آغاز اخراج گسترده ی کارگران افغانی در ایران
•
طرح اخراج گسترده ی کارگران افغانی از ایران آغاز شده است. از روز شنبه ۶ آبان تیم های متشکل از وزارت کشور، نیروی انتظامی، دادستانی و وزارت بازرگانی به همراه بازرسان وزارت کار به مراکزی که از اتباع افغانی استفاده می کنند رفته و نسبت به اخراج آن ها اقدام می کنند. قرار است تا پایان امسال ۵۰۰ هزار افغانی از ایران اخراج شوند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٨ آبان ۱٣٨۵ -
٣۰ اکتبر ۲۰۰۶
مسوولان وزارت کار و امور اجتماعی در ماه های گذشته در هر موقعیتی موضوع اخراج کارگران افغانستانی بدون مجوز کار در ایران را مطرح و سرانجام و پس از هشدارهای پرشمار مبارزه با به کار گرفتن کارگران افغانستانی در بنگاه های ایرانی را از روز ۶ آبان آغاز کردند. بر اساس آخرین آمار تنها یک هزار نفر از اتباع افغانی حاضر در کشور دارای پروانه کار هستند، لذا فعالیت سه میلیون افغانی ساکن در کشور که تنها ۹۰۰ هزار نفر آنها دارای مجوز اقامت هستند، در ایران غیرمجاز تلقی می شود که از روز سه شنبه (فردا) کار اخراج این دسته از کارگران از واحدها آغاز خواهد شد.
این طرح در دو فاز اجرا می شود که فاز اول این طرح شناسایی مراکز تجمع افاغنه است که با طی این مرحله اجرا فاز دوم طرح که همان اخراج کارگران است از ششم آبان ماه آغاز شد، از این تاریخ به بعد تیم های متشکل از وزارت کشور، نیروی انتظامی، دادستانی، وزارت بازرگانی به همراه بازرسان وزارت کار به مراکزی که از اتباع افغانی بدون مجوز استفاده می کنند، رفته و نسبت به اخراج آنها اقدام می کنند.
در این طرح وظیفه وزارت کار شناسایی اتباع خارجی فاقد پروانه کار و برخورد با کارفرمایان متخلف است، لذا این وزارتخانه هیچ نقشی در اخراج کارگران خارجی ندارد و این امر از سوی وزارت کشور و نیروی انتظامی صورت می گیرد و براساس پیش بینی های وزارت کار تا پایان امسال حدود ۵۰۰ هزار نفر از اتباع غیرمجاز افغانی از کشور اخراج خواهند شد. البته کارفرمایان اتباع افغانی دارای مجوز اقامت، براساس دستورالعمل ماده ۱۲۲ قانون کار می توانند درخواست مجوز کار برای این افراد در صنایع ساختمانی، کشاورزی و کوره پزخانه ها کنند که در این صورت وزارت کار پروانه کار شش ماهه برای این افراد صادر خواهد کرد که این امر در راستای نظام مند کردن حضور اتباع خارجی در کشور است.
مسئولان ایرانی مدعی اند اجرای این طرح می تواند نقش بسزایی در کاهش نرخ بیکاری در کشور داشته باشد به طوری که تا پایان سال براساس اظهارات مسوولان وزارت کار ٣۰۰ تا ۴۰۰ فرصت شغلی که در حال حاضر در اختیار افاغنه قرار دارد، احیا خواهد شد.
قرار است تا پایان امسال، ۵۰۰ هزار نفر از اتباع غیر قانونی از افغانستان اخراج شوند. علی جعفری نژاد رئیس اداره اتباع خارجی استان خراسان، با اعلام آغاز رسمی اخراج کارگران غیرقانونی افغان از ایران، گفت ابتدا کارگران غیر قانونی شناسایی خواهند شد. اگر این کارگران مجوز اقامت داشته باشند اخراج نخواهند شد و فقط به دلیل نداشتن پروانه کار با کارفرمایان آنها برخورد صورت می گیرد و از کار غیر قانونی این مهاجران جلوگیری به عمل خواهد آمد. این مقام ایرانی گفت که فقط آن دسته از کارگران افغان از ایران اخراج خواهند شد که به طور غیرقانونی در ایران کار و اقامت داشته باشند.
وزارت کار ایران اعلام کرده است که اگر کارفرمای متخلف شناسایی شود و تا ۱۵ روز نسبت به تعیین تکلیف کارگر غیر قانونی خود اقدامی انجام ندهد علاوه بر پرداخت جریمه، گمرک از ترخیص کالاهای مربوط به این کارفرما خودداری خواهد کرد.
همچنین، شهرداری ها موظف شده اند پایان کار پروژه کارفرمایانی را که در ساختمان خود از کارگران افغان بدون مجوز استفاده کرده اند، صادر نکنند. بانک ها نیز از اعطای تسهیلات و خدمات بانکی به این کارفرمایان خودداری خواهند کرد. در طرح ضربتی شناسایی و اخراج کارگران غیرقانونی، به کارفرمایان اجازه داده شده تا در صورت تمایل برای کارگران خود در مشاغلی مانند، کشاورزی، صنایع ساختمانی و کوره های آجرپزی درخواست مجوز شش ماهه کار کنند.
طرح شتابزده اخراج کارگران افغان
اسماعیل عبادی – روزنامه کارگزاران
...احساسات نژادپرستانه و ضد مهاجران خارجی بالاخص در مورد مردمان شریف افغانستان آرام آرام در گوشه و کنار به چشم می خورد. تیتر روزنامه های این چند هفته اخیر پر شده است از این دست جملات؛ «افزایش جرم و جنایت افغان ها در سال جاری» یا «یک و نیم میلیون شغل در اختیار افغان های مهاجر» و تیترهای ناصوابی از این دست. آیا به فرض مثال با وقوع جرم و جنایت تنی چند از مهاجران می توان به مجرم بودن همه آنها حکم داد؟ آیا معضل بیکاری در صورت خروج نیروهای کارگر افغانی رنگ خواهد باخت؟
با اندکی مداقه در وضعیت کاری نیروی کار افغان می توان دریافت که این قشر پر کار و زحمتکش در سخت ترین شرایط کاری و با پایین ترین دستمزدها در اقتصاد کشور مشغول به کار هستند. کارگرانی که نه از حق بیمه برخوردارند و نه تحت لوای قانون کار فعالیت می کنند.
کارهای سختی که افغان ها برای گذران زندگی مشغول آن هستند را هر نیروی کار ایرانی تاب نخواهد آورد. به کرات دیده بودم که زمانی که از بالا برها و این حرف ها در صنعت ساختمان سازی خبری نبود این مردمان پر کار چطور کیسه های شن و ماسه را تا طبقات چندمین بالا می کشیدند.
حضور نیروی کار افغان بازار کار را مخصوصا در صنعت ساخت و ساز رقابتی نموده است به نحوی که نیروی کار ایرانی باید برای حفظ موقعیت خود بیشتر تلاش کند. آیا تا به حال افغانی را دیده اید که کنار خیابان یا در میدانی به انتظار متقاضی نیروی کار نشسته باشد؟ کار و تلاش بیشتر و توقعات کمتر نیروی کار افغان موجب شده است تا آنها در رقابت با نیروی کار ایرانی در رده بالاتری قرار بگیرند و نیروی کار ایرانی نیز باید درجه تحمل خود را بالا برده و عرصه رقابتی موجود را درک نماید.
مهاجران افغان آنگونه هم که تبلیغ می شود جایگاه مناسبی در بازار نیروی کار ایران نداشته و ندارند. فراموش نباید کرد که معلم زبان انگلیسی یا ادبیات افغان را در بدو ورود به کشور کلنگ به دست دادیم و راهی ساختمانش کردیم. مقایسه ای بین وضعیت مهاجران ایرانی و افغانی داشته باشیم بد نیست. کدام نیروی افغان جذب آموزش و پرورش ما شده است؟
کدام نیروی افغان جذب ادارات دولتی ما شده است؟ کدام نیروی افغان فرصت قد علم کردن در عرصه علم و فرهنگ در کشور ما داشته است؟ آنقدرها هم که فکر می کنیم میهمان نوازان خوبی نبوده و نیستیم و حال که مهاجران افغان در کشور ما ریشه دوانده اند با افکار نژادپرستانه خود عرصه را بر آنها تنگ می کنیم و لقمه نانی را هم که به مدد تلاش خود کسب می کنند تلخ!
کمی منصف باشیم و شرط انصاف بجا آوریم و مطمئن باشیم که عرصه غیر رقابتی اقتصاد کشور با خروج این مردمان شریف سخت گره خواهد خورد. نمی توان به دلیل بروز جرم و جنایت از تنی چند، همه مهاجران را زیر سوال برد و هر روز لرزه بر اندام آنها انداخت که کی و کجا باید کشور ایران را ترک کنند و به افغانستان برگردند.
در صورت صدق این قضیه باید تمامی مهاجران ایرانی از اروپا و آمریکا اخراج شوند و زمانی این قاعده نقض می شود که معتقد باشیم هیچ جرم و جنایتی از ایرانی ها سر نخواهد زد که بسیار دور از واقعیت است. در صداقت و پشتکار افغان ها نباید شک کرد و کافی است به طور مثال پرسشنامه ای آماده شود و کارفرمایان در مورد افغان ها مورد سوال قرار گیرند و میزان رضایت آنها سنجیده شود. آن هنگام است که در می یابیم این نیروی کار ارزان چه جایگاهی در اقتصاد کشور دارند.
ما ایرانیان عادت بدی داریم و آن فراموش کردن لحظه های احتیاج است. روزگاری بود که مردان افغان دوش به دوش مردان ایرانی عرق می ریختند و تلاش می کردند و حال زمان آن فرا رسیده که بار بیکاری و لابد فردا فشار تورمی و بالا بودن نرخ بهره را هم به گردن آنها بیندازیم. سیاست های تشویقی نیز به نظر می رسد مشکلی را در اخراج نیروی کار افغان حل نخواهد نمود.
دولت تقبل نموده است که در صورت اخراج نیروی کار افغان برای مدتی هزینه بیمه را تقبل نماید ولی از آنجا که کارفرمایان از کیفیت و منش نیروی کار افغان راضی به نظر می رسند ترجیح می دهند تا هزینه بیمه را نیز خود متحمل شوند و نیروی کار آموزش دیده و پر تجربه خود را که برای آن هزینه نموده اند از دست ندهند.
باید توجه نمود که طی سالیان متوالی نیروی کار افغان از یارانه های شهروندان عادی این کشور برخوردار بوده و در استفاده از خدمات عمومی نیز تا حدی سهیم بوده اند. این امر به مفهوم هزینه کرد عمومی برای تربیت نیروی کار افغان در اقتصاد کشور بوده و می طلبد که دولتمردان به این سادگی سرمایه های انباشته در نیروی کار افغان را به چوب حراج نسپارند. به طبع نیروی کار افغان طی این سال ها تجربه های بسیاری اندوخته اند و با شرایط اقتصادی کشور خو گرفته اند و نمی توان انتظار داشت با بهبود شرایط اقتصادی افغانستان به راحتی ایران را ترک نمایند.
شناسنامه دار کردن و اعطای مجوزهای موقت کاری می تواند در بهبود شرایط رقابتی بازار نیروی کار ایران موثر باشد در غیر این صورت و در صورت اصرار و اجبار در اخراج نیروی کار افغان شاهد افزایش قدرت چانه زنی نیروی کار داخلی خواهیم بود که رقیبی برای خود متصور نیستند و لذا احتمالا با تقاضا برای افزایش دستمزدها مواجه خواهیم بود.
افزایش در دستمزدها نیز به نوبه خود هزینه تولید را افزایش داده و این امر در قیمت کالا بروز خواهد نمود. طولانی شدن اجرای پروژه ها به دلیل عدم وجود شرایط رقابتی نیز قابل انتظار است، در این صورت نیز با افزایش هزینه اجرای پروژه ها مواجه خواهیم شد.
از طرفی باید به هزینه های اجتماعی که در نتیجه اجرای چنین سیاست های شتابزده ای بروز خواهد نمود نیز توجه نمود. گسترش نفرت عمومی نسبت به مهاجران و شانه خالی کردن از بار مسوولیت سیاست های گذشته و مقصر دانستن اقلیت مهاجر دولتمردان را از یافتن راه حل های بلند مدت باز خواهد داشت. انتظار می رود با پیش گرفتن چنین رویکردی اقداماتی تلافی جویانه نیز از اقلیت مهاجر سرزند که در این صورت افزایش هزینه امنیت اجتماعی نیز متصور خواهد بود.
از طرفی به دلیل عادت کردن کارفرمایان به شرایط سهل استخدام نیروی کار افغان، استخدام نیروی کار کم تجربه داخلی مشکلاتی را به همراه خواهد داشت که به افزایش منازعات میان کارگران و کارفرمایان منجر خواهد شد. کارفرمایان می بایست جهت تربیت نیروی کار داخلی هزینه هایی را صرف نمایند که این هزینه ها را از دستمزد نیروی کار به نحوی کسر خواهند نمود و از طرفی کارگران داخلی نیز با مشاهده چنین وضعیتی از انجام کار شانه خالی خواهند نمود و این مسئله گام های اولیه گسترش منازعات قضایی و کاهش بهره وری اقتصادی خواهد بود که شاید در کوتاه مدت بروز ننماید، اما مطمئنا در بلند مدت اثرات منفی بر اقتصاد کشور به جای خواهد گذارد.برای روزنامه نگارانی هم که خواسته یا ناخواسته هیزم به آتش افکار نژادپرستانه می ریزند تنها توصیه ای که می توان کرد این است؛ آقایان کمی منصف باشید!
|