داعش مائده آسمانی بورژوازی - عظیم هاشمی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۷ شهريور ۱٣۹٣ -
۱٨ سپتامبر ۲۰۱۴
هنگامی که زبانه های آتش خشم مردم تونس با شعله های محمد بو عزیز فوران نمود، بورژوازی هراسان کپسولهای اسلامی را از زرورقها بیرون آورد و همچون ایران سال ۱٣۵۷ نقش ضدانقلابی و شکست انقلاب برعهده آنان واگذار گردید، اما کارگران و آزادیخواهان تونس با مبارزات خود توانستند تا حدودی سد راه سرکوبگری جریانات اسلامی شوند، این آتش دامنه یافته در یمن و مصر و لیبی و... بعلت عدم وجود یک نیروی مستقل و مبارز کارگری در محاصره جریانات مختلف اسلامی قرار گرفت و بدین نحو سرمایه توانست دامن خود را از همان حداقل عقب نشینی هایی که نا چارا در تونس به آن تن داده بود نیز رها سازد. اما ساختار ویژه ارتش و نیروهای سرکوبگر رژیم سوریه چنان نبود تا در صورت اوجگیری اعتراضات اجتماعی همچون مصر، سرمایه بتواند با تکیه بر ژنرالها امر سرکوبگری انقلاب در سوریه را به پیش ببرد، این موضوع فاکتوری بود مهم که منجر به وضعیتی شد تا بورژوازی برای مقابله با شعله های آتش کپسولهای مختلف چند سویه ای بکارگیرد و از آنجا که سوریه در همسایگی پادگانی ترین دولت منطقه (اسرائیل) قرار دارد لذا تمامی سعی معطوف این گردید تا به هر قیمتی شده حتا برای کوتاه مدت هم حاکمیتی مردمی در جوار آن عرض اندام ننماید چرا که چنین حاکمیتی میتواند تأثیری بمراتب ژرفتر از آنچه حرکت اعتراضات اجتماعی مردم تونس بر منطقه گذاشت درپی آورده و دامنه آن تا ترکیه و ایران نیز گسترش یافته و در اسرائیل و مناطق فلسطینی و از آنجمله غزه چنان اثری بهمراه داشته باشد که بال و پر نیروهای راسیست، نژادپرست و فاشیستی هر دوطرف را قیچی نموده و راه برای توانمند شدن هر چه بیشتر نیروهای مردمی و صلح طلب هموار گردد و مردم هردو سو اعم از بدون مذهب، مسلمان، یهودی و... با اتحاد و عمل مشترک در اعتراضات اجتماعی خود فراتر از اختلافات قومی و مذهبی بورژوازی خواسته قرار گیرند و بتوانند سایه جنگ را از منطقه زدوده وراه برای در دست گرفتن سرنوشت چه در تل آویو و حیفا و... و چه در غزه و کرانه باختری بدست خود مردم فراهم آورند، در نتیجه با سوریه ای که بیش از ۵ هزار کمیته مردمی از دل مبارزات اجتماعی ا ش بیرون آمده بود و علیرغم سرکوبهای چندین ساله دولت بازهم مردم با تشکلات متعددی در عرصه های مختلف اجتماعی فعال بودند می یایست شدیدتر از دیگر مناطق به مقابله برخاست تا بتوان سنگرهای تسخیر شده توسط مردم را از آنها باز پس گرفت، مضافا بر آن حمایت همه جانبه روسیه و جمهوری اسلامی از دولت سرکوبگر اسد پیچیده گی خاصی به موضوع مهار و سرکوب انقلاب میداد، بر همین اساس باندها و جریانات مختلف چند جانبه ای که اغلب رقیب یکدیگر نیز هستند توسط دولتهای مختلف همچون عربستان و ترکیه و قطر و اروپا و امریکا و حتا جناحهای مختلف این دولتها بجلو صحنه رانده شدند تادر این کارزار ضدانقلابی سرمایه داری جهانی، مردم معترض در وضعیتی قرار گیرند که بجای تلاش برای تغییر موقعیت خود و فرا رفتن از مصیبتهای چند ده ساله فقط تلاشگر نجات جان خود و کودکانشان از چنگال گانگسترهای مختلف گردند و بدین سان تمامی کشور از یکطرف آوارگاه مردم آواره و از سوی دیگر جولانگاه جریانات ضدانقلابی مختلف گردید. در چنین وضعیتی آن نیرویی که پتانسیل جنایت بیشتری از خودنشان داد و توانست بی هیچ ترحمی