مذاکرات کنونی جمهوری اسلامی و ۱+ ۵ درادامه توافق ژنو
علی جلال
•
ترس بزرگ خامنهای این است که مبادا اگر با دولت "دمکرات" اوباما به "توافق" برسد, راه باز سازی رابطه ایران و آمریکا بطور بازگشت ناپذیری کلید بخورد و دم و دستگاه "ولایت" او منزوی تر و احیانا نابود شود. خامنهای از هم اکنون می داند که از این پس باید با شرایط سخت تری به "تسلیم"در پرونده هستهای تن دهد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣ آذر ۱٣۹٣ -
۲۴ نوامبر ۲۰۱۴
دوویژگی برجسته این مذاکرات:
ویژگی نخست - اگر تا سوم آذر(پایان مهلت یکساله)، جمهوری اسلامی با کشورهای ششگانه به توافق نرسد, آنگاه از این پس ، مذاکرات سخت تر ودستیابی به توافق دشوارتر واحتمالا نامعلوم خواهد بود. این کاملا روشن و بدیهی است, همه کس این رامی فهمد, مردم ایران و جهانیان وحتی همه دست اندرکاران رژیم هم این را می دانند. توجیه گران جمهوری اسلامی نیز نخواهند توانست انجام نشدن "توافق نهایی" را به حساب "نفهمی" و " اشتباه محاسباتی رژیم" بگذارند.
ویژگی دوم - لحظهای فرض کنیم که تا سوم آذر "توافق نهایی" انجام شود! نتیجه آن پایان یک بحران کهنه "اتمی" است اما نتیجه بارز آن کلید خوردن روند "بهبود رابطه ایران و آمریکا" خواهد بود! آری این! این آن مساله ای است که امروز "بحران" اصلی در خیمه جمهوری اسلامی است. فکر بهبود رابطه آمریکا با ایران آنهم بویژه با "دمکراتها"، روان خامنهای را ویران می کند
در این سالها اینجانب چندباردرباره فعالیتهای اتمی رژیم نوشتهام ، نشانی آنها را در زیر می آورم, نوشته حاضر بیشتر پیرامون دو ویژگی بالا می باشد.
دو یاد آوری
الف- اهداف جمهوری اسلامی از فعالیتهای اتمیاش در تضاد با منافع و مصالح مردم ما و میهن ماست. اهداف جمهوری اسلامی از فعالیتهای اتمیاش به هیچوجه بر پایه "منافع ملی" تعریف نشده. این فعالیتها اصولا برضد "منافع ملی ایران" است. فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی برای مردم ما و ایران ما خطر نابود کننده دربر دارد همه انسانها ی مردم دوست و میهن پرست باید با تمام توان بر علیه تمام فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی باشند
ب- خطر دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح اتمی برای ابرقدرتها, مسالهای "استراتژیک" است. یعنی آنان به هر قیمت با این خطر مقابله خواهند کرد.
دراین رویارویی مردم ما و کشورما بسیار ضرر کرده و می کنند, همچنانکه در این سی و چند سال رژیم جمهوری اسلامی عامل نکبت و بدبختی برای مردم ما بوده است.
تا کشورهای ١+٥ مطمئن نشوند که جمهوری اسلامی به بمب اتمی دست نخواهد یافت, تحریم کشورما (و بدتر از آن...) ادامه خواهد یافت.آنچه مسلم است جمهوری اسلامی سرانجام تسلیم خواهد شد اما پرسش این است که با چه هزینه هایی برای مردم ما (سنگین تر از آنچه تا بحال به مردم ما تحمیل کرده ) وبا چه درجهای از خفت و ذلت برای خود.
تحلیل شریط:
١- آقای اوباما آدمی خوبی است، او از بهترین رئیس جمهورهای تاریخ آمریکاست، او به تودههای مردم آمریکا خدمات بسیارخوبی کرده است ، او از جنگ افروزی و جنگ افروزان درجهان کنونی دوری کرده, او نسبت به همه سران کشورهای غربی درحفاظت از محیط زیست جهان کوشاتر بوده است ، او بطرز قابل ملاحظهای جلوی نیروهای هار امپریالیستی ایستاده است (به نظر من چنین کاری می تواند حتی خطر جانی داشته باشد), او و دولتش به طرز بیسابقهای درآمریکا ازحمایت بیچون چرا از حکومت اسرائیل خود داری کرده اند. دررابطه با کشورما ایران او از همان آغاز تلاشهای صادقانهای برای بهبود رابطه کرده است. دررابطه با مساله اتمی, او و دولتش دررابطه با جمهوری اسلامی بسیار کوتاه آ مده و با گذشت و مدارا برخورد کرده اند.
