چرا من اعلامیه "هشدار به رئیس جمهور آقای حسن روحانی" را امضا نمیکنم - پرفسور محسن مسرت
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۷ آبان ۱٣۹٣ -
۱٨ نوامبر ۲۰۱۴
همانطوریکه میدانید تا مرحله نهائی کسب توافق بین جمهوری اسلامی و غرب به رهبری ایالات متحده در ارتباط با درگیری هسته ای که مهلت آن تا 24 نوامبر به پایان خواهد رسید، بیش ازیک هفته باقی نمانده است. و این در حالیست که دو طرف بر سر دو مسئله مهم از یکدیگر فاصله زیادی دارند و پیش بینی میشود که پس از پایان مهلت توافق هر دو طرف یا اینکه شکست مذاکرات را اعلام کنند وهر کدام طرف مقابل را مقصر کنند و یا اینکه این مذاکرات را برای چندماه دیگر تمدید نمایند
موارد مورد اختلاف از یکطرف ظرفیت غنی سازی اورانیوم میباشد که طرف ایرانی سقفی را در نظر دارد که امکان حفظ چرخه سوخت واستقلال فن آوری هسته ای را همواره در دست خود نگهدارد. در حالیکه طرف آمریکائی فقط با ظرفیت سطح پائین غنی سازی در ایران موافق است که ایران نتواند به تولید کلاهک های هسته ای دسترسی پیدا کند. اما مورد دوم به تحریمها مربوط میشود که جمهوری اسلامی بر پایان تحریمها در زمان باقیماتده صدارت رئیس جمهوری اوباما پافشاری میکند، در حالیکه طرف آمریکائی برای این امر دوران نسبتا طولانی 20 ساله را در نظر دارد. واقعیت اینست که هم در ایران و هم در آمریکا دو جناح تندرو با توافق هسته ای بکلی مخالفند و کوشش دارند با فشار به دولت و طرح خواسته های غیرعقلائی خود از دسترسی به توافق عملا جلوگیری نمایند، در حالیکه رئیس جمهور های هر دو کشور طرفدار حل مناقشه میباشند.
جریانات تندرو نزدیک به حاکمیت در جمهوری اسلامی تمایل جدی به حل مناقشه ندارند زیرا به احتمال بسیار زیاد با حل این معضل موقعیت انحصاری خود را در خطر میبینند. لذا من در این رابطه با نظریه طرح شده در اعلامیه پائین اختلافی نمی بینم. اما از اینکه امضائ کننده گان این اعلامیه نقش تندروهای آمریکائی را یا اصولا نمیبینند و یا آنرا خیلی کمرنگ تر از نقش تندروهای وطنی جلوه میدهند، کاملا متعجب میباشم. پس از بیش از 10 سال که از درگیری هسته ای ایران و آمریکا میگذرد دیگر بر کسی نمیتواند پوشیده باشد که نئوکن های آمریکائی هدفشان از همان اول چیزی جز دستاویز کردن مناقشه هسته ای بمنظور جلب حمایت افکار عمومی جهان برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی نبوده است و هنوز هم این جناح نظامیگر و طرفدار مجتمع صنعتی نظامی و سرمایه داری مالی آمریکا بدنبال ادامه سیاست آشوبگری در دنیا و در خاورمیانه میباشند و اینان با استفاده از کلیه امکانات خود در کنگره و سنای آمریکا بخصوص در این سال جاری که برای ختم مناقشه تعین کننده بود از هیچگونه دسیسه ای برای محدود کردن امکانات اجرائی رئیس جمهور اوباما در جلوگیری از توافق با ایران صرفنظر نکردند. درهمین هفته گذشته دو میلیاردر کلان آمریکائی یهودی، هایم سابان و شلدون ادل سان به طرفداری از مواضع نئوکن ها در یک مصاحبه مطبوعاتی مشترک در واشنگتن با تهدید قطع کمکهای مالی به کاندیهای نزدیک به اوباما در انتخابات آینده رئیس جمهوری شدیدا با اوباما هشدار دادند که از ادامه کسب توافق با ایران از راه مذاکره دست بردارد. بر کارشناسان و پژوهشگران سیاستهای سلطه گرانه آمریکا اهداف جنگ جویانه نئوکن ها پوشیده نیست که انگیزه این طیف پرنفوذ و قدرتمند همواره این است که با تغیر رژیمهای کشورهای نفت خیز و ایجاب آشوب و انارشی در خاورمیانه و علم کردن باندهای تروریستی از قبیل داعش و دولتهای ضعیف و بی ثبات درمنطقه مانند دولت عراق بتوانند با کنترل منابع نفتی و مجبور نمودن آنها به فروش نفت به دلار موقعیت انحصاری و سلطه گرائی ایالات متحده را برای چند دهه بیشتر در سطح جهان حفظ نمایند. وهیچ تضمینی هم وجود ندارد که در صورت عقب نشینی جمهوری اسلامی در مناقشه و قبول حتی خواسته های خلاف قرارداد ان پی تی، از طرف ایران، آنگونه که در اعلامیه زیر پیشنهاد شده است، نئوکن ها به پایان دادن مناقشه با جمهوری اسلامی موافقت کنند، و بر عکس بمنظور ادامه مناقشه ادعا نکنند که به جمهوری اسلامی نمیتوان اعتماد کرد و ایرانیان در پس موافقت خود حیله جدیدی را در سر میپرورانند. همانگونه که این طیف تاکنون چنین استدلال کرده است.
نویسنده با این نظریه اعلامیه زیر نیز موافقم که فن آوری هسته ای در راستای منافع ایران نمیباشد و این نگرش را از ابتدای شروع مناقشه تا کنون در همه سطوح مطرح کرده ام. اما مشگل من با امضاکنندگان فراخوان از اینجا شروع میشود که اینان از هم اکنون کوشش دارند بر خلاف کلیه فاکتها و ارزیابی های موجود، مانند سابق دلیل شکست مذاکرات هسته ای را به گردن جمهوری اسلامی بیاندازند. به همین دلیل هم اینان کوشش دارند که از یکطرف نقش تندروهای جمهوری اسلامی در مخالفت با توافق که از منافع کوتاه مدت قشری آنها سرچشمه میگیرد را بیش از حدممکن بزرگ جلوه دهند، اما از طرح انگیزه های جناح جنگ طلب آمریکائی که رفتارشان تاکنون سبب بر هم ریختن خاورمیانه شده و هنوز هم در این راستا بسنده نمیکنند، طفره روند. لذا این موضعگیری کاملا یکطرفه اعلامیه و مقصر جلوه دادن جمهوری اسلامی در شکست مذاکرات هسته ای، نتیجه دیگری جز اینکه رفتار آینده جنگ طلبان آمریکائی و سیاستهای خشونت آمیز آنها نسبت به کشورمان را از هم اکنون توجیه کند نخواهد داشت، حتی اگر انگیزه تهیه کننده گان فراخوان چنین نباشد. لذا مبتکرین اعلامیه زیر دانسته یا ندانسته داوطلبانه در تله تبلیغاتی نئوکن ها می افتند و با آنها در مقابل منافع ملی ایرانیان که در وحله اول جلوگیری از جنگ آمریکا و غرب علیه ایران میباشد، در یک صف قرار میگیرند. بدین منوال این فراخوان مانند فراخوانهای سابق همین امضاکننده کان با منافع ملی کشورمان منافتات کامل داشته و لذا نمیتواند از جانب ایرانیان وطن دوست مورد حمایت قرار گیرد.
بنظر نویسنده حل عادلانه مناقشه هسته ای به بهترین شکل خود میتواند فقط در چارچوب یک کنفرانس منطقه ای منع تسلیحات کشتار جمعی ممکن باشد که تاکنون متاسفانه نه از طرف جمهوری اسلامی بطور جدی مطرح و دنبال شده است و نه از طرف مخالفین سیاستهای آن. نویسنده بعد از پایان مهلت توافق، طرح جدیدی در این زمینه را به بحث عمومی خواهد گذارد.
برلین 17 نوامبر 2014، پرفسور محسن مسرت
* متن بیانیه ی هشدار به رئیس دولت یازدهم، آقای حسن روحانی را در اینجا بخوانید:
www.akhbar-rooz.com
|