چرا عربستان سعودی آگاهانه بازارهای نفت را به شکست می کشاند؟
مجله "سیاست خارجی" - برگردان: آرمان شیرازی
•
امید ریاض اینست که تولید بالای نفت, دولت روحانی را ناچار سازد بودجه ریاضتی را پیاده کند که در نهایت منجر به راه افتادن نارضائی های عمده اجتماعی گردیده و یکبار دیگر مردم را به خیابابها بکشاند. درین صورت, ممکنست رخداد مهمی مانند از دست رفتن قدرت در زمان شاه پیش نیاید, اما باور سعودی ها را, به اینکه نفت سلاح نیرومندی در ستیز برای چیرگی در خاورمیانه است, تقویت خواهد کرد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۵ دی ۱٣۹٣ -
۲۶ دسامبر ۲۰۱۴
دوم ژانویه ١٩٧٧, شاه ایران اقرار دردناکی در رابطه با اقتصاد کشور کرد. او در ملاقاتی محرمانه با صراحت به نزدیک ترین دستیار خود, وزیر دربار اسداله علم, گفت "ما بیچاره شدیم." علم که پیش بینی می کرد هنوز خطرات بیشتری در راه باشند, در نامه ای به شاه نوشت: "ما هر چه پول داشتیم از دست داده ایم و بجایی رسیده ایم که با یک حرکت عربستان سعودی مات خواهیم شد. هم اکنون ما در شرایط پرمخاطره ترسناکی بسر می بریم و اگر بخواهیم زنده بمانیم باید خود را جمع و جور کنیم."
در واقع, این دو تن به بحران در بازار نفت واکنش می کردند. چند هفته پیش از آن, در اجلاس اوپک در پایتخت قطر (دوحه), سعودی ها اعلام کرده بودند که آنان در برابر رأی اکثریت زیر رهبری ایران برای افزایش پانزده درصدی بهای نفت خواهند ایستاد. آنزمان شاه برای پرداخت تعهدات چند میلیاردی خود به آن اضافه درآمد نیاز داشت. به نظر خالد ابن عبدالعزیز آل سعود (شاه عربستان) افزایش بهای نفت در حالی که اقتصاد غرب گرفتار رکود بود قابل توجیه نمی توانست باشد. درعین حال او تمایل داشت روی ایران, در جایی که شاه نیروگاه های هسته ای سفارش می داد و نفوذ خود را در سراسر خاورمیانه می پراکند, محدودیت اقتصادی نهاده شود. در نتیجه سعودی ها با افزایش تولید نفت از ٨ به ١١/٨ میلیون بشکه در روز، "بازارها را لبریز" کرده و بهای نفت خام را کاهش دادند. آنگاه ایران, ناتوان از رقابت درین زمینه, سریعا از بازار بیرون رانده شد؛ تولید ماهانه نفت کشور ٣٣ درصد کاهش یافت؛ درآمد چند میلیارد دلاری که انتظارش می رفت ناپدید شد, و ایران وادار شد که برنامه بودجه پنج ساله خود را کنار بگذارد.
امواج زیانبار این فرامد برجا ماند: در تابستان ١٩٧٧, صنایع تولیدی ایران پنجاه درصد کاهش یافت؛ و نرخ تورم به ٣٠ تا ٤٠ درصد رسید. حکومت هزینه های (آبادانی) داخلی را, برای تعادل ترازنامه خود, بشدت کاهش داد. اما آنگاه که هزاران کارگر ساده کارشان را از دست دادند, این اقدامات (پیشگیرانه) شرایط را بدتر کرد. دراین فاصله زمانی کوتاه, فشارهای اقتصادی به نابودی پشتیبانی طبقه متوسط از حکومت شاه انجامید که دو سال بعد در انقلاب ایران از هم فرو پاشید.
اکنون نیز بهای نفت از بشکه ای ١١٥ دلار در اوت ٢٠١٣ به کمتر از ٦٠ دلار در میانه دسامبر ٢٠١٤ فرو افتاده است. www.cnbc.com
کارشناسان غربی درین شرایط, طبعا, به این می اندیشند که کمترشدن بهای نفت چه تاثیری بر بازار سهام می گذارد. بعضی تحلیلگران معتقدند که کاهش بهای نفت ارتباط چندانی با تغییر تولید عربستان سعودی ندارد. یک مقاله که همین دسامبر در هفته نامه بلومبرگ زیر عنوان "تولید بدون وقفه نفت از لایه های سنگی (توسط شرکت شیل, در امریکا) دارد گردن اوپک را می شکند"
www.businessweek.com
اعتبار "شکستن گردن اوپک" را به انقلاب در تولید نفت از لایه های سنگی در امریکا نسبت می دهد. باید یاد آور شد که اخیرا شرکت شیل استخراج نفت محصور در لایه های سنگی را با روشی نو (یعنی کاربرد فشار و گرمای بالا و افزایش هیدروژن) سودآور ساخته و فعالانه در کار تولید و عرضه آن به بازار بوده است.
بیگمان شرکت شیل "قدرت بازی" عربستان سعودی, بزرگترین تولید کننده نفت در جهان, را به میزان زیادی کاهش داده است. اما با توجه به ظرفیت تولید, وسعت ذخائر و انباشته های نفتی خود, سعودی ها هنوز کاملا قادرند که بازارهای نفتی را به شکست بکشانند و تمایل نیز دارند که این کار را انجام دهند. در سپتامبر ٢٠١٤ درست چنین کردند. آنان در حالیکه بازار قبلا از نفت ارزان قیمت لبریز شده بود, تولید نفت خود را (نیم درصد بالا بردند و) روزانه به ٩.٦ میلیون بشکه رساندند. چند روز پس از آن تخفیف های بیشتری به مشتریان عمده آسیایی ارائه کردند و بدینسان قیمت های جهانی بسرعت به میزان ٣٠ درصد فرو افتاد.
www.businessweek.com
همانند آنچه در سال ١٩٧٧ رخ داد, سعودی ها این لبریز سازی (اشباع کردن) بازار را بدلائل سیاسی انجام دادند. چنانچه تحلیلگران خارجی بپذیرند یا نه, بازارهای نفتی همچنان بعنوان پهنه های مهمی در تلاش ایران و عربستان برای بدست آوردن نقش برتر در خلیج فارس بشمار می آیند.
این نخستین بار نیست که از پایانه های دهه ١٩٧٠ سعودی ها از نفت بعنوان سلاحی سیاسی در برابر رقیبان خود استفاده کرده اند. در نوامبر ٢٠٠٦, نواف عبید (مشاور امنیتی عربستان سعودی و وابسته به پرنس ترکی ال-فیصل که آنزمان سفیر آن کشور در واشینگتون بود) در نوشته خود در واشینگتون پست مطرح کرد که "اگرعربستان سعودی تولید خود را بالا برده و بهای آنرا به نصف کاهش دهد... نتیجه اش برای ایران ویرانگر خواهد بود.. (و) توان تهران را در فرستادن میلونها دلار در سال برای شبه نظامیان شیعه در عراق و نقاط دیگر محدود خواهد کرد."
www.washingtonpost.com
دو سال بعد, در اوج بحران مالی (سرمایه داری) جهانی, سعودی ها بازار را (از نفت) لبریز کردند که در نتیجه آن, در مدت شش ماه, بهای نفت ازهر بشکه ١٤٧ دلار به ٣٣ دلار فرو افتاد.
www.nytimes.com
به همین دلیل, رییس جمهور ایران, محمود احمدی نژاد در سال انتخاباتی ٢٠٠٩, در کلنجار با سقوط ناگهانی درآمد دولت, ناچار شد که یارانه های دولتی و بودجه برنامه های اجتماعی را بشدت کاهش دهد. حاصل آن بود که نتیجه سوال برانگیز انتخابات با تنگنای اقتصادی و شدیدترین نا آرامی های سیاسی ایران پس از سقوط شاه همراه شد.
نشانه های دور تازه ای از لبریز سازی بازار در ژوئن ٢٠١١ پدیدار گشت. پرنس ترکی, ضمن سخنرانی در برابر گروهی از مقامات بالای آمریکا و انگلیس در یک پایگاه عملیاتی ناتو, به ایران هشدار داد که از نا آرامیهای منطقه که متاثر از بهار عربی بودند سوء استفاده نکند. روزنامه گاردین, ضمن بازتاب بخشی از نظرات ترکی, نوشت که اقتصاد ایران می تواند "از طریق کاهش درآمد نفت" سخت زیر فشار قرار بگیرد و "سعودی ها ... در شرایطی ایدآل برای اجرای چنین نقشی می باشند."
www.theguardian.com
سعودی ها فهمیده اند که بهترین زمان برای بشکست کشانیدن بازار هنگامی ست که قیمت ها شکننده شده اند و درخواست مشتریان پایین است. اوائل دسامبر (٢٠١٤), تنها پس از چند ماه که سعودی ها آخرین لبریز سازی بازار را آغاز کرده بودند, عبید در یک مقاله رویتر نوشت که تصمیم دولت او برای کاهش قیمت ها "تاثیر عظیمی بر شرایط سیاسی خاورمیانه خواهد گذاشت. ایران در تلاش برای سرپا نگهداشتن اقتصادی که از تحریم های بین المللی آسیب خورده است, زیر فشارهای بی سابقه مالی و اقتصادی قرار خواهد گرفت."
www.reuters.com
در همان زمان سعودی ها بیگمان از افزایش ٣٠ درصدی بهای نان در تهران خرسند بودند. باید یاد آور شد که نان یکی از اقلام عمده رژیم غذایی ایرانیان است و (تغییرات) بهای آن نشانی از (سلامت و یا نابسامانی) وضعیت اقتصادی است.
دهم دسامبر (٢٠١٤), وزیر نفت عربستان سعودی گفت که کشورش, بدون توجه به درخواست بازار, به تولید و فروش ٩.٧ بشکه در روز ادامه خواهد داد.
www.businessweek.com
حکومت ایران, اگر هنوز دست و پایش بهم نریخته باشد, نگرانی خود از این وضعیت را ابراز داشته است. حسن روحانی بدون آنکه از کسی نام ببرد (گو که باین کار نیازی هم نبود) اعمال "خیانتکارانه" یک تولید کننده عمده نفت را محکوم نمود و گفت که رفتار این تولید کننده انگیزه سیاسی داشته و گواه بر "توطئه ای علیه منافع منطقه است.... ایران و مردم منطقه چنین توطئه هایی را از یاد نخواهند برد."
abcnews.go.com
روز پیش نیز معاون رئیس جمهور, اسحاق جهانگیری, سقوط سریع قیمت نفت را ناشی از "توطئه سیاسی ... نه منتج از (تعادل) عرضه و تقاضا" توصیف کرده بود.
www.al-monitor.com
اگر گواهی تاریخ درست باشد, امید ریاض اینست که تولید بالای نفت, دولت روحانی را ناچار سازد که بودجه ریاضتی را پیاده کند که در نهایت منجر به راه افتادن نارضائی های عمده اجتماعی گردیده و یکبار دیگر مردم را به خیابابها بکشاند. درین صورت, ممکنست رخداد مهمی مانند از دست رفتن قدرت در زمان شاه پیش نیاید, اما باور سعودی ها را, به اینکه نفت سلاح نیرومندی در ستیز برای چیرگی در خاورمیانه است, تقویت خواهد کرد. از سوی دیگر, لبریز سازی های نفتی نیز تکانها و تاثیرات دوره ای و خطرناک خود را, در منطقه و بازارهای نفت, همچنان خواهند داشت.
* اندرو اسکات کوپر - مجله «سیاست خارجی» - ١٨ دسامبر ٢٠١٤
|