آری یک مشخصه بارز مذاکرات کنونی این است که دولت اوباما استراتژی جدیدی برای سیاسیت خارجی آمریکا دارد که درچارچوب دکترین تاریخی دمکراتهاست : توسعه آمریکا برپایه توسعه جهان, و توسعه جهان برپایه توسعه اقتصادی. گرچه من به جزئیات آن آگاه نیستم اما چنین می نماید که این سیاست سیمای جهان درحال تحول پس از جنگ سرد رادرنظر دارد؛ جهان درحال شکل گیری : اروپائیان درحال ساختن واحد خود هستند(اتحادیه اروپا), آنها در نبود جنگ سرد نیازی به سرکردگی آمریکا احساس نمی کنند, اروپا از لحاظ اقتصادی دچار بحران ساختاری است . آسیا بر میآید وگویا از لحاظ اقتصادی از اروپا مهم ترمشود.افراطی گرایی مذهبی درخاورمیانه (افراط گرایی مذهبی اسراییلی نیز), مانع "توسعه" است, بخش غالب این افراط گرایی "سنی" و مورد حمایت برخی حکومتهای عربی است. انگلستان از این حکومتهای عربی بطور کلی و بطور مشخص در کمک به افراطگرایی مذهبی پشتیبانی می کند. انگلستان از آشوب درمنطقه خاورمیانه سود می برد. از این روی توجه به آسیا بویژه آسیای شرقی, فاصله گیری از حکومت افراطیمذهبی اسرائیل, کنترل کردن حکومتهای عربی حامی افراطی گری و...؛ از این روی و بدلایلی دیگر, یار گیریهای جدید در خاورمیانه پیش می آید. به گمان من دراین استراتژی دولت اوباما, بازسازی رابطه با ایران اهمیت زیادی دارد. چنان اهمیتی که "حتما باید برای آن سرمایه گزاری کرد", اولا "ایران" به صفت "ایران" بودنش نقش کلیدی در قلب آسیا دارد(تاکید کنم بخش مهمی از چنین ایرانی همانا "فرهنگ ایرانی = حافظ ، فردوسی ، سعدی مولانا و ...است) درچارچوب این سیاست یک چیز قطعی یا تقریبا قطعی است و آن اینکه : هرگام درعادی سازی رابطه آمریکا با ایران به پیشرفت نیروهای جامعه مدنی و تضعیف نیروهای افراطی کمک چشم گیری می کند و اینکه اگر یخ این رابطه بشکند و عادی سازی (حتی خروج از بحران) کلید بخورد آنگاه چه بسا روندی شکل بگیرد که نه تنها بیبازگشت است بلکه چه بسا شتاب یابنده شود.
نمی دانم که سید علی خامنهای تا کجا این "سیاست" اوباما را فهمیده, به نظرم شعور او آنقدر نیست که این همه را بفهمد, ولی گویا با بوکشیدن ، چیزی دستش آمده که: "واویلا است ، خطر, خطر بزرگی است", او به خود می گوید: "اتم" و "اتمی" به جهنم! اگر مجبور شویم, برسر "آن" با هر انس و جنی مذاکره می کنیم وزهرمار می خوریم ولی نه به قیمت بازسازی رابطه "ایران و آمریکا" ، از این بوی "سقوط نظام"(از دست دادن سلسله ولایت) به مشام می رسد.
آری ازهمینجا است که درمیان اینهمه دولتهای مخالف اوباما خامنه ای تنها کسی است که دستهای اوباما را که بسوی کشورما و مردم ما دراز شده "چدنی" احساس می کند
٢- حکومت انگلستان در وحدت با جمهوریخواهان آمریکا و دولت فرانسه ،دولت اسلامگرای ترکیه ، برخی حکومتهای ارتجاعی کشورهای عرب نشین و البته حکومت اسرائیل با دولت اوباما مخالفند ، افزون بر این, انگلستان ،اسرائیل و جمهوری اسلامی اصلا از شخص اوباما هم بدشان می اید( گویی انگلستان و فرانسه, اوبامای سیاه پوست را یک خارجی دربین سران غرب می بینند ) .
