یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

وضعیت زنان در قرن هجدهم
فخری شادفر


• در سال ۱۷۷۴وضعیت بحرانی پیش از جنگ در امریکا دامن گیر زنان نیز شد. از این رو ۵۵ زن در ادین تون کارولینای شمالی به منظور حمایت از نفع عمومی مردم برای نخستین بار بیانیه ای نوشتند و پای آن را امضا کردند. طبعا این اولین بار بود که زنان به طور رسمی مدعی مسئولیت اجتماعی می شدند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۹ آبان ۱٣۹٣ -  ۱۰ نوامبر ۲۰۱۴


 در سراسر عالم در طول تاریخ همواره نقش زنان در اسناد و کتب تاریخی نادیده گرفته شده و همین نمایانگر آن است که مقام اجتماعی زن نه فقط در متون تاریخی بلکه در اغلب حوزه های زندگی اجتماعی فرودست انگاشته شده است.
جامعه جهانی با ساختار مردسالارانه نه تنها جایگاه زنان در تحولات بین المللی را نادیده گرفته بلکه آن را به نوعی پنهان کرده است؛ اما تاریخ تحولات در کشورهای مختلف نشان از حضور فعال زنان دارد. برای نمونه در سال ۱۷۷۴وضعیت بحرانی پیش از جنگ در امریکا دامن گیر زنان نیز شد. از این رو ۵۵ زن در ادین تون کارولینای شمالی به منظور حمایت از نفع عمومی مردم برای نخستین بار بیانیه ای نوشتند و پای آن را امضا کردند. طبعا این اولین بار بود که زنان به طور رسمی مدعی مسئولیت اجتماعی می شدند. در این زمان بسیاری از زنان با هدف جایگزینی لباس های تولیدات داخلی به جای خارجی نخ ریسی گروهی را اغاز کردند. پس از آن کالاهای مصرفی وارداتی را نیز تحریم کردند.
زنان در این دوره از تن دادن به این تفکر که سیاست را باید به مردان وا گذاشت روی برتافتند و شروع به خواندن روزنامه ها و مداخله در مسائل اجتماعی و حقوقی و سیاسی جامعه شان کردند. اما مردان این گونه حرکت های زنان را با تمسخر می نگریستند. برای نمونه ابیگل ادامز همسر جان ادامز در زمانی که همسرش معاون جرج واشنگتن بود اشتیاقش به مسائل سیاسی را تنها در دست نوشته های شخصی اش بیان می کرد، ولی در سال ۱۷۷۹ هنگام تدوین قانون اساسی برای جمهوری جدید ابیگل ادامز به شوهرش گفت که «زنان را از یادش نبرد و قدرت نامحدود به شوهران ندهد چرا که مردها اگر فرصت پیدا کنند مستبد می شوند»، سپس به شوخی افزود که «اگر در زمینه زنان اصلاحات صورت نگیرد، زنان شورش می کنند زیرا ما خودمان را به قوانینی که نماینده نظرات ما نباشد و در آن هیچ صدایی نداشته باشیم، پایبند نمی بینیم». شوهرش در پاسخ گفت «به این قوانین عجیب و غریب شما فقط می توانم بخندم» و سپس با وقیح خواندن زنش اضافه کرد «اما خیالت را راحت کنم ما داناتر از آن هستیم که نظام مردانه مان را فسخ کنیم، ولی خودت خوب می دانی که قانون هر چقدر هم قدرت داشته باشد فقط روی کاغذ است و در مرحله نظر اما در عمل همه چیز به اختیار ما مردان است».
در قرن ۱٨ در فرانسه در پی انقلاب بزرگی که در این کشور اتفاق افتاد ایدئولوژی سیاسی و لیبرالیزم مبنا قرار گرفت و بر این اساس در سال ۱۷٨۹ در اعلامیه حقوق انسان و شهروند که اصول نظم نوین را به روشنی بیان می کرد و به نگارش درامد جمهوری جایگزین سلطنت مطلقه می شد؛ در نتیجه امتیازات اشرافی و طبقاتی جای خود را به اصل برابری در مقابل قانون می داد. تحت تاتیر این وضعیت انقلابی بود که برخی از فمینیست ها به خود جرات دادند که تصور کنند انقلاب برای زنان و مردان برابری اورده است. از جمله اتا پام
والدرس زن هلندی که آن زمان در فرانسه از حقوق زنان دفاع می کرد. متاسفانه در آن دوران اغلب انقلابیون دموکرات نبودند و طبعا با اندیشه های فمینیستی هم اشنایی نداشتند از این رو اعلامیه حقوق انسان و شهروند اشاره ای به حقوق زنان و بردگان نداشت و مجلس که در آن زمان تشکیل شد حضور هیچ نماینده ای از میان طبقه کارگر و خدمتکاران مردان سیاه پوست یا دو رگه و نیز زنان به چشم نمی خورد. در واقع انقلاب فرانسه با توجه به موجی از مخالفت های سرسختانه علیه زنان و در نهایت فرودستی زنان را تثبیت کرد و این نشان می داد که ساختار مردسالارانه جامعه چه ریشه های عمیقی در افکار عمومی جامعه دارد.
در این میان یکی از فمنیست هاکه با پیگیری و سماجت طالب برابری زنان بود، مرد فیلسوف و اشرافزاده ای بود به نام مارکی دوکندرسه (۱۷۴٣ تا ۱۷۹۴). کندرسه که ریاضیدان هم بود، با توجه به اصول دکارتی تشابه میان دو جنس زن و مرد را با این استدلال مطرح کرد که حقوق مردان از انجا نشئت می گیرد که موجوداتی ذی شعور و قادر به کسب عقاید و اندیشیدن هستند. زنان هم با برخورداری از همین ویژگی ها قاعدتا باید از حقوق برابر برخوردار باشند. کندرسه صاحب نظری رادیکال و باورمند بود و با سر سختی بر مواضع برابری خواهانه اش ایستادگی می کرد. از فمینیست های آن زمان، می توان از المپ دو گوژ نام برد. وی که از حذف زنان از اعلامیه حقوق انسان و شهروند بسیار خشمگین بود اعلامیه دیگری به نام اعلامیه حقوق زن شهروند را به نگارش درآورد. بر خلاف کندرسه به طور مشخص زنان را مخاطب قرار داد و مدل جدیدی از قرارداد را به اعلامیه خود ضمیمه کرد تا جایگزین قرارداد سنتی ازدواج شود. در این قرار داد جدیدِ ازدواج، هر دو طرف قرارداد می بندند که تا پایان عمر تا زمانی که علاقه هر دو طرف پابرجاست با یکدیگر بمانند؛ به همین سیاق اتا پام والدرس فمنیست هلندی نیز در پارلمان سخن گفت و خواستار حقوق بدون تبعیض جنسیتی شد و قوانین مردانه را به شدت و دقیق نقد کرد و در این رابطه حرکت های گسترده ای به راه انداخت. قلم زد، کارزار اعتراضی به راه انداخت، هیئت های نمایندگی تشکیل داد، و در
پاریس یکی از اولین انجمن های زنان را در دوره انقلاب بنیان نهاد. زنان دیگر بواسطه تجربه های تلخ زنانه خود به سوی اندیشه های رادیکال کشیده شدند و جذب این حرکت ها شدند؛ چرا که سرنوشت و تجربه های مشترک همه آنها تلخ و درد ناک بود، اما این حرکت ها با برخورد خشونت آمیز مردان انقلابی مواجه شد، به طوری که اتا پام والدرس ناچار به هلند گریخت و متاسفانه المپ دو گوژ به زیر تیغ گیوتین رفت و جانش را در این راه از دست داد.
مسلما در آن زمان فمنیست های انقلابی به همین چند تن محدود نمی شدند و در اوائل دهه ۱۷۹۰ با ورود انقلاب به مرحله رادیکال تر اقلیت قاطعی از زنان طبقه کارگر در پاریس و استان های دیگر به این اعتقاد که حقوق مردان از آن ما نیز هست، در صدد پیش برد مشارکت سیاسی زنان بر امدند. از نگاه این زنان مبارز، مسائل مربوط به خانه و خانواده یعنی فعالیت های سنتی زنان نسبت به مسائل سیاسی و مشکلات عمومی جامعه ارجح می دانستند و در قبال آن احساس مسئولیت می کردند، اما در این میان مشکل اساسی آنها این بود که هرگونه مطالبه برابری سیاسی از سوی آنان مخالفت با انقلاب تلقی می شد در واقع اقدامات زنان تا آنجا مورد پذیرش مردان انقلابی قرار می گرفت که زنان ادعا می کردند به نفع خانواده خود کار می کنند. برای نمونه هنگامی که زنان فروشنده پاریسی به سوی کاخ ورسای راهپیمایی کردند، نه تنها مردان آنان را به چشم قهرمان ندیدند، بلکه تماشای زنان با دسته های جارو و چنگک در حالیکه شمشیر و تپانچه در دست داشتند مردان را نگران کرد؛ به طوری که یک روزنامه نگار مرد در مورد این واقعه خطاب به زنان چنین نوشت   که «برای شما زنان قهرمانی در بدوش کشیدن مسئولیت خانه و درد های خانواده است». بدین ترتیب وضعیت زنان نسبت به قبل از انقلاب بدتر شد به طوریکه حق طلاق و قوانین اصلاح شده در مورد زنان از قانون مدنی ناپلئون حذف شد، اما به رغم همه این نامرادی ها زنان در این دوره خط کلی مبارزات آینده خود را پی ریزی کردند و توانستند بعدها به سازماندهی خود پرداخته و در نهایت جنبش فمینیستی را برای احقاق حقوق خود بیافرینند.

منابع:
- زین، هاوارد. «تاریخ امریکا از سال ۱۴۹۲ تا ۲۰۰۱»، ترجمه مانی صالحی علامه.
- لگیت، مارلین (۱٣۹۱) «زنان در روزگارشان» ترجمه نیلوفر مهدیان، تهران: نشرنی.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست