آقای موسوی نمیتواند چنین اشتباهی کرده باشد! - احمد فرهادی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۶ آذر ۱٣۹٣ -
۱۷ دسامبر ۲۰۱۴
امروز نشریهٔ معتبر «کلمه» در نوشتهای زیر عنوان «اعتراف رئیس سابق صداوسیما به ممانعت از ارتباط رسانهای میرحسین با مردم» با استناد به سخنان آقای ضرغامی در دانشگاه تهران نوشته: «رئیس سابق صداوسیما بدین ترتیب اعتراف کرده که صداوسیما نمی خواسته اجازه دهد فردی که تا دیروز رئیس جمهور بالقوه نظام بود، حتی در حد خواندن یک بیانیه با مردم به تنهایی سخن بگوید. لابد آنها می خواسته اند همانند مناظره ها، شخص دیگری را نیز کنار او بنشانند تا به مانند احمدی نژاد با طرح اتهامات دروغین و کشیدن نقش مار، نگذارد موسوی «به همه مردم نظرش را بگوید»».
من اینجا نمیخواهم برعلیه آقای ضرغامی بنویسم از اینرو به منبع انتشار سخنان او از سوی نشریات همفکر و همراه او مراجعه نمیکنم. نه انیکه گمان کنم «کلمه» وارونه و نادرست نوشته است. نه. آقای ضرغامی برای همهٔ مردم ایران شناخته شده است. من میخواهم از «کلمه» انتقاد کنم. چرا؟ زیرا اگر سخنان آقای ضرغامی درست باشد، آقای موسوی اشتباه کرده و «کلمه» هم اشتباه میکند که اشتباه آقای موسوی را نقد نمیکند. البته برداشتم این است که آقای ضرغامی درست میگوید ولی تنها بخشی کوچک از موضوع را میگوید و بخش مهمتر را پنهان میکند.
«کلمه» فریاد برمیدارد که چرا آقای ضرغامی نگذاشته آقای موسوی «... که تا دیروز رئیس جمهور بالقوه نظام بود، حتی در حد خواندن یک بیانیه با مردم به تنهایی سخن بگوید ...» و معترض میشود که «لابد آنها [احتمالا منظور او، یعنی آقای ضرغامی، است و نه آنها] می خواسته اند همانند مناظرهها، شخص دیگری را نیز کنار او بنشانند تا به مانند احمدی نژاد با طرح اتهامات دروغین و کشیدن نقش مار، نگذارد موسوی «به همه مردم نظرش را بگوید»». ایراد به کار آقای ضرغامی از نظر من صد در صد درست است. واژهٔ «لابد» و بخشی از نیت سردار ضرغامی هم کاملا درست مطرح شده است. ولی اگر شرط سخن گفتن مستقیم آقای موسوی با مردم، همراه شدن با شخص دیگری بوده، آیا بهره برداری نکردن از این امکان، با آگاهی از این نیت کاملا غیردمکراتیک و ریاکارانه، یکی از بزرگترین خطاهای سیاسی سیاستمدار ورزیدهای مانند آقای موسوی نبوده است. آیا آقای موسوی از هماوردی با فردی دیگر، به ویژه اگر آن فرد آقای حداد بوده باشد، واهمه داشته است؟ چرا آقای موسوی از این فرصت طلائی برای سخن گفتن مستقیم با مردم بهره نبرده است؟ آقای موسوی در روند مبارزات انتخاباتی و تا زمانی که در حصر قرار نگرفته بود، نشان داد سیاستمداری ورزیده، راستگو و دارای منطقی بسیار قوی است. چنین آدمی نمیتوانسته از رو در روئی با سیاستمدار کم تجربه و ناتوانی مانند آقای حداد عادل واهمه داشته باشد.
من گمان میکنم آقای ضرغامی بخشی از واقعیت را گفته و بخش مهمتر را پنهان کرده است. احتمال میدهم آقای موسوی در برابر این پیشنهاد که او یعنی آقای موسوی «با کسی مثل آقای حداد عادل چند ساعت صحبت کنند»، پرسیده آیا همهٔ این چند ساعت صحبت مستقیما پخش میشود یا از آن چند ساعت صحبت برنامهٔ نیمساعتهای باب دل یاران سپاهی – امنیتیِ شما، یعنی آقای ضرغامی، دستچین و پخش میشود. اگر آقای موسوی در برابر چنین پیشنهادی این را نپرسیده اشتباه کرده. اگر آقای موسوی مطمئن بوده که مستقیما همهٔ صحبتهایش پخش میشوند و پیشنهاد را نپذیرفته اشتباهِ بزرگی کرده. اگر آقای موسوی از مقابله با سخنانِ «... کسی مثل آقای حداد عادل ...» میترسید، لیاقت رهبری جنبش سبز را نمیداشت.
من گمان میکنم اقای ضرغامی از نظر منافع خود و همقطارانِ سپاهیاش اصلا اشتباه نمیکند و آنقدر ساده نیست که همهٔ حقیقت را بگوید. این اردو رابطهاش با راستگوئی مانند رابطهٔ جن است با بسمالله. آقای احمدینژاد در دروغگوئی و ناراستی شاگرد سردار ضرغامی و همکاران سپاهی اوست. از سوی دیگر کاملا مطمئنم آقای موسوی کسی نبوده که چنین پیشنهاد شسته رفتهای را آنچنان ساده از دست بدهد. از این رو اشتباه از آقای موسوی نیست. توقع بیجا از آقای ضرغامی داشتن به اینکه التزام به راستگوئی و بیان کامل واقعیت داشته باشد نیز کاملا کودکانه و غیرواقعبینانه است.
از دست اندر کاران «کلمه»، که به صداقتشان و پیمانشان با منشور سبز باور دارم خواهش میکنم برای دفاع از آقای موسوی شتاب به خرج ندهند. دفاعِ بد بسیار بدتر از بدترین حملهها است. درست آن بود که «کلمه» چشم بسته در دام آقای ضرغامی نمیافتاد و در بخشهای ناگفتهٔ سخنان آقای ضرغامی شک میکرد. درست آن بود که «کلمه» از آقای ضرغامی میپرسید آیا این «با کسی مثل آقای حداد عادل چند ساعت صحبت کنند» قرار بوده زنده باشد؟ حتا اگر چنین قراری بوده آیا تضمینی برای اجرای قرار وجود داشته است. و درست آن بود که اگر به همهٔ این اما و اگرها اطمینان داشت مستقیما از آقای موسوی انتقاد میکرد که چرا فرصت بهرهگیری از چنین امکان طلائی را هدر داده است.
احمد فرهادی
http://ahmadfarhaadi.blogspot.de
|