٣- در رابطه با مذاکرات اتمی کنونی ، فرانسه و انگلستان درتلاشهای آمریکا برای پیشرفت "آن" اخلال می کنند به دو علت :نخست اینکه, این کشورها در نبود رابطه آمریکا با ایران سودهای هنگفت برده و می برند, از این روی با این مذاکرات اتمی مخالفند زیرا در آن از سوی آمریکا, هدف "بازسازی رابطه با ایران " دنبال میشود. دوم اینکه این حکومتها با "استراتژی" سیاست خارجی اوباما مخالفند. در سطرهای زیرین بویژه به سیاست انگلستان می پردازیم:
٤- از همان آغاز انقلابات سرمایه داری دراروپا (قرن ١٧ و ...)، درانگلستان سرانجام سرمایه داری محافظه کارسلطنت طلبی که در آن شاه عالیترین مقام مذهبی کشور و رییس کلیسا نیز هست به قدرت رسید(این درحالی است که در کشورهایی دیگر, از جمله دلایل و نتایج انقلاب, دور کردن مذهب از حکومت بود). درتمام دوران استعمار, انگلستان در کشورهای مستعمره بیشترین رابطه ونفوذ را دررابطه با نهادهای مذهبی و رهبران مذهبی برقرار می کرد. در دوران جنگ سرد, انگلستان بر تارک برنامه ریزی "جنگ علیه کمونیسم" بود, که در آن برنامه, مذهب و تقویت آن جای مهمی داشت. از١٩٧٩,تاچر سرمایه مالی(بانک, بورس, دلالی بین المللی و ...) را بر اقتصاد انگلیس مسلط نمود, سرمایه"مالی" در بحران و گسترش آشوب درجهان؛ سود می برد. بحران ذاتی سرمایه داری جهانی, اکنون بویژه بطور مزمن دامن گیر اروپاست, انگلستان (و فرانسه ) راه نجات خودرا از طریق جنگ و آشوب در آسیا و بویژه آفریقا می بینند. انگلستان می داند که آلترناتیو حقیقی سرمایه داری, کمونیسم است, نگران از برآمد آن, همه جا مذهب را تقویت می کند . در ایران تا پیش از سلسله پهلوی انگلستان بیشترین نفوذ را روی ملایان و روی دستگاه دین داشت. هم رضا شاه و هم محمد رضا شاه از نگلستان دوری می کردند.پس از نهضت ملی شدن نفت, آمریکا در ایران دست بالا را گرفت و انگلستان تقریبا از ایران اخراج گردید. انقلاب ٥٦-٥٧ ایران مانند همه انقلابات آن دوران ضد "امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا", بود.
در ترس از شوروی در همسایگی ایران, و برای "بازگشت " به ایران, انگلستان بایگانی روابط تاریخی خود با "کارگزاران دین" در ایران راگشود. با تمام قوا پشت جریان خمینی قرار گرفت.
حکومت دینی در ایران, اساسا براستراتژی انگلیس و منافع جهانی آن منطبق است, درحالیکه چنین انطباقی مثلا در رابطه با آلمان, فرانسه و آمریکا و بویژه دررابطه با دکترین "حزب دمکرات آمریکا" وجود ندارد
آخوندها تنها هنگامی که مطمئن شوند که عوام (یا بخشی از عوام) سپر بلایشان هستند, با یک قدرتمدار در می افتند. خمینی با واسطه گری بهشتی از تصمیمات "گوادلوپ" وعلل آن خبر داشت, خمینی می دانست که غرب از ترس نیروهای چپ ایران, و همسایگی شوروی، انتخابی بهتر از او ندارد، پس "شجاعت" ابراز می کرد و می گفت: خدا پشتیبان "ما" است, من از نوفلو شاتو ، میروم ایران. یا می گفت : "آمریکا هیچ غلطی..." (در واقع او می دانست که این انگلستان است که پشتیبان اوست) اما همین خمینی وقتی " زهر خورد" علت را "دخالت آمریکا در جنگ" عنوان نمود (...هیچ غلطی نمی تواند...!, خون بر شمشیر ...!!)
