یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) - به مناسبت روز جهانی زن



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۵ اسفند ۱٣۹٣ -  ۶ مارس ۲۰۱۵


* مبارزه برای برابری زن و مرد در کشور ما، ضرورتاً یک مبارزه سیاسی است

هشت مارس دیگری فرارسیده است. روز جهانی زن، بر همه‍ی زنان ایران و جهان مبارک باد! اگر روز جهانی زن برای زنان جهان، روز گرامی داشت مبارزات زنان علیه مردسالاری و ستم جنسی در همه‍ی ابعاد آن است، برای زنان ایران، هر روز، روز زن است. زندگی در حکومتی که ایدئولوژی و خط راهنمایش بر کهتری زن استوار است، زنان را به نبردی روزانه و در تمامی عرصه ها کشانده است. دیدگاه حاکمیت اسلامی به زن، همان دیدگاهی است که امروز داعش در عراق و سوریه به صورتی عریان و بزک نشده به نمایش می گذارد. زن "مایملک" مرد است و زنان اسیر، بردگانی برای فروش! بی جهت نیست که هیچ یک از حاکمان جمهوری اسلامی و هیچ یک از آیت الله های ریز و درشت، علیه به بردگی کشانده شدن زنان ایزدی، مسیحی، آسوری و کرد توسط داعش و فروش آنها در بازار برده فروشان اعتراضی نکردند و هیچکدام شان آیه های مربوط به برده داری در قرآن را متعلق به اعصار گذشته اعلام نکردند. اما چرا آنها با همین صراحت در ایران عمل نکرده و نمی کنند؟

اگر چه حاکمیت اسلامی در ایران با همان صراحت و شفافیت داعش در عراق و سوریه عمل نکرده است، اما جوهر سیاست هایش علیه زنان از همان منطق تبعیت می کند. تمامی تلاش حاکمیت اسلامی و بیست و هفت نهاد مسئول کنترل زنان در کشور، بر این استوار بوده که حاکمیت مرد بر زن را تثبیت کرده، زنان را به "اندرونی" ها بفرستند و از حضورشان در خارج از خانه و در محیط های درس و کار به هر شکل ممکن جلوگیری می کنند و آزادی های فردی شان را در دایره‍ی تنگ تفکر زن ستیزانه و قرون وسطائی شان محدود سازند. قوانین حاکمیت اسلامی بر متن فرهنگ مردسالار جامعه و به عنوان مدافع سرسخت آن، در تلاش است تا تمامی حقوق فردی و اجتماعی زنان را در دایره‍ی تنگ بایدها و نبایدهای عقیدتی شان به اسارت درآورند. آزادی پوشش، آزادی انتخاب رشته تحصیلی؛ آزادی انتخاب شغل؛ آزادی سفر؛ آزادی انتخاب همسر؛ حق طلاق، حق برابر در ارث؛ حق حضانت بر فرزند، مزد برابر در برابر کار برابر خواست های اساسی زنان است که از سوی حاکمیت با قدرت قانون و شمشیر سرکوب می شوند.

اما تلاش کاملآ فشرده و سرکوبگرانه حاکمیت اسلامی برای تحمیل الگوی مردسالارانه مورد نظرشان بر زنان ایران با شکست مفتضحانه روبرو شده است. زنان ایران از همان اولین تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ نشان دادند که قصد ندارند سر تسلیم در برابر حاکمیت زن ستیز فرود آورند. مقاومت جنبش زنان در برای حاکمیت قرون وسطائی حافظ فرهنگ منحط مردسالارانه، آنچنان گسترده و فراگیر است که این جنبش را به یکی از ستون های اصلی مقاومت در برابر استبداد دینی تبدیل کرده است. جنبش توده ای مقاومت زنان، حول تمامی خواست هایشان به شکلی روزانه جریان دارد. دستگیری سالانه میلیون ها زن به اتهام "بدحجابی" علیرغم حضور بیست و هفت نهاد برای کنترل حجاب زنان، از مقاومتی خبر می دهد که دیگر توده ای شده است. آمار بالای دختران جوان در دانشگاه های کشور و ذوق و شوش شان برای ادامه‍ی تحصیل؛ بی اعتنائی شان به "رهنمود" های واعظان و فرهنگ مردسالار به ضرورت ازدواج در سنین پائین را به نمایش می گذارد. آمار بالای طلاق در دختران زیر سی سال، از مقاومت گسترده‍ی دختران جوان در برابر ازدواج های اجباری خبر می دهد. رونق گسترده "ازدواج سفید"، دهن کجی آشکاری به بی حقی زنان در انتخاب شریک زندگی و سبک و سیاق زندگی مشترک است. حضور پرشمار زنان در تظاهرات و اعتراضات حول درخواست های صنفی در میان پرستاران و معلمان و دیگر اقشار مزد و حقوق بگیران، از آگاهی زنان به رزم مشترک صنفی و طبقاتی شان خبر می دهد.

