اعلامیه سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) پیرامون گرانی قیمت نان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۹ آذر ۱٣۹٣ -
۱۰ دسامبر ۲۰۱۴
* نباید اجازه داد نان سفره های خالی مردم ربوده شود!
افزایش ۳۰ درصدی قیمت نان در هفته گذشته، ضربهی تحمل ناپذیر دیگری بر زندگی مصیبت بار کارگران ، زحمتکشان و تهیدستان کشور وارد آورده است. گرانی نان در شرایط حذف شیر، ماست، حبوبات و میوه جات از سفره های خالی، زندگی را برای اکثریت مردم ایران به جهنمی واقعی تبدیل می کند. شکل موافقت دولت با گرانی نان اقدامی برای رفع مسوولیت از خود در ربودن بخشی از نان سفره های خالی زحمتکشان کشور بود که میزان افزایش قیمت نان راحتی تا ۴۰ درصد بالا برد. افزایش قیمت نان اقدامی سازمان یافته علیه کارگران ، زحمتکشان و اکثریت محرومان و حاشیه نشیان کشور است که نان برایشان در حکم کالائی غیر قابل صرف نظر کردن، غیرقابل چشم پوشی و برای تجدید قوا؛ کالائی برای ادامه حیات خانواده؛ کالایی که مصرف آن با بازتولید توان نیروی کار مرتبط است. نان غذای اصلی اکثریت کارگران، زحمتکشان و تهیدستان ایران است و با افزایش قیمت آن آشکارا توان پایینی های جامعه برای خرید سایر اقلام ضروری زندگی کاهش می یابد. افزایش قیمت نان معنایش فقط پرداخت مبلغ بیشتری را برای نان نیست، بلکه بالا رفتن قیمت نان تاثیر خود را بر سایر کالاهای اساسی در زندگی خانوارهای کارگری نیز بر جای می گذارد و بسیاری از آنها را از سبد کالائی تهیدستان حذف می کند. از این روست که مصرف شیر، گوشت، حبوبات، میوه و سبزیجات بشدت کاهش یافته و سلامت مردم را به خطر انداخته و به یک باره با سونامی سرطان، دیابت و دیگر بیماری فراگیر ناشی از سوءتغذیه روبرو شده ایم. وضعیتی که مقامات حکومتی را هم به اعتراف واداشته است. "علی ربیعی" وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در روز جمعه ۱۴ آذرماه سال جاری، اعتراف کرده است که براساس اطلاعات مرکز آمار و سازمان های آماری دیگر ١٢ میلیون "فقیر غذایی" در ایران شناسایی شده اند و "علیرضا محجوب"، نماینده مجلس، از وجود ۹۰ درصد فقیر نسبی و مطلق در ایران خبرداده است. این ها همه از نتایج سیاستی است که نان و دیگر کالاهای اساسی را از سفره های مردم ربوده است.
افزایش قیمت نان متضمن این خطر هم هست که قیمت سایر کالاهای دستمزدی که برای طبقه کارگر جزو کالاهای مصرفی ضروری و پایه ای به شمار می روند، نیز افزایش یافته و زندگی مصیبت بار مردم از این هم بدتر شود. مقایسه افزایش قیمت نان با دستمزدها، جنبه دیگری از فاجعه ای است که اکثریت جامعه را گرفتار کرده است. زیرا قیمت نان درحالی افزایش یافته است که هم اکنون، حداقل حقوق ها مطابق تازه ترین آمارها چندین مرتبه زیر خط فقر بوده و به خط بقاء رسیده است؛ حقوق هائی که معمولا” به موقع پرداخت نمی شوند و با تعویق پرداخت، در شرایط تورمی عملآ ارزش آنها نیز کاهش می یابند. اکثریت طبقه کارگر با قراردادهای موقت کار می کنند و این محدود به کارگران کارخانه ها نیست، بلکه معضل عمومی طبقه مزد و حقوق بگیر ایران ازجمله معلمان و پرستاران هم هست، آن هم در وضعیتی که موسسات و مراکز تولیدی یا زیر ظرفیت کار می کنند و یا بسیاری از آنها تعطیل و منحل شده اند و بیکاری و اخراج به روندی روزانه و عادی تبدیل شده است. درنتیجه بسیاری از آحاد طبقه کارگر امکان داشتن شغل و دریافت همین دستمزدهای زیر خط فقر را نیز ندارند. بعلاوه بهای کالاهای اساسی مورد نیاز خانواده های کارگری در سال ۹۳ همچنان سیر صعودی طی کرده است. آمارهای رسمی مدعی اند که تورم تا حدودی کاهش یافته است، اما علت اصلی کاهش نسبی نرخ تورم در سال گذشته نیز اساسا کاهش قدرت خرید مردم بوده و به همین دلیل کاهش تورم با ادامه رکود همراه شده است. با گرانی قیمت نان که غذای اصلی زحمتکشان کشور است پرده تزویر و لفاظی های ریاکارانه هر دو جناح حکومت در باره معنا و نتایج عملی "اقتصاد مقاومتی" کناره زده می شود. اقتصاد مقاومتی طرحی برای خروج از رکود، تامین رونق اقتصادی، وانهادن اقتصاد متکی به نفت، ایجاد نظام جامع مالیاتی نیست، فقط وسیله ای است برای غارت آخرین لقمه های نان زحمتکشان کشور در خدمت سیاست های ماجراجویانه و ضد مردمی رژیم جمهوری اسلامی، در خدمت "مدیریت جهادی" رهبر، در راستای خط شکست خوردهی "استقامت" ولی فقیه و تامین هزینه های دستگاه های انگلی و سرکوبگر حاکم. محکوم کردن اکثریت مردم ایران به فقر و گرسنگی، هزینه واقعی لاف زنی های سرداران سرکوبگر و فاسد و قاچاقچی حکومتی و آیت الله ها و امام جمعه های یاوه گوئی است که از خط "استقامت" رهبر دفاع می کنند. در کشوری که نهادهای گوناگون وابسته به دستگاه ولایت، ائمه جمعه، سپاه و آستانه های رضوی و معصومه قم و دیگر امام زاده ها و نهادها و بنیادهای دینی و مذهبی سراسر کشور بخش های گسترده ای از بودجه جاری مملکت را می بلعند و از مالیات معاف اند و هزینه های نهادهای سرکوبگر رژیم در بودجه جاری رشد سرسام آوری دارند، مقامات حکومتی کمبود بودجه را با زدن یارانه نان و آرد تامین می کنند. این سیاستی است که نباید تحمل شود.
انداختن هزینه های بحران همه جانبه اقتصادی بر دوش کارگران و زحمتکشان و دستبرد به سفره های خالی را نمی توان بی جواب گذاشت. نمی توان و نباید اجازه داد شکم های خالی مردم هزینه های خط شکست خورده "استقامت" رهبر رژیم را بدهند. نمی توان و نباید اجازه داد، با فقر غذائی ویرانگر اکثریت جامعه، سرداران، آیت الله ها، "آقازاده" ها و دیگر دزدان بیت المال پروارتر شوند. نمی توان و نباید اجازه داد نان سفره های خالی و بی رنگ اکثریت تهیدست جامعه، حفره های کمبود بودجهی سالانهی حکومتی را پر کند. نباید اجازه داد به نام راه اندازی چرخ اقتصاد، هزینهی بحران های ساختاری اقتصاد کشور که در نتیجه "خط استقامت" رهبر و طرح ورشکستهی "اقتصاد مقاومتی" اش عمیقتر و ویرانگرتر شده است را روی مزد و حقوق بگیران جامعه سرشکن کنند. باید این حاکمیت چپاول گر که هر روز اسناد تازه از دزدی های هزاران میلیاردی شان افشاء می شود را مجبور کرد هزینه های بحران اقتصادی اش را از جیب صاحبان ثروت های بادآورده، از مالیات نهادهای ویژه دینی معاف از مالیات، از حذف و کاهش هزینه های ارگان های سرکوب، از قطع بودجه های کلان نهادها و بنیادهای دینی تامین کند نه از نان سفره های خالی مردم. برای این کار باید که مقاومت و اعتراض هر چه گسترده تر کارگران و زحمتکشان سازمان داده شود. بدون حضور گسترده و متشکل کارگران و تهیدستانِ کارد به استخوان رسیده نمی توان سیاست ظالمانه و نئولیبرالی جناح های گوناگون حاکمیت و بویژه اقتصاد شوم "مقاومتی" رهبر رژیم را در هم شکست. سیاست شومی که نان را از سفره های خالی مردم ربوده است.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۳ برابر با ۱۰ دسامبر ۲۰۱۴
|