اگر خمینی بهر حال در مواردی می توانست تصمیمات مهم بگیرد (بازگشت به ایران ، پذیرش آتش بس و ...) جانشین او, خامنهای نه تنها از چنین "شجاعت "ی بر خوردار نیست ، بلکه اصولا از لحاظ شخصیتی, محافظه کار, مردد و ضعیف النفس است, او علیرغم اینکه همواره می کوشد با فیگورهایی خود را"قاطع" نشان دهد تا بحال هیچ تصمیم "مهمی" نگرفته . این ضعف شخصیتی او بویژه در شرایط کنونی خیلی برجسته شده است. اکنون مساله فقط این نیست که "رفع تحریم" , سپاه و بیت را از لحاظ توجیه سیاسی جایگاه و کارکرد خود" دچار بحران می کند بلکه مساله فراتر از این می باشد, و آن این است که: اگرجمهوری اسلامی با اوباما (آری به ویزه با دولت اوباما) به "توافق" درباره پرونده اتمی برسد, باید در پی آن فشار همه جانبه (داخلی و خا رجی) برای بهبود رابطه ایران و آمریکا را نیز تحمل کند, فشاری که خامنهای وحشت دارد که به بهمنی فراروید, که هرکه دربرابرش بایستد را نابود کند. هر ایرانی می تواند تصور کند که بهبود رابطه ایران و آمریکا می تواند باعث شود که سپاه, بسیج ، بیت و ...، به مقدار زیادی از موضوعیت وجودی که برای خود در ایران و گویی در "جهان اسلام", تعریف کرده اند تهی شوند. بر قراری احتمالی رابطه اقتصادی و صنعتی ایران با امریکا اقتصاد ایران را از سلطه اقتصادهای دست دوم : کره ، چین (و دست سوم ترکیه و ...) رها می کند و پدر رانت خوارهای آقازاده, را در می آورد. چه بسا اقتصاد ایران را از این درهم ریختگی خارج کرده و بسوی ساختارمندی ببرد. مهمتر از همه طبقه متوسط مدرن رشد می کند. آری خامنه ای, سرکردگان سپاه و بیت, دراین سی سال به تجربه دریافته اند که راه افتادن چنین روندی در ایران ، مرگ آنان را در پی خواهد داشت
به نظرم مشکل دیگر خامنهای این است که او به تجربه می داند که, اساس " نظام"ش است, در چارچوب سیاست خارجی انگلستان جای دارد . اما ( از نظر او) آمریکا, حتی اگر تضمین دهد که در صدد تغییر "ولایت "ش نیست, لیکن "ولایت فقیه" با چارچوب سیاست خارجی و برنامه "توسعه " آمریکا در سطح جهانی بویژه با سیاست "دمکراتها" همخوانی ندارد.
اینکه خامنهای در برابر اوباما ،هارت وهورت می کند, از آنجا ست که می داند که انگلستان خواهان دوام "نظام" ش در ایران است.
و اینکه خامنهای در تعیین سیاست خا رجی, دولتهای رژیم را مجبور به اولویت دادن به "اروپا" می کند, در واقع اومی خواهد به انگلستان اطمینان دهد و پشتیبانی حکومت انگلیس را حفظ نماید. بیت او در لندن دم ودستگاه رسمی دارد
در حمله به سفارت انگلیس در آذر ماه ١٣٩٠ ، خامنهای رسما باآن مخالفت کرد, وقتی سخنانش سانسور شد او درحساب شخصی تویئتر خود سخنان خود در نفی حمله به سفارت انگلیس راپخش کرد. جمهوری اسلامی امسال درپرتو "سیاست خا رجی اسلام" و بنا به اصول مصلحت ، حکمت و بویژه اصل اسلامی "عزت" پذیرفت تا دهها میلیارد برای جبران خسارت به انگلستان بدهد تا در جریان مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی با آمریکا و ...آن کشور سفارت خود در ایران را بازگشاید وبطور همزمان نیز بیت, کیهان و "فارس" و تسنیم به "مذاکره با امریکا" و شخص اوباما بتازند (والبته, نه به انگلیس)
مذاکرات کنونی با ١+٥ ، از مذاکرات پنهان نمایندگان خامنهای و آمریکا درعمان آغاز شد ، و پس از نزدیک به یکسال دوباره در عمان جلسه کردند. درپایان آن جلسه و در پی مسافرت فوری وزیرخارجه عمان به تهران معلوم شد خامنهای دستور "عدم توافق " را صا در کرده است.
به نظر من علت اصلی این تصمیم خامنهای نه در مخالفت با پیشنهادهای دولت اوباما دررابطه با پرونده اتمی مانند "غنی سازی ، شمارشتاب دهندهها (سنتریفیوژها ) و روند لغو تحریم و از این قبیل می باشد. زیرا خامنهای و همه خوب می دانند که بالاخره باید غرب را "قانع" کنند و دراین رابطه بهتر از اوباما, دولت او, واکثریت کنونی سنا, دیگر به هیچ وجه پیدا نمی شوند. به نظر من علت اصلی فرمان خامنه ای در "عدم توافق", همانا وحشت او از سیاست اوباما برای "بهبود رابطه ایران و آمریکا" است
ترس بزرگ خامنهای این است که مبادا اگر با دولت "دمکرات" اوباما به "توافق" برسد, راه باز سازی رابطه ایران و آمریکا بطور بازگشت ناپذیری کلید بخورد و دم و دستگاه "ولایت" او منزوی تر و احیانا نابود شود. خامنهای از هم اکنون می داند که از این پس باید با شرایط سخت تری به "تسلیم"در پرونده هستهای تن دهد, اما او می اندیشد که دراین صورت رابطه خصمانه با آمریکا بر جای مانده و او می تواند در "دژ" ایران, مردم ایران را سپر بلای خود وخانوادهاش قرار دهد. در واقع اودستور "عدم توافق" در پرونده هستهای را داده زیرا پیشنهادات اوباما " زیادی خوبست".
تراژدی- کمدی مذاکرات کنونی این است که جمهوری اسلامی, انگلیس ، فرانسه (و اسرائیل) یک طرف و جان کری, طرف دیگر است. آری خامنهای "جمهوریخواهان" را ترجیح میدهد ، این حققیت عفریت "جمهوری اسلامی" است هر چه قدر هم اصلاح طلبان بکوشند که به چشم مردم خاک بپاشند و برخی سیاسیون سابقا چپ و اکنون مدعی دفاع از "منافع ملی", دنبال اصلاح طلبان بدوند.
عدم "توافق جامع" تا سوم آذر, از زاویه منافع مردم ایران یک شکست است.
آنچه مسلم است مردم ما از شکست مذاکرات بسیار ناراحت و خشمگین خواهند شد. خامنه ای این را می داند, حسن روحانی که سی سال بالاترین مسول امنیتی رژیم بوده است, بهتر از خامنهای این را می داند, او ودولتش از پایان آخرین مذاکرات عمان دستگاههای تبلیغاتی را برای فریب مردم آماده کرده اند. پس از مذاکرات عمان, حسن روحانی سخن بیمعنی و مسخرهای گفت : "...اگرکسی درانتخابات شکست خورده, پیروز شده و ...، به ما چه ، چرا مشکلات داخلی خودرا در مذاکرات با ما مطرح می کنِید و ..؟!!" تلاش به شیوه آخوندی, برای انحراف افکار عمومی, ازپیش, که : "شکست مذاکرات" تقصیر آمریکا است!.
از آن طرف هم ایادی بیت خامنهای شروع کرده اند به تعریف وتمجید از تیم مذاکره کننده و دولت, تا به اصطلاح "وحدت نظام" در برابر مردم را حفظ کنند. اصلاح طلبهای ریز و درشت که کارشان تلاش برای فریب مردم, دزدیدن اعتماد آنان و ریختنش به مغاک ولایت است, نیز ماشین "مردم فریبی" را روشن کرده اند, ملیمذهبیها بدنبالشان و سابقا چپهای "ملی" شده هم, بدنبال اینان.
روشنفکران و نیروهای سیاسی مستقل و مردمی, باید حقیقت را به مردم بگویند, باید بگویند این جمهوری اسلامی است که در ترس ازگشایش در کار مردم و پیشرفت اقتصاد مردم, تعمدا با "توافق" مخالفت کرده است. این رژیم ، صلح ، آسایش ، شادی و پیشرفت مردم و ایران را در تضاد با هستی خود می داند.
تنها راه نجات ایران, مقابله با این رژیم, درحد توان و امکانات است، که کمترین آن "تحریم" رژیم, تحریم "انتخابات"های آن ، دوری از اصلاح طلبها و نیروهایی که توان رویارویی مردم با جمهوری اسلامی را هرز می برند, می باشد.
به آن بخش از مردمی که در انتخابات شرکت کردند عرض می کنم: باید از این دور باطل که جمهوری اسلامی مردم رابه مرگ بگیرد بعد کمی از فشار بکاهد, آنگاه دوباره بدبختی را بر سر مردم آوار کندو ...، بیرون رفت. جمهوری اسلامی اصلاح ناپذیر است. جمهوری اسلامی متزلزل است ، با اولین نشانههای ایستادگی متحدانه مردم در برابراو ، از درون فرومی ریزد.
پیش به سوی برپایی جمهوری ایرانی
پیروزباد ایستادگی مردم ایران در برابر جمهوری اسلامی
www.akhbar-rooz.com
asre-nou.net
asre-nou.net
archive.etehadefedaian.org
archive.etehadefedaian.org
|