دلهره فرهنگی ما زنان و...
عاطفه گرگین
•
امروزه ما نمی توانیم از خشونتی که به زنان روا می رود جدا از شرایط فرهنگی سیاسی اقتصادی و اجتماعی که در آن زیست می کنند سخن بگوئیم. امروزه در کشور های خاورمیانه خشونت حرف اول را می زند، خصوصا خشونت به زنان
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۵ آذر ۱٣۹٣ -
۲۶ نوامبر ۲۰۱۴
حیات خانه ی ما تنها ست
حیات خانه ی ما تنهاست
تمام روز
پشت در صدای تکه تکه شدن می آید
و منفجر شدن
همسایه های ما همه در خاک باغچه شان
بi جای گل
خمپاره و مسلسل می کارند
همسایه های ما همه بر روی حوض های
کاشیشان
سرپوش می گذارند
و حوض های کاشی
بی آنکه خود بخواهند
انبار های مخفی باروتند
و بچه های کوچه های ما کیف های مدرسه شان را
از بمب های کوچک
پر کرده اند
حیات خانه ما گیج است .
بدون شک این شعر فروع فرخزاد تصویر دلهرi ی انسان امروزی ست انسانی که در جهان پیرامونی زیست می کند. جهانی که در آغوش خود گرگ های درنده بسیاری پرورانده است. گرگ هایی که زیر تازیانه خشونت فرهنگی که بر آنان رفته است از احساس و انسانیت فرسنگها دور گشته اند و اکنون از قفس های خود بیرون آمده اند تا با قدرت ساختگی خود، خودِ باخته ی خود را به رخ جهان متمدن بکشند.
و به راستی که این عصر کاریکاتوری از اوضاع مدرن امروز است؛ بیانی است از پست مدرنیسم که هنوز با باز و بسته شدن پرانتز های مختلف تعریف های مختلفی ازآن ارائه می شود.
یکی از جامع ترین تعریف ها در این مورد به نظر ژاک دریدا تعریفی است که میشل فوکو ارائه می دهد .
ژاک دریدا می نویسد , " چیزی که در بحث فوکو برای من بسیار جالب است , این نیست که همه چیز در جامعه قدرت و یا خواست قدرت است , برای من جالبی کار فوکو پیش نهاد و یا پیش فرض وی در مورد قدرت است ؛ اینکه چیزی بنام یک قدرت و جود ندارد .اینکه قدرت در حقیقت مقوله ای یکدست و متمرکز نیست , این نوع برخورد به قدرت بنظر من بسیار مفید تر از برخورد سنتی به قدرت می باشد , این برداشت نه تنها به ما اجازه می دهد که به شکل نوعی با سیاست بر خورد کنیم بلکه شرط لازم برای به وجود آوردن فرم جدید سیاست می باشد ......
و من فکر می کنم فرم جدید بر خورد با سیاست در آغاز عصر جدید نمایان شد , از سپتامبر ۲۰۰۱ جهان در دود غلتید و خشم و خشونت صدا ها را خشن کرد , و این تازه آغاز کار جنایت آلود جمعی در عصر جدید بود , و این خشونتی که با آغاز این عصر آغاز شد روز به روز عمیق تر و با برنامه تر جهانی شد .
بهمین روی امروزه ما نمی توانیم از خشونتی که به زنان روا می رود جدا از شرایط فرهنگی سیاسی اقتصادی و اجتماعی که در آن زیست می کنند سخن بگوئیم .
امروزه در کشور های خاورمیانه خشونت حرف اول را می زند , خصوصا خشونت به زنان , فمینیست ها بر این نظرند که هر نوع تبعیض جنسیتی نوعی از خشونت و در واقع زیر بنای تعدی ها و زن آزاری محسوب می شود . و برای رسیدن به شرایطی جدا از خشونت علیه زنان در جوامع باید علت ها را بررسی و ساختارهای مرتبط با آن را در نظر گرفت .
بنظر می رسد یکی از مهم ترین علت های این ناهنجاری در جهان خصوصا
در این بخش از جهان که ما در آن زیست می کنیم , تفاوت آشکار فرهنگی است , و این مهم در استبداد شرقی جای پای ویژه ای دارد .
خرید و فروش زنان در بازار های جهانی , خصوصا , خرید و فروش زنان ایزدی که به تازگی توسط تروریستها صورت پذیرفت , نشان از این واقعیت دارد , که شیوه های فئودالی و برده داری هنوز بر بخش های بسیاری از جامعه بشری حاکم است .
ده سال پیش سازمان ملل متحد با اعلامیه ای ۲۵ نوامبر را روز رفع خشونت علیه زنان نامید , اما در عمل خشونت علیه زنان نه تنها رفع نشده است بلکه هر روز به روش های گوناگونی به آن افزوده می شود . مثلا بیماران روانی که در اصفهان به چهره زنان اسید پاشیدند از خود تصویری دلهر آوری به جامعه مدنی ایران ارائه دادند , تصویری از انسان در گل مانده این قرن , انسانی خود باخته که نه به خدایش ایمان دارد و نه به خودش .
|