یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

"برادرِ خواب"


مه ناز طالبی طاری


• یک شبه تا "برادرِ خواب" میروم
بی کفش و بی کلاه
و یکی یکی ستاره ها را سلام میگویم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۲ آبان ۱٣٨۵ -  ٣ نوامبر ۲۰۰۶


 
سه بار بخواب میروم
سه بار برمی خیزم
زبانم را می شویم
گوشهایم را از سلسله ی منقرضِ " شبانه ها "
و یخچال را از بیت های پلاسیده پاک میکنم:
ــ " رُز های خونین " ــ
یک شبه تا " برادرِ خواب " میروم
بی کفش و بی کلاه
و یکی یکی ستاره ها را سلام میگویم
سه بار آتش میشوم
سه بار میسوزم
در زبانِ بیدارم
که در قتلِ هابیل آب میشود
در شعرهای نانوشته ام بر کتیبه های کهن
در من و نامه های قدیمی
که گفتنم را هماره در شنیدنم تکرار کرده اند
ــ کلامِ ناگفته، سایه ی درختی سوخته را میماند
و کلامِ ناشنیده، سلاخی میانه رو ــ
سه بار تمام میشوم
سه بار تکرار
در قابِ پنجره ام دراز میکشم
در همخوابگیِ برف با شاخه های لخت
و به آوازهای شهر گوش میسپارم
ــ  قراردادهای روزانه تنها در سکوت اعلام میشوند،
و هر کس در روزنامه ی دیگری از سرنوشتِ خود آگاه  ــ
بلوای شهر اینجایی است
همانندِ خیالهای شاعران از شعر،
زنانِ جوان، گُربه ها و مرگ
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست