سخنرانی عبدالکریم سروش
هنوز برخی روشنفکران دینی ما میترسند که به آنها بگویند لیبرال یا سکولار
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۵ آبان ۱٣٨۵ -
۲۷ اکتبر ۲۰۰۶
دکتر عبدالکریم سروش با مروری اجمالی بر کارنامه روشنفکری دینی در ایران اظهار داشت: از همان ابتدای انقلاب ندای فقه پویا در ایران بلند شد، گرچه این دعوت مبنای تئوریک قوی نداشت اما فریادی از سر درد بود تا از «اجتهاد در فروع» بگذریم و به «اجتهاد در اصول» بپردازیم.
به گزارش خبرنگار "ایلنا"، دکتر عبدالکریم سروش بعد از مراسم دعای کمیل در خانه عبدالله نوری, در سخنانی با برشمردن نتایج روشنفکری دینی و نقد و بررسی آن، تصریح کرد: روشنفکری دینی را نمیتوان با هیچ حیلهای از میان برداشت. اگر برخی آن را دروغ و متناقض میدانند، توجه کنند که این دروغ امروز راست است و تناقضهایش برطرف شده است.
سروش، مخالفان روشنفکری دینی را دو طایفه عنوان کرد و گفت: یکی «روحانیون سنتی» که هر نوع روشنفکری را بدعت در دین میدانند و رقیب روحانیت و دیگری «روشنفکران غیردینی» هستند که با دین سر سازگاری ندارند و با استدلالهای مجعول سعی دارند اذهان را مشوش سازند اما پیروان نهضت روشنفکری دینی نباید این اظهارات را جدی بگیرند و به حیله راهزنان گوش بسپارند و در مقابل طعن طاعنان کمر خم کنند.
این روشنفکر دینی، خطاب به برخی از احزاب ناموفق در انتخابات که سران و بزرگان آنها بعضا در مجلس حاضر بودند، اظهار داشت: اخیرا شنیدهام برخی از دوستان چون در انتخابات پیروز نبودند، به این نتیجه رسیدهاند که باید به سنتهای مردم بازگردیم چراکه به دلیل بیتوجهی به آن سنتها ناموفق بودیم. از این رو عنوان میکنند ما باید به اشکال سنتی رایج همچون برگزاری هیاتها و اجرای همان آیینها و رسم و رسومات گذشته بازگردیم. این باور سم قاتلی برای روشنفکری دینی و گم کردن راه است، البته معنای این سخن پشت کردن به سنن مردم و دیانت آنان نیست اما اگر طایفهای هدایت فکری مردم را بر عهده میگیرد، باید عمل و نظرش یکسان باشد، اگرچه در جامعه بحرانزده ما تناقض بین عمل و نظر بسیار است اما این گناه اصلا از جانب کسانی که رهبری فکری جریان روشنفکری دینی را بر عهده دارند، قابل بخشش نیست.
سروش تصریح کرد: در جامعه ما مدرنیته از در و دیوار میبارد اما هنوز در معابر به سنتیترین شکل از صبر و قضا و قدر میگویند. در مقابل دوستان توجه داشته باشند نمیتوان از کسی که نگاه سنتی ندارند، توقع داشت آداب سنتی را به جا آورند. روشنفکری دینی باید درک تازه خود را از تاریخ دین، امامت و نبوت بیان کند. مادامی که دین اسطورهزدایی نشده است، مشکل پابرجاست لذا باید خطبهها، سخنرانیها و مجالس ما حال و هوای دیگری داشته باشد.
سروش تاکید کرد که «بصیرت در نظر»، «شجاعت در عمل» میآورد.
وی در توصیف روشنفکران دینی، گفت: روشنفکران دینی واقعا متدین هستند، یعنی دین برای آنها صرفا موضوع تحقیق نیست بلکه موضوع ایمان است. به عنوان مثال آقای محمد آرکون تنها به لحاظ هویتی به مکتب اسلام نزدیک است که میتواند به دین بنگرد و تدریس کند اما هیچ نمونه و عنصری از دین در او باقی نمانده است. او فارغ از تعلق ایمانی است و تنها به دین تعلق علمی دارد.
