•
دوباره باد در گلدسته ها می پیچید
و باز صدای هیچ اذانی به گوش کبوتر ها نمی رسید.
(از: فانتزی)
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲ آبان ۱٣۹٣ -
۲۴ اکتبر ۲۰۱۴
فانتری
دوباره باد در گلدسته ها می پیچید
و باز صدای هیچ اذانی به گوش کبوتر ها نمی رسید.
موذن تا لب گور می رفت و برمی گشت.
آفتاب به ساعت پیشنماز می خندید.
شعری نوشته ام
با بیگانه ترین زنان
با زبان آیینه سخن گفته ام
و از آشناترینشان
رویا ربوده ام
هر بار ، بار گناه آدم را بر دوش کشیدم
شعری نوشته ام که شیطان،
در دوِئل آینده با خدا
از آن سود می جوید.
علی کریمی-دبی
|