آقای بنیصدر بند پوتینهایت را باز کن!
اردلان باستانی
•
شبکهی تلویزیونی "من و تو" برنامهای تهیه کرده است با عنوان " جنگ ۲۴ روزهی سنندج". در این برنامه دو جناح حضور دارند. جناح اول، آقای بنیصدر، جناح دوم نیز حزب دموکرات کردستان ایران است. بنیصدر در این برنامه سخنانی بر زبان آورد که نه تنها نشانی از صداقت نداشت، بلکه تمام و کمال در جهت منافع حاکمیت بود. ادعاهایی که هیچگاه ثابت نشده است و نخواهد شد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۵ اسفند ۱٣۹٣ -
۶ مارس ۲۰۱۵
شبکهی تلویزیونی "من و تو" برنامهای تهیه کرده است با عنوان " جنگ ۲۴ روزهی سنندج". در این برنامه دو جناح حضور دارند.
جناح اول، آقای بنیصدر که در آن دوران رئیس جمهور ایران بودند و کل قوا نیز در زیر نگین ایشان خدمت میکردند.
جناح دوم نیز حزب دموکرات کردستان ایران است که نمایندگیاش را آقای رضا کریمی از چهرههای مبارز و شناخته شدهی این حزب بر عهده دارد.
بنیصدر در این برنامه سخنانی بر زبان آورد که نه تنها بویی از صداقت نبرده بلکه تمام و کمال در جهت منافع حاکمیت بود. ادعاهایی که هیچگاه ثابت نشده است و نخواهد شد.
در رابطه با مذاکره و طرح خواستههای خلق کرد از سوی "هیات نمایندگی خلق کرد"، او مدعی میشود که طرف کردها با بهانه گیری و لطمه به روند گفتگوها موجبات شکست مذاکرات را فراهم کرد. " ما کوشش کردیم که جنگ نشود، اما آنها بهانه آوردند و الا و بلا باید جنگ شود" این عین عبارت بنیصدر است.
هیچگاه رهبران کرد این توهم را نداشتهاند که با چنین جمعیتی و با سلاح سبک میتوان قدرت مرکزی را به زانو درآورد. احزاب کردستان در همهی سالهای مقاومت همیشه حالت تدافعی داشتند و تنها از جان و مال مردم و دستاوردهای انقلاب بهمن در کردستان دفاع میکردند و در هیچ برههی تاریخی مقاومت بر جنگ و تداوم مبارزهی مسلحانه پافشاری نکردهاند.جناحها و احزاب سیاسی کردستان هرآن آمادهی صلح و پیشقدم در آتش بس یک طرفه بودهاند.
منطق جنگ طلبی و "جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان" شعار دوستان قدیمی آقای بنیصدر است، نه منطق جریاناتی که جان مردم برایشان با ارزش بوده و خود را متعهد به ارزشهای انسانی میدانند.
جناب بنیصدر در بخشی دیگر از سخنانش ادعا میکند که "مرحوم قطبزاده" نقشهی جنگی از مسکو خریده بودند به قیمت ۲۰۰ هزار دلار و در آن نقشه آمده بود که در مرحلهی اول حمله به غرب کشور و تصرف غرب کشور از جانب نیروهای "به ظاهر ایرانی" و اعلام حکومت و در مرحلهی بعدی تصرف بقیهی کشور.
آقای بنیصدر میگوید "اینها پیشمرگ صدام" شده بودند و خود نیز پشیمان بودند و درخواست کردند که ما عفو صادر کنیم.
نادیده گرفتن مبارزات و خواستههای کردها در ایران و به کار بردن عبارات این چنین بی اساس همچون " پیشمرگ صدام" تنها از اولین رئیس جمهور جمهوری اسلامی انتظار میرود.
احزاب کرد و بازوی مسلح مقاومت تودهای کردستان در ۲ استان غربی کشور فعالانه مبارزه میکردند. در طول ٨ سال جنگ "اسلام" و "کفر"، حتی یک بار هم نیروهای پیشمرگ راهنمای ارتش عراق نبودند برای ورود به خاک ایران. برای رد ادعای بنیصدر تنها رجوع به سیر وقایع جنگ نشان میدهد که هیچ لشکر و گردان و حتی سرباز عراقی از مرزهای کردستان وارد خاک ایران نشده است و اگر احزاب کرد "پیشمرگ صدام" بودند و اجازه میدادند که ارتش عراق وارد کردستان ایران شود جنگ سرنوشت دیگری داشت و جبههها هم در تنها در جنوب کشور محدود نمیشد.
در رابطه با درخواست عفو از جانب کردها آقای بنیصدر تنها میگوید "آنها گفتند تامین کنید تا ما اسلحه را تحویل دهیم". مشخص نیست "آنها" که هستند؟
جنگ ۲۴ روزهی سنندج و تحریف یک تاریخ
انقلاب ۵۷ سیل آسا همهی جامعه را در نوردید. ارتش با وجود اینکه به صف انقلاب پیوست اما بازهم نیرویی مدافع قدرت به حساب میآمد. در سراسر ایران مردم به پا خواسته به پاسگاهها و پادگانها حمله کردند و اسلحهها را در میان خود تقسیم کردند.
در همهی ایران این اقدامات ستایش شد و در نهایت دولت برآمده از انقلاب بدون مجازات به خاطر حمله به پادگانها اقدام به جمع آوری اسلحهها کرد.
در کردستان هم داستان همین بود. مردم انقلابی به پادگانها حمله کردند و نظامیان را خلع سلاح کردند. این اقدام در همهی ایران ستایش شد و جزو رشادت "برادران انقلابی" قرار گرفت اما در کردستان همین عمل خیانت به کیان کشور و ایجاد فتنه بود.
آقای بنیصدر نفس حمله به سنندج را رد میکند و میگوید ارتش از خود دفاع کرده است. آری همین ارتش اگر در نقطهای دیگر به روی مردم آتش میگشود ارتش ضد انقلاب و طاغوتی بود اما در کردستان دفاع مشروع کرده است از خودش. مسئله اینجا بود که ارتش حاضر نبود به خواستههای مردم و شوراهای منتخب مردمی تن دهد، و همین باعث شدت برخوردها بین ارتش و مردم شد.
باید گفت که بنیصدر از تاریخ میترسد و برای رهایی از این ترس مخاطبش را فریب میدهد. حمله به سنندج و ۲۴ روز محاصرهی مردم را دفاع میداند و تلفات را تنها به شکستن شیشه تقلیل میدهد.
فریبکاری در گفتههای بنیصدر موج میزند. حمله با خمپاره و توپخانهی سنگین به شهر و استفاده از جت و هلیکوپتر در برابر مردم غیر نظامی و هموطن، اسمش را نمیشود دفاع نام گذاشت.
کشته و زخمی شدن هزاران نفر از مردم سنندج نتیجهی حملهای بود که بنیصدر با وجدانی آسوده به شکستن چند پنجره کاهشش میدهد و میگوید " صدمهی مهمی وارد نشده بود و من خبری از بمباران شهر ندارم"
بنیصدر که چشم در چشم نمایندهی حزب دموکرات دوخته است دیواری کوتاهتر از دیوار نیروهای چپ نمیبیند و کومهله را مسئول برهمزدن اوضاع و حتی اغتشاش میکند و این جریان را متضاد با منافع مردم و شورای انتخابی مردم سنندج جلوه میدهد.
جناب بنیصدر و همفکرانش هیچگاه نمیتوانند نقش نیروهای چپ و سوسیالیست را در مقاومت سنندج نادیده بگیرند و تاریخ هم گواه پایگاه چپ در شهر سنندج است و شورای انتخابی شهر هم دلیلی بر صدق این ادعاست.
هرچند در آن دوران حزب دموکرات کردستان در برابر مقاومت تودهای موضعی نامسئولانه گرفت و در یک بیانیه حمله به پادگان سنندج را محکوم کرد اما همین حزب هم در روزهای مقاومت به صف مردم بازگشت.
مقاومت ۲۴ روزهی سنندج، صفحهای زرین در تاریخ جنبش حقطلبانهی خلق کرد است و نقش نیروهای چپ و سوسیالیست نیز در این مبارزهی سترگ فراموش نشدنی است. مردم کردستان در همهی این سالها با نیرویی تا دندان مسلح و تا مغز استخوان سرکوبگر مواجه بوده است.
محاصرهی سنندج و قتل و عام مردم تنها نمونهی سرکوب نیروهای جمهوری اسلامی نیست و همهی شهرها و روستاهای کردستان در مسیر ماشین سرکوب قرار گرفته است.
بنیصدر و بنیصدرها برای خوشنامی نمیتوانند به تحریف تاریخ اتکا کنند و باید مسئولیت اعمال خود را تقبل کنند.
آقای بنیصدر بهتر است به جای اینکه خود را تاریخ زنده بپندارد کمی هم به عبارت "تاریخ بازنده" فکر کند و بند پوتینهایش را هم کمی شل کند.
|