یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سرنوشت مبهم تیم ملی امید و محمد خاکپور؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲٨ آذر ۱٣۹٣ -  ۱۹ دسامبر ۲۰۱۴


اخبار روز- کرد سنندجی: می گویند فوتبال ایران چهار دهه است که در صعود به بازیهای المپیک ناکام است و قصه تیم ملی امید که باید به بازیهای المپیک صعود کند هر چهار سال یک بار با همان موضوع نوشته می شود و فقط نوع نگارش آن متفاوت است.
دو بار هم که فوتبال ایران بعد از انقلاب به المپیک صعود کرد قصه آن بگونه دیگری نوشته شد. یک بار در سال ۱۹٨۰ نظام ولایتی بازیهای المپیک مسکو را تحریم کرد و چهار سال بعد نیز همان قصه را تکرار کرد و بازیهای المپیک ۱۹٨۴ لس آنجلس را تحریم کرد.
زمانی نیز بسال ۱۹۹۲ که تیم ملی امید یکی از آماده ترین تیمهای بعد از انقلاب بود بخاطر اختلاف داریوش مصطفوی دبیر فدراسیون فوتبال با ناصر نوآموز رئیس فدراسیون فوتبال نتوانست جواز حضور در مرحله نهائی را کسب کند و آن تیم در واقع قربانی قدرت طلبی و زیاده روی ها شد.
یکبار هم در مرحله انتخابی المپیک ۲۰۱۲ لندن در حالی که تیم ایران بازی رفت را در عراق با پیروزی تمام کرد و در بازی برگشت نیز مشکلی برای شکست عراق در زمین نداشت اما با بروز یک اتفاق عجیب و غریب که فقط نمونه آن را می توان در فوتبال ایران دید این عراق بود که به جای ایران به مرحله بعد صعود کرد. اما آن اتفاق شگفت انگیز چه بود؟ به شرح کوتاهی از ماجرای حذف تیم امید ایران در زیر اشاره می کنم:
در حالی‌که تیم ملی فوتبال امید کشورمان در دیدار رفت مرحله پلی آف مقدماتی فوتبال المپیک ۲۰۱۲ لندن با نتیجه یک بر صفر در اربیل، مقابل عراق به برتری رسیده بود، اما به دلیل استفاده از یک بازیکن غیرمجاز از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا ٣ بر صفر بازنده اعلام شده بود.
پس از بازی ایران در اسفندماه گذشته نامه کتبی از طریق فاکس از AFC به فدراسیون رسیده بوده که بعد از مشاهده آن توسط مسئولان فدراسیون بایگانی شده و تا حدی هرج و مرج و بحث تکراری بر سر انتخاب سرمربی تیم ملی امید شدت داشته که کسی به این نامه توجه نمی کند و نه فقط بایگانی نمی شود بلکه اصل آن مفقود می گردد! در نمابری که در تاریخ نهم اسفند ٨۹ ارسال شده بود، کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرده بود، کمال کامیابی‌نیا برای دیدار مقابل عراق ۲ اخطاره است و حق بازی ندارد، اما وی در بازی رفت در اربیل به میدان رفت. بر همین اساس کنفدراسیون فوتبال آسیا ایران را به دلیل رعایت نکردن قوانین ٣ بر صفر بازنده اعلام کرده بود.
چهار ساعت پیش از مسابقه برگشت در تهران بود که بازیکنان متوجه شدند تمام دوندگی‌های آنها در بازی رفت بی‌نتیجه بوده و یک تعویض، نتیجه را تغییر داده است. تیم پیروز، به دلیل استفاده از کمال کامیابی‌نیا، بازیکنی که دواخطاره بود بازنده اعلام شد و این خبر دیگر اعضای تیم را شوک‌زده کرد و بحران آفرید. امیدهای عراق بازی را دو بر صفر بردند و دقایقی بعد از آن بود که اصل ماجرا از زبان منصوریان در کنفرانس خبری فاش شد و عمق فاجعه برای همه آشکار گشت. عراقی‌ها هنوز سرگرم پایکوبی بودند که داستان تازه‌ای آغاز شد. یک داستان همیشگی با عنوان «تقصیر کی بود؟» بازیکنان مات و مبهوت به ناکجا چشم دوخته بودند و هنوز باور نمی‌کردند که به همین سادگی قافیه را باخته‌اند و گزارشگر بازی نیز مثل همه هواداران و بینندگان مسابقه از بی‌میلی و ناامیدی بازیکنان تیم «امید» متعجب بود. تیم المپیک ایران هرگز سیمای یک تیم برنده را در برابر هوادارانش پیدا نکرد و بازیکنان بعد از خوردن اولین گل، مثل جن‌زده‌ها بازی را ادامه دادند. آنها رازی را می‌دانستند که هواداران و بینندگان مشتاق فوتبال بی‌خبر مانده بودند و در پایان باریکنان تیم عراق با پیروزی دو بر صفر جشن ناباورانه صعود از تهران را بر پا کردند.


وینگادای پرتغالی مربی برکنار شده تیم ملی امید ایران در بازیهای آسیائی ۲۰۱۴ اینچون کره جنوبی با شکست برابر ویتنام چهار بر یک تساوی مقابل قرقیزیستان یکی از بدترین نتایج تاریخ فوتبال ایران را ثبت کرد و با گرفتن چند صد هزار دلار نیز سرانجام ایران را ترک کرد!

از سال ۱٣٨۹ تاکنون نیز قصه تیم ملی امید را هر روز بازگو می کنند و هر روز مربی و سرپرست و ترفند جدیدی در مسیر این تیم قرار می گیرد که آخرین ترفند و باندبازی فدراسیون فوتبال را باید در انتخاب وینگادای پرتغالی و سر مربی ناموفق سابق پرسپولیس نام برد. وی که از دوستان بسیار نزدیک کارلوس کیروش است مسئولیت تیم ملی امید را بعهده گرفت که نتایج فاجعه بار تیم امید در برابر تیمهای ویتنام و قرقزیستان و حذف این تیم با یک شکست سنگین و یک تساوی از دور مقدماتی بازیهای آسیائی اینچون و فشار موافق و مخالف برای تعویض وینگادای پرتغالی سرانجام وی با دریافت تمام حقوق قرارداداش که چند صد هزار دلار بود ایران را ترک کرد. بعد از این مدتی روی مهدی مهدوی کیا مانور دادند و وی را ترغیب کردند که در کنار علیدوستی تیم ملی جوانان را برای بازیهای قهرمانی آسیا کمک کند که چنین نیز شد ولی تیم امید نیز با کارنامه ای سیاه در دور مقدماتی حذف شد و مهدوی کیا فدراسیون فوتبال را عامل این ناکامی بزرگ نام برد که بعد از گفتگوی زنده تلویزیونی مهدوی کیا با برنامه نود و حمله وی به فدراسیون فوتبال، امنیتی های فدراسیون نشین بر روی نام مهدوی کیا خط قرمز کشیدند.
نوبت بعدی حبیب کاشانی بود که وی را با دبدبه و کبکبه به عنوان مدیر همه کاره و صاحب اختیار در انتخاب سرمربی تیم ملی امید برگزیدند و از قدرت و اختیارات وی سخن گفتند که این فاز آخری بعد از گذشت یک ماه در باره وی صدق پیدا کرد! در حالی که کاشانی با کرانچر مذاکره کرده و به توافق هم رسیده بود ناگهان موضوع مشروب خوری این مربی صاحبنام را به میان کشیدند و وزارت ورزش برای نشان دادن قدرت مقطعی خود در برابر امنیتی های فدراسیون فوتبال به فدراسیون حکم کرد که شورای برون مرزی مسئول گزینش مربیان خارجی، مخالف انتخاب و استخدام کرانچار برای سرمربیگری تیم ملی امید است. با منتفی شدن مربیگری کرانچار حبیب کاشانی دریک بیانیه ضمن انتقاد شدید از فدراسیون فوتبال ووزارت ورزش ار سمت خود کناره گیری کرد.
فدراسیون نشین ها که در تخریب و آبروریزی مهارت و تخصص دارند این بار تخریب را برای محمد خاکپور بازیکن سابق تیم ملی و یکی از مردان نیک و با اخلاق عرصه فوتبال ایران که تعداد شان به چند نفر بیشتر محدود می شود در نظر گرفته اند.
طی چند روز گذشته که خاکپور به عنوان سر مربی تیم ملی امید ایران معرفی شده افراد سالم و نیک اندیش فوتبال ایران موافق نبوده و نیستند که خاکپور در این مدت کوتاه و با این فساد گسترده و هرج و مرج در عرصه این ورزش چنین سمت و مسئولیتی را قبول کند.
با این که خاکپور با خلوص نیت اعلام کرده که من منتقد هستم اما برای خدمت آمده ام ولی تجربه و سوابق قبلی در برخورد با افرادی مثل امیر قلعه نوعی، بیژن ذوالفقارنسب، علی دائی ثابت کرده که چنین طرز تفکری در فوتبال فاسد ایران جایگاهی ندارد. خاکپور روی کاغذ بر نقش و کمک فنی افرادی مثل مجید صالح و محمد مایلی کهن دل بسته است که هر دو نفر مثل خود خاکپور از افراد سالم و صالح فوتبال ایران هستند. اما این به تنهائی کافی نیست. زیرا فوتبال ایران با سیاست حکومتی در آمیخته است و در چنین عرصه ای هیچ تضمین و امیدی برای افرادی مثل خاکپور وجود ندارد که یک شبه از آسمان وی را بر زمین نکوبند. از طرفی محمد خاکپور مثل یحیی گل محمدی مربی جوان و محجوب فوتبال ناپاک ایران، فردی است ماخوذ به حیا و چنین خصوصیات اخلاقی نیک در مقابل فدراسیون نشین های بازیگر بزرگترین نقطه ضربه پذیری خاکپور خواهد بود.
آخرین نفری که به صحبت و هشدار شفاهی بسنده نکرد و از خاکپور خواسته تا از این سمت استعفا دهد صادق دردودگر مدیر سابق باشگاه ملوان است. متن خلاصه شده نامه این مربی و پیشکسوت فوتبال در زیر از نظر خوانندگان عزیر می گذرد:

محمد خاکپور عزیز
بازیکن ارزنده، اخلاق مدار و شایسته پیشین تیم ملی فوتبال ایران
روی سخن من با شماست زیرا شما را فردی معتقد و سالم و عدالت محور می‌شناسم، من و شما می‌دانیم که درحال حاضر فدراسیون فوتبال با توجه به مناقشات موجود، نبود توان مالی و از سر ناچاری برای جذب حامی مالی و به دلیل اینکه مقرر است این تیم را بصورت پیمانکاری به حاج حبیب خان کاشانی یا فرد دیگری بدهند در پی رهایی از این موضوع و پر نمودن این جایگاه برای فرار از پرسش‌های رسانه‌ای هستند و بدیهی است اتاق فکری حاکم بر رفتار‌ها و تصمیم‌های از این دست نیست، بلکه روی سخن من با شماست که سرمایه این کشور و از شاخص‌ترین افراد عضو جامعه فوتبال و به نوعی نماد عدالتخواهی در این خانواده هستید، و بار‌ها از ظلم و بی‌عدالتی در فوتبال فرموده‌اید، اگر سرپرستی و یا مدیریت فنی تیم ملی را به جنابعالی پیشنهاد می‌نمودند شک نکنید که شما بهترین گزینه برای این انتخاب بودید و رفتار، کردار و مسئولیت پذیری، شایستگی ضامن موفقیت شما می‌بود، لیکن پذیرش مسئولیت سرمربی‌گری از جانب جنابعالی به اعتقاد این حقیر نافی شایسته سالاری، عدالت خواهی و موفقیت تیم ملی المپیک ایران و تصمیمی غیرمنطقی از جانب فدراسیون فوتبال است، از آنجا که سال‌هاست ما عادت به سرمایه سوزی نموده‌ایم و به این روش در طی دهه اخیر اشتهار داریم، این تصمیم نیز همچون بسیاری از تصمیم‌ها غیرطبیعی به نظر می‌رسد، اما استاد ارجمند آینده نشان خواهد داد که در این تصمیم نیز سرنوشتی همچون سرنوشت علی دایی و امیر قلعه نوعی برای شما دوست ارزشمند رقم خواهد زد، شما سرمایه گرانقدر این کشوری و مایه مباهات فوتبال مبادا که با این پذیرش مسئولیت خود نیز با سرمایه سوزان همراهی نمایی، در پایان برای اینکه مغالطه‌ای پدید نیاید دوباره اعتراف می‌نمایم که بهترین گزینه برای سرپرستی و مدیریت این تیم شما هستید و‌ ای کاش وزارت محترم ورزش می‌پذیرفت که کرانچار این مسئولیت را می‌پذیرفت و شما به گوهر تجارب ارزشمندت در کنار این مربی بزرگ می‌افزودی. 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست