثریت)



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۹ مرداد ۱٣۹٣ -  ۲۰ اوت ۲۰۱۴


درسوگ "جان دلارای غزل"

"یک متر و هفتاد صدم افراشت قامت سخنم
یک متر و هفتاد صدم از شعر این خانه منم
یک متر و هفتاد صدم پاکیزگی ساده دلی
جان دلارای غزل، جسم شکیبای زن"
(سیمین بهبهانی)

خاموشی سیمین بهبهانی «جان دلارای غزل» ایرانیان و به ویژه جامعه‌‌ی ادبی و فعالین جنبش مدنی میهن‌مان را به سوگ نشاند. بزرگ بانویی که نه تنها در حوزه‌ی ادبی، بلکه در عرصه‌ی سیاسی نیز نقش بسزایی در مبارزات اجتماعی ایران به ویژه در دهه‌های اخیر ایفا کرده است. او زنی با جسارت بود و ترس نمی‌شناخت. در برابر هیچ چماقی سر تسلیم فرود نیاورد و تا می‌توانست در تجمعات اعتراضی شرکت می‌کرد و همان حضورش در هر حرکتی، دل‌گرمی برای نسلی بود که اقبال هم‌زیستی با او را در یک عصر داشتند.
سیمین بهبهانی شاعری بود با بینش اجتماعی و از زمره پیشاهنگان جامعه‌ی روشنفکری؛ کنش‌گری که در سطر سطر شعرها و غزل‌هایش دغدغه‌های اجتماعی و انسانی نهفته بود. او انسانی فرهیخته بود که با نوشته‌هایش با مردم و برای مردم زیست و به حق «مادر ایران» لقب گرفت.
فقدان سیمین بهبهانی ضایعه‌ی بزرگی برای جامعه‌ی ادبی، اجتماعی و سیاسی میهن‌مان خواهد بود. درگذشت او را به خانواده‌ و فرزندانش و همه‌ی مردم ایران تسلیت می‌گوییم.

گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران - اکثریت
 

مریم میرزاخانی برای کشور ما افتخار آفرید
ایران با تهی شدن استعدادها و فرار مغزها روبرو است!


مریم میرزاخانی هفته‌ی گذشته مدال «فیلدز» در کنگره‌ی جهانی ریاضیات را دریافت کرد. جایزه‌ای که به نوبل ریاضیات مشهور است و در عمر ۷۸ ساله‌ی این جایزه، برای نخستین بار به یک زن تعلق گرفت. این موفقیت
موجب شد که بسیاری از رسانه ها و شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی نام او را سر تیتر صفحات خود کنند و جمع بسیار کثیری از شخصیت‌های علمی و سیاسی جهان نیز به او پیام تبریک بفرستند. حسن روحانی از جمله آن ها بود. او در سایت رسمی نهاد ریاست جمهوری ضمن تبریک به مریم میرزاخانی، نوشت که ایرانیان می توانند به این که اولین زن برنده‌ی جایزه فیلدز ازهم‌وطنان آنان است ببالند. او در ادامه مطرح کرد: "آری شایستگان باید بر صدر نشینند و قدر ببینند".

اهداء جایزه فیلدز به مریم میرزاخانی نشان می دهد که شایستگان ایرانی در سطح جهانی بر صدر می نشینند و قدر می بینند. از حسن روحانی باید پرسید آیا در جمهوری اسلامی هم شایستگان بر صدر می نشینند و قدر می ببینند؟ آیا رژیم ایران برای نخبگان کشور امکانات لازم را فراهم می کنند که شایستگی خود را پرورش و بروز دهند؟ آیا برای ماندن چنین شایستگانی در ایران، تلاش ضرور صورت می گیرد؟ و یا این که شایستگان کشور به جهت شرایط نامناسب، مجبور به مهاجرت می شوند و تعدادی از آن ها هم که در کشور مانده‌اند به اسارت کشیده می شوند؟

مریم میرزاخانی اولین کسی بود که دو بار مدال طلا از المپیاد دریافت کرد و اولین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی نمره‌ی کامل گرفت. اما او تنها فردی نیست که مدال المپیاد دریافت کرده است. سال ها است که جوانان ایران در المپیادهای مختلف به ویژه المپیاد ریاضی برنده‌ی مدال طلا می شوند. اما رقم بالائی از آن ها کشور را ترک می کنند. طبق آمار رسمی که در سال ١٣٩١ از طرف «پژوهشکده رویان» جهاد دانشگاهی ارائه شده، در ١٤سال گذشته ٦٤ درصد دانش اموزان ایرانیِ مدال‌آور المپیاد از ایران مهاجرت کرده اند. بنا به نوشته‌ی هفته‌نامه‌ی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی ایران، در سال ١٣٩١ از بین ١٢٥ دانش‌آموز ایرانی که ظرف سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کرده‌اند، ٩٠ تن از آنان در امریکا مشغول تحصیل هستند. بنابر آمار مجلس شورای اسلامی ٦٠ هزار تن از ایرانیانی که در سال ١٣٨٩مهاجرت کرده اند یا جزء نخبگانی بوده اند که مقام هایی در المپیادهای علمی داشته اند یا جزء نفرات برتر کنکور و دانشگاه ها.