علیرغم مقاومت گسترده ای که جنبش زنان در تمامی ابعاد در برابر تعرضات استبداد زن ستیز از خود نشان می دهند، حاکمیت اسلامی از تمامی ابزارها و امکانات خود برای به عقب راندن زنان در تمامی عرصه ها استفاده می کند. از این رو همانگونه که در کنگره نوزدهم سازمان تاکید کرده ایم : «دستگاه ولایت تهاجم گسترده ای را علیه زنان ایران تدارک می بیند که اگر پیش برود ، نیمی از جمعیت ما را به سمت بردگی عملی خواهد راند و نتایج بسیار مصیبت بار و پردامنه ای به بار خواهد آورد. مبارزه علیه این تهاجم وحشیانه و تاریک اندیشانه ، فقط یک وظیفه عمومی دموکراتیک نیست ، بلکه یک وظیفه اخص طبقاتی و قطعاً سوسیالیستی هم هست. زیرا در شرایط ایران ، زنان بخش مهمی از نیروی کار مزدبگیر کشور را تشکیل می دهند و زنان کارگر جزو مظلوم ترین بخش های طبقه کارگر هستند که عمدتاً در اقتصاد غیر رسمی جان می کَنند و بنابراین در آمارهای رسمی نیز به آنها اشاره نمی شود. طرح وحشتناکی که دستگاه ولایت علیه زنان تهیه کرده ، مسلماً اشتغال رسمی زنان را دشوارتر خواهد کرد ، ولی نخواهد توانست آنها را از روی آوردن به کار غیر رسمی باز دارد. زیرا با توجه به فقر گسترده و گسترنده در ایران امروز، غالب خانوارهای زحمتکش ، مخصوصاً در شهرهای بزرگ ، نمی توانند تنها با یک نان آور زندگی کنند و بنابراین بدون کار مزدی زنان نمی توانند دوام بیاورند. به همین دلیل ، تهاجم دستگاه ولایت علیه زنان (با هر منظوری که طراحی شده باشد) تهاجمی مستقیم به موقعیت طبقه کارگر هم هست ؛ زیرا استاندارد "تاریخی - اخلاقی" را در ارزش نیروی کار و بازار کار، به شدت پائین می آورد. با توجه به این مسأله ، جنبش کارگری و (به طریق اولی) جنبش سوسیالیستی ما باید در مقابله با این طرح جهنمی پیشقدم باشند. ».

در سال روز هشت مارس، روز جهانی زن را به تمامی زنان ایران و جهان تبریک می گوئیم و باز همچون کنگره هفدهم سازمان مان تاکید می کنیم : «تمدن سوسیالیستی بی شک تمدنی زنانه تر خواهد بود و حرکت به سمت سوسیالیسم بدون زنانه تر شدن نظام ارزشی و حوزه های مختلف فرهنگ جامعه راه به جایی نمی برد. به همین دلیل ، مبارزه برای رهایی زنان از زنجیرهای مردسالاری، همیشه و همه جا یکی از عناصر حیاتی و ثابت جنبش سوسیالیستی بوده است؛ اما در کشوری که دفاع از کهتری زنان در رأس اصول ایدئولوژیک استبداد حاکم قرار دارد، این مبارزه اهمیت ویژه ای پیدا می کند. بنابراین مبارزه برای برابری زن و مرد در کشور ما ضرورتاً یک مبارزه سیاسی است که بدون سرنگونی جمهوری اسلامی نمی تواند به پیروزی برسد. شرکت فعال و غرورآفرین زنان ایران در همه جنبش های پیشرو نشان می دهد که هر مبارزه واقعاً دموکراتیک در ایران امروز فقط با حضور زنان در مقدم ترین صفوف آن می تواند معنا پیدا کند. با این همه، جنبش زنان ما برای فراتر رفتن از خواست های محدود و آرایش دفاعی کنونی به توده ای تر شدن نیاز دارد که از طریق نفوذ عمیق تر در میان زنان کارگر و زحمتکش می تواند عملی شود. جنبش محدود مانده در میان زنان تحصیل کرده‍ی متعلق به طبقات میانی و بالا نمی تواند فاعل انقلاب بزرگی باشد که ما در نظام ارزشی و فرهنگی به آن نیاز داریم. جنبش زنان ایران اکنون تثبیت شده تر و رزمنده تر از آن است که به سرنوشت مصیبت بار زنان زحمتکش بی اعتنا بماند. این جنبش به مرحله ای رسیده است که برای گستراندن و توانمندتر ساختن خود به چرخش قاطع به چپ و به درآمیختن با پیکارهای طبقاتی کارگران و زحمتکشان نیاز دارد. تمرکز روی مسائل و شرایط این چرخش باید یکی از اولویت های اصلی ما باشد»

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی ، زنده باد سوسیالیسم
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
جمعه ۱۵ اسفند ۱۳۹۳ برابر با ۶ مارس ۲۰۱۵


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست