روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۵ مهر ۱٣٨۵ -
۱۷ اکتبر ۲۰۰۶
تبعات تحریم دامنگیر اروپایی ها می شود؟
وقت آن نرسیده که ایران از معاهده NPT خارج شود؟!
فشار شدید آمریکا به اروپا
اروپایی ها به نقطه اول بازگشتند
ایستادن پشت سر نظام سیاسی در هنگامه تصمیم های بزرگ
رعایت حقوق بیماران هم از وظایف نظام پزشکی است
• روزنامه کیهان با عنوان: نوبت ما نرسیده؟! نوشته است :
درحالی که آمریکا و متحدانش بدون رعایت ابتدایی ترین ضوابط حقوقی و با نقض آشکار اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی و مفاد صریح NPT پرونده هسته ای ایران را به بهانه احتمال تولید سلاح هسته ای به شورای امنیت فرستاده و در تدارک صدور قطعنامه ای با هدف تحریم کشورمان هستند، روز دوشنبه هفته گذشته، کره شمالی با ساخت و آزمایش بمب اتمی دنیا را غافلگیر کرد. به دنبال این اقدام، شورای امنیت سازمان ملل شنبه شب ۲۲ مهرماه ـ ۱۴ اکتبر ۲۰۰۶ ـ در اقدامی که شتاب زده و عجولانه به نظر می رسید، به اتفاق آرأ قطعنامه ای را تصویب کرد که در آن تحریم هایی علیه این کشور در نظر گرفته شده است و در همان حال یک مقام ارشد کره شمالی ساعاتی قبل از صدور قطعنامه شورای امنیت هشدار داد که تحریم کره شمالی اوضاع را از آنچه هست وخیم تر می کند این مقام کره شمالی که ریاست هیئت مذاکره کننده این کشور در اجلاس ۶+۲ را برعهده داشته است با اشاره به ساخت بمب اتمی و آزمایش غافلگیرانه آن در روز دوشنبه ۱۷ مهرماه ـ ۹ اکتبر ۲۰۰۶ ـ خطاب به کشورهای غربی گفت آمریکا باید فهمیده باشد که پیونگ یانگ در تهدیدهای خود لفاظی نمی کند بلکه به آنچه می گوید عمل خواهد کرد. و دیروز روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز در تفسیری پیرامون اقدام کره شمالی و عکس العمل شتاب زده شورای امنیت سازمان ملل، نوشت کره شمالی آمریکا را دست انداخته است .
اگرچه شورای امنیت سازمان ملل در فاصله ای کوتاه بعد از آزمایش هسته ای کره شمالی قطعنامه ای علیه این کشور صادر کرد و تمامی ۱۵ عضو شورای امنیت ـ از جمله چین و روسیه ـ نیز به آن رای مثبت دادند ولی برخلاف پیش بینی ۵ کشور عضو باشگاه اتمی ـ و یا برخلاف آنچه این کشورها سعی در القای آن دارند ـ ماجرا نه فقط در این نقطه به پایان نرسیده است بلکه با اقدام اخیر کره شمالی که چالش هسته ای سه ساله ایران اسلامی با غرب در آن بی تاثیر نبوده است، بستر جدیدی در عرصه فعالیت های هسته ای باز شده که از تحولات جدی و تغییرات بنیادین در نامعادله هسته ای جهان کنونی حکایت می کند …
دقیقاً به همین علت است که اقدام کره شمالی در ساخت و آزمایش بمب اتمی برخلاف انتظار آمریکا و متحدانش به جای ملامت جامعه بین المللی با نگاه جانبدارانه بسیاری از کشورها روبرو شده است و شتاب و دستپاچگی اعضای شورای امنیت برای صدور ـ تقریباً ـ بلافاصله قطعنامه تحریم علیه کره شمالی را باید در بستر همین اضطراب و نگرانی جستجو کرد .
در بلوک بندی عرصه سیاسی جهان، عربستان سعودی یکی از کشورهای عضو بلوک غرب و هم پیمان استراتژیک آمریکا ـ اگر نگوئیم وابسته به آن ـ محسوب می شود تا آنجا که مخالفت دولت سعودی با پروژه ها و طرح های استراتژیک آمریکا و متحدانش دور از انتظار و باورنکردنی به نظر می رسد. اما با این حال، روزنامه المدینه چاپ عربستان که مانند سایر مطبوعات و رسانه های این کشور تحت نفوذ و مدیریت دولت سعودی است در سرمقاله دیروز خود با انتقاد از کشورهای عربی منطقه ـ که عمدتا هم پیمان آمریکا هستند ـ نوشت کشورهای عربی به جای آن که از کره شمالی به خاطر انجام آزمایش هسته ای و ساخت بمب اتمی انتقاد کنند باید این اقدام را حق قانونی و واکنش طبیعی پیونگ یانگ در قبال سیاست های غلط غرب به ویژه آمریکا بدانند …
روزنامه المدینه ـ بخوانید دولت سعودی ـ نیز از سیاست های هسته ای احمقانه آمریکا و اروپا به تنگ آمده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که نه فقط باید از معاهدات بین المللی هسته ای خارج شود، بلکه برای حفظ امنیت خود چاره ای جز تلاش برای تولید سلاح هسته ای ندارد !
