یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

توده ای ها در آزمون تاریخ- م. چابکی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ آذر ۱٣۹٣ -  ٣۰ نوامبر ۲۰۱۴



آیندگان ما روزی خواهند دانست که ما و گذشتگان ، برای چه شکنجه دیدیم و به چه چیز امید داشتیم. آیندگان ما روزی خواهند دانست که آنچه برای آنها برنامه عادی زندگی است برای ما آرزوهای دور و دراز بوده و آنچه برای آن ها در حکم معتقدات مبتذل است در جامعه ما کلمات نهی شده مفسد ت انگیزی شمرده می شد که فقط هشیاران درمی یا فتند و بی باکان بر زبان می راندند درآن هنگام که غوغای وجود ما خاموش شده، این اوراق با لکنت دردناکی از شکنجه و امید من و هزاران امثال من حکایت خواهد کرد.(احسان طبری)
توده ای ها طلایه داران مبارزه در راه رهائی ازاستثمارواستعمار ,امروزانتخابی جز درس آموزی از گذشته وادامه مبارزه با یک سیاست و ائدیو لوژی واحد ندارند.
حزب توده ایران که درنتیجه یک ضرورت عینی وپاسخ به نیازهای معین ومرحله ائی جامعه ما پا به عرصه وجود گذاشت وارث جنبشی است که کمونیستهای یاران ارانی آغازگرآن بوده اند.
سقوط رژیم دیکتاتوری رضا شاه باورود متفقین به ایران ,تغیر تناسب قوا به سود نیروهای مترقی وملی ,رشد نسبی طبقه کارگروشرایط مساعد جهانی,تشکیل حزب طبقه کارگری رامیسرساخت. مردمی که بیست سال درفضای نفس گیر نظام استبدادی زمین گیرشده بودند روزنه ایی بسوی آزادی بررویشان گشوده شد درچنین شرایطی بود که حزب توده ایران باجهان بینی مارکسیسم – لنینیسم بوجود آمد
باپیروزی انقلاب اکتبرتجربه وتاثیر آن به روشنفکران جهانی طبقه کارگر بقول کارل مارکس "اینک زمان آن فرارسید ه است که کمونیستها نظرات,هدف ها وآرزوهای خویش راآشکارا دربرابرتمام جهان بیان کنند ودرقبال افسانه هایی که پیرامون شبح کمونیسم بافته می شود ما نیفست حزب خود را عرضه دارند." تشکیل حزب کمونیست ایران ,آشنائی روشنفکران ونمایندگان طبقه کارگر ایران با اندیشه های مارکسیسم – لنینیسم بیشترشد,مطبوعات وانتشارات حزب کمونیست ایران به نشروتوضیح برخی ازتئوریهای مارکسیسم – لنینیسم پرداختند.امااین اقدامات بطورپراکنده بود.ترویچ منظم ایده های فلسفی واقتصادی مارکسیسم – لنینیسم درایران با دکترارانی آغازشد.مجله"دنیا" که ارانی بنیاد گذارآن بود,این وظیفه پراهمیت رابرعهده داشت.بااین وجود باید گفت که تاتشکیل حزب توده ایران,فشرده ای ازدانش مارکسیسم – لنینیسم فقط دربین عده قلیلی رواج داشت واین حزب توده ایران بود که پس ازتشکیل به تدریج ازطریق انبوه روزنامه ها,مجلات,رسالات,کتابها, حوزها وجلسات حزبی به اشاعه اندیشه های مارکسیسم – لنینیسم درمیان توده ها پرداخت وبه آنها کمک کرد. البته این بدان معنا نیست که حزب واعضاءحزب ازنخستین روز تشکیل به دانش مارکسیسم – لنینیسم تسلط کامل داشتند و می توانستند آنرا برشرایط ایران بطورخلاق انطباق دهند.اصولاهیچ حزبی نمی تواند ازآغاز تشکیل خود واجد شرایط لازم یک حزب طرازنوین طبقه کارگری باشد,این درجریان مبارزه درون وبرون حزبی است که حزب بتدریج تکامل می باید وخصائص لازم یک حزب طرازنوین را کسب می کند تردیدی نیست که"پرولتاریا می بایست حزب مارکسیستی داشته باشد تا در رائس مبارزه توده های زحمتکش آماده ومجهز به استقبال انقلاب بروند".(لنین چه باید کرد؟).
حزب توده ایران از بدو تاسیس تاکنون بدلیل پیگیربودن منافع زحمتکشان وجهان بینی سوسیا لیسم علمی ازیک طرف مورد حمایت روشنفکران آزادیخواه ,کارگران, دهقانان ,زحمتکشان شهروروستا,زنان ,جوانان ,پیشه وران شخصیتهای ملی وبین المللی قرارگرفت وازاعتبار ریشه ائی درجامعه وجهان برخوردارگشت ودرطرف دیگرضد خود رانیزهمراه داشت و مورد دشمنی خشم وکینه ارتجاع و,مدافعان جهان سرمایه داری وآمپریالیسم قرارگرفت.
راه حزب توده ایران طولانی, توفانی,پرپیچ وخم, پرفرازونشیب, همراه با افت وخیز وسرشارازجانبازی ها و قهرمانی ها شگفت بوده ,باهزاران سال زندان و شکنجه و اعدام ها تبعید ومهاجرت اجباری ولی با فداکاری وازخودگذشتگی کادرهاواعضاء چون ققنوس حزب احیاءشد و با تلاش یاران حزب پس ازیورش گزمگان رژیم قرون وسطائی وبرخلاف تبلیغات گسترده ارتجاع وامپریالیسم جهانی که "حزب را نابود کرده ایم" پرچم خونین توده ای ها باردیگر به اهتزازدرآمد.
حزب توده ایران درمسیر مبارزه عاری از خطا واشتبا ه نبوده وهیچ حزب طبقه کارگرنیزنیست که درمبارزه بادشمن طبقاتی اشتباه وخطا نکرده باشد.اما حزب توده ایران با انتقاد ازخود در موارد ضروری درنوشته ها ,جلسات رسمی صلاحیت دار حزبی با ریشه یابی وتحلیل وانتقاد سازنده بر پایه تجربه آموزی, رزمندگی, پویایی وبا نقش مستقل دربرابر راست و"چپ "که دراین مبارزه با ارتجاع همسوئی کرده اند وبا اسلحه خرابکاری در درون در دورهای مختلف تاریخی براه افتاده بودند خودراحفظ نمود, تبدیل به ارگانیسمی زنده گشت, وبا وفاع داری به آرمان اصلی بجا ماند وتا کنون زنده است ومبارزه ادامه دارد. مضمون حرکت حزب درجهت قانونمندی تاریخ است و هم اکنون نیزبا احیاء خود درمسیری قرار دارد که بنیانگذاران سوسیالیسم علمی راهگشای آن بوده اند.با زبان دیگر:"حزب ارگانیسم زنده ودرحال تغیروتحول است حزب باحفظ موازین اصلی وبنیادی سازمان خود همراه کیفیت وخصلت تازه ای کسب می کند که بدان امکان می دهد که حتی درشرایط فعالیت مخفی بامراعات اکید اصل پنهانکاری ,مبارزه انقلابی ودگرگون سازی طبقه کارگرو زحمتکشان را رهبری کند".
سالهای پرتلاطم",اوج ,شکست ,توده ای ستیزی,انشعاب:"
حزب توده ایران ٣ روزبعد از جلسه موسسان در۱۰ مهر۱٣۲۰روزجشن مهرگان تولد یافت وکارناتمام حزب کمونیست ایران راکه درتابستان سال ۱۲۹۹برابر با۱۹۲۰به وجود آمده بود و به شرایطی درتنگناه قرارگرفت آغاز کرد ونخستین حزب سیاسی است که سوسیالیسم علمی را درکشور ترویج کرد ورژیم سیاسی ,اجتماعی واقتصادی ایران را ازموضع علمی تحلیل نمودوبا درنظرگرفتن منافع کوتاه مدت ودارازمدت طبقه کارگر,وظایف دمکراتیک وسوسیالیستی رابدرستی مطرح نمود وبه توصیه های لنین معمارانقلاب سوسالیستی وفا دارماند وبه جای توسل به شیوه های توطته گرانه به سازماندهی حزب انقلابی وجنبش کارگری پرداخت.
نمونه تشکیل شورای مرکزی اتحادیه های کارگری ایران دراسفند ۱٣۲۰درکنار ایجاد اتحادیه ها وتشکل های دهقانی,که نخستین آن درسال ۱٣۲۲تشکیل گردید,سپس" شورای متحده کارگران وزحمتکشان ایران" درسال۱٣۲٣ باشرکت چهار سازمان سندیکائی,که در کوتا زمان بیش از۹۰درصد کارگران را زیرپوشش خود قرار داد,ازبرجسته ترین دستاوردهای پربار فعالیت های صنفی – کارگری حزب توده ایران است .در اولین کنگره درمرداد۱٣۲٣حزب به نخستین برنامه مبارزانی مجهزگردید" دفاع ازطبقات ستمکش کارگران ودهقانان روشنفکران آزادی خواه پیشه وران". طرفداری ازاستقلال وتمامیت ایران مبارزه با هرگونه سیاست استعمار" همکاری دوستانه با کلیه کشورهای آزادی خواه براساس تساوی حقوق ملل جهت حفظ صلح جهانی" طرفداری ازاستقرار حکومت ملی ورژیم دمکراسی واقعی مبارزه با آثاراقتصادی رژیم های کهنه اجتماعی وطرفداری ازسیستم اقتصادی مترقی ومتمرکز مبتنی برحفظ منافع مردم ایران"(به نقل ازاسناد ودیدگاه های حزب توده ایران از آغاز تاپیدائی انقلاب ۱٣۵۷) نخستین کنگره همچنان حزب راموظف ساخت که درراه تصویب قانون کار مترقی که درآن حقوق کارگران ازجمله تقلیل ساعت کار به هشت ساعت درروز برابری حقوق زن ومرد,ازبین بردن روابط ظالمانه ارباب رعیتی وایجاد اصلاحات عمیق اجتماعی درنظر گرفته شود مبارزه کند
حزب با برنامه رادیکال برای تغیر ساختاراجتماعی-اقتصادی جامعه در کنار رشد بی سابقه درمیان زحمتکشان هراس عمیقی دردل ارتجاع ونیروهای طرفداراستعمار ایجادکرد .حمله چاقوکشان به کمک دسته های مسلح,اتش زدن کلوپ های حزبی یورش عمومی به اتحادیه های کارگری جلوگیری از راه پیمائی های اول ماه مه دستگیری ها درسالهای۱٣۲۴-۱٣۲۷ سالهای پرتلاطمی برای حزب توده ایران بود یورش نظامی رژیم شاه به کردستان وآذربایجان وقتل عام گسترده هزاران انسان بی گناه وگروه زیادی ازمبارزان توده ای ,از جمله فریدون ابراهیمی,سرهنگ عظیمی,سرگردجودت,سرهنگ مرتضوی,سرگردالهی,سرگرد حبشی,سرگرد قاسمی......که جان خود را در دفاع ازآزادی وحقوق خلقهای زحمتکش ایران از دست داده اند. همزمان با یورش بیرونی یورش دردرون به منظور انفجار حزب صورت گرفت گروه خلیل ملکی , انورخامه ای ودکتراسحق اپریم درسال ۱٣۲۶ به بهانه بررسی علل شکست جنبش آذربایجان ساختن گویا یک حزب توده ای "کاملا انقلابی " زمینه انشعاب رافراهم کردند . گروه خلیل ملکی جمعیت تازه ای را بنام"جمعیت سوسیالیست توده ایران"باهمکاری وهم فکری انورخامه ای,فریدون توکلی ,جلال آل احمد,مهندس حسین ملک ومهندس زاوش, با"همان هدف های حزب توده ایران وگویا ادامه دهنده جریان حزب توده ایران" تشکیل داد. به استناد به اسناد حزب انشعاب "مربوط به فعالیتهای مخفی ومرموزامپریالیستی درداخل حزب بود که با کلیه امکانات مستقیم وغیرمستقیم ماهرانه عمل کرده بود"خلیل ملکی انتشار و ویرایش بخشی از نشریه‌ای را آغاز کرد که بیانگر عقاید و ایدئولوژی "نیروی سوم" بود. آنها معتقد بودند که به نوعی از «کمونیسم و مارکسیسم ایرانی» مستقل از کمونیسم بین‌المللی شوروی و با تکیه بر عناصر هویت ملی ایرانیان رسیده‌اند (ازویکی پیدیا دانشنامه آزاد) خلیل ملکی درآن سال مدعی بودهمان هدف وبرنامه حزب توده ایران را دارد ولی برای رسیدن به مقصد روشهای" انقلابی تری" را دنبال می کند
با برگزاری موفقیت آمیز دومین کنگره حزب توده ایران درسال ۱٣۲۷ وشکست توطئه انشعاب,امپریالیسم وارتجاع کارزار وسیع وجدیدی برای سرکوب جنبش توده ای آغاز گردید تلاش حزب درایجاد جبهه نیروهای مترقی وموفقیت های آن درتشکیل جبهه آزادی ۴۴روزنامه ونمایندگان سازمانهاوگروه های مترقی درسال ۱٣۲٣وسپس ایجاد جبهه"مطبوعات ضد دیکتاتوری" درسال ۱٣۲۷, کمدی ۱۵ بهمن سوءقصد به جان شاه به صحنه در آمد که بلا فاصله ارتجاع گویا حزب توده ایران دفترو دستکی بیش نیست ومی توان با دستگیری وسرکوب چند فعال سیاسی ونویسنده وبستن نشریات وبا غیرقانونی کردن ,زندان وشکنجه ...حزب را از بین ببرد . اما هنوزازغیرقانونی شدن چند ماهی نگذشت که خبر انتشارمخفی دومین دوره روزنامه "مردم " درهشتیمن سالگرد تاسیس حزب ,درسراسرکشور طنین افکند وپوچ بودن ادعای شاه برای نابودی حزب توده ایران اثبات شد
سالهای۲۷و۲٨و۲۹سالهای پرتحولات ازجمله اعتصابات کارگری , دانشجوئی , متینگهای جمعیت ملی مبارزه با استعماراغاز دهه ۱٣٣۰اوج گیری جنبش ملی شدن نفت وبرخوردهای اعتراضی علیه حکومت استبدادی بود . استعفای دولت مصدق در۲۶ماه ۱٣٣۱کودتای امپریالیسم وارتجاع در ۲٨مرداد۱٣٣۲موفقیت خط تفرقه در صفوف نیروهای مترقی بود,تزلزل واشتباهات جدی نیروهای ملی در شناخت وارزیابی صحیح ازهدف ومقاصد امپریالیسم آمریکا, بی باوری عمیق ورسوبات ضد کمونیستی مصدق وهمراهان اوکه هیچ وقت به آژیر خطر حزب توده ایران توجه نکردندازجمله علل شکست جنبش ملی شد.درطرف دیگررفیق شهید جوانشیر درکتاب"تجربه ۲٨ مرداد " می نویسد : "درسیاست حزب ما آن روزها این باریک بینی ها وظرافت ها وجود نداشت ماهمه جبهه ملی را یک واحدکل تلقی میکردیم ....درحالیکه این عناصرعلی رغم گرایش به سازشکاری,افرادی زمینه مساعد ضد امپریالیستی داشتنند..."
دستگیرهای وسیع ,شکنجه واعدام, بیش ازهر نیروی دیگری دردرجه اول متوجه حزب توده ایران ونیروهای وابسطه به آن شد وسازمانهای حزبی درمقابل تهاجم وسیع ارتجاع وعدم تصمیم گیری رهبری حزب درمقابل کودتا ضربات جدی برپیکر سازمان حزبی وارد آمد وتوطئه ننگین "سیا" باموفقیت به اجرا درآمد بگفته آزادی خواهان ایران" توده ای هارا به مسلخ بردن تا ارتجاع وامپریالیسم ثروت های میهن ما را میان خود تقسیم کنند". شهادت قهرمانانی چون وارطان سالاخانیان,بزرگ نیا,شریعت رضوی وافسران دلاورتوده ای:سرهنگ سیامک,سرهنگ مبشری ,سرهنگ عزیزی, سرگرد عطاری,سرگرد دکتروزیریان, سروان مدنی......وگروه های دوم, سوم,چهارم افسران ودستگیری خسرو روزبه درسال ۱٣٣۶,اخرین ضربه جدی برپیکر سازمانهای حزبی دردرون کشوربود.
دوران پس ازکودتا وشکست جنبش ,دوران بسیار دشوار درتاریخ حزب بود نخستین نشست رهبری حزب (پلنوم وسیع چهارم) با حضورکادرهای حزب برگزارکردید پلنوم وسیع چهارم حزب,ضمن انتقاد جدی ازمواضع رهبری واشتباهات صورت گرفته,حزب راموظف کرد تاکارسازماندهی دوباره مبارزه وسازمان های حزبی هرچه سریع ترآغازکند.رفیق محمد امید وارعضورهبری حزب می گوید "اما متاسفانه این روند نه تنها آغاز نگردید,بلکه براثر تشدید اختلافات وبرخی اشتباهات دیگر,ضربات جدی به کارحزب واردآمد"(فرازهایی ازتاریخ حزب توده ایران نشریه دنیا تابستان۱٣۷۲)
پلنوم دهم حزب درسال ۴۷ ضمن پرداختن به این مشکلات, تاکید براصل مخفی کاری را درصدربرنامه های تشکیلاتی حزب قرارداد.روند مشکلات باایجاد شکاف درجنبش جهانی کارگری وکمونیستی و پیدایش مائوئیسم درحزب تشدید گردید تا سرانجام به دومین انشعاب در حزب توده ایران انجامید.با جداشدن گروه فروتن, قاسمی,سغائی درسال ۱٣۴۴که با گردانندگی وتحریک فریدون کشاورزانجام گرفت اولین"وظیفه مارکسیت – لنینیست ها ایران را قبل ازهرچیزبا تمام قوا احیاء حزب طبقه کارگر" دانستند که بعد ها این گروها به نامهای مختلف تقسیم شدند که همه دررد وضد یت باحزب توده ایران گام برداشتند بعدها این گروه ها منشاء ایجاد جریانات"چپ" درمیهن ماگردیدند.پیدایش جنبش چریکی دراواسط دهه چهل,پس ازشکست نهضت ملی شدن نفت,فصل دیگری درمبارزه علیه رژیم شاه گشود.جنبش چریکی,تحت تاثیر شدید اندیشه های مائو,رژی دبره,وماری گلا,به عرصه مبارزه پا نهاد وتلاش کرد تا جای خالی حزب توده ایران رادرکشورپرکند.ازاین رو جنبش چریکی نه محصول"بود" ها , انعکاس " نبود" ها بود. رفیق شهید حیدرمهرگان نوشت"این جنبش نه باالهام ازیک تئوری آزموده انقلابی بلکه درخصومت باآن, نه ازبطن طبقه کارگر بلکه درکسوف عدم شرکت آن,نه نیاز وتمایل به یک حزب سیاسی رزمجو,بلکه برای پوشاندن فقدان این سازمان سیاسی....به حرکت درآمد."(اسناد ودیدگاه ها:حزب توده ایران ازآغازپیدایی تا انقلاب بهمن ۱٣۵۷) دراین سال ها,علی رغم همه دشواری ها,حزب تلاش زیادی دربازسازی سازمان های خود کرد.اعزام رفقا حکمت جو وخاوری به ایران, ومحاکمات ودفاعیات این رفقا در دادگاه ازحزب توده ایران, به سهم خود گامی درتقویت فعالیت حزب توده ایران بود. موج همبستگی جهانی برای نجات این قهرمانان تاریخ شعله ورشد تا جای که شاه حکم اعدام این رفقا رابه زندان ابد تغیر داد.پیداش گروه" به سوی حزب" وگروه های دیگرکه اصل عدم تمرکز تشکیلاتی راپایه کارخود قرارداده بودند چند گروه توانستند درمقیاس کشوری گسترش یابند گروه" نوید" به یک سازمان سرتاسر کشوری فراروئید این گروه ها با راعایت اصول کارمخفی نخستین جوانه های جدی بازسازی تشکیلات حزب در درون کشوررابه وجود آوردند,رفیق شهید هوشنگ تیزابی ,که "مجله به سوی حزب " رامنشر میکرد,درپاسخ به موج تبلیغات وسیعی که علیه حزب در درون کشورسازماندهی شده بود نوشت:"من ازنفرت شروع کردم وبه ایمان رسیدم. نفرت ازحزب توده میراث پدرم بود,اما ایمان به حزب نبرد وشهامت وسوسیالیسم راخود یافتم,کینه ام کوربود,اما ایمانم چراغ دردست داشت,هیچ دستی بالاترازحقیقت نیست."برگزاری پلنوم پانزدهم حزب درتیرماه۱٣۵۴وتصویب برنامه نوین واساسنامه جدید,نقطه عطفی دربازسازی وآماده نمودن حزب برای شرکت درانقلاب بهمن ۱٣۵۷بود.پلنوم پانزدهم با بررسی همه جانبه اوضاع ایران وجهان به درستی نتیجه گرفت:که "جامعه ایران به یک تحول بنیادی نیازمند است ازمیان برداشتن مانع اساسی یعنی سرنگون سازی رژیم ارتجاعی شاه,شرط ضروربه سوی هدفهای اولیه انقلاب ملی ودمکراتیک مردم ایران خواهد بود."
سیرحوادث پیروزی انقلاب ۵۷ درستی این ارزیابی را نشان داد مبارزه پرشور توده ای های جوانی که درگروه های عدم تمرکز تشکیلاتی بودن و برخی ها نیز درارتباط با مرکزیت حزب قرار داشتند وپیوستن گروه منشعب از چریک های فدائی خلق به حزب توده ایران دراین دوران که همزمان با اوج گیری جنبش انقلابی میهن ما بود نقش مهمی درتجهیز وسازمان دهی مبا رزات مردم درسرنگونی رژیم استبدادی شاهنشاهی وبالابردن حیثیت واعتبارحزب توده ایران درمیان کارگران,زحمتکشان وروشنفکران ایفاکردند.باپیروزی انقلاب بهمن ۵۷فصل نوینی درمبارزات آزادی خواهانه کشورما گشوده شد وحزب توده ایران پس از۲۵سال فعالیت مخفی,باردیگربه صحنه علنی فعالیت سیاسی کشوربازگشت وعلی رغم سالهای دوری وسال ها تبلیغات منفی وسمپاشی,خیلی زود ده ها هزارنفررادرصفوف خود متشکل ساخت.