حقوق شهروندی به سبک حسین قلی خانی!!!؟ - داوود رضوی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۱ شهريور ۱٣۹٣ -
۱۲ سپتامبر ۲۰۱۴
در حالیکه ادعای رعایت حقوق شهروندی و اجرای قانون ومقررات در کشور ما گوش فلک را کر کرده وبا توجه به اینکه دائما تمام مسئولین از همه ی قوا دم از رعایت قانون و حفظ حقوق شهروندان میزنند وبطوری که مرتبا در صدا و سیما ی حاج اقا ضرغامی از نقص حقوق شهروندی همه عالم انتقاد می کنند!؟ اما فریاد دادخواهی هزاران هزار انسان به ویژه تهی دستان و زحمت کشان کشورمان به گوش هیچ مسئولی نمی رسد و کسانی که در این چرخه بی عدالتی دست و پا میزنند ،همچنان در سکوت فراگیری که در رسانه های داخلی وجود دارد صدای فریاد خواهی یشان خاموش می شود ،این جانب انچه که بر من رفته است را به گوش شما می رسانم، شاید از این طریق گوش شنوائی پیدا شود.
پنج ماه پیش از طرف پنج سندیکای فرانسوی از این جانب دعوتی بعمل امد تا در نشستی کارگری که در۲۶ ماه می در پاریس برگزار میشد شرکت کنم با توجه به مشکلاتی که برای تهیه ویزا و بلیط در ایران وجود دارد بعد از تلاش های بسیار و هزینه کردن های مختلف شرایط ویزا و بلیط را مهیا کردم وقرار شد به تاریخ سوم خرداد ماه ۹٣ ساعت سه و بیست دقیقه بامداد پراواز کنم ،که خوب مشخص است که تا انروز چقدر باید تدارک و تهیه می دیدم، به هر حال شب موعود به فرودگاه رفتم و پس از مقدمات کار اماده سوار شدن به هواپیما شدم که بعد از کنترل کردن بلیط و خروج از گیت ها ودر استانه سوار شدن به هواپیما بلندگو مرتب فامیل مرا صدا میزد در یک لحظه که برگشتم اقایی را دیدم با لباس شخصی که بی سیم هم در دست داشت به سمت من امد وگفت پاسپورتتان را ببینم ومن چون می دانستم در ان قسمت هیچ کس بدون مجوز نمی تواند بیاید اعتماد کردم و پاسپورتم را به او دادم که بلافاصله دوید و رفت ودر حالی که می دوید گفت الان می ایم و بعد که امد گفت شما از همین لحظه ممنوع الخروج هستید و یه نامه داد و گفت فردا برو دادگاه انقلاب.
وقتی من اعتراض کردم ایشان گفتند دستور را اجرا می کنند، به هر حال با اعتراض من هواپیما را بیست دقیقه نگه داشتند تا چمدان مرا دادند. فردا به دادگاه انقلاب رفتم و انها گفتند از موضوع بی اطلاع هستند و باید بروی اوین به اوین رفتم شش ساعتی مرا نگه داشتند و بعد هم با منت گفتند شما برو وزارت اطلاعات مشکلت را حل کن وقتی اعتراض کردم گفتند تا این جا هم خیلی بهت حال دادیم، واقعا متوجه منظورشان از حال نشدم شاید منظورشان این بود که بازداشت نشدی برو خدا راشکر کن، به حقوق شهروندی در دادگستری کیفری استان تهران واقع در خیابان خیام در طبقه سوم مراجعه کردم، که رئیس دادگستری هم رئیس هیئت نظارت بر حقوق شهروندی می باشد اول که می خواستند مرا منصرف کنند و گفتند خوب برو مشکلت را با وزارت اطلاعات حل کن، بعد که با پافشاری و اصرار من که شما سوابق مرا ببینید اگر حکمی مبنی بر ممنوع اخروجی تا به حال برای من صادر شده بود از شکایتم انصراف می دهم مواجه شدند گفتند که یه شکایت بنویس، بعد از ثبت شکایت قرار شد دو هفته دیگر رای بدهند دو ماه طول کشید و هر دفعه می گفتند روی میز رئیس دادگستری می باشد فقط امضای رئیس مانده به هر حال حقوق شهروندی سه نظریه داده بود یکی اینکه وزارت اطلاعات نباید این طور عمل می کرد و خلاف قانون می باشد دوم اینکه مرا به دیوان عدالت اداری بفرستند و شکایتی انجا علیه این روش انجام دهم وسوم اینکه پرونده بایگانی شود، که در ماه سوم رسیدگی رای به بایگانی دادند و هر چه من اعتراض کردم گفتند نظر هیئت است و کاری نمی توان کرد.
از انجا به ریاست جمهوری رفتم وشکایتی هم انجا کردم اما تا کنون جوابی نگرفته ام در حال حاضر چهار ماه است که پاسپورتم ضبط شده وبا توجه به اینکه وزارت اطلاعات ضابط قوه قضائیه می باشد اما قوه قضائیه پاسخگو نمی باشد و مرا به اطلاعات پاس می دهد، به چند رسانه داخلی مراجعه کردم اما گفتند اجازه انشار چنین مطلبی را نداریم، واقعا یه شهروند که مدارکش توسط اشخاصی که صاحب نفوذ هستند به گرو گرفته می شود باید چکار کنند دیگر مگر جایی از قوه قضائیه هم بالاتر داریم؟ یاد حرف قدیمی ها افتادم که می گفتند مملکت حسین قلی خانی؟ همیشه درکودکی برایم سوال بود؟ اما امروز معنی حسین قلی خانی کاملا برایم واضح و روشن می باشد.
داود رضوی ۲۱ شهریور ماه ۹٣
|