زنان و دختران قرن بیست و یکم قربانیان گروهی خشونت- روحی شفیعی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۷ شهريور ۱٣۹٣ -
٨ سپتامبر ۲۰۱۴
نوشتن از خشونت علیه زنان، تلاش های زنان و بعضا مردان برای زدودن خشونت در بیشتر جوامع به ویژه غربی، روشن گری های صدها نهاد غیر دولتی در سطوح ملی و بین المللی و نهادهای سازمان ملل از سوی دیگر و تلاش های فعالان زن در تقریبا همه کشورها دیرکاهی است که گاه با شتاب و گاه به کندی و با فراز و نشیب به پیش میرود.
خشونت اما علیه زنان هنوز پابرجاست. این نوشتار بران نیست که به مباحث از پیش گفته شده بپردازد. این نوشتار بر آن است که خشونت های جمعی و گاها سازماندهی شده علیه زنان را مورد بررسی قرار دهد. خشونت هائی که گاه در باور انسان نمی گنجند. براستی چرا پس از کذشت دهه ها از خیزش های اجنماعی زنان علیه نابرابری و ستم و خشونت و دستیابی به برخی حقوق در بیشتر جوامع غربی، زنان هنوز هم قربانیان خشونت هائی میشوند که از حوزه های قانونی فراتر میرود؟ چرا زنان همانند هزاران سال پیش به بردگی جنسی و کنیزی و ابزار جنسی بدل می شوند؟
در ساندی تایمز یکشنبه 7 سپتامبر می خوانیم که نادا قاسم، زن 20 ساله ایزدی 40 روز بود که بیوه شده بود. او در چهلمین روز، ماشه تفنگ را بروی خود میکشد و به زندگی جوان خود پایان میدهد. زندگی کوتاه نادا طبق گفته نویسنده مقاله تجسمی است از خشونت مطلق داعش علیه زنان ایزدی که با فتح هر شهر و دهکده، زنان اسیر رابه ازدواج اجباری، کنیزی، بردگی جنسی و غنیمت جنگی وامی دارند و گاه آنان را بین جنگجویان خود تقسیم میکنند.
فاطمه خواهر نادا بیاد می آورد روزهای شاد زندگی خواهر جوانش را با شوهر جوانی 21 ساله اش، عدیل که شیعه مذهب و افسر پلیس بود و در شهر امرلی در نبرد با داعش کشته شد. گریه های او در عزای شوهر بی پایان بود. در همان زمان پدرش که سنی مذهب بود و از ازدواج نادا با عدیل دل خوشی نداشت به او اطلاع میدهد که یکی از فرماندهان داعش در صدد است او را به عقد خود درآورد.
نادا همانند سایر زنان امرلی در وحشت از داعش به سرمیبردند. چند جوان در امرلی به انها گفته بودند که همسران و دختران انها توسط داعش ربوده شده اند و آنها 15 زن را دیده اند که اول به آنها تجاوز شده بود و بعد با کابل از لوله آویزان وکشته شده بودند. خواهر نادا می کوید که نادا پس از تلفن پدر در حالت شوک بود. صبح زود بود که صدای مهیبی از خانه بلند شد و هنگامی که به اتاق نادا رفتیم دیدم که خود را با تفنگ کشته است.
فجایع امرلی در همه نقاطی که داعش تصرف کرده است تکرار شده اند. در بدال ال-یاس –خدر مسئول خیریه ای که به اقلیت ایزدی کمک میکرد معتقد است که در منطقه سنجار بین 3 تا چهار هزار زن و دختر توسط داعش ربوده شده اند. زنان اغلب از خانواده جدا میشوند و به بردگی جنسی در اشکال گوناگون وادار میشوند. طبق گزارش ساندی تایمز، صاحب یک شرکت در بغداد ، انور درویش، مبلغ 3000 پوند به یک راننده تاکسی داد تا دختر عمو هایش را از منطقه انبار و شهر فلوجه به بغداد بیاورد و بعد آنها را به اربیل نزد خانواه هایشان فرستاد. او گفت که از انها سوال نکرد چه بر سرشان آمده است زیرا دلش نیامد قلبشان را بشکند. یک هتل دار اهل بغداد که 8 دختر جوان را نجات داده بود گفت که تا به امروز 3 نفر آنها خودکشی کرده اند. این دختران نمتوانستند در جامعه سربلند کنند زیرا که به آنها تجاوز شده بود.
