عاقبت اپسیوزیون پراکنده به کجا می انجامد؟
ناصر مستشار
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
٣۰ مهر ۱٣٨۵ -
۲۲ اکتبر ۲۰۰۶
اپسیوزیون ایران در بیست وهشت ساله گذشته چه در داخل و چه خارج، پیگیرانه وبدون وقفه علیه ج.ا افشاگری ومبارزه نموده است. در این راه بهترین و شریف ترین انسانهای این مرزو بوم را از دست داده است . بیشترین مصائب وشکنجه ها را متحمل شده است .متاسفانه بخش وسیعی از انرژی اپسیوزیون صرف مبارزات درونی وعلیه یکدیگر به اتلاف رفته است. رژیم اسلامی تاکنون توانسته است بر اقیانوسی بیکران از پراکندگی نیروهای سیاسی به حکومت جبارانه خود ادامه دهد.هر چقدر پیش می رویم سایه جنگ را بیشتر بر سرمان احساس می کنیم وبوی باروت به مشاممان می رسد. بی آنکه اپسیوزیون خود خواسته باشد در فقدان آلترناتیو فراگیر و دولت بدیل، همه امکانات سرنگونی رژیم ملایان به بهانه واقعا خطر ناک جهانی یعنی پروژه اتمی ج.ا به بیگانگان واگذار شده است وخود اپسیوزیون به نظاره گری حوادث مشغول می باشد. محصول آنهمه زحمت ورنج نیروهای زجردیده درکشمکش با رژیم اسلامی را در نهایت امریکا به حساب خود واریز خواهد کرد چراکه اپسیوزیون از خود آلترناتیوی بوجود نیاورده است!! اپسیوزیون حتی از حالت تاثیر گذاری برروی مسائل نیز خارج شده است. بعضی از مختصات شرایط فعلی به اختصار بررسی می گردد :
۱- با آغاز آزمایشات اتمی کره شمالی ، وضعیت اتمی ج.ا وخیم تر شده است.جرج بوش با نشاندن کره شمالی در کنار حکومت ایران به شعار معروف خود یعنی "کشورهای محور شرارت" بیشتر اعتقاد می یابد ودر همین راستا پس از اولین آزمایش اتمی حکومت کره شمالی ، بیشترین حمله خود را بسوی رهبران حکومت اسلامی نشانه گرفت.ارزیابی رهبران ج.ا براین محور دور می زد که پس آزمایش اتمی کره شمالی ، موقعیت اتمی ج.ا به درجه دوم تقلیل خواهد یافت لذا تلویحا تست اتمی کره شمالی را نکوهش کرد اما این سیاست برای ج.ا هیچگونه ره آوردی نداشت و سرعت وشدت حملات امریکا علیه ج.ا را نکاست و متقابلا اروپا را هر چه بیشتر علیه ج.ا مصمم تر و متحد تر با امریکا نموده است !!
۲- هنری کیسنجر در یک مصاحبه کوتاه ، اظهار نظری بسیار تاریخی نمود."او گفت در دوران وزارت او تنها دو قدرت جهانی وجود داشت و آن دو می توانستند برای اداره جهان به توافق برسند ولی اینک قطب های قدرتمند جهان اضافه شده است وخواهان برخورداری از حقوق مساوی در تقسیم جهان شده اند"!! همان چیزی که باعث دغدغه جهانیان شده است عملا در حال شکل گیری می باشد .خطری که بوجود آمده است به عبارتی مساوی شدن قدرت های جهانی را تداعی گر می باشد. همه قدرت های جهانی می خواهند "شاه" بشوند.امکان بروز جنگ شاهان با یکدیگر در حال شکل گیری است.امریکا در عراق وافغانستان از خود امتحان بسیار ضعیف وناتوانی ارائه داده است.جهانیان هنوز شکست امریکا از ویتنام را فراموش نکرده اند.امریکا شکست خود را در ویتنام با به شکست کشاندن شوروی در افغانستان ترمیم نمود اما روسها اینک در پس انتقامجوئی آن سر افکندگی بر آمده اند واز طریق ج.ا خواهان شکست دیگری علیه امریکا می باشند وهمه نیروی خود برای آن مصاف تاریخی تدارک می بیند. بیچاره ملت ایران که باردیگر باید پرداخت کننده تمام جرائم و تصفیه حساب های قدرت های بزرگ بشوند. وباز بیچاره ملت ایران که با چنین حکومت عقب مانده وجنگ طلبی ، تمام خواسته ها وآرزوهای ابرقدرت ها ی جهان را مهیا می سازند .
۲- شاهزاده رضا پهلوی همچنان در کانون مبارزات سیاسی علیه ج.ا فعال می باشد.اما ایشان هنوز نتوانسته اند رضایت قاطبه اصلی نیروهای سیاسی را بخود جلب نمایند.وی کوچکترین انتقادی به دوران سلطنت پدرش نکرده است.اگر ایشان کتاب خاطرات علم را مطالعه و مصداق قرار می دادند ،می توانستند برمبنای مشاهدات وتجربیات علم به اندازه نیاز وخواست نیروهای سیاسی پاسخ مقتضی را داده باشند که متاسفانه تا کنون به این وظیفه تاریخی ومهم دست نزده اند.اگر انتقاد از جانب شاهزداده به دوران سلطنت محمد رضا پهلوی بسیاری از اطرافیان پدرش را که باعث سرنگونی او نیز بوده اند را دلگیر می سازد اما متقابلا ایشان را در میان بخش وسیعی از نیروهای سیاسی پسندیده وقابل ارج می نماید.ایشان از هم اکنون قانون اساسی مشروطه را زیر پا گذاشته اند و با دخالت های بی حد واندازه در همه امورات سیاسی ، ازیک شاه مشروطه وسمبولیک وتشریفاتی خارج شده وبه شاهی برای همه امور تبدیل شده اند.نامبرده می توانند با تشکیل یک شورای رایزنی همه امور سیاسی را به آنها واگذار نماید وخود را برابر قانون اساسی مظهر وحدت ملی و مطیع اراده مردم منطبق نمایند .
٣- باردیگر رژیم اسلامی در سودای کسب مشروعیت خود چه در صحنه داخلی وخارجی به تلاطم افتاده است وبدین لحاظ با بازار گرمی ها وایجاد اختلافات جناحی و مصنوعی و تا حدی واقعی در فکر برگذاری نمایشات عقب مانده انتخابات مجلس خبرگان که بی شک به انتخاب جانشین بعد از فوت محمد در "غدیر" در ۱۴۰۰سال پیش شباهت دارد را زمینه چینی می نماید.عده ائی که خود را کارشناس امور اسلامی می دانند ومیهن ما را تاکنون به جهنمی تبدیل کرده اند باردیگر می خواهند به رسم خلافای اسلامی، مجلسی از اعقاب اسلامی که به دنیای کهن تعلق دارند تشکیل دهند تا دنیای پیچده وفوق مدرن را رهبری نمایند.برای ملتی که در صد سال پیش با۹۹درصد مردم بیسواد به انقلابی دمکراتیک بنام انقلاب مشروطیت دست زده است ، جای بسی شرمساریست که چنین" شبه انتخابات ارتجاعی" در مملکتش بر گذار می گردد.کجایند فرهیختگانی که با تلاش خستگی ناپذیرو تاریخی خود سامان میهن را بدان سان رساندند که هنوز زبانزد جهانیان است واینک مشتی آخوند صاحب میهن شده اند .
۴- آخرین فرصت های باقیمانده در برابر اپسیوزیون رنجدیده وپراکنده" رژه" می رود. بقول آلمانی ها آینده را بنگریم نه گذشته را!! از گذشته درس بگیریم تا آینده را بسازیم.از آخرین فرصت های طلائی برای متشکل کردن صفوف خود بهره بجوئیم. به امید آنروز
|