سروش در توضیح دین حداقلی، خاطرنشان کرد: یکی دیگر از درسهایی که روشنفکران دینی به ما آموختند، این است که دیگر نباید برای استخراج مدرنیته سراغ متون دینی برویم. این نکته یکی از چالههایی بود که کثیری از روشنفکران در آن فرو رفتند اما به وسیله خرد و انصاف روشنفکران دینی از این دام هم بیرون جهیدند تا دیگر آن همه وقت و انرژی که مصروف استخراج علم و فلسفه و سیاست مدرن از متون دینی شده بود، منتفی شود. فهم همین مهم توسط روشنفکران دینی، عیدی بزرگ برای آنان محسوب میشود. در تاریخ اروپا هم میگویند وقتی متفکرین مغرب زمین به این نتیجه رسیدند که فلسفه از دین بیرون نمیآید، قرون وسطی به پایان رسید. در تاریخ روشنفکری دینی باید قرون وسطای این جریان هم به پایان رسیده است.
این روشنفکری دینی اضافه کرد: ما از سایر روشنفکران دینی آموختیم که نباید بار زیاد بر دوش دین بگذاریم. تشخیص این نکته توسط محمد عبده صورت گرفت که بالاخره دین برای کشیدن یک بار مشخص آمده است. باید آن را در جای خود نشاند. به قول کانت در قرون وسطی وقتی توقعات از خدا بالا رفت، خدا هم سقوط کرد و به زمین کشیده شد. دین را باید از سرگردانی نجات داد تا بر روی وظایف اصلیاش متمرکز شود.
سروش، خرافهزدایی را از دیگر دستاوردهای روشنفکری دینی دانست و تاکید کرد: همانطور که آقای کدیور در خطبههای نماز عید فطر گفتند، امسال سال خرافهپروری بود. روشنفکری دینی در این مقطع وظیفه دارد به جد به رفع این زواید و خرافات بپردازد چراکه در حال حاضر و در دولت فعلی یکی از چشمگیرترین حرکات خرافهپروری شکل گرفته است.
وی تصریح کرد: البته هیچیک از ما فارغ از خرافات دینی نیستیم. باید باور کنیم آن دین سهله و سمحهای که بر محمد(ص) نازل شد، هیچکدام از این اضافات را نداشت و نه تنها مانع و سد مسلمانان نبود بلکه باعث چالاکی و چابکی آنان نیز بود و ما امروز باید خود را از این قیود و بندها رها سازیم تا بتوانیم به همان چالاکی و چابکی مسلمانان صدر اسلام، در راه دین حرکت کنیم.
این روشنفکر دینی، حریت جریان روشنفکری دینی را در نحوه ارتزاق آنان دانست و تاکید کرد: بدون استثنا سقف معیشت روشنفکران دینی بر ستون شریعت تکیه ندارند اما روحانیون چه بپسندند و چه نپسندند، عنصری روحانی تلقی میشوند که از راه دین ارتزاق میکنند البته من برای این سخن هزینههای زیادی دادهام اما این یک واقعیت است زیرا روحانیت به تقوا و علم تعریف نمیشود، چرا که در بین روحانیون، هم افراد کمتقوا وجود دارند و هم افراد کمعلم.
وی افزود: گذشتگان جریان روشنفکری دینی در این زمینه سابقه خوبی دارند. از این میان میتوان از بازرگان و شریعتی یاد کرد. در آینده نیز امیدوارم روشنکفران دینی در تنگنای معیشت قرار نگیرند و آزادی خود را درنبازند که گوهر جریان روشنفکری دینی همین عنصر تلقی میشود.
سروش یکی دیگر از آموزههای روشنفکران دینی را تاکید بر اجتهاد در اصول دانست و گفت: از اجتهاد در فروع باید گذشت تا به اجتهاد در اصول برسیم. این سخن به معنای رها کردن اجتهاد در فروع نیست. اجتهاد در فروع بدون اجتهاد در اصول بار ما را بار نمیکند. از همان ابتدای انقلاب ندای فقه پویا بلند شد. گرچه این دعوت مبنای تئوریک قوی نداشت اما فریادی از سر درد بود تا از اجتهاد در فروع بگذریم و به اجتهاد در اصول بپردازیم. معنای دیگر این حرف سیال کردن معنای دین است. اگر ما پنجرههای دین را باز بگذاریم، به همان دوران صدر اسلام بازمیگردیم که همه چیز سیال بود و هیچ عنصری منجمد نشده بود.
این روشنفکر دینی یادآور شد: خردورزی یکی از عناصر مهم روشنفکری دینی است البته معنای خرد مشخص نیست و تنها یک موجود مبهم و سایهنشین است. ما باید از دستاوردها و میوههای آن استفاده کنیم؛ از فلسفه، علم و کلام مدرن. خرد در مجموع التزام به استدلال و دستاوردهای مدرن آن است.
سروش در ادامه بر جنبه ایجابی روشنفکری دینی تاکید کرد و اظهار داشت: روشنفکری اعم از دینی یا غیردینی آن یک حرکت نقدی است اما جنبه ایجابی آن نیز باید مورد توجه باشد. روشنفکری دینی علاوه بر آنکه آفات را میبیند و سلبی عمل میکند، باید وجوه اثباتی آن را هم درک کند. حتی میتوان گفت وجوه ایجابی این امر سختتر از وجوه سلبی آن است و شاید یکی از دلایل اینکه این وجه کمتر مورد توجه قرار گرفته، فضای بسته جامعه است زیرا طرح هر نکته جدیدی راجع به امامت و نبوت مستحق هرگونه عذابی هست.
وی خاطرنشان کرد: نقد، عنصر مهم روشنفکری است. اگر در گذشته از حافظ به عنوان روشنفکر یاد کردم، به همین دلیل بود زیرا در کار کمتر ادیب و شاعری این چنین عنصر نقد مشهود است. حافظ نقاد جامعه تصوفزده زمان خود بود و این کار را با تمام قدرت فکری و زبانی خود انجام میداد. این کار بزرگی بود که بزرگی چون مولوی هم از این حیث به حافظ نمیرسید. آنچه حافظ را به زمانه ما نزدیک کرد، عنصر نقد در شعر اوست. اگر عنصر نقد را برداریم، روشنفکر نیز مانند سایر دانشمندان میشود که تنها کاشف حقیقت هستند.
به گزارش خبرنگار "ایلنا"، سروش در ادامه به بررسی و نقد جریان روشنفکری دینی پرداخت و اظهار داشت: مجموع دستاوردهای روشنفکری دینی کمتر از نهضت اعتزالی در اسلام نیست، روشنفکری دینی در حد چنین جریانی است.
وی افزود: روشنفکر دینی به واسطه نقدی که از روحانیت و حکومت دارد، ناچار به سیاست کشیده میشود اما باید توجه داشت حل تمامی مشکلات در بررسی مسائل سیاسی نیست. اگر سیاست مطرح باشد، تنها یک سهم است. تمام کارکرد روشنفکری دینی سیاست نیست. این نیز یک خیال باطل است که اگر قدرت سیاسی در دست روشنفکران دینی باشد تمام مشکلات حل میشود. حداقل تجربه انقلاب اسلامی نشان داد که قدرت اگر دست روحانیون باشد، ایران بهشت نمیشود. مسائل ما خیلی ریشهدارتر است.
سروش نقدهایی را بر جریان روشنفکری دینی وارد دانست و افزود: روشنفکری دینی هنوز به یک سنت تبدیل نشده است. این نهضت باید شاعران، نویسندگان, هنرمندان و فیلمسازان خود را داشته باشد. این جریان حق دارد که شعر به پای او ریخته شود و اذهان را بگیرد.
وی گفت: شاعری در رد قبض و بسط مواجب میگیرد و شعر میسراید اما در مقابل، جریان روشنفکری دینی ما شاعری مطرح ندارد که بتواند زبان شعری این جریان باشد.
این روشنفکر دینی خاطرنشان کرد: تا به حال جنبههای سلبی جریان روشنفکری دینی غالب بوده است. اکنون که فضا کمی بازتر شده است، باید به وجوه ایجابی این جریان توجه بیشتری داشت. ما تا کی میخواهیم بگوییم به ولایت فقیه نقد داریم؟ تا کی بگوییم به غرب نقد داریم؟ نهایت این حرف میشود غربزدگی که یک فحش سیاسی است.
سروش، جدایی تعلق روشنفکری دینی را از روحانیت سنتی مهم ارزیابی کرد و اظهار داشت: انبان سنت در وجوه اثباتی ته کشیده است. روشنفکر دینی ما باید راههای تازهای بگشاید.
وی روشن شدن تکلیف روشنفکران دینی را ضروری دانست و تاکید کرد: تا کی روشنفکران دینی میخواهند از سکولاریسم فاصله بگیرند و از کنار آن بگذرند؟ کی میخواهند تکلیف لیبرالیسم را برای خود روشن کنند؟ اگر واقعا نمیدانند و ذهنشان روشن نیست، بیشتر مطالعه کنند. هنوز برخی روشنفکران دینی ما میترسند که به آنها بگویند لیبرال یا سکولار. این تعابیر فقط برای عقب نشاندن من و شماست، هیچ ماهیتی در آن نیست.
سروش گفت: بگذارید چند یاوهگو به شما بگویند لیبرال یا سکولار. شما کار خود را بکنید. من بسیار خوشحال شدم که عدهای از کارگزاران گفته بودند ما لیبرال هستم، بالاخره شترسواری دولا دولا نمیشود.
وی به روشنفکران دینی توصیه کرد: روشنفکران دینی باید آْثار همدیگر را بیشتر مطالعه کنند و مطالب آنان نقل مجالسشان باشد. برخی از بزرگان را دیدهام که نسبتهای ناروا به هم میزنند که مشخص است فقط تیترها را خواندهاند.
این روشنفکر دینی اضافه کرد: آشنایی روشنفکران دینی با جهان اسلام بسیار مهم است. متاسفانه روشنفکران ما با زبانهای ترکی، اندونزی و سایر زبانهای جهان اسلام آشنا نیستند و البته عکس این مطلب صادق نیست و آنها بسیار بر روی آثار ما مطالعه دارند. بخش اعظم کتابهای نصر و شایگان و بنده به ترکی ترجمه شده است. متاسفانه در این زمینه ما دچار توهم استغنا شدهایم که نمیدانم از کجا آمده است.
سروش، نقد گذشتگان جریان روشنفکری دینی را مهم دانست و اظهار داشت: وقتی شریعتی یا سایر بزرگان روشنفکری دینی نقد میشوند،بعضا تنگحوصلگیهایی از جانب دوستان دیده میشود. بتشکنی از وظایف روشنفکری دینی است. من ندیدهام یک نفر اندیشههای طالقانی را نقد کند. این احترام به طالقانی نیست، عین بیاحترامی است. جراتها ستانده شده است و کسی به نقد بزرگان نمیپردازد. چه کسی تا به حال به نقد علامه طباطبایی، بزرگترین فیلسوف دوران اخیر پرداخته است؟ چند نفر تا به حال به تفسیر المیزان نقد داشتند؟ این مشکلی است که باید با سعه صدر مرتفع شود.
به گزارش خبرنگار "ایلنا"، در ادامه این مراسم سروش به پرسشهای حاضران پاسخ داد و در پایان بنا به درخواست یکی از حاضران، ابیاتی از دیوان شمس خواند که در آن چاره علاج خوی بد را نه در پیچیدن در خود که در همنشینی با بزرگان دانسته بود.
در این جلسه، ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران؛ موسوی لاری، عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز؛ جواد اطاعت، دبیر سیاسی حزب اعتماد ملی؛ سعید حجاریان، هادی خانیکی، حمیدرضا جلاییپور، سعید شریعتی و کریم ارغندهپور، از اعضای شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی؛ حسن یوسفی اشکوری، محسن کدیور، محمد بستهنگار، اعظم طالقانی، احمد بورقانی، جواد مظفر و جمعی از اعضای دفتر تحکیم و ادوار تحکیم وحدت حضور داشتند.
|