شبحی که امکان دارد گستردهتر از قبل به گشت و گذار بپردازد!
عظیم هاشمی
•
اسپانیا بپا خاسته تا نه فقط خشم خود را از تروئیکا ابراز نماید بلکه اجازه ندهد همچون گذشته کشور جولانگاه انحصارات امپریالیستی شود. این انفجار، انفجارخشمی چند ده ساله است. اسپانیا بپا خاسته تا نه تنها یاری رسان یونان باشد بلکه نقطه عطفی در مبارزات جاری ایجاد نماید
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۲ بهمن ۱٣۹٣ -
۱ فوريه ۲۰۱۵
مقاومت مردم یونان مقابل برنامههای ریاضتی انحصارات سرمایه داری روحیه همبستگی و مبارزات اجتماعی در دیگر مناطق را تقویت نمود و باعث شد در ششمین روز از پیروزی سیریزا هزاران انسان که سالها زیر چرخهای ماشین بدون ترمز دولتهای مختلف پادشاهی اسپانیا استخوانهایشان در حال خرد شدن بود انرژی گرفته و پر شورتر، گستردهتر و منسجم تر از گذشته خیابانهای مادرید را با گامهای خود بلرزه درآورند و با حضور شورانگیز خویش تمامی میدان اصلی و خیابانهای اطراف را پر کنند. از زمان انفجار قطار شهری در مادرید در یازده سال گذشته، پایتخت اسپانیا این چنین سیل جمعیتی به خود ندیده بود. حادثه ای که منجر به رخت بر بستن دولت حزب خلق به رهبری "ازنار" و روی کار آمدن دولت سوسیالیستها به رهبری "زاپا ترو" گردید. اکنون شعار محوری روی پلاکادرها و دربین افراد چنین است: پودموس! یعنی "ما می توانیم".
پودموس! چون دیگرانی بوده اند که نتوانسته اند که اینچنین اینها فریاد بر میآورند: ما میتوانیم! آری میتوان سدها را شکست، از آنها گذر کرد، راهها را هموار نمود و قلهها را فتح کرد! غرش فریاد رعدآسای شان کاخ های تحمیل کنندگان و مجریان برنامه ضد بشری ریاضت کشی اقتصادی را یکی پس از دیگری در نوردیده و همه را سراسیمه کرده است. هنوز حرفهای مرکل لیدر دولت انحصارات آلمانی در مورد یونان و این که «یک قدم هم عقب نمی نشینیم» پایان نیافته بود که خبر هولناک به او رسید، اسپانیا بپا خاسته!
اسپانیا قد برافراشته تا پاسدار آن کرامت و شان انسانی باشد که پس از شکست جمهوری خواهان به دست فاشیستهای فرانکویی و همپیمانان و یاری دهندگان نازیست آلمانی، سالها در راه آن با افت و خیز رزمیده و مقاومت کرده است، اسپانیا بپا خاسته تا نه فقط خشم خود را از تروئیکا ابراز کند بلکه اجازه ندهد همچون گذشته این کشور جولانگاه انحصارات امپریالیستی شود. این انفجار، انفجار خشمی چند ده ساله است. او بپا خاسته تا نه تنها یاری رسان یونان باشد بلکه نقطه عطفی در مبارزات جاری ایجاد کند. اگر مادرید با اولین تسخیرهای میادین توانست نوع جدیدی از حضور در عرصه اجتماعی را به منصه ظهور رساند و از فرانکفورت تا نیویورک را با خود همراه کند، بی تردید بازهم خواهد توانست الهام بخش بسیاری از نیروها در دیگر مناطق چون ایتالیا و پرتقال و ایرلند وغیره باشد، خصوصا که اکنون تنها نیست و دستان ستبر و سترگ یونانیان نیز یاری دهنده میباشد.
اکنون فقط نسیمی در حال وزیدن است، نسیم مخالفت با راست، مخالفت با برنامههای ریاضت کشی تحمیلی انحصارات سرمایه داری، اما اگر مرکل ها، اولاندها و دیوید کامرون ها بخواهند حرکت خود را بر اساس مرغ یک پا دارد تروئیکا تنظیم کنند و حتی به اندازه اوباما هم نتوانند نگاهی واقعی تر به این اوضاع بیندازند، چنین نسیمی میتواند تبدیل به طوفانی سهمگین برعلیه نظم موجود گردد و موقعیت به گونه ای پیش رود تا گسترده تر از هر زمان آن شبحی به گشت و گذار بپردازد که مارکس در مانیفست از آن سخن گفت: گشت و گذار شبح کمونیسم بر فراز اروپا.
تنظیم مواضع نمایندگان حاکم دولتهای سرمایه داری به عهده خود آنها واگذار کنیم، اما در این تند پیچ تاریخی بسیاری از احزاب و جریانات و انسانها محک خواهند خورد، چرا که هر کدام میتوانند به نحوی اقدام نمایند تا نقشه های انحصارات خنثی و آنها مجبور شوند از برنامههای ضدانسانی خود عقب نشینی کنند. فعالین کارگری و اجتماعی میتوانند همچون روزا لوکزامبورگ و لببکنشت مواضعی انترناسیونالیستی اتخاذ کنند و یا برعکس با پشتیبانی از مواضع مرکل ها اشاعه دهنده دیدگاهی شوند که حاصل آن چیزی نخواهد بود بجز خانه خرابی و سیه روزی هرچه بیشتر مردم یونان، اسپانیا، ایرلند و پرتقال و …. و فربه تر شدن انحصارات سرمایه داری. اگر مردم و خصوصا کارگران کشورهایی که دولتهایشان خود را طلبکار قلمداد میکنند به چنین سیاستی فرو غلتند، دست انحصارات را بیشتر باز خواهند گذاشت تا وحشیانه تر از قبل به دستاوردهای مبارزاتی خود آنها نیز یورش آورند؛ آنگاه شرایط برای استقرار بربریت به صورتی کامل و گسترده تر فراهم میشود. سیر رویدادهای آینده بهتر نشان خواهد داد که هر نیرو و فعال اجتماعی خصوصا در آلمان که سیاست دولت آن در اتحادیه اروپا نقش تعیین کننده ای دارد، چنین تند پیچی را چگونه از سر خواهد گذراند و در کدام صف میایستد.
|