خروجی ائتلاف جهانی بر علیه داعش؛ حذف کامل یا تضعیف موقتی- فریبرز ستاری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲ مهر ۱٣۹٣ -
۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴
تاریخ ورق می خورد. برخلاف رهبر طالبان که اساسا در مدیا و صفحه جعبه جادوئی تلویزیون رویت نشد تا سیما و نشانش در هاله ای از ابهام بماند. اما این بار، رهبر گروه تروریستی داعش" ابوبکر البغدادی" مخلوق آمریکا و یکی از پاجوش های درخت القاعده ای است که پشت تریبون در برابر دوربین می ایستد و ترهات می سراید. دول غربی و خالقان داعش و حامیانش از جمله عربستان، مدتی در برابر پیشروی و تهاجمات وحشیانه این گروه تروریستی سکوت معناداری پیشه کردند؛ گوئی که در مورد داعش مشکل شنوائی پیداکردند و یا ترجیح می دادند اخبار مربوط به جنایات داعش را نشنوند. بعد از تغییر مسیر حرکت داعش به موصل بجای پیشروی به سوی بغداد،اراده ای در پایتخت عراق باعث متوقف کردن سطح تعرضات داعش به اقلیم کردستان شد. شاید از سوی دیگر گمان می رفت که حرکت داعش به سمت بغداد محدود نخواهد ماند و قطعا به سوی مرزهای حاکمیت لرزان آل سعود خواهد رفت. به ناگاه اخبار تشکیل ائتلاف جهانی برعلیه تعرضات داعش انجام شد.
در موج خبری به خبرهائی حیرت کننده می رسیم. خبری که در آن سازمان ملل حمایت اسرائیل از گروه های تروریستی در سوریه را تائید می کند. از طرفی نشست اول کشورهای خواهان ائتلاف از جده عربستان به نشست دوم در پاریس می رسد. نشست موسوم به " صلح و امنیت در عراق " تنها به گوشزد کردن خطر داعش بسنده می کند. در برابر خبر مزبور " باراک اوباما " رئیس جمهورآمریکا عنوان می کند:" اگر سیستم دفاع موشکی سوریه مانع پرواز ما شود آنها را بمباران می کنیم" ؟ در اینجا است که هر انسان بیدار، آگاه و هر ضمیر هشیار از خود می پرسد اگر قرار است که داعش در عراق و سوریه نیز مهار و حذف شود؛ چرا نماینده ای از سوریه همچون نماینده عراق در نشست اول و دوم ائتلاف جهانی برعلیه داعش دعوت نمی شود؟ چرا نماینده کشورهای خالق و حامی داعش نظیر آمریکا، عربستان و... حضور دارند. ولی سوریه که بیشترین خسارت و ویرانی از ناحیه حملات داعش متحمل شده است در نشست ائتلاف صندلی ندارد. چرا؟ چرا و با کدام اصول دیپلماتیک آمریکا و نماد قوه مجریه اش با قلدری تمام اعلام می کند اگر سیستم دفاع موشکی سوریه مانع پرواز ما شود آنها را بمباران می کنیم ؟ اگر قرار است گروه تروریستی داعش در سوریه نیز درهم کوبیده شود چرا از حاکمیت مشروع آن که عضو سازمان ملل نیز هست درخواست اجازه ورود به حریم هوائی سوریه را نمی کنند؟ این عمل خیره سرانه نتیجه جهان تک قدرتی رو به اضمحلال است که با وجود تاکید بر تشکیل ائتلاف یا پذیرش چندجانبه گرائی باز خودسرانه و بدون در نظر گرفتن حق حاکمیت سوریه عربده کشی می کنند. در اینجا است که به خود می آئی و در رویکرد آمریکا می نگری که هدف سرکوب داعش نیست؛ منظور اصلی سرنگونی حاکمیت سوریه است.
نوع حمله به داعش در سوریه وعراق نیز جای بحث دارد. مسئله عمده آن است که چرا آمریکاییها اعلام می کنند در صورتی که ارتش سوریه هواپیماهای آمریکا را در آسمان کشور خود بزند، آمریکا سامانههای دفاعی سوریه را منهدم مینماید! آیا هدف جز این است که آمریکا تغییر موازنه امنیتی منطقه را که طی دو دهه گذشته بدست نیاورده است در طرح مبارزه با داعش به عنوان یک هدف استراتژیک مد نظر دارد؟ با این وصف آمریکا همانگونه که در افغانستان طالبان را کاملا از بین نبرد؛ در سوریه نیز در آغاز هیچ گامی برای مهار داعش برنداشت و آشکار و پنهان اعلام کرد هدف اول و آخر آن سقوط دولت دمشق است - کما اینکه هم اکنون هم با متهم کردن دولت سوریه به دیکتاتوری شعار میدهند که نه به تروریزم و نه به استبداد-، در صحنه عراق هم آمریکاییها که شعار " تغییر سیاسی و ساختاری عراق" را از زمان برگزاری انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۰ با صراحت و در بالاترین سطح دنبال میکردند، هم اینک نیز همین سیاست را در یک قالب جدید دنبال مینمایند. بنابراین الان موضوع آمریکاییها، داعش و جریانات مشابه آن نیست. لیکن تا زمانی که داعش در عراق قدرتی در اندازه یک جریان قدرتمند از خود بروز ندهد، آمریکا نمیتواند به آنان تکیه کند چون سقوط آنان سقوط آمریکا خواهد بود.
هدف و منظور از تشکیل ائتلاف جهانی برعلیه داعش روشن نیست. جهان باید بداند که دول قدرتمند از جمله آمریکا و حامیان عربی اش قصد دارند بساط جریان تروریستی داعش را برچینند؟ یا می خواهند آن را در درجه ای تضعیف شده قرار دهند؟ یعنی مشابه ویروس تولید لابراتوار امپریالیستی در درجه ای از فریز قرار دهند تا فعلا خطر گسترش و سرایت آن را کنترل نمایند و در بزنگاه لازم بعدی ویروس داعش را به جان مردم کشورهای منطقه بیندازد. اما تاریخ تشکیل ائتلاف همیشه مقرون به موفقیت نبوده اند. بعضا این ائتلافها مشکلاتی هم با خودش آورده است و آن این بوده که مشکلات موتلفان و متحدان به مشکلات شما تبدیل میشد. مثلا بدون اینکه هیچ منفعتی برایتان داشته باشد، پای شما به جنگ باز میشد صرفا چون متحد شما درگیر جنگ شده بود. بدین ترتیب مشکلاتی که در مناطق مختلف وجود داشت، دیگر به شکل مشکلات محلی باقی نمیماند و به سراسر قاره کشیده میشد. تمامی ائتلاف ها و اتحادها همواره از این قاعده مسثنی نبوده و بنابراین ائتلاف جهانی بر علیه داعش نیز تبعاتی به بار خواهد آورد که هرچند نمی توان آنها را پیش بینی کرد؛ اما تبعات مفید و موثری نخواهند داشت. سیاست ورزان و جنگاوران آمریکا بارها گفتهاند که جنگ علیه داعش، برای سربازان غربی تنها در حد حمله هوایی خواهد بود و هیچ نیروی زمینی پنتاگون در این عملیات احتمالی شرکت نمیکند. در رابطه با این نگاه نظامی حدسیات بیشماری قابل طرح است. حمله هوائی با هواپیما یک سری تاثیر دارد ولی به اندازه حمله هوائی با هلیکوپتر نیست. حمله به داعش بنا به مدل آمریکا از طریق حملات هوائی توسط هواپیما چه می تواند بکند؟ قطعا حمله هوائی باعث تار ومار نمی شود، بلکه نیروهای شبه نظامی را متفرق می کند؛ تفرقه ای که بلادرنگ در نقطه دیگر باعث تجمع می گردد تا باز در نقطه ای دیگر بلا برپا می کنند. از سوی دیگر، آمریکایی ها بارها گفتهاند که این عملیات حتماً به سوریه هم کشیده خواهد شد، عملیاتی بدون مجوز دولت دمشق. به محور بحث باز گردم.
صفحات اخبار مربوط به تحرکات و تعرضات داعش را که می خوانید متوجه می شوید؛ وقتی داعش در حرکات تروریستی دست بالا را داشت. واکنش آمریکا جالب بود و صرفا به توجیه جنایات مولود و مخلوق خود می پرداخت و مثلا به مقصر نمایاندن دولت نوری المالکی در عراق روی می آورد؛ ولی به مجرد اینکه آمریکا متوجه شد که اتحاد بین مردم عراق، نیروی قدرتمندی برعلیه داعش بوجود آورد. نیروئی که ظرف ٣-۲ روز به سرعت قادر شد تا سرعت پیشروی داعش را متوقف سازد؛ در اینجا بود که آمریکا بلافاصله ادبیات خود را تغییر داد. قبلا در سکانس دیگری از فیلم سیاست آمریکا همین وضعیت درباره سوریه هم بشکلی دیگر متجلی شده بود؛ لازم است در مورد سوریه به گذشته بازگردم و تاکید کنم پس از آنکه نماینده جدید اتحادیه عرب و سازمان ملل- اخضر ابراهیمی- اعلام کرد که حکومت سوریه مقاوم است و فرو نمیپاشد، آمریکاییها به داستانپردازی درباره استفاده ارتش سوریه از سلاح شیمیایی و میکربی پرداخته و سپس عزم خود را برای حمله به سوریه جزم کردند. درست در کوران جنگ برعلیه حکومت بشار اسد بود که جهان فهمید که داعش در آتش سوریه رشد کرد. جهان قبلا پی برده بود که طالبان در آتش جنگ گروههای سیاسی برعلیه دولت ژنرال نجیب در افغانستان شکل گرفت؛ همین طور هم تولد داعش نیز ابتدا در راستای تلاش برای سرنگونی نظام سوریه صورت گرفت. داعش یا دولت اسلامی عراق و شام در سال ۲۰۱۱ و تنها یک ماه پس از شروع جنگ داخلی در سوریه شکل گرفت. گروه تروریستی داعش در امتداد سیاست تشکیل گروههای مدل القاعده ای- طالبان شکل می گیرد. چنانچه طالبان از ابتدا برای رویارویی با شوروی سابق و بمنظور آزاد کردن انرژی جهان اسلام در مقابل کمونیسم ایجاد شد که علاوه بر ایفای نقش نظامی در صحنه افغانستان، در راستای پروژه اسلام هراسی و اسلام ستیزی به آن اجازه فعالیت، خشونت و افراط گری و حتی اجازه تولید و تجارت مواد مخدر داده شد. داعش از هرگونه حرکات ضدحقوق بشری ابائی نداشته و حتی فراتر از طالبان و القاعده نیز می رود. جهان سرمایه داری چرا نباید منابع تأمین منابع مالی پروژه تروریسم را آشکار سازد؟ همانطور که نظام بانکی جهانی که تحت سیطره دلار آمریکا میباشد، امکان جابجایی پولهای حاصل از تجارت مواد مخدر توسط طالبان در افغانستان را نادیده می گرفت و ممکن میساخت، در مورد داعش نیز همین سیاست تکرار شد. منابع مالی داعش که ابتدا کاملاٌ وابسته به حمایتهای کشورهای خارجی از جمله عربستان و قطر و بعضا قاچاق غیرمنظم و یا باجگیری در قبال آزادی گروگانها بود، هم اکنون با تسلط بر منابع نفتی الرقه در سوریه و سپس موصل در عراق و همچنین غارت ۴۲۹ میلیون دلار از بانک مرکزی موصل، این گروه تروریستی را به ثروتمندترین سازمان تروریستی جهان تبدیل ساخت. در شرائطی که آمریکا و دول غربی سیاست بایکوت و تحریم را در مورد کشورهای مخالف سیاست امپریالیستی اعمال می کنند؛ چرا نسبت به بلوکه کردن و تحریم کردن منابع مالی این گروه اقدام عاجل بعمل نمی آورند؟
واقعیت ادعای آمریکا و غرب درخصوص مبارزه با داعش و تروریسم مخلوق خود این است که شاید اینگونه ائتلاف ها و تحرکها هیچ نشانهای از اراده و تصمیم جدی به قطع شاهرگهای اصلی کمکهای نظامی و مالی داعش و دیگر گروههای تروریستی مشابه مشهود نیست و امکان ضعیفی دارد که آمریکا و دیگر خالقان داعش سیاست اعمال تحریم و محدودیت آنها را اجرا کند یا برای نابودی یا حداقل ناکارآمدسازی آنها، اقدام قضائی بین المللی علیه رهبران و عناصر اصلی و دیگر اعضاء این گروهها بعمل آورد. آمریکا وائتلاف جهانی ضد داعش اگر واقعا قصد مبارزه با تروریسم را دارند می توانند و می بایستی حداقل مهار کشورهای مشوق و حامی گروههای تروریستی از جمله داعش را در دستور کار قرار دهند و تمامی نیروهای شبه نظامی داعش را از سوریه و عراق دور سازند تا جهان نپندارد که هدف از ایجاد داعش و تقویت آن ایجاد خط حائل امنیتی در شرق اسرائیل نیست. بهر طریق واقعیت دلالت بر این دارد که چرخ سرمایه داری آمریکا و غرب به اسب عصاری داعش وصل شده و می گردد و می گردد تا بعد از سوریه و سپس عراق در کشور دیگری در خاورمیانه سربرآورد تا شاهد دنائت و رذالت این گروه تروریستی شویم. اگر ائتلاف جهانی بتواند گروه تروریستی داعش را سرجای خود بنشاند که اگر چنین شود قطعا جهان تک قطبی به گور سپرده شده و در فردای دیگر جهان چندقطبی عاری از قلدری امپریالیستی سرمایه داری را آغاز خواهیم کرد.
|