مبارزه برای تعمیق انقلاب,ازیک انقلاب سیاسی به یک انقلاب اجتماعی-اقتصادی,ازهمان فردای حضورحزب درجامعه دردستورکارقرارگرفت و درپلنوم شانزدهم نیزتکید شد"برای یک دوران نسبتا طولانی لااقل تثبیت نظام دموکراتیک درایران,حزب بایدآمادگی همیشگی داشته باشد که غافلگیرنشود." این نتیجه گیری مهم,متاسفانه بعدا ازسوی رهبری حزب به فراموشی سپرده شد ودریورش ارتجاع درسالهای۶۰(یورش بهمن ۱٣۶۱واردیبهشت ۱٣۶۲),ضربات جدی به حزب وارد آمد."(نشریه دنیا تابستان ۱٣۷۲) با یورش وسیع جمهوری اسلامی و دستگیری اکثریت اعضاء وکادر ها ورهبری حزب در سه یورش متفاوت، که درجنبش کمونیستی جهان بی سابقه بود. تشکیلات حزب توده ایران ضربات سنگینی را متحمل شد. که ضایعه نابودی کادرها و اندیشمندان و نوابغ سیاسی حزب در کوتاه مدت جبران ناپذیر است.یورشی که به اعتراف ری شهری رئیس ساواک وقت جمهوری اسلامی “بیش ازده هزار نفر” از رهبران، کادرها، اعضاء و هواداران حزب دستگیر و روانه شکنجه گاه شدند. ده ها نوابغ سیاسی وده ها اسطوره‌های تاریخ که در جمع بیش از هزاران سال در سیاهچالهای دو رژیم شاه و خمینی بسر برده اند. زیر شکنجه کشته و یا اعدام گردیدند. از دیگرهزاران توده ای دستگیرنشده که مورد تعقیب گزمگان جمهوری اسلامی قرارمی گرفتند از چنگ جلادان جان سالم بدر برده اند با از دست دادن، وطن , خانه , کاشانه خود ,ناخواسته به مهاجرت تن دادند. یگانه رفیق باز مانده از هئیت دبیران که از حکم اعدام زمان شاه بر اثر تلاشهای بین المللی با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم گشته بود و در زمان انقلاب همراه دیگر افسران و مبارزان انقلابی آزاد و اولین شخصیتی بود که دفترعلنی حزب را در ایران همراه با دیگر افسران ومبارزان آزاد شده بنا نهاد. با ماموریت حزبی قبل از یورش بخارج فرستاده شده بود از چنگ دژخیمان نجات یافت همراه برخی از رفقای بازمانده حزب تلاش برای باز سازی سازمان های حزبی در درون و بیرون از کشورنمود,بعنوان مسئول “کمیته برون مرزی” حزب توده ایران به مثابه ارگان موقت رهبری حزب، فعا لیت مجدد حزب را اعلام نمود. تلاش برای برگزاری نشست کمیته مرکزی حزب توده ایران، با شرکت اعضای باقی مانده رهبری حزب آغاز شد ولی به سبب یورش رژیم به حزب "شکست " دستگیری بیش از دو سوم اعضای رهبری آن، زمینه ساز پیدایش اختلافات و مشکلات جدی د رتشکیلات حزب شد. گروهی از همان نخست، با هدف به دست گرفتن رهبری حزب، با مانورهای مختلف به میدان آمدند وخود را تنها “ادامه دهندگان واقعی” راه رفقای دستگیر شده اعلام کردند در اعلامیه خود زیر عنوان" بیانه ما “نامه به رفقا” نامه های سرگشاده ,استعفاء نامه ها بحثهای داغ درحوزه ها ی حزبی وجلسات خانگی پائین بالا رفتن از آسانور به منظور جمع آوری امضاء وغیره....با ادعای “سالم سازی” و “باز سازی” حزب از باکو,مسکو ویا مینسک که بیشرین کادرهای حزبی را نسبت به دیگرمکانهای مهاجرت درشوروی حتی بیشتراز افغانستان شامل می شد استارد نا آرامی ها زده شد اکثراخراج شده گان یا بگفته ایی ازمصاحبه کنندگان "خود اخراج شده ها "درطیفی قرار گرفتند که رهبران انفصالی آنها خیلی زود به این “نتیجه” رسیدند که حزب توده ایران “رسا لت تاریخی” خود را از دست داده باید گام در راه مبارزه با آن گذاشت در" بیانبه ما" بیانه مشترک کادرها واعضا مبارزانفصالی حزب توده ایران(ازسه سازمان مهاجرت) درپایان سخن آمده است.
" ماراه خود را درجریان مبارزه دشواروطولانی برگزیده ایم.فرد فرد مابمثابه یک کمونیست بسان هرمبارز انقلابی,هنگام شناخت خویش ونه جلوترازآن حرکت کرده ایم.اگربه نتایج مشترکی رسیده ایم.این راباید نتیجه عنیت اپورتونیسم راست وبوروکراتیسم تشکیلاتی ضد لنینی حزب دانست واگرامروزبه حرکت جمعی دست زده ایم,این دیگرمحصول تبدیل روندهای کمی وکیفی درمقطع تاریخی "کنفرانس ملی"وبن بست کامل مبارزه درون حزبی سالم واساسا بن بست تاریخی حزب توده ایران است.(ص ۲۷تاریخ۱٣۶۵/٣/۲۵ویا۱۹٨۶/۶/۱۵)
" گروهک امیرخسروی "نیزکه بعدها پس ازتشکیل حزب می نویسد: “با تشکیل «حزب دموکراتیک مردم ایران» که تهیه اساسنامه و طرح برنامه آن برعهده من بود، برای اولین بار در زندگی نسبتا دراز سیاسی، احساس کردم در محیط و فضائی راحت و دلخواه کار می کنم. برای نخستین بار ذهن و قلم را از آن جزمیات سخیف رها کرده بودم: "سانترالیسم دموکراتیک" جامه ای بود که لنین بر قامت “استبداد شرق” پوشانده بود و هدفی جز درهم کوبیدن دگراندیشان نداشت. ( زندگی نامه سیاسی امیر خسروی در ویکی پیدیا دانشنامه آزاد) . "
دراسناد رسمی حزب آمده است.”سر در گمی ها، اختلاف نظرها در ارزیابی دوران پس از انقلاب و خط مشی سیاسی در درون حزب که در نتیجه خیانت گروه سه نفری به مجرای ناصحیحی سوق داده شد. کارزار وسیعی از جانب رژیم اسلامی و چه از جانب وازدگان برای نابودی نام حزب بکار رفت “رجوع نمائید به نشریه سیاسی و تئوریک دنیا شماره ۳ تاریخ ۱۳۶۵٫ اما در مقابل چشمان حیرت زده دشمن کمتر از یکسال پس از یورش به حزب توده ایران هجدهمین پلنوم کمیته مرکزی حزب توده ایران، با شرکت باقی مانده اعضای اصلی و مشاور کمیته مرکزی حزب، در آذرماه ۱۳۶۲ تشکیل داد و نخستین گام در راه باز سازی سازمان های حزبی، در درون و بیرون از کشور برداشته شد. پلنوم در شرایط بسیار بغرنج و دشواری تشکیل شد.عمده ترین وظیفه حزب، احیای رهبری، تنظیم خط مشی آن در ارتباط با وضع حاکم برکشور، جابجا کردن مهاجران، سازمان دادن آنها، باز سازی سازمانهای حزبی در داخل و خارج و انتشار ارگانهای مطبوعاتی حزب بود.مهمترین وعاجل ترین وظیفه شرایط نوین سازمانی, بصورت عدم تمرکزتشکیلاتی بود (رجوع نمائید به جزوه اسناد پلنوم ۱۸ کمیته مرکزی حزب توده ایران ). ترجیح کیفیت بر کمیت، تلفیق کار علنی ومخفی، حفظ اسرار حزبی. همه این اصول تشکیلاتی نیرو، کار دقیق و انرژی می برد. بالا بردن ضریب اطمینان کارتشکیلاتی سازماندهی نوین ضرورت زمان بود. که با محتوای شرایط کارعلنی متفاوث بود. دو خط سازماندهی مقابل هم قرار داشتنند، “تمرکز تشکیلا تی” و یا “عدم تمرکزتشکیلاتی”. کمیته برون مرزی که ادامه کار کردگروهی را در داخل کشوربنام “کمیته درون مرزی” مد نظر داشت. با هشدار برای جلو گیری از ظربه احتمالی دشمن تلاش می ورزید. انطباق گزار از مبارزه علنی به شرایط کارمخفی و انتقال روش جدید مبارزه دشواریها ی را به وجود میاورد.همه مبارزان توده ای که از تجربه زمان شاه “کار مخفی” و “متد مبارزه باپلیس امنیتی”آشنائی داشته اند,این روش تشکیلاتی را بخوبی درک و اجراء میکردند. اصرار داشتن “تمرکزتشکیلاتی” و یا خط بینابین آن در شرایط “دیکتاتوری قرون وسطائی ولایت فقیه ” یکی از اصل اختلافی است که ریشه دردونگرش و دوبینش سیاسی سازمانی دارد. “تغییر در اساسنامه مقررات کار مخفی که در شرایط علنی از اساسنامه حذف شده بود دوباره درجلسه نوبتی پلنوم نوزدهم به تصویب رسیدو به اساسنامه افزوده شد”. تصمیم در باره گروه فراکسیونی و اخراج شش نفر و نظر خواهی به کنفرانس ملی که باید ارائه شود. بررسی پیشنهاد مربوط به دعوت کنفرانس ملی حزب توده ایران. طرح برنامه حزب و تزهای مربوط به خط مشی سیاسی حزب پس از انقلاب بهمن ۵۷ آغازگر حرکت نوینی بود که می بایست در سازماندهی انجام می گرفت.
جستاری ازمبانی مدعیان "چپ " وراست :
ازبدوتاسیس حزب توده ایران افراد وگروه هی دردرون حزب خود راچپ تروسوسیالیست تروانقلابی تروانمود کرده وتابه امروزاین خط فکری ازچپ وراست بصورت کلاف سردرگمی درآمده که تمیزدادن آنها با نداشتن معیارلنینی ,مبانی واصول مبارزه طبقاتی دردنیای پهناورتکنولوژی عصرما کاری بس دشواراست.
همه میدانند جهان بینی حزب توده ایران مارکسیسم – لنینیسم وانترناسیولیسم پرولتری است وقتی مدعیان مینویسند" درصدد ایجاد تحول بنیادی درهمه زمینه های سیاسی ,ایدئولوژیک وتشکیلاتی ونیز روابط بین المللی سالم هستند ویا دنبال اندیشه وتفکرمستقل کمونیستی" ویا " بینش ونگرشی متفاوت در سه دهه گذشته "با رهبری کنونی حزب دارند وباآن مرزبندی می کنند......... بچه معنی است ؟
آموزش آموزگاران سوسیالسم علمی وتجربه تاریخی انقلابات از کمون پاریس تا انقلاب اکتبر به ما ثابت کرد ,همان طوریکه بنیادی, درهمه رشته های علمی وجود دارد بنیادی نیز درتحولات اجتماعی وجود دارد که احزاب کارگری با فراگیری ازاصول و اجزای آن درانطباق خلاق با شرایط سیاسی اجتماعی اقتصادی جامعه خویش به اجراء درمی آورند.حزب توده ایران یکی ازاعضای این خانواده است که به گواه تاریخ موارد زیررا درپروسه مبارزاتی تا به امروز رعایت کرده است.
۱-دفاع ازمنافع طبقه کارگروهمه زحمتکشان۲-وفاداری به مارکسیسم – لنینیسم٣- داشتن مشی قاطع انقلابی۴- داشتن پیوند باتوده ها ۵-میهن پرستی۶-همبستگی جهانی با احزاب کارگری جهان۷- رعایت اصول سازمانی حزب طرازنوین کارگری
تصوراینکه ازیکی ازاصول بنیادی بطورمثال انسجام درونی ووحدت اراده ویا انترناسیونالیسم پرولتری می توان صرفنظرکردودرعین حال پیشتازرزمنده طبقه کارگرباقی ماند خیال باطلی بیش نبوده و نیست. لذا حزب طبقه کارگرفقط درصورتی می تواند رسالت تاریخی خود راایفا نماید که بربنیاد ایدئولوژی ,سیاسی وحدت اراده,وحدت عمل ووحدت انضباط بی خدشه استوارباشد.ولادیمیرالیچ لنین می گفت: که حزب مجموعه ای است ازسازمانها بنابراین باید وفقط عناصری رادربرگیرد که دست کم حد اقل تشکل راقبول داشته باشند.(رجوع شود به آثارمنتخب وترجمه فارسی جلد اول بخش اول۵٨۲)
زنده یاد رفیق شهید جوانشیرنیزمی نویسد: "پس ازمرگ لنین عناصرراست حزب کمونیست اتحادشوروی می کوشیدند این حزب را به عقب برگردانند وآن رابه سازمانی از نوع احزاب سوسیال دموکرات اروپا,سازمانی بی دروپیکروبی انظباط بدل کنند تا بتوانند دردرون آن فراکسیون بازی را قانونی جلوه داده ووحدت اراده وعمل رابشکنند استالین دربرابراینان ایستاد وازنظریاتی که لنین علیه منشویک ها گفته بود دفاع کرد.او دراثرخود به نام "اصول لنینیسم "جائی نیزبه ویژگی های حزب سیاسی طبقه کارگرداد وروی مشخصاتی تاکید کرد که لنین دراثرخود یک گام به پیش ودو گام به پس درپاسخ به منشویک ها آورده است."( سیمای مردمی حزب توده ایران ص۶۶)
دربررسی مختصر از تاریخ حزب توده ایران ,بایک نگاه می توان اصل تشابه را جدا ازشکل و شیوه ومواردتاکتیکی درشاخه های پهناوراین درخت توده ای ستیزی استخراج نمود. همه مدعیان درفرازآسمانها ,خود رایگانه توده ای ناب دانسته ومی داند .خلیل ملکی ها ,دکتراپریم ها (خط سوم )فروتن وسغای ها سازمانهای رنگارنگ توده انقلابی(مائوئیست ها), امیرخسروی (حزب دمکراتیک ) علی خدائی راه" توده " وسایت ها و تارنگاشتهای رنگانک" به ترتیب کمیته مرکزی راخائن "دیوارحزب را گلی" ویا به نوشته "راه توده "اطاق شیشه ای میدانند برخی مدعیان دنبال " ظهورصاحب زمان" اند که با ایجادمرکزیت ناب توده ای با" برافراشتن پرچم روبه اعتلای چپ درداخل به پیوندند"به اصطلاح گفته شان "خوداخراج شده ها واخراج شدگان زیر پرچم " احیاء "ویا " ایجاد ", حزب رابشکلی که می خواهند تعمیر ومرمت ویا نوسازی کنند.رفیق جوانشیرمی نویسد"انگیزه وهدف کچ اندیشان ارکسترناسازگاری برعلیه حزب متفاوت است,شاید گروه هی باشد که فقط خود رامی پسندند ویا با کوچک کردن دیگران خودرابزرگترمی بینند اما انگیزه دستگاه جاسوسی امپریالیسم وایدلوژیهای بورژوازی که آغازکننده "تنفرنامه" خواهی وشکستن شخصیت توده ای ها است گرداننده اصلی تبلیغات درزمینه بزرگ کردن ضعف ها به مفهوم خرده کاری وخالی کردن عقده های روحی تشکیلاتی نیست.بلکه نبرد طبقاتی است......وی می افزاید".....تجربه زندگی نشان دادکه اگر هدف برخی از مدعیان درآغاز ناسالم نبوده واز روی اشتباه در جاده مخالفت باحزب ما افتاده اند,همین که درادعای خود پافشاری کرده وایراد به حزب ما را به دشمنی کشانده اند درصف خرابکاری ضد کارگری قرار گرفته اند"
امامدعیان با آمار دربرابررهبری حزب به میدان آمده اند اگرآمار نیروی ارتجاع داخلی وامپریالیسم را اضافه کنیم حق باآنهاست ولی بنظرمیرسد منظورمدعیان بیشتررهبران توده ای های منفصل شده همراه هواداران است که بصورت قطعنامه ازکشورهای شرقی ویا غربی ویا گروهک حزب نوین دمکراتیک,نشریه وسایت ,تارنگاشت یکی دونفری بعنوان نیرویی یک " پارچه" دربرابرگویا چند نفراعضاء " دستچین شده کمیته مرکزی " وهیت سیاسی(تابو) قرارمی گیرند وبا محاسبه یک طرفه با ترسیم " شکل مار" درچشم اعضاء" کلاه برسررفته "خاک می پاشاندو, نفرت وانزجار, بی اعتمادی ,مغشوش نمودن روان وبهترین حالت خنثی نمودن برخی ازتوده ای ها دربرابرحرکت پیشبرنده حزب قرارمی دهند.اما واقعیت درطرف دیگرمحاسبه نیز وجود دارد. توده ای ها مدتها است پرچم حزب را به اهتزاز درآورده نیازی به "ظهورصاحب نیست ".هزاران توده ای سابقه داروجوان درخارج وداخل کشور چه درتشکیلات وچه درعدم تمرکزتشکیلاتی ضمن اعتماد ومراعات رهبری سیاسی, "ایدئولوژیک واحد" را پذیرفته وآخرین برنامه تصویب شده حزب درکنگره ششم رابه اجراء درمی آورند.چنین است اجرای اصل مرکزیت دمکراتیک درشرایط مخفی که درزمان تسلط ساواک گروه های مبارزی که دراین سیستم قرار داشتند درراس آن سازمان نوید موفقیت های قابل ملاحظه ای در مبارزه وحفظ سازمانی بدست آورده اند وباید اضافه نمود آماررفقای که پس از یورش به حزب حتی چند سال بعد با هسته های تشکیل دهنده( یک رقم ۶۰نفری) دستگیر زندانی گشته وباتحمل شکنجه های حیوانی با سربلندی مدتها درسیا چالهای رژیم وبدون طوابگری آزادشده وسالها ممنوع خروج بوده اند.وتعدادی ازاین رفقا درزندان توده ای شده اند وحتی رفقای ازگذشته سازمانهای دیگر"چپ ویا گروه مائوئیستی "عبور نموده ومستقلا با حفظ پرستیژکمونیستی به فعالیت مشغولندوبه گفته خود" هرچه درس آموزی بود ازحزب آموختیم وآنچه کج گفتاری بود بخود اختصاص دارد ...... همه آنها بدون هرگونه ادعای با فروتنی انقلابی, با دانش ونگرش انقلابی با اعتماد به مشی سیاسی – وایدئولوژی حزب توده ایران, احترام به رهبری, نیروی درکنارمشی سیاسی حزب قرار دارند.این نیروه ها با وجود محرومیت کارومشکلات زندگی مشکلات مالی ومعیشتی فشارروحی وروانی درزمینه های محتلف بدون چشم داشت ومعامله کاسب کارانه وخود بزرگ بینی ازسابقه مبارزاتی خویش ,بدون آوازگری,انسانهای گمنام اند, برخی به عشق حزب خون چگان سربربسترخاک گذاشته اند وتنها آرزو شان این بوده وهست روزی به تشکیلات حزب به پیوندند این آینده سازان رابا ریشه گذشته حضورمادی درکارخانه و,درروستا محافل روشنفکری درمیان زنان وجوانان ازنسل بجا مانده بعنوان رازبقای توده ای ماندگان درلیست آمارچگونه باید محاسبه کرد.!؟ بگفته رفیق زنده یاد دکترجمشید موُذن زاده "تلاش سترگ رهبری حزب توده ایران در وجدان کارگران و زحمتکشان و آگاهان ایران باقی‌ می ماند و نسلهای آتی توده ای و مردم ایران به یاد خواهند آورد روزهای هجوم دشمن به حزب توده ایران و تلاش به منظور نابود کردن آن رفقایی چون علی خاوری و یاران او حزب زحمتکشان و خون چکان ما را از چنگال دشمنان و دژخیمان داخلی و خارجی آن به در آورده و آن را دوباره برمسیر زندگی و پیکار خود برگرداندند ( نقل از نامه مردم شماره ۹٣۷نهم دی ماه ۱٣۹۲)
تاریخ حزب توده ایران شفاف تروزلاتر ازآن است که بتوان آنرا گل الود کردوچهره قهرمانان دلیرومبارز-همچون حیدر مهرگان ها,کی منش ها,باقرزاده ها,شلتوکی ها, افضلی ها ,انوشه ها ,وارطان ها وروزبه هارا با تهمت زیرپا گذاشتن اصول سوسیالیسم علمی به "خیانت "متهم کرد ونسلهای آینده را به آن بدبین, بی اعتماد ودلسرد ساخت.
نتیجه: فعالیت حزب توده ایران، با همه کارشکنی ها، جوسازی، حزب سازی و رهبر تراشی ها وایجادجوعدم اعتماد و سوء ظن نسبت به مرکزیت, رهبری حزب احیاء شده و به کار خود ادامه داد. با اعلام دبیر خانه کمیته مرکزی حزب توده ایران درباره تشکیل کنفرانس ملی در سا ل ۱۳۶۴٫ که از آن پس کنگره ادواری تقریبا در فاصله هر شش سال تا به امروز تشکیل گردید. کنگره سوم ۱۳۷۰ . کنگره چهارم ۱۳۷۶٫ کنگره پنجم ۱۳۸۲٫ درسال ۱۳۷۸٫ پلنوم وسیع کمیته مرکزی. در سال ۱۳۹۱ کنگره ششم حزب توده ایران. ودومین نشست اعضای کمیته مرکزی بعد ازکنگره ششم پلنوم آبان ماه ۱٣۹٣برگزار گردید.تلاش برای احیاءسازمانها ی توده ای به تناسب شرایط کارمخفی باز سازی نشریه وسایتهای انترنیتی به اشکال مختلف....همه گواه ارگانیسم زنده و نیروی است، که نمی توان با تبلیغات دروغین ازاعتبارجریان زنده سیاسی کاست و آنرا تنها در سطح یک “نشریه ” تنزل داد. امروزه ما با واقعیت زنده رشد کیفی وکمی“نامه مردم” ارگان مرکزی حزب ونشریات وسایت ها ی هواداروسازمانهای حزبی تحت مراعات رهبری سیاسی وایدئولوژی واحد روبرو هستیم و با وجود کار شبانه روزی مسئولان حزبی کادره ها با همیاری اعضاء هواداران بسا کافی ویا بی نقص نبوده, ولی این واقعیت نیزوجود دارد که رهبری حزب با خرد جمعی به سمتی می رود که جای خالی آن متفکران، و دانشمندان و نوابغ سیاسی را پر نماید.
ازسومین مهاجرت ناخواسته بیش ازسه دهه می گذرد حزب توده ایران همچنان در اصول بنیادین مارکسیسم – لنینیسم پایدارماندوبا انطباق خلاق آن با سیاست روز به مبارزه ادامه داد و,یگانه و تنها حزب طبقه کارگردر میان سازمانهای چپ ایران است که زبان زد دوست دشمن قرارگرفت وبعنوان یگانه عضو خانواده "چپ" مورد احترام ده ها حزب کارگری و کمونیستی جهان قراردارد. بنابراین توده ایهای امروزانتخابی جز درس آموزی از گذشته و ادامه مبارزه درکنارمردم دردفاع ازمنافع طبقه کارگران وهمه زحمتکشان وروشنفکران آزادی خواه راه دیگری ندارند. توده ای ها امروز درشرایط دیکتاتوری هار ولایت فقیه تنها باحفظ استقلا ل وابتکارات, فردی, گروه هی, سازمانی درعد م تمرکز تشکیلاتی با شیوه های مبتکرانه می توانند به اعتلای جبهه واحد ضد دیکتاتوری به توده های زحمتکش یاری رساند و با مراعات رهبری سیاسی "ائدیولوژیک واحد" که یکی از شئون اجرای اصل مرکزیت دمکراتیک در شرایط متفاوت امروزی است تقوبت برایند نیروها درمقابل دشمن رافراهم آورند


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست