•
سرانگشتانم را مرور میکنم
و پاییز
که بر نتهایش
سان می بیند
(بر غرور کلمه)
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۲ آبان ۱٣۹٣ -
٣ نوامبر ۲۰۱۴
بر غرور کلمه
سرانگشتانم را مرور میکنم
و پاییز
که بر نتهایش
سان می بیند
کلمات بر غرور آواها
کوچه پسکوچهها را پا به پا میشوند
کدام صدا
معبر قدم ها را به گلی تازه
میدان میگشاید
به سر انگشتانم میرسم
و نتها
حیرت چشمها را
در تاریکی پنجره ها
به سکوتی مغرور
دندان میسایند
شکل حرف
زبان شکل خاموشی خیال بود
اویخته از لبانم
با طنابی که شکل مرگ را رقم می زد
دوردست
دست ها قواره ی جمع داشت
با تکه های بی وزن کلمات
به طعم پرواز
و حرف حرف حرف
طلیعه ی تازه
بر قضیه ی اکنون
بیقرارتر
آهسته میشورند واج به واج
و بازوهای بسته
به میدان که میرسند
شانه به شانه میشوند کلمات
شعری پنهان نمیکند بر ارتفاع لبها
عاشقترین صداها
برشیب شبانه های ملاقات
قرارها بیقرار میشوند
و آسمان
خاطرهی پاشنهها را
در هزار و یک شب روایت باز میشمارد
|