•
مردِ کنار جاده هنوز
داره دست تکون میده
که نگه دارم
بارون داره مثلِ چی میباره
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱٣ اسفند ۱٣۹٣ -
۴ مارس ۲۰۱۵
مردِ کنار جاده هنوز
داره دست تکون میده
که نگه دارم
بارون داره مثلِ چی میباره
و من میگذرم.
در حالِ گذشتن اما
نمیدونم نگه دارم یا نه
شاید الان مرد افتاده توی جاده و بارون
داره میبردش
اما من نمیدونم چی کار کنم
نگه دارم یا نه؟
شاید هم الان زنی
افتاده باشه
و من بگذرم
شاید زنی افتاده روی سینهی جاده
که از سینهی مرد میگذره
و من بگذرم
مثل خیابون که از کنارِ من میگذره
و هنوز نمیدونه
نگه داره یا نه؟
یا شاید زن باریده باشه
و جاده منتظر باشه
و مرد از روی من رد بشه
یا شاید بارون له بشه زیر قدمهاش
و زن ندونه چطور بگذره
ازِ خیابونی که داره از روش میگذره.
شاید هم شب توی بارون
با سرعتِ چی بگذره
و مرد حتی سرشو برنگردونه
تا زن و منو که میگذریم
تو شیشههای بارون خوردهی خیابون
نگاه کنه
با این همه شاید
هنوز آسون نیست
که از کنارش گذشته باشی
از روم گذشته باشه
که زن مثلِ چی بباره
روی کسی که مثل بارون میگذره
آسون نیست ندونی
نگه داری یا نه؟
نه هیچ آسون نیست که ندونی
آیا گُذشتن همون گُذشته؟
مرد هنوز کنارِ جاده ایستاده؟
یا جاده داره اونو با خودش میبره؟
زن گذشتهی یک گُذشته؟
یا گُذشتن از گُذشتهس؟
آسون نیست هنوزهم ندونی
بالاخره برای خودت نگه داری یا نه؟
|