چند سال قبل، کره شمالی ـ صرف نظر از سیستم حکومتی آن ـ هنگامی که با زورگویی های آمریکا در فعالیت هسته ای خود روبرو گردید، بدون کمترین تردیدی از معاهده NPT خارج شد و علی رغم تلاش پیگیر و چندساله آمریکا و متحدانش برای تحمیل نظر خود به کره شمالی، نه فقط از پذیرش درخواست باج خواهانه آنها سر باز زد بلکه، روز دوشنبه هفته قبل با ساخت و آزمایش بمب هسته ای، آمریکا و متحدانش ـ و حتی چین و روسیه ـ را در مقابل عمل انجام شده ای قرار داد که به کره شمالی در مذاکرات و یا تعاملات بعدی جایگاه قدرتمند و برجسته تری می دهد .
و بالاخره، آیا وقت آن نرسیده است که جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به باج خواهی ها و قانون شکنی های آمریکا و متحدانش از معاهده ـ NPT که عملاً لغو شده ـ خارج شود؟!. . . مخصوصاً آن که در پی چالش هسته ای ٣ساله اخیر، برای جامعه بین الملل کمترین تردیدی باقی نمانده است که ایران اسلامی، دسترسی به سلاح هسته ای را در دستور کار خود ندارد. بنابراین تردید در خروج از NPT جز درنگ بی حاصل و غیرقابل توجیه چه مفهوم دیگری می تواند داشته باشد؟ آیا این نگرانی وجود ندارد که برای خروج از NPT فردا خیلی دیر باشد؟ !
• فشار شدید آمریکا به اروپا
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله اش: اروپا؛ تصمیم شکست خورده نوشته است :
برخی دیپلماتهای غربی از پایان مذاکرات رسمی هسته ای ایران و اروپا خبر دادند. منابع دیپلماتیک گزارش دادند اتحادیه اروپا قصد دارد به دلیل نرسیدن به نتایج مورد نظر آمریکا، پایان رسمی مذاکرات هسته ای با ایران را اعلام کند. گفته می شود قرار است وزرای خارجه اتحادیه اروپا، فردا در صورت توافق نهایی بیانیه ای را منتشر کنند که در آن ادعا خواهد شد اروپا گزینه ای جز بازگشت مساله هسته ای ایران به شورای امنیت در اختیار ندارد. در پیش نویس این بیانیه ادعا شده که اتحادیه اروپا اکنون معتقد است استمرار فعالیتهای مربوط به غنی سازی در ایران گزینه ای را برای این اتحادیه باقی نگذاشته است جز آنکه این مساله را به شورای امنیت سازمان ملل بازگرداند .
در همین زمینه وزیرخارجه آلمان نیز گفت: پس از اعلام شکست مذاکرات با ایران از سوی خاویر سولانا رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا نشستن بر سر میز مذاکره با ایران امکانپذیر نیست ولی درصورتی که ایران بگوید آماده است شرایط ما را بپذیرد حاضر به ادامه مذاکره هستیم. وی درعین حال تاکید کرد درحال حاضر هیچ راهی برای مذاکره موفقیت آمیز با ایران وجود ندارد .
اینکه تهدید ورود به فضای تحریم علیه ایران تا چه اندازه می تواند باعث عقب نشینی ایران از مواضع برحق خود و حقوق مسلم و تصریح شده در معاهده ان.پی.تی شود شاید از هم اکنون برای اروپائیها کاملاً محرز شده باشد که این قبیل تهدیدها قادر به تغییر مواضع ایران نخواهد بود ولی آنچه اروپائیها را به اتخاذ چنین موضعی واداشته فشار شدید آمریکا به اروپا برای پذیرش این مسیر و امنیتی کردن پرونده هسته ای ایران است. برای ملت ایران مثل روز روشن است آنچه اروپائیها را به این موضع کشانده اصرار ایران به ادامه فناوری هسته ای نیست زیرا بسیاری از اروپائیها در مذاکرات خصوصی به این حق ملت ایران در دستیابی به فناوری هسته ای اذعان دارند بلکه این فشار آمریکاست که بر گرده اروپائیها سنگینی می کند و امکان موضعگیری مستقل از حوزه نفوذ آمریکا را از آنان سلب می نماید .
اروپائیها بهتر از هر کس دیگری می دانند که ورود به فضای تحریم یک تصمیم شکست خورده است و بیش از آنکه تهدیدی علیه ایران محسوب شود تبعات آن دامنگیر غربی ها بویژه اروپائیها خواهد شد زیرا جمهوری اسلامی ایران بدون تردید نسبت به این تصمیم بی تفاوت نخواهد ماند و هم از جنبه اقتصادی و هم از بعد سیاسی تصمیماتی اتخاذ خواهد کرد که فرصت موجود را از اروپائیها خواهد گرفت. ورود به این فضا نه تنها کمکی به اروپائیها نخواهد کرد بلکه صرفا در راستای اهداف ضد ایرانی کاخ سفید است که قصد دارد شکست های متعدد خود را در صحنه های مختلف به نحوی تبلیغاتی و در آستانه انتخابات کنگره جبران کند و اروپائیها را نیز در این شکست ها با خود شریک نماید .
این شکست ها شرایط را آنچنان برای سیاستمداران جنگ افروز آمریکایی تنگ کرده که در این فرصت کوتاه باقیمانده تا زمان انتخابات برای جبران درماندگی ها و عقب ماندگیهای خود و بدست آوردن یک برگ برنده تبلیغاتی حاضر است دست به هر کاری بزنند. به همین دلیل رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیر خود هشدار دادند که مسلمانان باید برای مقابله با توطئه های جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاطر جبران شکست های ذلت بار در لبنان فلسطین عراق و افغانستان آماده باشند و طبعا مسئولیت هر اقدامی در این زمینه متوجه آمریکائیها و آن دسته از اروپائیها خواهد بود که آب به آسیاب گرگهای آمریکایی می ریزند .
• هنر دیپلماسی به باز نگه داشتن مجرای مذاکره
روزنامه اعتماد ملی با عنوان اروپا تسلیم آمریکا شد نوشته است :
اتحادیه اروپا در نشست فردای خود که در سطح وزیران خارجه ۲۵ عضو آن در لوکزامبورگ برگزار می شود قصد دارد پایان مذاکرات هسته ای با ایران را اعلام و از گزینه بازگشت مسأله هسته ای ایران به شورای امنیت حمایت کند. گرچه آزمایش اتمی کره شمالی به رغم ترافیک رایزنی در نیویورک در تسریع روند تصمیم گیری درباره ایران بی تاثیر نبوده است اما چنین رویکردی ازجانب ضلع گفتگو گرا در مثلث ۱+۵ (آمریکا، اروپا، چین ـ روسیه) گواهی است بر سلطه هژمونی ایالات متحده به پرونده هسته ای ایران. اروپا نقشی که طی سه سال گذشته در دیپلماسی هسته ای ایران
ایفا کرده است را به بازی در سناریویی پیوند می دهد که مسلماً کارگردانش نیست و همین امر برای اروپا که هدایت پرونده مهمی چون ایران را برعهده داشت در حکم شکست مدیریت بحران قلمداد می شود. اعلام پایان گفتگو با ایران در شرایطی که همچنان انگشت اشاره مقامات فرانسه و آلمان بسته پیشنهادی ۱+۵ روی میز را نشانه رفته است پارادوکسیکال ترین سیاستی است که از جانب قاره سبز پی گرفته می شود .