حتا بر همپالگی های سابق خویش، فاتح سنگرهای مختلف گردد جبهه النصر و در نهایت داعش بود. این جریان هم در مصاف با دولت اسد و هم در تقابل با رقبای خود و از همه مهمتر در مقابله ضدانقلابی با مناطقی از سوریه که در آن جریانات نسبتاً دمکراتیکی شکل گرفته بود همچون مناطق کردنشین با به نمایش گذاشتن پتانسیلی از جنایت و فاشیسم اسلامی نظر حامیان دیگر جریانات را بیش از پیش بسوی خود جلب نمود و از حمایتهای آشکار و پنهان آنها برخوردار گردید و در هنگامه ای که پیشبرنده نقش ضدانقلابی خود در سوریه بود عهده دار رسالتی دیگر در عراق یعنی سرکوب اعتراضات اجتماعی مردم استان نینوا که حدود دوسال بود باتحصن و اعتراضات بیشمار خود دولت ارتجاعی مالکی را با چالشی عمیق روبرو ساخته بودند گردید و بدین سان بود که ارتش عراق عاجز از سرکوب آن اعتراضات با عقب نشینی خود، انتقام گیری از مردم معترض آن مناطق را به این مائده آسمانی واگذار نمود و راه هموار گردید تا نقشبندی و ژنرالهای بعثی هم بتوانند از این مائده آسمانی بهره مند شوند. استیصال بیش از حد دولت مرکزی در عراق غنیمتی نصیب دولت اقلیمی کردستان گرداند تا بتواند با تسخیر مناطق مورداختلاف خود با مالکی ضمن تسویه حساب با آنها بر جهره خویش ماسک آزادیخواهی و کردطلبی زده شاید چالشهایی که از جانب مردم و جریانات رقیب همچون گوران با آن دست بگریبان بود را تا حدی به پشت صحنه رانده و بدین سان از این مائده آسمانی استفاده نماید، در این میان امکان اینکه توافقاتی صورت گرفته باشد تا داعش و حکومت قومی در کردستان در قلمرو های مشخصی حاکم گردند نمیتوان نادیده گرفت، رها کردن مردم شنگال از تعرضات و کشتار داعش نیز باید در همین راستا دید. اما در دیگر مناطق عراق اگر چه جناح مالکی نتوانست بهره لازم از این مائده آسمانی نصیب خود نماید ولی دیگر جناحهای بورژوازی عراق با کنار زدن وی از قدرت توانستند زیر پرچم مقابله با داعش تا حدودی از تشتت صفوف در هم ریخته خود بکاهند و بدین سان از این مائده آسمانی برای خود کلاه خود و زره بسازند. در چنین شرایطی نیرویی که در صدد فرا رفتن از وضعیت موجود و ایجاد موقعیتی متفاوت برای خود بود با حرکتی همه جانبه در کوبانی و شنگال از جانب مردم مسلح شده پا بمیدان مبارزهای عمیق و تاپای جان نهاد و علیرغم اینکه این نیرو تا حدود زیادی توسط بخشهای مختلف پ کا کا - که سیاسستها و عملکردهایش خصوصا پس از توافقات رهبریش با دولت اسلامی ترکیه و نیز ترور سه نفر از کادرهای زن درفرانسه پرسش برانگیز است- سازماندهی و مسلح شده اند اما باز هم فاکتوری است که همه جریانات بورژوازی را دوباره سراسیمه نموده و بر همین اساس بارزانی صحبت از محاکمه آن دسته از فرماندهان پیشمرگهای اقلیم کردستان میکند که دستور عقب نشینی از شنگال داده بودند و دولت آمریکا دست بکار مقابله با داعش بهمراه دولتهای اروپایی گردید و توانستند با تحمیل شروط مختلف برای ارسال ساز و برگ نظامی بر دولت اقلیم کردستان آنها را بیشتراز قبل اسیر چنگال سیاستهای خود نمایند و با استفاده از این مائده آسمانی به حضور افزونتر خود لباسی متمدنانه و انساندوستانه بپوشانندودریک هماهنگی با دول عربی، منطقه را زیر چتر بمب افکنهاوجنگده ها ی خود قرارداده و میلیتاریزه تر از قبل نمایند ،در این میان دولت اقلیم کرد ستان نیزدر صدد است آنرا بعنوان گامی مثبت در راستای شناسایی سرنوشت کردستان بر مردم تحمیل نماید .
فراتر از در گیریهادر داخل عراق وسوریه دول مختلف نیز هر کدام به نوعی مستفیض از این مائده آسمانی شدهاند، جمهوری اسلامی توانست از گسترده گی این کشتارها برای حضور خود در کنار دولت سوریه توجیهی یافته و در داخل عراق نیزبا حمایتهای وکمکهای مختلف وگسترده بیش از قبل عرض اندام نماید و با تحمیل ترس از افراط گریهای امثال داعش در داخل جامعه از این مائده آسمانی برای در سایه قراردادن سرکوبها واعدامهای هر روزه خود در ایران سود برده و به کشورهای مختلف یاد آوری نماید که بدون اینکه جمهوری اسلامی عهده دار نقشی در خورقرار گیرد سرکوبهای اعتراضات اجتماعی سر انجام مطلوبی نخواهند داشت. دولتهای عرب منطقه نیز با تکیه بر کوهی از سلاحهای مختلف که در رقابتهای مختلف و از جمله در رقابتی عمیق با جمهوری اسلامی دور تا دور خود جمع نموده اند با نشستهایی در صدد برآمدند شاید بتوانند با هما هنگی بیشتری وضعیت پیش آمده توسط این مائده آسمانیکه خود یاری دهنده اش بودهاند بسود خویش و بضررجمهوری اسلامی تغییر دهند،تنها دولتی که چون گذشته نمیتواند از این مائده ای که خود در پرورشش سهم مهمی داشته کمتر فیض برده و فعلاً از تب وتاب گذشتهاش در کمک کردن به این جریان ورجزخوانی های قبلیاش تا حدودی کاسته شده دولت اسلامی حاکم در ترکیه هست چرا که هم کارگزاران کنسولگریش درموصل زیر شمشیرهای پرورش یافته گانش هستند و هم اینکه تحرکات و اقدامهای گریلاهای پ کا کا خصوصا پس از مقابله اشان با داعش در شنگال و کوبانی تاحدودی برایش غیر قابل پیشبینی و چه بسا مشکل ساز باشد و هم اینکه بخاطر نارضایتی داخلی و چالشهای مختلف درونی در وحشت از اقدامها ی پیشبینی نشده از جانب مخالفین خود و خصوصا معترضین کارگری است ،همچنین امکان اقدامات ترورریستی از طرف داعشیانی که در کشور لنگر انداخته اند ونیز عدم اطمینان از نتیجه بخش بودن و صدافت تلاش کشورهای مختلف در تقابل باگروه خلافت اسلامی و تخاصمات عمیق با دولت بشار اسد در وضعیتی قرار گرفته که حتا از امضاء بیانیه پایانی نشست کشورهای منطقه که در جده گرد آمده بودند خودداری نمود اما از آنجا که بخاطر جنایات وحشتناک داعش افکار عمومی اجازه نمیدهد تا دولتی با آنها بطور علنی وارد معامله شود در نتیجه امکان اینکه بین دولت تر کیه وخلافت اسلامی بصورت پنهانی معاملات وزد وبندهایی درحال انجام یافتن باشد نمیتوان نادیده گرفت. نعمات و برکات این مائده برای آن دسته از دولتهایی که کمر به نابودی حکومت اسد بسته اند بسیار وسیع است ، از یک طرف نیازمندیهای تسلیحاتی و مالی این گروه پس از تسخیر موصل و تسلط بر منابع مالی وتسلیحات بجا مانده ارتش عراق برطرف گردیده و دیگر نیازی به سرازیر کردن پول واسلحه برای آنها وجود ندارد یعنی درواقع هزینه جنگ با دولت اسد ازکیسه دولت و مردم عراق تا مین شده و از جانب دیگر در سایه این مائده آسمانی و از ِقبَلِ فروش انواع مختلف سلاح ومهماتی همسطح و بالا ترازسلاحهای پیچیدهای که در دست داعش قرارگرفته به دولت عراق و دولت اقلیمی کردستان وسایر دولتهای منطقه، بورژوازی دست بنقد صاحب میلیاردها دلار و یورو و پوند و روبل و یوان و شکیل و... میشود و در آینده هم برای بازسازی مناطق ویران شده نقش یغماگری خود را بیش از قبل به پیش خواهد برد ، همچنین با خرید بسیار ارزان نفتی که در دست خلافت اسلامی قرارگرفته سودهای سرشاری از این مائده آسمانی نصیب کارتلهای نفتی خواهد شد.بر خلاف بورژوازی که همواره از چنین وضعیتهایی بهره های فراوان میبرد تمامی آسیبها نیز شامل حال یک طبقه میشود یعنی طبقه ای که بقول مارکس:طبقه ای از جامعه مدنی که طبقه ای از جامعه مدنی نیست ،رسته ای که انحلال همه رسته هاست ،سپهری که سرشت عامش را از رنج عامش دارد و هیچ حق ویژه ای طلب نمیکند ،چرا که نه نا حقی ویژه ، بلکه نفس نا حقی بر او اعمال میشود ،طبقه ای که دیگر نه عنوانی تاریخی بلکه عنوان انسانی رامیتواندطلب کند،طبقه ای که در تقابل یکجانبه با پی آمدها نیست ، بلکه در تقابل همه جانبه با همه پیش شرطهای دولت {آلمانی}قرار دارد؛و سرانجام سپهری که نمیتواند خویش را رها سازد ، مگر آنکه خود را از همه سپهرهای دیگر وازآنجا ، همه سپهرهای دیگر جامعه را رها کند، دریک کلام،طبقه ای که گمگشتگی تام انسان است و بنابراین از طریق بازیابی تام انسان است که میتواند خویش را بازیابد این انحلال جامعه در پیکر رسته ای ویژه همانا پرولتاریاست .
چنین مائده آسمانی نه اولین بار خواهد بود ونه آخرین بار که سرمایه داری بر مردم نازل نموده اما آنچه میتواندخنثاگر این مائدات نازل شده گردد فعالیت وسازمان یابی مستقل لشکرپراکنده کارگران برای مقابله خواهد بود در غیر اینصورت دنیا عرصه تاخت وتاز جناحهای مختلف راسیستی وفاشیستی خواهد شد. اکنون شاهد نمونههای متعددی از این تاخت وتازها هستیم و نمونه اخیر آن در شهر وپرتال آلمان اتفاق افتاد ،در آنجا راسیستهای اسلامی با برتن کردن لباسهای آرم داری تحت عنوان «پلیس شریعه »در سطح شهر قدرت نمایی نمو دند و مائده ای آسمانی شدند برای راسیستهای نازی تا دست بکار شو ند،تدارکات ببینند و برای راه انداختن کارزاری علیه آنها برنامهریزی کنند. این نازی ها با عرض اندامی که علیه جریانات راسیست اسلامی میکنند همواره در تلاشند تا راه برای دیگر اقدامهای ضد انسانی خود نیز هموار نمایند . عقب راندن همه جریانات راسیستی نیازمند حرکتی است همه جانیه و شورانگیز در غیر اینصورت نه تنها از آزادی ورفاه و آرامش خبری نخواهد بود بلکه بربریتی محض جهان را درخواهد نوردید.
اینجاست که یکبار دیگر واقعیت سخن تابناک روزا لوکزامبورگ برهمگان عیان میشود که «یا سوسیالیسم ویا بربریت» . طی طریق برای یافتن راه سوم جز خاک پاشیدن در چشم مبارزات کارگران ورهنمون شدن آنان به سراب نخواهد بود. سر بریدن خبرنگاران توسط داعش ، ربوده شدن دختران توسط بوکو حرام ،تجاوزات گروهی در هند وپاکستان ، تجاوزات مختلف در زندانهای جمهوری اسلامی ، بال وپر گیری راسیستها در فرانسه ، سوئد ،نروژ ، ایتالیا ، یونان ، اسپانیا و...اعدامهای ۱٨ نفره توسط راسیستهای حماس در غزه ،قدرت گیری ارتجاعی ترین راستهای مذهبی در اسرائیل وجنایتهای فاشیستی آنها ویکه تازیهای جریانات مختلف راسیستی وفاشیستی در اکرایین و روسیه، سرکوب واستثمار بی حد وحصرکارگران درچین ، بنگلادش ،پاکستان ،ایران ترکیه ،برزیل ، آرژانتین و .... همه این نشان در خود دارند که در صورت به میدان نیامدن و نیز عدم تعرض همه جانبه کارگران به بورژوازی ،جریانات راسیستی میدانها را تسخیر خواهند نمودتا از آنها سنگری سازند برای تعرض همه جانبه به کارگران و تمامی دستاوردهای مبارزاتی ودر نهایت تهاجم به هرنوع مدنیت و اعمال بربریت بر بشریت .
برآوردهای محافل مختلف سرمایه داری جهانی حاکی از این است که در حال حاضربیش از ٣۰۰۰۰نفر زیر پرچم مقدس داعش گرد آمدهانداما هر فرد معمولی میداند که اولاً فراهم نمودن چنین نیروی عظیمی و سازماندهی ،نگه داری و تجهیز آنها با پیشرفتهترین سلاحهای روزاحتیاج به داشتن منابع مالی هنگفتی دارد ودر ثانی توان به خدمت گرفتن واستفاده از پیشرفتهترین ساز وبرگهای نظامی چه آنهایی که قبلاً توسط دول ومحافل مختلف امریکایی ، اروپایی و منطقه ای در اختیارشان قرار میگرفت ونیز آنچه راکه با تهاجم به ارتشهای اسد ومالکی بدست آوردهاندنیازمند دیدن دوره های آموزشی پیچیده دارد ، این تجهیزات اعم از تانکها ،پدافندهای ضد هوایی ، نفربرهای مختلف ، خمپاره اندازهای گوناگون و غیره از مدرن ترین ادوات جنگی هستند که نه مربوط به صد سال قبل بلکه جدیدترین آنها می باشند که پیچیدهترین تجهیزات الکترونیکی در اغلب آنها تعبیه شده و تنها افرادی میتوانند آموزشهای لازم را به نفرات این جریان داده باشند که خود با چنین تجهیزاتی سرو کار داشتهاند و بجز نیروهای مسلح کلاسیک و ارتشهایی که تحت فرمان دولتها هستندنیروی دیگری از چنین توانی برخوردار نیست، شاید هنوز ساده لوحانی پیدا شوند که تصور کنند چنین نیرویی بعلت مذهبی بودن ویا حماقت مردم از درون آنها جوشیده و خلق الساعه سر بلند کرده باشد اما واقعیات چنان است که تصورات چنین ساده لوحانی هم دوامی نخواهد آورد با همه اینها باز هم جریانات و محافلی از بورژووازی درمدیای تحت فرمان خود عامدا در صدد بر میآیند با تحلیلها وبررسی های وارونه خود نقش مهم واصلی که محافل مختلف سرمایه داری در شکلگیری و پرورش چنین جریاناتی بر عهده دارند را پنهان نگاه داشته شاید بتوانند اذهانی را به کجراه برده تا سرمایه داری را تطهیر نمایند . واقعیات اطرا ف ما و خصوصا عروج چنین نیروهای فاشیستی اگر انسان را متوجه این موضوع نماید که نه تنها این جریان بلکه راسیستهای مختلف در صورتی درهم خواهند شکست که همه شیو ه های بردگی ومهمتر از همه بردگی سرمایه داری درهم شکسته شود خود میتواندگامی باشد برای حرکت در جهت رهایی از بردگی سرمایه داری و کار مزدی تحقق یک جنین رهایی زمانی است که پرولتاریا بمثابه یک طبقه بااتکا به نیروی خود به حرکت در آید و „چنان جسارتی بکاربنددکه برفرق حریف بکوبد من هیچ نیستم ولی باید همه چیزشوم „*.اینجاست که نیاز به فعالیت بیش از گذشته همه کنشگران ومبارزان کارگری در جهت سازمانیابی مستقل کارگران صرفنظر از مذهب ، زبان ، قومیت، نژاد وجنسیت علیه کل سرمایه کاملاً مشهود است تا همگان از سایه شوم بربریت خلاص شویم .
*جمله را از مارکس بعاریت گرفته ام
|