معرفی کتابی جدید در حوزه نقد نظام غذا و سلامت
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۴ دی ۱٣۹٣ -
۱۴ ژانويه ۲۰۱۵
* معرفی کتابی جدید در حوزه نقد نظام غذا و سلامت + متن فصل دوم کتاب
* چگونه سرمایه داری گرسنگی و چاقی میآفریند؟
کتاب «بگذار آشغال بخورند؛ چگونه سرمایه داری گرسنگی و چاقی میآفریند؟» نوشته «رابرت آلبریتون» و با ترجمه «کیانوش یاسایی» توسط نشر اختران منتشر شد. آلبریتون در این کتاب از منظر نقد اقتصاد سیاسی نظام تولید غذا و کشاورزی به نقد عقلانیت سرمایه داری، نظام بازار و مناسبات حاکم بر آن میپردازد.
تأمین ۲۴ - «رابرت آلبریتون» نظریهپرداز و متفکر برجستهٔ مارکسیست، صاحب تألیفهای بسیار در عرصههای نظریهٔ مارکسیسم، اقتصاد سیاسی، فلسفه، سوسیالیسم، و محیط زیست است. بسیاری از آثار او به زبانهای مختلف از جمله چینی، ژاپنی، فارسی، کرهای، و ترکی ترجمه. شده است. آلبریتون در حال حاضر مشغول تألیف کتابی دربارهٔ گذار از سرمایه داری است
به گزارش تأمین ۲۴(tamin24.ir)، آلبریتون در کتاب «بگذار آشغال بخورند؛ چگونه سرمایه داری گرسنگی و چاقی میآفریند؟» نظام تولید و تهیه غذا توسط بازار آزاد را به چالش میکشد.
با دانستن اینکه غذا نیازی حیاتی است و تولید آن ما را در ارتباطی نزدیک با زمین قرار میدهد، عملکرد نادرست این بخش از اقتصاد میتواند هم بر سلامت انسانها و هم بر سلامت محیط زیست اثرات نامطلوبی بگذارد.
اگر بتوان نشان داد که عملکرد نادرست نظام سرمایهداری در عرصههایی چنین حیاتی برای بهروزی انسانها مداخلهٔ متعدد و مداوم دولت را ضروری کرده و اینکه حتا با وجود این مداخلات بخش اعظم مشکلات همچنان باقی است، پس باید در عقلانیت سرمایهداری تردید کرد.
آلبریتون در این کتاب مینویسد: «اقتصاددانانِ جریان غالب گاهی میگویند که نقصانهای نظام تولید و تهیهٔ غذا از ناکافی بودن سرمایهداری ناشی شده است. به این معنا که منشاء این کاستیها دخالت در بازارهای آزاد است و اینکه تقریباً همهٔ مشکلات نظام تولید و تهیهٔ غذا با وجود بازارهای آزادتر حل خواهد شد.
در مقابل این استدلال، در اینجا میخواهم بر اساس تحلیل بینظیر مارکس از ساختارهای ژرف سرمایه نشان دهم که این خودِ نظام سرمایهداری است، و نه نوعی سیاست مستقل دولتی بد فهم شده (اگرچه این سیاست هم ممکن است در زمینهای دیگر اینگونه باشد) که ریشهٔ مشکلاتی است که ما در تهیه و توزیع غذا با آن مواجهیم.
میخواهم استدلال کنم که نظام سرمایهداری نه تنها همیشه در برابر هرگونه اصلاحی در جهت عقلانیتر کردن نظام غذایی مقاومت میکند بلکه درحالی که ممکن است رسیدن به نوعی سرمایهداریِ اصلاحشده هدف کوتاهمدت ارزندهای باشد، ما در بلندمدت به تغییراتی نیاز داریم که از هرگونه اداره کردن با بازارهای رقابتی و واحدهای در مالکیت خصوصی درآمدهٔ سرمایه فراتر رود.
در اینجا منظورم این نیست که بازارها و شرکتها را کنار بگذاریم، بلکه حرفم این است که باید کاری کرد که آنها بهطور دموکراتیک پاسخگو باشند به شیوههایی که شاید عدهای آن را پساسرمایهداری بنامند.»
به گزارش تأمین ۲۴(tamin24.ir)، این نظریهپرداز و متفکر برجستهٔ مارکسیست معتقد است بر اساس تحلیل مارکس باید بین «عقلانیت کاپیتالیستی»، که خیلی هم عقلانی نیست و خود «عقلانیت» تفاوت قائل شد چرا که یک سرمایهدار عقلایی همیشه به دنبال حداکثر کردن سودهای کوتاه مدت خود است.
بنابراین فعالیت کشاورزی که مطابق با چنین احکامی سازمان یابد میتواند عمیقا نادرست باشد و سلامت انسانها و محیط زیست، هر دو را به خطر اندازد.
بهرغم بیش از دو سده مبارزات مردمی برای تخفیف دادن برخی از مخربترین پیامدهای تلاشهای کاپیتالیستی برای ادغام نظام کشاورزی/ غذایی در جهتگیری سرمایهداری به سوددهی کوتاه مدت، نارساییها و ضعفهای ادامهدار این بخش در ما این گمان را برمیانگیزد که «عقلانیت» کاپیتالیستی باید از بنیاد جای خود را به عدم عقلانیت داده باشد.
نظامی که این توان را دارد تا غذای کافی تولید و رژیم غذایی مناسبی برای همه کس در دنیا فراهم کند، اما بهجای آن بیش از نیمی از مردم را گرسنه و با سوءتغذیه رها میکند، نمیتواند عقلانی باشد.
در جستوجوی سودآوری رفتن، سرمایه را نسبت به وجوه کیفی زندگی بیتفاوت میگرداند و تا زمانی که پرداختن به این وجوه برای سرمایه سودآور نباشد، نسبت به آنها بیتفاوت خواهد ماند. وجوه کیفی زندگی میتواند شامل خیلی چیزها شود، از سلامت محیط زیست گرفته تا کیفیت زندگی کارگران.
برای سرمایه ملاحظات کیفی همیشه تحت سیطرهٔ ملاحظات کمّی قرار دارد. سرمایه در طور تاریخ هیچ وقت برای سلامت و امنیت کارگران دغدغهٔ چندانی از خود نشان نداده مگر آنکه قانون گذاری دولت مجبورش کرده باشد.
تا زمانی هم که دولت، قانونی در حمایت از محیط زیست وضع نکرده اعتنایی به آلودن و آسیب رساندن به آن نداشته است. سخن کوتاه، همهٔ ارزشها غیر از سود ارزشهای درجهدویی هستند که در برخورد با سود مغلوب خواهند شد.
به گزارش تأمین ۲۴ (tamin24.ir)، آلبریتون از منظر نقد فرایند تولید غذا و کشاورزی در نظام بازار، و در ادامه نقد عقلانیت نظام سرمایه داری مینویسد:
«با دانستن اینکه غذا نیازی حیاتی است و تولید آن ما را در ارتباطی نزدیک با زمین قرار میدهد، عملکرد نادرست این بخش از اقتصاد میتواند هم بر سلامت انسانها و هم بر سلامت محیط زیست اثرات نامطلوبی بگذارد. اگر بتوان نشان داد که عملکرد نادرست نظام سرمایهداری در عرصههایی چنین حیاتی برای بهروزی انسانها مداخلهٔ متعدد و مداوم دولت را ضروری کرده و اینکه حتا با وجود این مداخلات بخش اعظم مشکلات همچنان باقی است، پس باید در عقلانیت سرمایهداری تردید کرد.»
به باور او: «سرمایهداری با مرکزیت دادن به مالکیت خصوصی و سود در حیات اقتصادی، فردگرایی تملّکجویانهای را توسعه میدهد. اگرچه سطحی از فردگرایی چیز خوبی است اما باید با اشکالی از جامعهگرایی و زندگی اجتماعی در توازن باشد.
سرمایهداری افراد و گروههای منفرد را تشویق میکند تا بیقیدوبند سود و قدرت اقتصادی خود را گسترش دهند بیتوجه به پیآمدهای آن در بلندمدت برای جامعه و برای کرهٔ زمین. این نوع فردگراییِ یک طرفه نه تنها مانعی است در برابر انگیزههای بخشندگی و کمک در انسانها بلکه گونهٔ رفتار «پس از من هرچه پیش آید» را هم اشاعه میدهد. آنقدر که باید نظام سرمایهداری را در این موارد مقصر دانست نباید افراد را سرزنش کرد. چراکه احکام ذاتی این نظام است که مردم را در این جهات قرار میدهد.»
* بخشی از فصل دوم این کتاب را در اینجا می توانید مطالعه کنید.
www.kandokav.com
|