چند ماه پیش گروه بوکو حرام در شمال نیجریه که گروهی شبیه داعش است ار نوع افریقائی آن بیش ار 270 دختر دانش آموز مسیحی را ربودند و با مقنعه سرکردن ، انها را واردار کردند مسلمان شوند و گویا بیشتر آنها را یا فروختند و یا به ازدواج افراد خود در آوردند. از سرنوشت ای دختران با آن که تلاش های جهانی برای نجات آنها شکل گرفت هنوز اطلاعی در دست نیست و حکومت نیجریه نیز خود را ملزم به پاسخ گوئی و تلاش در جهت بایافتن آنها نمی بیند.
در یکی از شهر های انگلیس، گروهی مردان پاکستانی الاصل به مدت 17 سال ، 1400 دختر جوان را وادار به فاحشگی و خشونت های بیش از بیان کردند که ابعاد آن کم کم آشکار میشود. مقامات شهری که این جنایات در آن روی داد با توجه به پاکستانی الاصل بودن این مردان مسئله بردگی دختران خردسال را نادیده گرفتند زیرا که یا باور نکرند و یا ترس از دامن زدن به مسئله اقلیت های قومی در این کشور آنها را واداشت تا جنایاتی در این ابعاد را نادیده بگیرند. اکنون که بعد جنایات برملا ده است دولت به پیگیری و دستگیری عاملان آن پرداخته شده است.
در ایران خودمان، به مدت 35 سال است که زنان و دختران تحت قوانینی زندگی میکنند که برگرفته از همان تفکرات داعشی است که در قالب قوانین و دستور العمل های دولتی و با حمایت های همه نهادهای قضائی و اطلاعاتی و انتضامی و رهبری و مجلس به نقل از مهرانگیز کار پاره هائی از داعش را جست.
بخشی از نوشته مهرانگیز کار تحت عنوان " زنده باد داعش خودمان" را در این جا به طور کامل با اجازه شهروند نقل می کنم. نیاز به توضیح نیست. قلم مهرانگیز فراتر از انست که در آن دستکاری کرد:
( ایکاش سخنان داعش های متمدن شده ی خودمان را گاهی مرور می کردیم و نمی گذاشتیم حافظه ی تاریخی فرسوده بشود. 35 سال با داعش های خودی همزیستی داشته ایم. اندکی به راهشان آورده ایم و تازه از ترس فرو افتادن در دام داعش های بیگانه، به هر زبان می گوئیم “زنده باد داعش خودمان”. هرچه باشد مصاحبه های مطبوعاتی ترتیب می دهند. یک گام پیش رفته اند و از ترجیع بند “ضد انقلاب” به “فتنه” رسیده اند. کم پیشرفتی نیست. سخنگو دارند تا سر بریدن و شلاق و قطع عضو و فساد را توجیه کند. کم پیشرفتی نیست. زن ها را سریع به غنیمت نمی گیرند. ذره ذره کار را پیش می برند. زنان مجلس شان دارند ترتیب کار را می دهند تا قانونگذاری کنند به گونه ای که زنان در خانه ها به غنیمت گرفته بشوند. کم پیشرفتی نیست.
ریاست قوه قضائیه به ریاست قوه مجریه که همان دولت تدبیر و امید است، توصیه می کند سکولارها را از خود دور کند. رهبر به ریاست دولت تدبیر و امید دستور می دهد یکی دو خط قرمز را مراعات کنند و حامیان فتنه را دور بیاندازند.
تازگی ها عموما شیک و پیک شده اند. قاره امریکا را هم که دارند دوباره کشف می کنند. فرزندانشان در بهترین دانشگاه های جهان بدون صنار وام دانشگاهی درس می خوانند. اخیرا مثل بلبل انگلیسی حرف می زنند. در محافل جهانی از ضرورت برخورد با داعش می گویند. اصلا به روی مبارک نمی آورند که با جان و مال و شرافت و کرامت انسانی این مردم چه اندازه داعشی برخورد کرده اند. سرزمینی را به مالکیت خود در آورده اند که فرد فرد ایرانیان نسبت به آن مالکیت مشاع دارند. به این مالکیت مشاع بی اعتنا بوده و هستند. از پشت بام مردم بالا می روند تا دیش ها را جمع آوری کنند. در پاسخ به یک پرسش حقوقی که چرا وارد حریم مالکانه مردم می شوید، با وقاحت می گویند این بخش های ساختمان مشاع است. نمی فهمند مفهوم مشاع این است که مثلا پله ها و آسانسور و پشت بام برای مالکان همان ملک حکم مشاع را دارد، نه برای دیگران و دزدان و راهزنان و متجاوزان. داعشی که در بستر تاریخی ایران معاصر سر بر کشید، غریبه نیست، از کشور دیگری نیامده. حکومت شام را در همین سرزمین که زاده شده بنا نهاده است. این همه لشگریان داعش خودی که جهاندیده و درس خوانده هم شده اند، نسبت به قوانین داعش داخلی نقدی ندارند و اساسا نمی پرسند “قانون مجازات اسلامی” که همان قوانین داعش است و مثل تیغ داعش روی شریان روزنامه نویس است. چرا زیر و زبر نمی شود؟ به خیال شان هم نمی گذرد که عقل و منطق حکم می کند تا پیش از ورود به جنگ با داعش که در سوریه فربه شده، سر وقت قانونگذاران داعش مسلک خودمان برویم. به نظر می رسد، حساب سود و زیان را کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که جنگ با داعش خودمان، تلفاتش بیشتر از تلفات جنگ با داعش بیگانه است.
شاید همین روزها بیرق هوا کنیم و شعار سر دهیم: زنده باد داعش خودمان، مرگ بر داعش بیگانه!
چرخ روزگار عجب ناجوانمردانه می چرخد).
مسئله مهم و قابل تاملی که در این جا باید اضاقه شود آن است که با پدید آمدن هیولائی همچون داعش در نزدیکی های مرزهای ایران و با روی آوردن توجه جهانی به کشور گشائی های آنان که هنوز هم برای نویسنده قابل درک نیست که چه گونه از رادار همه کشورهای منظقه و غربی بیرون رفت(؟؟؟) ، کار ما زنان منطقه برای دستیابی به حداقل حقوق انسانی از پیش هم مشکل تر شده است. اکنون مشکلاتی که ایران و افغانستان و عراق و سوریه و سایر کشورها با دولت های خود در زمینه حقوق برابر و رفع تیعیض ات جنسیتی دارند کم کم به مسلئل کم اهمیت تر و جانبی مبدل میشوند تا به آنجا که دوست نویسنده ای پیشنهاد کرد که فعلا از خواست های فمنیستی عقب بنشینیم تا تکلیف داعش معلوم شود. فراموش نکنیم که در همه مناقشات و مبارزات خواسته های زنان باید عقب به نشینند تا جامعه به مسائل مهمتر سرو سامان دهد.
به اعتقاد نویسنده در حال حاضر مهمترین موضوعی که باید در بالای لیست فمنیست ها ی غربی و شرقی قرار گیرد نه عقب نشینی تا بعد، بلکه بررسی تهاجمات برنامه ریزی شده علیه زنان، خشونت های جمعی و فردی علیه زنان و دختران و درخواست از نهاد های بین المللی برای رسیدی فوری به آنهاست. در این برهه از زمان ما بیش ار همیشه به همبستگی زنان و مردان چه در غرب و چه در شرق نیاز داریم تا از خشونت های فردی و جمعی علیه زنان که بخشاء نزدیکان مردان هستند جلوگیری شود. ما باید از جامعه جهانی و مردان صحنه سیاست و زنان صحنه سیاست و سازمانها مدنی به خواهیم تا از هجوم گسترده علیه زنان و ختران با هر مکانیزمی که امکان اجرا دارد جلوگیری کنند. نباید بگذاریم تا دستاوردهای اندک زنان در ایران و افغانستان و سایر کشورها در سایه نبرد با هیولاهای مردان اهل خشونت و جنگ به یکباره از میان برود. ما باید از همیشه بیشتر اگاه باشیم و با ایجاد همبستگی های برون مرزی و دورن مرزی خود را در بیرون رانده هیولاهای مرگ و نیستی انسانیت شریک بدانیم.
www.shahrvand.com
|