ترجمه ی جدید کتاب مانیفست حزب کمونیست مارکس و انگلس
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۵ شهريور ۱٣۹٣ -
۶ سپتامبر ۲۰۱۴
شهاب برهان: سال ها پیش در مراجعاتی موردی به تنها ترجمهای فارسی از « مانیفست حزب کمونیست » که آن زمان در دسترس داشتم (برهان رضائی- انتشارات فانوس- نیویورک ۱٣۵۵ ) گاه به عباراتی نا مفهوم و عجیب و جملاتی ثقیل یا بی معنی برمی خوردم و یقین داشتم که در اصل نباید چنین بوده باشند.
بعدها که به متن آلمانی آن دسترسی پیدا کردم، در مقایسه ای گذرا میان آن ترجمه و اصل « مانیفست » به تفاوت های فاحشی برخوردم و ضرورت ترجمه درست تری را دریافتم.
در سال ۱۹۹٨ ( ۱٣۷۶) که کار ترجمه را آغاز کردم، اضافه بر بیانیه کمونیست، ترجمه « برهان رضائی» - انتشارات فانوس چاپ ۱۳۵۵ نیویورک (برگردانده شده از ترجمه انگلیسی ۱۸۸۸)، سه ترجمه دیگر به فارسی هم که قبلاً آن ها را ندیده بودم، به دستم رسیدند:
مانیفست حزب کمونیست، اداره نشریات به زبانهای خارجی، مسکو، ۱۹۵۱ ( از روی متن آلمانی)؛ مانیفست حزب کمونیست، اداره نشریات زبانهای خارجی، پکن، چاپ سوم، ۱۹۷۸ ( بر اساس ترجمه ۱۹۵۱ مسکو و مقایسه با متون آلمانی و انگلیسی و چینی)؛ و مانیفست حزب کمونیست، ترجمه محمد پور هرمزان، انتشارات حزب توده ایران، ۱۳۵۴ ( با مراجعه به متن آلمانی و ترجمههای انگلیسی و فرانسه).
هر چهار ترجمه را با نسخه اصلی آلمانی مقابله کردم. با آن که هر یک از آن ها در زمان خود با هر ایرادی که دارند، خدمت بزرگی کرده اند، و دست مترجمان شان مریزاد، ولی به ضرورت ترجمه ای تازه متقاعدتر شدم. چندی پس از اتمام کار تازه، به ترجمه ای هم از فرزاد جاسمی (۱۹۹٨) برخوردم، که بر ضرورت ترجمه ای تازه متقاعدترم کرد.
من ترجمهی حاضر را از روی آخرین نسخهی ویرایش و چاپ شده به دست فردریک انگلس در ۱٨۹۰ به زبان آلمانی انجام داده ام که حاوی همه اصلاحات و تغییراتی نیز هست که خود مارکس و انگلس در چاپ های پیشین صورت داده اند. در عین اتکای مطلق به این نسخهی اصل، آن را کلمه به کلمه با دو ترجمهی معروف هم مقایسه کرده ام بی آن که در هیچ موردی از آن ها چیزی به وام بگیرم. یکی ترجمه ساموئل مور Samuel Moore به انگلیسی در ۱٨٨٨ است که انگلس به اعتبار آن صحه گذاشته است، و دیگری ترجمهی لورا لافارگ Laura Lafargue به فرانسه در ۱٨۹٣ است که مورد تحسین انگلس قرار گرفته است. این هر دو ترجمه را نه فقط در جمله بندی ها - که اقتضای تفاوت های زبانی و سلیقه ایست - بلکه در انتخاب برخی معادل ها، در بیان پاره ای مفاهیم و فرموله کردن بعضی از تزها متفاوت و ناهمخوان با اصل آلمانی ( و همینطور با یکدیگر) یافتم.
بطور کلی برای عرضهی ترجمه ای دیگر با وجود ترجمه های فارسی یاد شده در بالا، دلائل زیر را داشته ام:
١ - تفاوتها و گاه اختلافهای مفهومی میان این ترجمههای
فارسی و عدم انطباق برخی از آن ها با مفهوم متن آلمانی
برای نمونه در ترجمهی برهان رضائی: در اصل آلمانی « نجیب زاده و عامی»، در ترجمه: « خاص و عام». همینطور بجای « حسابگری خود پرستانه»، « حسابهای خصوصی»؛ بجای «اصول فرقهای»، « اصول افتراقی»؛ بجای « آزادیهای تحصیل و تثبیت شده »، « آزادی های ششدانگ شکست ناپذیر»؛ بجای « تقابل دائمی»، « تضاد آشتی ناپذیر»؛ بجای « نابودی مشترک طبقاتِ در ستیز»، « نابودی هر دو طبقه پیکارگر»؛ بجای « تک و توکی از منافع کارگران»، « منافع خاص کارگران»؛ بجای « تداوم نسل»، « تکثیر نژاد»؛ بجای « زوال یافتن»، « فاسد شدن»؛ بجای « سهلْ آموز»، « چیزی که از همه آسانتر بدست می آید»؛ بجای « نفرت انگیز شدن کار»، « کثافت و وقاحت کار»؛ بجای « از جمله»، « به همین دلیل»؛ بجای « سرکوب»، « سرنگونی»؛ بجای « بلای مازاد تولید»، « بیماری همگانی اضافه تولید» و « بیماری واگیر دار اضافه تولید»... و بسیاری دیگر از این دست اشکالات مفهومی. یا جملاتی نامفهوم از این قبیل: « بورژوازی طبعاً دنیائی خلق می کند که در آن عالی بودن فوق العاده است؛ سوسیالیسم بورژوائی این تصور راحت را بصورت دستگاههای مختلف کمابیش کامل توسعه میدهد.». در حالی که آنچه « مانیفست » می گوید چنین است : « بورژوازی دنیائی را که در آن حاکمیت دارد، طبعاً بهترین دنیا میپندارد. سوسیالیسم بورژوائی، همین پندار آرام بخش رابه صورت نظام کم و بیش کاملی از اصول در می آوَرَد».
باز برای نمونه در ترجمهی فرزاد جاسمی، بجای « مستمری بگیران»، « ربا خواران»؛ بجای « بزک کاری های مزورانه»، « ستایشگری های سالوسانه»؛ بجای « معصومیت»، « عصمت نفس گرائی»...
بی دقتی های کوچکی نیز که تغییر معنای بزرگ ایجاد کرده اند در برخی ترجمه ها وجود دارد مثلاً بعنوان نمونه: در ترجمه ای که ادارهی نشریات زبان های خارجی در پکن منتشر کرده، تعریف انگلس از بورژوازی در زیر نویس، اشکال مفهومی پیدا کرده است به این ترتیب که در سند اصلی آمده است : « منظور از بورژوازی، طبقه سرمایه داران معاصر است که مالک وسائل تولید اجتماعیاند و از کارِ دستمزدی بهره کشی میکنند». این جمله چنین ترجمه شده است : « مقصود از بورژوازی، طبقه سرمایه دار معاصر و مالکین وسائل تولید اجتماعی هستند که اجرا کنندگان کار مزدوری اند». با یک « و » بورژوازی به دو طبقه مختلف تقسیم شده است: یکی طبقه سرمایه دار و دیگری مالکین وسائل تولید اجتماعی! بی معنائی ی « اجرا کنندگان کار مزدوری» هم که جای خود دارد. از این دست تفاوت های مفهومی در همه ترجمه های فارسی که من دیده ام فراوان است و از ذکر نمونه های بیشتر در می گذرم.
۲ - تفاوتهای مضمونی میان ترجمه انگلیسی و اصل آلمانی
با آن که اصل آلمانی را با ترجمهی فرانسوی لورا لافارگ هم مقایسه کرده ام، اما بخاطر آن که ترجمه انگلیسی ساموئل مور مرجع
اصلی و مورد استناد همه انگلیسی زبانان و بسیاری از ایرانیان و از جمله اکثر ترجمه های فارسی بوده و هست، در اینجا فقط به تفاوت های ترجمهی انگلیسی با اصل آلمانی اشاره می کنم.
در مقابلهی اصل آلمانی با ترجمه انگلیسی ۱۸۸۸ - که انگلس آن را قبل از رفتن به زیر چاپ به همراه مترجم اش مرور کرده است - علاوه بر تفاوتهای قابل فهم و قابل قبولِ ناشی از تفاوتهای دو زبان و توانائی مترجم در انتخاب مترادفهای مناسب، به اختلافات مفهومی و مضمونیی چندی برخوردم که میزان وسواس و دقت انگلس در ویرایش آن را به سئوالی برای من تبدیل کرد. برای نمونه :
در اصل آلمانی ............ در ترجمهی انگلیسی
لومپن پرولتاریا
طبقهی خطرناک
تابع کردن جامعه از منافع خود
تابع کردن جامعه از مالکیت خود
کمونیست ها هیچ حزب خاصی در مقابل دیگر احزاب کارگری نیستند
کمونیست ها در برابر سایر احزاب کارگری حزب جداگانه ای تشکیل نمی دهند.
از جملهی انگلیسی میشود مخالفت با تشکیل حزب جداگانهی کمونیست ها بمثابه یک حزب مستقل و متفاوت کارگری را هم استنباط کرد، حال آن که بحث بر سر عدم تقابل با دیگر احزاب کارگری است.
و تولید در دستان افراد متشکل متمرکز شده باشد
و همه تولید در دستان تشکل وسیعی از ملت متمرکز شده باشد
منظورتان از شخص، کسی جز صاحب مالکیت بورژوائی نیست
منظورتان از شخص، کسی جز مالک طبقهی متوسط نیست
قدرت دولتی مدرن فقط ...
[قوه] اجرائیهی دولت مدرن فقط ...
پرولترها در آن چیزی جز زنجیرشان را از دست نمی دهند
پرولترها جز زنجیرشان چیزی برای از دست دادن ندارند
از قلم افتادن ضمیر اشارهی «آن» (که اشاره به انقلاب کمونیستی است) در ترجمه انگلیسی، تفاوت مهمی را سبب شده است. غالبا با این گزاره یا شعار برخورد می کنیم که: «کارگران چیزی جز زنجیرشان برای از دست دادن ندارند.» این شعار که به احتمال قوی از همین ترجمه انگلیسی «مانیفست» بر زبانها افتاده است، نداری و افلاس کارگر را بیان میکند و غالباً با این مضمون به کار میرود که کارگر ترسی از مبارزه ندارد چون چیزی ندارد که بورژوازی از دستاش بگیرد. در این بیان، سلب مالکیت کننده، بورژوازی است و کارگر جز زنجیراش چیزی ندارد که بورژوازی بتواند از او بگیرد، پس ترسی هم از مبارزه ندارد.
اما جمله در اصل آلمانی چنین است: «بگذار طبقات حاکم در برابر یک انقلاب کمونیستی برخود بلرزند. پرولترها برای از دست دادن در آن [یعنی در انقلاب کمونیستی- ش.ب.]، چیزی جز زنجیرشان ندارند. آن ها دنیائی برای فتح کردن دارند».
دیده میشود که بحث بر سر سلب مالکیت در انقلاب کمونیستی است که طبقات حاکم باید از وحشت آن بر خود بلرزند ولی این انقلاب از کارگران چیزی جز زنجیرهایشان را نخواهد گرفت بلکه دنیائی را هم به آنان ارمغان خواهد داد. این جمله نمیگوید کارگر چیزی جز زنجیراش ندارد، فقط میگوید که کارگر در انقلاب کمونیستی چیزی جز زنجیراش را از دست نمیدهد.
در اواخر فصل « بورژواها و پرولترها » هم همین مسئله دیده می شود. در ترجمهی انگلیسی آمده است که پرولترها چیزی ندارند که بیمه و تضمین اش کنند؛ یعنی وزن جمله بر این است که پرولترها چیزی از خود ندارند؛ حال آن که در متن آلمانی بحث بر سر این نیست که پرولترها چیزی ندارند بلکه گفته می شود چیزی از خود برای – یا در خورِ- بیمه و تضمین کردن ندارند. این مفهوم، در ترجمه فرانسوی، دقیق است.
از دوحال خارج نیست : یا معانی این جملات آلمانی و انگلیسی برای انگلس، یکسان و مترادف بودهاند ( که بعید است چنین بوده باشد )، یا او ترجمه را فقط از نظر گذرانده و با وسواس به آن نپرداخته است. خود انگلس در مقدمه بر ترجمه ساموئل مور نوشته است : « ما ترجمه حاضر را با هم مرور کرده ایم » . مرور همان از نظر گذراندن است و فکر می کنم گمان من بر این که او با وسواس به آن نپرداخته است به حقیقت نزدیک باشد. هر چند که انگلس خودش آن ترجمه را « ترجمه ای معتبر » نامیده، اعتبارش نمی تواند بیش تر از اصل باشد. از آنجا که بسیاراند فارسی زبانانی که همین ترجمه انگلیسی را مبنای مراجعه قرار میدهند و به اعتبار آن که «انگلس خودش آن را ویرایش کرده است»، آن را « رونوشت برابر اصل» میپندارند، بی فایده ندانستم که ترجمهای هرچه نزدیک تر به اصل آلمانی را هم در دسترس آنان بگذارم.
٣- غیبت جملاتی در بعضی ترجمه ها
در نخستین ترجمه پور هرمزان، این دو جمله مفقود بودند که البته در چاپ دوم آن در ۲۰۰۷ (۱٣٨۵) وارد شده اند:
- « افکار حاکم در یک دوره، فقط افکار طبقه حاکماند. ( پرولترها و کمونیستها) - « پس، انقلاب بورژوائی آلمان تنها میتواند پیشدرآمدِ بلافاصلهی یک انقلاب پرولتاریائی باشد». ( موضع کمونیستها در قبال احزاب مختلف اپوزیسیون).
در ترجمه انگلیسی ۱۸۸۸ هم جمله زیر مفقود است :
« این آثار، میبایست همچون خیالپروریهائی برای سرگرمی در
باره جامعه واقعی، در باره تکوین ماهیت انسانی، به نظر برسند». ( سوسیالیسم آلمانی یا "حقیقی") غیبت این جمله در ترجمه انگلیسی ۱٨٨٨ هم فرض من مبنی بر مرور بدون وسواس آن توسط انگلس را تقویت می کند.
۴- آسان فهمی و روان خوانی
و سرانجام سعی کرده ام تا جائی که می توانم ترجمهای در اختیار علاقمندان و بویژه نسل جوان کارگران و سوسیالیستهای فارسی زبان قرار دهم که در عینِ انطباق هرچه بیشتر با سند اصلی آلمانی، منظور مولفین آن از هر موضوع و جمله و عبارتی به آسانی قابل دریافت باشد.
اساس را بر انتقال هر چه بهتر و دقیقتر منظور سند، به خواننده ای با سوادِ دوره متوسطه گذاشتهام و نه مثلاً بر پالایش زبان فارسی از واژههای عربی و اروپائی بکمک واژههای نامأنوس. به این منظور آگاهانه از چهار چوب زبان ادیبانه که مخاطب اش تنها روشنفکران باشند – چیزی که بدون استثنا گرایش همه ترجمه های فارسی که من دیده ام بوده است- حتی الامکان پرهیز کرده ام، مثلاً اگر بجای « سوسیالیسم واپسگرا» از « سوسیالیسم ارتجاعی» استفاده کرده ام حساب شده و سنجیده است، خودم را به جای آن کارگری گذاشته ام که باید با واژه های آشنای خودش بخواند و نه فقط دانشجو یا مقاله نویس ادبی.
در عین پرهیز از برگردانِ ماشینی و کلمه به کلمه یا تحت اللفظی، تا جائی که زبان فارسی و توان من اجازه می دهد، کوشیده ام به عین کلمات وعین جمله بندی ها و عین استعارات سند اصلی وفادار باشم و از ترجمهی آزاد خود داری کنم و هر چه ممکن است عین سند اصلی را فارسی کنم. فقط برای یک نمونه: در دیباچهی مانیفست آنجا که ازاتحاد نیروهای ارتجاعی برای تاراندن شبح کمونیسم صحبت شده، همه مترجمین فارسی و انگلیسی و فرانسه،« اتحاد مقدس» ترجمه کرده اند، حال آن که در اصل آلمانی، صفت « مقدس» نه مربوط به اتحاد بلکه مربوط به تهاجم برای تاراندن است، هرچند که اشارهی مانیفست به همان «اتحاد مقدس» معروف است. یا اگر در جائی « طبقات کارکن» آورده ام و نه «طبقهی کارگر»؛ « تضاد دشمنانه» و نه « تضاد آشتی ناپذیر»؛ « تمام دنیائی» و نه « جهانی» و یا « زندگی بنده وار» و نه « برده وار»، به همین دلیل است.
با این حال چون همانطور که گفتم هدف اصلی ام نه ملاّنقطی بازی بلکه انتقال منظور نویسنگان به خوانندگان بوده، در جاهائی به خودم اجازه داده و حتا ضرروزی دانسته ام دست ام را باز بگذارم. مثلاً گاه برای یک واژه تکراری در سند اصلی، بسته به مورد، مترادف های گوناگونی را بکار گرفتهام تا منظور سند بهتر منتقل شود، مثلاً Literatur را بسته به موضوع و مفهوم تر شدن منظور،« ادبیات»، «نوشتهها»، « نگارش»، « آثار» یا « آثار قلمی» ترجمه کرده ام. نمونه دیگر لغت Gewalt ( یا به انگلیسی Force ) است که بسته به منظور از واژه های « قدرت»، « زور»، « قهر» و « خشونت» برای ترجمه آن استفاده کرده ام. یا despotismus را در جائی که مضمونی سیاسی دارد « استبداد» ، و در جای دیگری که مضمون اقتصادی دارد « جبارّیت»؛ و modern رادر جائی «مدرن»، در جائی « معاصر»، در جاهای دیگر « نوین»، « جدید»، « امروزی»، «دوران ما » ترجمه کرده ام.
در یک یا دو مورد بجای حفظ واژه خارجی در متن و معنی کردن آن در حاشیه، همان معنی را جایگزین کردهام، مثلاً بجای عبارت
« سِرف»، عبارت « رعیت» را بکار برده ام و ترجمه آکادمیک « سرف» و توضیح تفاوت ارباب و رعیتی با سرواژ را در پای صفحه نالازم دانسته ام.
خودم را همه جا مقید به تبعیت کامل از علامت گذاریها و نقطه گذاریها و بعضاً برش پاراگرافهای سند مبنا - که با قواعد رایج امروزی چندان همخوان نیستند - نکرده و آنها را هم گاهی تابعی از روانخوانی کردهام.
در نسخهی آلمانی که مبنای این ترجمه است، تغییرات و اصلاحاتی را که مارکس و انگلس در چاپ های متعدد آلمانی داده اند، در زیر نویس ها آورده اند. من در این ترجمه همهی این اصلاحات و تغییرات را از پای صفحات وارد متن کرده ام تا خواندن مطلب با کمترین سکته و به روانی امکان پذیر شود.
نشانی تماس برای سفارش:
tarjoman۱٨۴٨@gmail.com
|