گذر سایه های تعامل و گفتگو از فراز بسته مشوق ها و پیچیدن بسته در کاغذ کادوی تقابل و تحریم، از اساس دیپلماسی بسته ای را از قوت خود ساقط می کند. اروپا با حمایت ازبازگشت پرونده ایران به شورای امنیت به استدلال اینکه گزینه ای جز آن وجود ندارد به خانه ای بازگشته است که آمریکا سه سال پیش درصدد اقامت در آن بود. روی دیگر این سکه وضعیت تصلب در توافق است که مذاکرات هسته ای ایران و اروپا دچار آن بود. حصول توافق زمانی میسر است که دو طرف خواسته های حداکثری خود را به مطالبات میانه مبدل کنند و در قالب همین انعطاف راه برون رفت از چالش را بیابند. به دیگر سخن، فرمول های میانه ای را می شد جایگزین درخواست توقف کامل غنی سازی اورانیوم از سوی ایران کرد که امروز عدم توافق در این مسأله اساس مذاکرات را هدف قرار ندهد. امروز این امر مسلم است که درخواست توقف غنی سازی اورانیوم نه پیش شرط مذاکره با ایران که قلب و هدف آن بود و وقتی هدف در جای پیش شرط می نشیند خود مذاکره هم بالاثر وبلاموضوع می شود. اگر آزمایش اتمی کره شمالی بیانگر شکست ابزارهای تهدید و تحریم در حل و فصل مناقشات سیاسی ـ دیپلماتیک بود چنین رویکردی از جانب اروپا در قبال ایران قابل تأمل می نماید. در شرایطی که راه دیگری فراروی طرفین پرونده هسته ای نیست جز مذاکره، پس بستن در تالارهای گفتگو به کدامین طریق توان گره گشایی خواهد داشت؟ اروپا در شرایطی با آمریکا والبته چین و روسیه درزمینه اعمال تحریم علیه ایران به توافق کلی رسید که خود بر کارآیی و اثربخشی ابزار تحریم در تردید است و بر همین اساس اعلام می کند در صورت تمکین تهران به خواست توقف غنی سازی اورانیوم تحریم را لغو کرده ـ تحریم های برگشت پذیر ـ و به سرعت میز مذاکرات را می چیند. در شرایطی که ایران همچنان باب مذاکره راگشوده می داند این گام اروپا معنایی جز قدم نهادن در مسیری که سه سال است آمریکایی ها طراحی اش کرده اند، ندارد. هنر دیپلماسی بازنگه داشتن مجرای تنفسی مذاکره و مصالحه است نه پایان بخشیدن به شریان خون رسانی به مغز گفتگو .
• بازگشت به نقطه اول
روزنامه جام جم با عنوان: بازگشت به نقطه صفر نوشته است :
منابع غربی می گویند اروپایی ها قصد دارند با ترک میز مذاکره با ایران به دنیا بگویند ایران کشوری قابل مذاکره نیست. تا به این ترتیب پرونده هسته ای ایران را وارد فاز تحریم در شورای امنیت کنند .
۱ ـ اروپایی ها طی چند سال گذشته به دنبال آن بودند تا در غیاب امریکا در صحنه دیپلماسی ایران به هویتی متفاوت دست پیدا کرده و در تصمیمات مهم جهانی و منطقه ای نقشی فعال تر ایفا کنند اما عملاً پس از دوره ای گفتگوی طولانی با ایران به نقطه اول بازگشته و نشان دادند اروپا بی امریکا نه قدرت تصمیم گیری دارد نه می توان به آن اعتماد کرد .
۲ ـ طی دو سه روز گذشته ابتدا به نقل از یک دیپلمات بی نام و نشان غربی اعلام شد اروپا قرار است بزودی بن بست مذاکرات با ایران را رسماً اعلام کند و درهمین فاصله برخی مقامات با نام و نشان اروپایی به میانداری پرداخته و از ایران خواستند پیش شرطهای آنها را (تعلیق فعالیت های مربوط به غنی سازی) بپذیرد تا مذاکرات ادامه پیدا کند .
٣ ـ واقعیت آن است که ایران تاکنون برای اثبات حسن نیت و صلح آمیز بودن برنامه های هسته ای خود از هیچ اقدامی فروگذار نکرده است. امروز هیچ یک از مراکز هسته ای ما خارج از کنترل آژانس قرار ندارد و گزارش های البرادعی تصریح دارد که هیچ انحرافی در برنامه های هسته ای ایران مشاهده نشده است .
۴ ـ اقدامات اروپا به نمایندگی از کشورهای ۱+۵ در پایان دادن به مذاکرات با ایران، کار را برای آنان دشوار خواهد ساخت. شکست مذاکرات و حرکت به سمت تحریم و تهدید به معنی شکست اروپا در حل و فصل مسائل جهانی بدون دخالت امریکا و همچنین بی کفایتی آژانس بین المللی انرژی اتمی است. در این صورت ادامه همکاری های ایران با آژانس دیگری معناست. اگر قرار است امریکا و دیگران غیر از مسیر آژانس برای ایران تصمیم بگیرند آن هم با زبان زور و تهدید، عمل به مقررات بین المللی و تعامل با سازمان های تحت فرمان قدرتها مورد قبول ملت ایران نخواهد بود .
۵ ـ ایران در شرایط فعلی همواره یک پای مذاکرات بوده، با آژانس همکاری کاملی داشته و تمام مراکز هسته ای ما تحت نظارت دوربین ها و بازرسان آژانس بوده و هست. ایران آماده است با مشارکت کشورهای دیگر فرایند غنی سازی را به شیوه مشارکتی و به صورت کنسرسیوم پیش ببرد تا نگرانی های بی مورد غرب را برطرف کند. وقتی پاداش این همه انعطاف و همکاری ، تهدید و تحریم است چه راهی برای ملت مظلوم ما جز اتخاذ تصمیم جدید برای مقابله با تهدیدها باقی می ماند؟ بر اساس مصوبه نمایندگان مجلس در صورت اعمال تهدیدها، ایران باید از پروتکل الحاقی خارج شده و عملاً به همکاری با آژانس پایان دهد. بی تردید کسانی که با وجود همه کنترل ها و تضمین ها، نظارت و بازرسی ها به دروغ خود را نگران نشان می دهند تا افکار عمومی دنیا را برای مواجهه و برخورد با ایران آماده کنند، باید در نظر داشته باشند که خروج از میز مذاکره با ایران و روی آوردن به ابزار شورای امنیت نه تنها از آنچه نگرانی نسبت به مساله اتمی ایران می خوانند، نخواهد کاست بلکه از این پس با بسته شدن مسیر گفتگو، ابزار تعامل خود با ایران و نظارت بر فعالیت های هسته ای ایران را از دست خواهند داد .
۶ ـ نظام اسلامی و دولت ایران (چه دولت خاتمی و چه احمدی نژاد) در این مسیر مبتنی بر خواست ملت گام برداشته اند و امروز همه می دانند که مذاکرات با غرب علی رغم درخواست های نامعقول آنان ادامه یافته و در صورت پایان این روند و تغییر شرایط، برهم زنندگان این بازی هزینه آن را باید پرداخت کنند. دولت و نظام اسلامی هیچگاه از بحرانی شدن شرایط استقبال نکرده و نمی کنند اما ایمان اسلامی و پایداری مومنانه ملت ما حکم می کند که در قبال زورگویی ها بایستند و دشمنان این مرز و بوم را به رعایت حدود خود قانع سازند .
• در هنگامه تصمیم های بزرگ
روزنامه کارگزاران با عنوان: نظام و دولت نوشته است :
مقام معظم رهبری، هفته گذشته همگان را به دفاع از تصمیم هایی که کلیت نظام به آن می رسد فراخواندند و بر این نکته تاکید کردند که همواره حامی دولت ها بوده اند. در عصر رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بر جمهوری اسلامی، دولت های آیت الله هاشمی رفسنجانی، حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی و دکتر محمود احمدی نژاد عهده دار امور اجرایی بوده اند. این سه دولت همانندی ها و ناهمانندی هایی دارند. همانندی های دولت های اول و دوم با یکدیگر بیشتر بوده و ناهمانندی های هر دو آنها با دولت کنونی بسیار چشمگیر است. هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد نه آن همانندی ها را منکرند و نه این ناهمانندی ها را. پس چه چیز باعث می شود که سه دولت متفاوت و گاه متضاد مورد حمایت عالی ترین مقام کشور قرار گیرند .
آنچه مقام معظم رهبری، موضوع حمایت یکپارچه همگان برشمردند، در واقع مسائل کلان کشور است که فارغ از جناح های حاکم، جاری و ساری است. در راس این مسائل، امنیت ملی یا کیان جمهوری اسلامی و منافع ملی یا مصلحت عامه قرار دارد .
در مورد این دو مسئله، مانند مسائل جزئی تر حتما اختلاف نظر و اختلاف سلیقه وجود دارد اما ضرورت بقای نظام سیاسی و تامین منافع عمومی ایجاب می کند که مشکلات و اختلاف آرأ در سراپرده بماند و برآیند آرأ در قالب موضع یکپارچه نظام اعلام شود. در موضع یکپارچه پیرامون برنامه هسته ای که موضوع این نوشته است چه بسا حق کوشندگان پیشین برنامه هسته ای پایمال شود و کسانی بخواهند به عنوان میوه چین کوشش های دیگران، خود را بر صدر بنشانند و دیگران را به زیر بکشانند .
اما همان ضرورت پیش گفته ایجاب می کند که در شرایط حساس کنونی، همه جناح های سیاسی به ویژه منتقدان کنونی دولت، امنیت ملی، منافع ملی و حق ملی را به عنوان محور مشترک برگزینند و با حفظ حق انتقاد از عملکرد اجزای نظام سیاسی (قوای سه گانه و موسسات عمومی)، عملکرد هیچ یک از آنها را به حساب کلیت نظام سیاسی نگذارند. فرض بر این است که برآیند تدبیر سیاسی، مصلحت اندیشی و آینده نگری مجموعه نظام سیاسی، بسیار بیشتر از اجزای آن است و مصالح اولی، در هیچ شرایطی نباید قربانی ندانم کاری دومی شود .
حال که قرار است اروپایی ها فردا اعلام کنند که گفت وگوهای هسته ای با ایران نتیجه نداشته است و پرونده ایران باید دوباره در دستور کار شورای امنیت قرار گیرد، از ایران نباید بیش از یک صدا شنیده شود. مهم نیست که چه کسی این پیام را می رساند، بلکه مهم این است که حفظ کلیت نظام بر همه ملاحظات رجحان دارد و ایستادن پشت سر نظام سیاسی در هنگامه تصمیم های بزرگ، وظیفه ای همگانی است .
• رعایت حقوق بیماران
روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان: با رئیس سازمان نظام پزشکی نوشته است :
رئیس سازمان نظام پزشکی پنجشنبه گذشته در جمع تعدادی از پزشکان به مطلبی اشاره کرد که هر چند قبلا نیز اجرایی بوده ولی از آنجا که دو باره مطرح و با شکل و شمایلی جدیدتر به آن پرداخته شد سئوالاتی را در ذهن متبادر می سازد .
دکتر سید شهاب الدین صدر عنوان کرده که فرم هایی با عنوان رضایت نامه و برائت نامه پزشکی در بیمارستانها و مراکز درمانی توزیع شده که بر اساس آن بیمار یا خانواده وی هنگام انجام اعمال جراحی ملزم به امضای آنها و آگاهی ازمحتویات آنها از جمله اطلاع از احتمال بروز عوارض جسمی بعد از اعمال جراحی هستند .
به گفته رئیس سازمان نظام پزشکی با این اقدام بیمار اگر بعد از اعمال جراحی دچار عارضه ای شد او یا خانواده اش دیگر نمی توانند از پزشک معالج خود شکایت کنند. دکتر صدر تصریح کرده که این فرم ها با هماهنگی قوه قضائیه در بیمارستانها توزیع شده است .
همانطور که ذکر شد این فرم ها پیش از اعلام مجدد دکتر صدر در بیمارستانها اجرایی بود و بیماران و یا خانواده آنها هنگام اعمال جراحی آن برگه ها را امضا می کردند ولی مهم اینست که آیا صرف این آگاهی و امضا می تواند باعث سلب حق بیماران شود پاسخ قطعا منفی است. بدلیل اینکه این قبیل فرم ها و نظایر آن هیچ مصونیت حقوقی برای پزشک ایجاد نمی کند و تا بحال نیز نکرده است. چون اگر چنین بود نباید هیچ شکایتی از پزشکان در محاکم قضایی مطرح می شد در حالیکه روزانه چندین پرونده تخلف پزشکان در سازمان نظام پزشکی و در شعبه های قضایی مرتبط با امور پزشکی در حال ورود و رسیدگی است .
دیگر اینکه این فرم ها حتی اگر به امضای بیمار و یا همراهان وی هم برسد هیچ ارزش حقوقی ندارد چون دادگاهها همواره به موارد تخلف از پزشکان رسیدگی کرده اند و خواهند کرد و اصولا توجهی هم به این قبیل رضایت نامه ها نمی کنند .
موضوع دیگری که در صحبتهای رئیس سازمان نظام پزشکی وجود دارد اینکه فرم های رضایت نامه پس از هماهنگی با قوه قضائیه در بیمارستانها توزیع شده است. باید به اطلاع رئیس محترم سازمان نظام پزشکی برسانیم که طبق مقررات و آیین نامه های قضایی حتی رئیس قوه قضائیه نیز نمی تواند یک قاضی را ملزم به اجرای حکمی بکند یا کسی را از اجرای حکمی باز دارد. چون این مغایر نص صریح قانون و وظایف رئیس قوه قضائیه است که حق شکایت را از شهروندی سلب نماید .
در آخر اینکه سازمان نظام پزشکی اگر چه یک تشکل صنفی است و توجه به مشکلات و مسائل پزشکان از جمله وظایف آن است ولی در اساسنامه این سازمان بر رعایت و احقاق حقوق مسلم بیماران نیز تاکیدات فراوانی شده است .
اینکه سازمان نظام پزشکی تراز حقوق پزشکان را بقدری بالا ببرد که حتی حق شکایت از آنها ولو به دلیل تخلف سلب شود با معیارهای قانونی وحتی شرعی سازگار نیست. اگر پزشکی بدلایل مختلف از جمله اهمال کاری نداشتن تخصص کافی مجهز نبودن اتاقهای عمل و… مرتکب خطایی شود که منجر به خسارت و یا نقص عضو و یا حتی فوت بیمار شود باید مرجع قضایی به شکایت کسانی که حق آنها تضییع شده رسیدگی کند کما اینکه این روند در حال اجراست. همگان بر رعایت شان پزشکان که عمده آنها انسانهای شریف ومورد احترام جامعه هستند تاکید دارند اما نباید با اتخاذ چنین تصمیماتی خدشه ای به وجهه این افراد وارد شود .
امیدواریم در فرصتی مقتضی رئیس سازمان نظام پزشکی دو مورد ابهامی که در اظهارات اخیر او بوجود آمده شفاف سازی کند .
• جنگ برای تصرف سرزمین موعود
سلسله مقالات دکتر عطاءالله مهاجرانی در پاسخ پاپ در روزنامه اعتماد ملی چنین ادامه یافته است :
جنگ مقدس یک اصطلاح یهودی ـ مسیحی است. جنگ برای سرزمین موعود از سوی یهودیان مقدس تلقی می شد. شاید بدان جهت که سرزمین موعود مقدس خوانده می شد این جنگ ها را هم به تبع آن مقدس خواندند. در قرآن با همین عنوان مقدس، سه بار به سرزمین فلسطین اشاره می کند. (مائده/ ۲۱؛ طه / ۱۲ و نازعات / ۱۹) مسیحیان نیز که با شعار جنگ مقدس، جنگ های صلیبی را برپا کردند، مرادشان آزادی همین سرزمین یعنی بیت المقدس بود. پژوهشگران یهودی و مسیحی این اصطلاح را در مورد جهاد به کار بردند. برخی نویسندگان مسلمان هم بدون توجه به تاریخ و مناسبت این اصطلاح، از آن استفاده کردند، مثل واژه اسلامیست که در دهه اخیر برای گروه بن لادن و زرقاوی استفاده می شود. ریشه و سابقه این واژه را جست وجو می کردم که از کجا شروع شده است. دیدم نخستین بار هفته نامه جروزالم پست این واژه را به کار برده است. می توان گفت اساسا جهت گیری جهاد در اسلام با جنگ مقدس متفاوت است. در جهاد تصرف سرزمین هدف نیست. هدف دفاع از دین و مسلمانان و سرزمین است. از این رو می توان جهاد را جنگ عادلانه و اخلاقی تعبیر کرد. می توانیم به عنوان نمونه غزوات پیامبر اسلام، جنگ با ایران و روم و مصر یا جنگ های داخلی مثل جنگ با خوارج و صفین را از یک طرف و از سوی دیگر جنگ های مطرح در کتاب مقدس را با یکدیگر مقایسه کنیم. کشتن، عنصر اصلی جنگ است. هر طرف می خواهد طرف دیگر را از میان بردارد اما انتقامجویی و کینه کشی امر دیگری است. کشتار اریحا و اورشلیم نمونه روشنی از کینه است. استراتژی جنگ، استراتژی زمین سوخته بوده است. هیچ چیز را باقی نگذاشتند .
در سال ۱۲۰۹ در جنوب فرانسه، کشتاری از مردم به فرمان پاپ اینوسنت سوم صورت گرفت که همان حال و هوای کشتار اریحا و اورشلیم را داشت. یک گروه نواندیش مسیحی با رویکردی انتقادی به کلیسای کاتولیک پدید آمده بود که به سرعت گسترش می یافت. پاپ اینوسنت ـ معصوم سوم! ـ تصمیم گرفت آن جمعیت را سرکوب کند. همه را، جمعیتی بین ۱۰ هزار تا ۲۰ هزار نفر را کشتند؛ زن و مرد و کودک و جوان. پیر. در میان کاتر ها عده ای کاتولیک هم زندگی می کردند. آنان را هم کشتند. آرنود آموری از فرماندهان صلیبی ها گفته بود: همه را بکشید، خداوند آنها را می شناسد و سهم خودش را سوا می کند .
( xenophongroup.com begens. htm )
کشیشی که خود شاهد این کشتار بوده است، ۱۰ سال بعد کتابی نوشت به نام تاریخ آلبی جنس در این کتاب می توان عمق کینه صلیبی ها را نسبت به مسیحیان دگراندیش مشاهده کرد. مسلمانان که حسابشان جدا بوده است .
گویی نگاه جنگنده در جنگ مقدس معطوف به این بوده است که بکشد. چه کسی و چرا؟ مطلقا مطرح نبوده است .
جهاد، مفهومی کاملا متفاوت است. رزمنده در درون خود با خویشتن خویش هم باید بجنگد تا از ساحت عدالت خارج نشود، عدالتی که به تعبیر قرآن باید معیار رویارویی با دشمن باشد. اتفاقا جنگ بزرگ تر ـ جهاد اکبر ـ همانی است که در درون اتفاق می افتد. جنگ بیرونی که ابزارش شمشیر و مانند آن است جنگ کوچک تر-جهاد اصغر ـ نامیده می شود. در آغاز کتاب الجهاد، وسائل الشیعه این روایت نقل شده: مسلمانان از جهاد برگشتند، پیامبر اسلام به آنان گفت: مرحبا بقوم قضواالجهاد الاصغر و بقی علیهم جهادالاکبر آفرین بر مردمی که از جهاد کوچک بازگشتند و جهاد بزرگ تر برایشان باقی مانده است. وقتی از پیامبر پرسیدند جهاد اکبر کدام است؟ گفت جهاد با نفس. نمونه نابش هم نبرد علی (ع) با عمروبن عبدود که هر دو جهاد در یک تابلو ترسیم شده است. نمی توان با ادعای خشونت، جنگ و جهاد را مطلقا نفی کرد. اگر کس دیگری را به عمد به قتل رسانید و تعمدش اثبات شد، وقتی او را برای قصاص می برند، اگر در میانه راه کسی او را کتک بزند، مثلا از خانواده مقتول به قاتل تعرض کنند، این امر خشونت است و قابل دفاع نیست اما قصاص او خشونت نیست. انسانی را کشته است. اگر او را عفو نکنند می بایست قصاص شود. چرا مفهوم جنگ در مسیحیت و یهودیت، مبهم و متضاد جلوه می کند؟ به ویژه در مسیحیت که این دوگانگی بیشتر است .
اول: خداوند در کتاب مقدس، در عهد عتیق چهره های متعدد و متنوعی دارد. شاخص ترین خدا که یهوه است، خدایی انتقامجو و کینه توز است. واقعا بر یوشع و یهودا نمی توان خرده گرفت. در پس این کشتارها یهوه ایستاده است. در انتقامجویی آنچه قربانی می شود، اخلاق و معنویت است .
سه تن از مهم ترین متفکران تاریخ اندیشه غرب، ولتر و نیچه و راسل، از همین زاویه مسیحیت را نقد کرده اند. نیچه که آب پاکی روی دست همه ریخت و گفت: آخرین مسیحی، مسیح بود که مصلوب شد. ولتر در نامه ای که به فردریک کبیر نوشته است، به همین موضوع اشاره می کند. تاریخ مسیحیت را خونین ترین تاریخ همه ادیان می داند .
Letters of Voltaire and Frederick the Great, NewYork, Brentano, s (Letter. No۱۵۶, ۱۹۲۷ (
انیشتین هم همین باور را داشت. معتقد بود خدای تورات انتقام جو و کینه توز است. البته او تعابیر دیگری هم دارد، که نمی نویسم .
همین خدای توراتی به عبارتی به وسیله پولس رسول که در آغاز یک خاخام یهودی بسیار متعصب بود به همراه تغلیظ شریعت یهود به مسیحیت منتقل شد و تناقض های بسیاری را به ارمغان آورد که نمونه اش همین جنگ مقدس است. یهوه یک خدای ترسناک و مهیب است. در ماجرای برادرکشی میان هابیل و قابیل، گویی در موضع دفاع از قابیل قرار می گیرد. اخطار می دهد که هر کس قابیل را بکشد هفت چندان انتقام گرفته شود (پیدایش۴۴، آیه ۱۶ .) حکم قابیل بر اساس شریعت اسلامی قصاص بود! الله در اسلام می گوید برادرکش را باید قصاص کرد. سرود موسی در باب ۱۵ سفر خروج، چهره یهوه را به عنوان خدای جنگ به خوبی می نمایاند. این ویژگی، بدیهی است که به پیامبران او هم تسری می یابد. خدای قرآن خدای عادل است. نظام هستی را عادلانه بنیاد نهاده است. دور فلکی یکسره بر منهج عدل است. پیامبر او نمی تواند ستم کند. در آستانه مرگ؛ پیامبر اسلام در مسجد، مسلمانان را جمع می کند و می گوید هر کس حقی بر پیامبر دارد بگوید. اگر ستمی بر او رفته است، بگوید. پیامبر آماده است تا قصاص شود، زیرا پیامبر هم باید در همین مدار عدالت قرار گیرد .
وقتی در جمع اسیران می بیند دختر حاتم طایی سرش را پایین انداخته است پیامبر جلو می رود و عبای خود را بر سر و دوش او می اندازد. وقتی برای علی که در بستر در آستانه مرگ است شیر می برند اشاره می کند که برای ابن ملجم ببرند. جهاد یعنی جنگ بی کینه، به همین دلیل تمامی عملیات به اصطلاح جهادی که به مرگ انسان های بی گناه می انجامد، نه جهادی است و نه اسلامی و نه انسانی .
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|