از میان نخبگانی که در سال های گذشته در ایران ماندند، تعدادی سر از زندان ها در آوردند. میترا عالی، دانشجوی نخبه کارشناسی ارشد رشته بیومتریال دانشگاه صنعتی شریف، پس از انتخابات ۸۸ بازداشت شد. او رتبه ٧ کنکور کارشناسی ارشد و عضو بنیاد ملی نخبگان بود. امید کوکبی، دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر در دانشگاه تگزاس آمریکا و برگزیده المپیاد فیزیک، به ۱۰ سال زندان محکوم شده است. او در بهمن ماه سال ۸۹ به ایران سفر کرد و هنگام خروج از ایران در فرودگاه بازداشت و هم‌چنان زندانی است. امید کوکبی دلیل بازداشت خود را در نامه‌‌‌ای خطاب به یکی از دوستان‌اش "رد پیشنهادهای مختلف برای مدیریت و کار در پروژه‌های فنی مراکز امنیتی- نطامی" اعلام کرده و نوشته است که صبح روز بازداشتش به سازمان انرژی اتمی ایران دعوت شده و در آن‌جا برای آخرین بار پیشنهاد همکاری را رد کرده است. علی اکبر محمدزاده دانشجوی نخبه‌ی دانشگاه شریف هم پس از اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ بازداشت و به ۶ سال حبس محکوم شد. امین نیایی‌فر به اتهام توهین به احمدی‌نژاد در دادسرای اوین شلاق خورد و مدتی را در اوین زندانی بود. او دانشجوی ممتاز رشته مهندسی مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران بود. احسان عبده تبریزی، دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه دورهام انگلستان به خاطر حضور در تجمع‌های اعتراضی ایرانیان خارج از کشور در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در لندن به پنج سال زندان محکوم شد. سروش ثابت، برنده‌‌ی مدال برنز المپیاد کامپیوتر سال ۱۳۸۱، نفر دوم المپیاد خوارزمی در رشته‌ی‌ ریاضی سال ۱۳۸۱ و رتبه‌ اول کنکور کارشناسی ارشد سال ۱۳۸۸، دو سال حکم زندان گرفت.

مواردی که برشمرده شد، نمونه هائی از برخورد رژیم ایران با نخبگان کشور است. بسیاری از نخبگان کشور به جای این که قدر ببینند و در صدر بنشینند و در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به کار تدریس و پژوهش بپردازند و بر ثروت علمی کشور بیافزایند، یا در اسارت‌گاه های رژیم سال های جوانی خود را از دست می دهند، و یا در پی آینده‌ای روشن‌تر و دست‌یابی به امکانات بهتر برای تحقیق و پژوهش، رنج مهاجرت را بر خود تحمیل می‌کنند مریم میرزاخانی تنها نمونه‌ای از این نخبگان است که راه مهاجرت را برگزید و امروز در ۳٨ سالگی عنوان استاد تمام دانشگاه استنفورد در امریکا را دارد و اولین زنی است که بالاترین نشان علمی ریاضی را دریافت کرده است. به دیگر سخن، او این امکان را یافت که بر صدر نشیند و قدر ببیند، اما نه در ایران که زادگاه اوست و توانایی‌هایش در آن‌جا به بار نشسته است.

متأسفانه معضلات جامعه‌ی ما در این زمینه فقط به نخبگان برحسته و صاحب مقام‌های علمی خاص ختم نمی‌شود، ایران با مسئله جدی تهی شدن استعدادها و فرار مغزها مواجه است. بر اساس نتیجه تحقیقاتی صندوق بین المللی پول در سال ٢٠٠٩، ایران در میان ٩١ کشور توسعه یافته و توسعه نیافته بیشترین میزان فرار مغزها را به خود اختصاص داده است. به طوری که در حال حاضر ٢٥٠ هزار مهندس و فیزیکدان ایرانی و بیش از ١٧٠ هزار ایرانی با مدارک علمی بالا در ایالات متحده آمریکا زندگی می کنند. به گفته‌ی دکتر رضا فرجی دانا ( وزیر علوم): "هر سال ١٥٠ هزار تن از نخبگان ایران، کشور را ترک می کنند." یعنی ماهی ١٢ هزار و ٥٠٠ تن یا روزی ٤١٠ تن از نخبگان کشور بدون قصد بازگشت به خارج سفر می‌کنند؛ سفر بدون بازگشتی که به گفته‌ی وزیر علوم، باعث می‌شود سالانه ١٥٠ میلیارد دلار به کشورهای دیگر کمک کنیم و خودمان ضرر ببینیم. یعنی برای هر یک دانش آموخته‌ی مهاجرت کرده، یک میلیون دلار.

مسائل و ارقام ذکر شده نشان می دهد که جمهوری اسلامی نخبگان کشور را قدر نمی گذارد و بر صدر نمی نشانند. همه ساله سرمایه‌ی ١٥٠ میلیارد دلاری از کشور خارج می شود، اما جمهوری اسلامی فاقد برنامه برای جذب نخبگان کشور و از بین بردن عوامل و زمینه های فرار مغزها است. حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور کشور که در پیام تبریک به مریم میرزاخانی به درستی می گوید که "شایستگان باید بر صدر نشینند و قدر ببینند"، لازم است مسئله‌ی تهی شدن ایران از استعدادها و فرار مغزها را جدی بگیرد و برای حل این معضل بزرگ و حداقل کاستن از ابعاد آن، برنامه ریزی کند.

گروه کار زنان سازمان فدائیان خلق ایران ـ اکثریت


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست