آیا اوضاع ایران از حالت تعادل خارج میشود؟
م. چشمه
•
اگر قیمت نفت در بازار بین المللی در سطح کنونی حدود ۶۰ دلار در بشکه باقی مانده و یا حتی بیش از این تقلیل یابد، بدون شک میتواند برای جامعه ایران که کماکان یک اقتصاد تک محصولی است، عواقب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مهمی در بر داشته باشد. از جمله اینکه ممکن است جناح سرسخت رژیم علیرغم میل خود در زمینه مذاکرات اتمی، جام زهر را بسیار زود تر از انتظار نوش جان کند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۲ آذر ۱٣۹٣ -
۱٣ دسامبر ۲۰۱۴
رادیو بین المللی فرانسه در مقاله ای بقلم آقای ناصر اعتمادی وضعیت اقتصادی ایران را چنین ارزیابی میکند: "اظهارات عالیترین مقامات ایران در روزهای اخیر حاکی از آنست که مهمترین مولفه اقتصاد ایران از کنترل دولت خارج شده است. (۱)" غرب ستیزی مزمن کانون اصلی قدرت در ایران که منجر به بن بست مذاکرات هسته ای گردید، همراه با حاکمیت چند شاخه، فساد گسترده ناشی از حاکمیت حریص ترین و واپس گراترین اقشار جامعه که ندانم کاری و سوء مدیریت در همه ارکان جامعه را بدنبال داشته است، و در رأس همه سقوط بهای نفت در ظرف پنج شش ماه گذشته، شوک بزرگی به جامعه ایران وارد کرده، بطوریکه بیم آن میرود که در صورت ادامه کاهش بهای نفت اوضاع اقتصادی و همراه آن اوضاع اجتماعی ایران از حالت تعادل خارج شود.
کافیست به چند مورد از اظهارات و اقدامات مقامات دولتی در ایران در عرض دو هفته گذشته نظر افکنیم تا بتوان به عمق بحران بیشتر پی ببریم. آقای روحانی رئیس جمهور رژیم اسلامی بطرز بی سابقه ای تلویحاً نهادهای نظامی و در رأس آنها سپاه پاسداران را به تمرکز قدرت مالی، نظامی، اطلاعاتی، رسانه ای و تبلیغاتی که بزعم وی "فساد آور" است متهم میکند. همین چند روز اخیر آقای روحانی با حالت برانگیخته سیاستهای نفتی عربستان را "خیانت و توطئه" بر علیه ایران تلقی کرده و این کشور را تلویحاً تهدید نمود. دولت روحانی علیرغم وعده های گذشته اش با کاهش یارانه نان اجازه داد قیمت نان ٣۰ درصد افزایش یابد، که در نتیجه در بسیاری موارد رشد ۴۰ تا ۵۰ در صد قیمت قوت اصلی مردم را بدنبال داشت. هم اکنون حجم نقدینگی در ایران بین ۶۵۰ تا ۷۵۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشود (۲)، در حالیکه رشد تولید ناخالص داخلی کماکان منفی بوده است. در اوایل ریاست جمهوری احمدی نژاد این رقم ۷۰ هزار میلیارد تومان، و در پایان ریاست جمهوری وی ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده میشد. در نتیجه، سیاستهای دولت روحانی برای کنترل تورم راه بجائی نخواهد برد. بنظر میرسد دولت روحانی همانند دولت احمدی نژاد برای پرداخت هزینه ها و تعهد های خود به تنها راه آسان یعنی چاپ هر چه بیشتر اسکناس روی آورده است. بحران بیکاری به خصوص برای جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهها بسیار نگران کننده است. بگفته نمایندگان مجلس تنها در ظرف سه ماه گذشته ۱۴ هزار بنگاه تولیدی در ایران تعطیل و ورشکسته شده اند. پاره ای از همین سردمداران به فساد عظیم مالی و بحران بانکی که ناشی از عدم توانائی بانک مرکزی بر کنترل بانکها و سایر موسسات مالی است، اشاره میکنند (٣). ظاهراً در نتیجه استیصال، دولت روحانی و مجلس اسلامی طرح مالیات بندی بر نهادهای تاریک و مافیائی نظامی- مذهبی را که همواره بمثابه تابو مورد مخالفت خامنه ای، سپاه پاسداران و شورای نگهبان بوده است، در دستور کار قرار داده اند. خبرگزاری رویترز چندی پیش ثروتهای نهادهای تحت کنترل خامنه ای را معادل رقم سرسام آور ۹۵ میلیارد دلار بر آورد کرده بود.
همیشه در شرایط بسیار بحرانی است که رژیم اسلامی ایران بفکر ایرانیان خارج کشور می افتد. بنوشته سایت بی بی سی فارسی دبیر شورای عالی ایرانیان خارج کشور آقای جواد قوام شهیدی تعداد ایرانیان خارج از کشور را پنج تا شش میلیون نفر تخمین زده است که حدود هفت در صد از جمعیت کل ایران را تشکیل میدهد (۴). آقای شهیدی گفته است که "بخش اعظم" ایرانیان خارج کشور توان علمی و اقتصادی بالائی دارند. در تازه ترین تلاشها، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در دیدارش با دانشجویان مقیم سوئیس آنانرا به سرمایه گذاری در ایران تشویق کرده است.
رژیم جمهوری اسلامی هم اکنون با دو مسئله بسیار مهم روبرو است: یکم بحران هسته ای، و دوم بحران سقوط قیمت نفت. در اینجا سوال اصلی اینست که سقوط سریع قیمت نفت برنت از بیش از ۱۱۰ دلار در بشکه در ماه ژوئن گذشته به حدود ۶۲ دلار در روز گذشته (حدود ۵۷ دلار برای نفت تگزاس) آیا یک امر کوتاه مدت و موقتی است، و یا اینکه یک روند نسبتاً پایدار و طولانی مدت است؟ قیمت نفت بمثابه یک کالای اساسی همواره در گذشته نیز نوسانات شدیدی داشته است. مثلاً در سال ۲۰۰۹ میلادی قیمت نفت از حدود بیش از ۱۴۰ دلار در بشکه در اثر بحران مالی جهان سرمایه داری در ظرف کمتر از یکسال به حدود ۴۰ دلار در بشکه سقوط کرد. در مورد بحران فعلی نفت، تحلیل گران نظرات متفاوتی ارائه کرده اند. عده ای آنرا بازی سیاسی عربستان سعودی برای ضربه زدن به روسیه و ایران میدانند. عده ای آنرا استراتژی عربستان برای ورشکست کردن تولید کنندگان نفت شیل در آمریکا میدانند. اما نظر غالب آنرا ناشی از پائین رفتن نسبی تقاضا بخاطر کند ترشدن نرخ رشد اقتصاد چین، اروپا و کشورهای رو به رشد و بالاتر رفتن سطح تولید بویژه در ایالات متحده میداند. بعنوان مثال، در طی سه سال گذشته تولید نفت در آمریکا هر سال حدود یک میلیون بشکه در روز افزایش داشته و بنا به گزارش بی بی سی در سال گذشته شتاب گرفته و به حدود یک ونیم میلیون بشکه در روز رسیده است. در نتیجه هم اکنون تولید روزانه نفت آمریکا به حدود ۹ میلیون بشکه در روز یعنی ٣ میلیون بشکه بیشتر از سه سال گذشته رسیده است.
بهر دلیل، اگر قیمت نفت در بازار بین المللی در سطح کنونی حدود ۶۰ دلار در بشکه باقی مانده و یا حتی بیش از این تقلیل یابد، بدون شک میتواند برای جامعه ایران که کماکان یک اقتصاد تک محصولی است، عواقب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مهمی در بر داشته باشد. از جمله اینکه از آنجا که رژیم ایران تنها زبان زور و یا فشار تحریم و سقوط درآمدهایش را میفهمد، ممکن است جناح سرسخت رژیم علیرغم میل خود در زمینه مذاکرات اتمی، جام زهر را بسیار زود تر از انتظار نوش جان کند. اما اگر جناح سر سخت از اینکار سر باز زند، جامعه با بحرانهای شکننده روبرو شده که از یک طرف میتواند به شعله ور شدن مجدد آتش جنبش سرکوب شده سبز از زیر خاکستر بیانجامد، و از طرف دیگر، موجب خصمانه شدن تضادهای درون هیئت حاکمه گردد. مصاحبه اخیر محمد خامنه ای (برادر علی خامنه ای) عمق تضاد باند خامنه ای با هاشمی رفسنجانی را نشان میدهد. در این صورت بعید نیست که از ترس انفجار در جامعه، گروههائی از پاسداران و سرسختان به خامنه ای پشت کرده و به جناح دور اندیش تر رژیم روی آورند. امریکه میتواند دورنمای باقی ماندن باند خامنه ای در قدرت را تیره و ناروشن سازد.
زیرنویس:
۱. ناصر اعتمادی، "سکان اقتصاد ایران در دست کیست؟"سایت فارسی رادیوی بین المللی فرانسه، ۱۰ دسامبر ۲۰۱۴
۲. همانجا
٣. همانجا
۴. سایت بی بی سی فارسی،"افت بهای نفت به بشکه ای زیر ۶۵ دلار"، ۱۱ دسامبر ۲۰۱۴
|