مبارزه کارگران بافق وارد فار تازه ای میشود!
اصغر کریمی
•
برگزاری مجمع عمومی و انتخاب نمایندگان واقعی کارگران و گزارشدهی آنان به جلسات کارگران، تعمیق و گسترش رابطه با جوانان و بازنشستگان و مردم آزادیخواه در بافق و بویژه تلاش برای اتحاد مستحکم مبارزاتی بویژه با خانواده های کلیه کارگران از جمله مهمترین اقدامات پیش روی کارگران است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۲ شهريور ۱٣۹٣ -
٣ سپتامبر ۲۰۱۴
رویاروئی کارگران معدن سنگ آهن بافق با ارگان های مختلف حکومت ادامه دارد. کارگران امروز وارد پانزدهمین روز اعتصاب شدند و خانواده های کارگران بازداشتی نیز به تحصن خود ادامه میدهند. اما بدنبال مذاکرات و با تصمیماتی که روز گذشته از طرف محمد علی طالبی معاون سیاسی امنتیتی استاندار یزد اعلام شد این رویاروئی وارد فاز تازه ای میشود و کارگران باید خود را برای مواجهه با شرایط تازه آماده کنند.
معاون سیاسی، امنیتی استاندار یزد، محمدعلی طالبی، روز ۱۰ شهریور به ایلنا گفته است:
"تصمیم امروز در نشستی با حضور معاون امنیتی وزیر کشور، معاون فرمانده ناجا، قائم مقام وزیر تعاون و مسئول صندوق بازنشستگی فولاد اتخاذ شده است. مهمترین موضوع این نشست منتفی شدن واگذاری ۲۸/۵ درصد از سهام سنگ آهن در فرابورس بود. مقرر شد در صورت آمادگی مردم، نهادها و شرکت های خصوصی بومی شهرستان تا سقف ۲۸ و نیم درصد در چارچوب برنامه های خصوصی سازی به آنها واگذار شود".
معنی این تصمیم چیست؟
بجای واگذاری ۲۸ و نیم درصد سهام معدن از طریق فرابورس قرار است این ۲۸ و نیم درصد به "مردم"، نهادها و شرکت های خصوصی بومی و نهادها یعنی به بورژوازی محل واگذار شود و از این طریق مهمترین خواست شورای اسلامی و امام جمعه و کسانی مثل صباغیان که خود را نماینده کارگران میخواند تامین میشود. یعنی مخالفت خوانی های سرمایه داری بومی بافق با دولت حل میشود و بدینطریق امکان تشدید فشار بر کارگران عملی میشود. اختلافات با مقامات و نهادهای محلی توان دولت را در مقابله با کارگران کاهش میداد. امیدوارند با این تصمیمات خود را در مقابل کارگران معدن یکپارچه کنند. علیرغم این، واگذاری سهام به "بافقی ها" در حال حاضر مساله تعدیل نیرو و اخراج کارگران را منتفی میکند و این یک موفقیت نسبی برای کارگران محسوب میشود.
طالبی همچنین گفته است: "از دیگر تصمیمات این نشست اجرایی شدن ۱۶ بند توافقاتی بود که با وزیر تعاون سه ماه قبل انجام شده بود. مهمترین این توافقات تکمیل صنایع جوار معدنی و تداوم پرداخت عوارض شهرستان و سایر کمک ها در ایجاد زیر ساخت های رفاهی و ورزشی و درمانی شهرستان است.
متعاقب آن، نشست دیگری در بافق با حضور مسئولان محلی تشکیل و برای تسریع در توافقات انجام شده و بازگشایی معدن سنگ آهن بافق تصمیماتی گرفته شد. همچنین در این جلسه مقرر شد با شروع به کار معدن اقدام لازم در خصوص تبدیل قرار بازداشت و آزادی افراد بازداشت شده اقدام های لازم انجام شود".
هیچ رسانه محلی یا سراسری مجاز در ایران از کارگران و نمایندگان واقعی شان نپرسیده است که در نشست ۸ ساعته دو شب قبل با مقامات ریز ودرشت حکومت چه گذشت و پیشنهادات شما چه بود و درمقابل تصمیماتی که دولت اتخاذ کرده است کارگران چه میگویند. اما از صحبت این مقام رژیم برمیاید که اولا میخواهند برای کارگران بازداشتی پرونده سازی کنند و وثیقه برای آزادی شان تعیین کنند تا بعدا آنها را به دادگاه بکشانند و ثانیا با حضور مقامات محلی برای تسریع در توافقات انجام شده و بازگشایی معدن سنگ آهن بافق تصمیماتی گرفته شده است. بعبارتی قرار است در جلساتی با حضور مقامات محل برای شکست اعتصاب تصمیم بگیرند. بعید بنظر میرسد فعلا این توانائی را داشته باشند که بخواهند با برخورد فیزیکی کارگران را به سر کار برگردانند هرچند این گزینه را هیچگاه نباید از نظر دور داشت. معنی این حرف این میتواند باشد که الان که توافق مقامات محلی را کسب کرده اند، آنها را به عامل مستقیم فشار به کارگران برای پایان اعتصاب تبدیل کنند. مساله اما این است که کارگران در جلسه هشت ساعته دو شب قبل با تعدادی از مقامات دولتی قاطعانه اعلام کرده بودند که تا همکارانمان بدون قید و شرط آزاد نشوند به اعتصاب پایان نخواهیم داد، خانواده های کارگران بازداشتی نیز در جلسه ای که شب قبل در فرمانداری با حضور معاون سیاسی امنیتی استان، امام جمعه بافق، صباغیان و شورای اسلامی شهر برگزار شد قاطعانه اعلام کردند که هیچ وثیقه ای را نخواهند پذیرفت و معاون سیاسی امنیتی استاندار فارس را مجددا راهی یزد کردند تا مجددا جلسه بگیرند و تصمیمی بگیرند.
مساله کارگران زندانی اکنون به یکی از گرهگاه های مهم برای کارگران و همینطور برای دولت تبدیل شده است. دو شب قبل مقامات گفته بودند که اعتصاب بافق "دامنه ملی" پیدا کرده یعنی به مساله ای سیاسی در کشور تبدیل شده و عقب نشینی برای دولت گران تمام میشود. نفس اینکه در مذاکره با کارگران اعتصابی اینهمه مقام نظامی و امنیتی و معاون وزیر شرکت دارند و اژه ای هم بدنبال کوتاه نیامدن کارگران در جلسه دو شب قبل با زبان تهدید علیه آنها حرف میزند، "دامنه ملی" اعتصاب را بخوبی نشان میدهد. تسلیم شدن دولت به آزادی کارگران بدون وثیقه بی تردید بر مبارزات آتی کارگران نه تنها در بافق که در سراسر کشور تاثیر مستقیمی باقی خواهد گذاشت و این برای دولتی که جز سرکوب راهی برای عقب راندن کارگران و مردم ندارد یک مساله استراتژیک است. موفقیت کارگران و خانواده هایشان در بافق در امر آزادی بی قید و شرط کارگران زندانی، نه تنها یک قدرتنمایی از جانب کارگران و مردم بافق خواهد بود بلکه همچنین خواست کارگران اعتصابی در آینده برای آزادی بی قید و شرط کارگرانی که در جریان اعتصابات در سراسر کشور دستگیر میشوند را به سرعت تقویت میکند و این برای دولت گران تمام میشود. این درسی برای همه کارگران میشود که میتوانند برای آزادی رهبرانشان قاطع تر به میدان بیایند و وثیقه و پرونده سازی را نپذیرند. بیجهت نیست که این مساله به موضوعی ایچنین گرهی تبدیل شده است.
در مطلب قبل تاکید کردم که مساله مهم این است که کارگران از شکاف هایی که به یمن مبارزه آنها در صفوف مقابل خود ایجاد کرده اند باید استفاده کنند اما نباید به آنها اعتماد کنند. اکنون شورای اسلامی شهر و امام جمعه و شرکا، با واگذاری ۲۸ و نیم درصد سهام به "بافقی ها" به خواست خود رسیده اند و همراهی موقت خود با کارگران را پایان میدهند. کارگران نیز در مقابل باید صفوف خود را در کارخانه و در شهر تحکیم کنند. در چنین شرایطی برگزاری مجمع عمومی و انتخاب نمایندگان واقعی کارگران آنهم به تعداد چند ده نفر یک مساله استراتژیک و حیاتی برای کارگران بافق هم در روزهای آتی و هم در مبارزات آینده است. علاوه بر مساله کارگران زندانی، مساله این است که خواست های ۱۶ گانه چگونه اجرائی میشود. قطعا کشمکش درمورد بند بند این مطالبات ادامه خواهد یافت. صاحبان معدن نه حاضرند پول زیادی برای ایمنی معادن صرف کنند نه مایلند امنیت شغلی کارگران را حفظ کنند، نه ارتقاء موقعیت شغلی ۵۰۰۰ کارگر و افزایش دستمزدشان را به راحتی اجرائی خواهند کرد. اما در صورتی که کارگران نمایندگان خود را انتخاب کنند میتوانند بر اجرای این خواست ها نظارت کنند و کارگران را در مبارزه و مذاکره نمایندگی کنند، هر هفته به کارگران گزارش بدهند و نظر توده کارگر را بشنوند و مطابق آن عمل کنند. این تنها ضامن اتحاد کارگران و پافشاری تا به آخر آنها برای تحمیل تک تک خواست هایشان است. این تنها ضامن کارگران برای جلوگیری از دستگیری های آتی است. این کارگران را در موقعیت آماده ای برای دست زدن مجدد به اعتصاب، هر زمان که لازم باشد، قرار میدهد و نفس این آمادگی فکر تعرض به کارگران و سر دواندن آنها از طرف جبهه مقابل را دشوارتر میکند.
اما با فروش سهام به سرمایه داران و نهادهای محلی در بافق حتی اگر چندرغازی از این سهام نصیب! کارگران هم بشود، کارگران را با مساله تازه دیگری نیز در آینده مواجه میکند و آن اینکه افراد محلی که بخاطر منافع خود به نوعی کارگران را همراهی میکردند فردا در مقابل هر اعتصاب و خواست افزایش دستمزدی در مقابل کارگران خواهند ایستاد و تحت عنوان اینکه اعتصاب و خواست شما به منافع مردم! بافق زیان میرساند، تلاش میکنند بخش کارگران متوهم و ناآگاه را همراه خود کنند و در میان کارگران شکاف بیندازند. بویژه که یک پای دائم تبلیغات رسانه های محلی بافق از جمله درمورد مدیر عامل سنگ معدن این بوده است که ایشان بافقی است و باید در مقابل غریبه ها از او حمایت کرد. عدم خودآگاهی توده های کارگر از ماهیت طبقاتی همراهان موقت خود، به این تلقی منجر میشود که گویا اینها به کارگران خیانت! کرده و پشت کارگران را خالی کرده اند، چنین تلقی ای بر روحیه مبارزاتی این بخش از کارگران تاثیرات منفی خواهد گذاشت. این مسئولیت بر دوش کارگران رادیکال و آگاه در بافق است که این تاثیرات را خنثی کنند و آگاهی طبقاتی کارگران را بالا ببرند.
اینها همه فاکتورهائی است که کارگران را در موقعیت تازه ای قرار میدهد و بر ادامه مبارزات آنها صرفنظر از اینکه اعتصاب جاری این روزها به پایان برسد یا نه، تاثیرات زیادی خواهد گذاشت و ضرورت آمادگی و هوشیاری کارگران را دوچندان میکند. برگزاری مجمع عمومی و انتخاب نمایندگان واقعی کارگران و گزارشدهی آنان به جلسات کارگران، تعمیق و گسترش رابطه با جوانان و بازنشستگان و مردم آزادیخواه در بافق و بویژه تلاش برای اتحاد مستحکم مبارزاتی بویژه با خانواده های کلیه کارگران از جمله مهمترین اقدامات پیش روی کارگران است. کارگران تا اینجا گوشه ای از قدرت اتحاد خود و اهمیت حضور خانواده ها و مردم شهر را بطور ملموسی تجربه کردند. اما این باید به خودآگاهی بیشتر کارگران، شناخت همه جانبه شگردها و نقشه های دشمنان طبقاتی خود، و بویژه به سازماندهی خود منجر شود. ایستادگی کارگران و پیشروی های بعدی کارگران باز هم در صفوف مقابل شکاف خواهد انداخت و راه پیشروی بیشتر را هموارتر خواهد ساخت اما همه اینها مشروط به تحرک بیشتری از جانب کارگران رادیکال و آگاه در بافق خواهد بود. هر دستاوردی که اعتصاب کنونی برای کارگران داشته باشد بدون این آمادگی ها شکننده خواهد بود و بتدریج همه آنها زیر سوال خواهد رفت. و هر درجه کارگران در این دور از مبارزه موفق تر، متحدتر و متشکل تر بیرون بیایند در مبارزات بعدی قدرت بیشتری در مقابل دشمنان خود خواهند داشت.
|