همایشها چه دردی را باید از ورزش ایران دوا کنند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۶ اسفند ۱٣۹٣ -
۷ مارس ۲۰۱۵
یک روز بعد از پایان کار همایش امیر عابدینی، مدیر کهنهکار فوتبالی که سالها تجربه مدیریت اجرایی در فوتبال دارد اما از تحصیلات و تخصصی در زمینه مدیریت بازاریابی برخوردار نیست، به عنوان مدیر بازاریابی سازمان لیگ فوتبال منصوب شد!!
در تهران همایشی با موضوع بازاریابی ورزشی برگزار شد. رشته بازاریابی ورزشی در ایران بسیار نوپاست و حتی در دانشگاهها نیز هنوز به عنوان یک رشته جداگانه تدریس نمیشود. از این لحاظ برگزاری چنین همایشهایی مسلما میتواند مفید باشد و به درک مفاهیم آن کمک کند، به شرط آنکه به کاربردِ درستتر این مباحث منجر شود و به حل مشکلات و مسائل واقعی مدیریت بازاریابی در ورزش ایران بپردازد. اما چنین کارکردی در مورد اغلب سمینارهایی از این دست در ایران صدق نمیکند. اغلب یک سری حرفهای کلی و متاسفانه حتی بعضا نادرست تکرار میشوند. مسائل و موانع بر سر بازاریابی و درآمدزایی در ورزش خیلی وقتها به درستی تشخیص داده نمیشود و بسیاری از مدیران و مسوولان آدرس غلط میدهند. به عنوان نمونه سالهاست که نداشتن قانون کپی رایت به عنوان یک مانع بزرگ برای درآمدزایی بیان میشود. متاسفانه دبیر اجرایی همایش هفته گذشته هم در یک گفتوگو به این مساله به عنوان یک مشکل بزرگ در ورزش ایران اشاره کرد! این در حالی است که برخی کارشناسان تاکنون بارها توضیح دادهاند که قانون کپیرایت یا همان حق مولف ارتباطی به یک نهاد ورزشی ندارد. قانون حق مولف صرفا مربوط به آثار هنری، فرهنگی و ادبی است و شامل پیراهن فوتبال نمیشود! آنچه بستر درآمدزایی یک فدراسیون یا باشگاه ورزشی را از طریق فروش پیراهن و اقلام هواداری فراهم میکند، قانون ثبت علامت تجاری است که شش سال پیش در ایران تصویب شده است. اما مدیران باشگاهها به جای ثبت علامت تجاری خود و احیانا پیگیری حقوقی نقاط ضعف قانون مزبور، مدام میگویند چون در ایران کپی رایت نداریم، امکان درآمدزایی هم وجود ندارد. اگر آگاه بودند و صورت مساله را درست تشخیص میدادند، مثلا به ضعف حقوق مالکیت با وجود تصویب قانون ثبت علامت تجاری در ایران میپرداختند و برای حل مشکل میآمدند از طریق نهادی مثل اتحادیه باشگاهها با سه قوه لابی میکردند. در چنین همایشهایی باید مشکلات و موانع واقعی بر سر راه بازاریابی ورزشی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. به عنوان نمونه اینکه بازاریابی در یک بازار آزاد و رقابتی معنا پیدا میکند و به همین خاطر انحصاری بودن بازار حقوق تلویزیونی بزرگترین چالش بر سر راه درآمدزایی نهادهای ورزشی در ایران است، چون در این بازار با وجود تنها یک مشتری مدیریت بازاریابی کاملا بیمعنی است. یا مثلا دولتی بودن اقتصاد در ایران چالش دیگری است که یک مدیر بازاریابی در ورزش ایران با آن روبهرو است، چون بازاریابی حقوق اسپانسرینگ در بازارهای دولتی و نیمهرقابتی کار بسیار دشواری است. به همین خاطر است که از سوی کارشناسان اقتصادی همواره بر اهمیت و اولویت آزادسازی نسبت به خصوصیسازی تاکید میشود و در قانون اساسی هم آمده است. اما در این همایشها به ندرت به این مسائل پرداخته میشود. در ایران آنچه در حال حاضر تحت عنوان بازاریابی ورزشی مطرح است، تنها منحصر به بحث فروش بلیت و کالاهای ورزشی و حمایت ناچیز حامیان مالی از برخی تیمهای ورزشی است. ورزش ایران تاکنون از بازاریابی غافل بوده و هیچ همایشی هم تاکنون دردی را دوا نکرده. ورزش ما نیازمند یک برنامه جامع است که به مسائل واقعی بازاریابی و درآمدزایی بپردازد و ساختارهای سازمانیای را برای باشگاهها و فدراسیونها اجباری کند که در آن از افراد متخصص و تحصیلکرده در زمینه مدیریت بازاریابی استفاده شود. در ورزش ایران پست مدیر بازاریابی تاکنون بیشتر جنبه تزیینی و تشریفاتی داشته است. طعنهآمیز است که با وجود تمام صحبتهایی که در آن همایش صورت گرفت، تنها یک روز بعد امیر عابدینی، مدیر کهنهکار فوتبالی که سالها تجربه مدیریت اجرایی در فوتبال دارد اما از تحصیلات و تخصصی در زمینه مدیریت بازاریابی برخوردار نیست، به عنوان مدیر بازاریابی سازمان لیگ فوتبال منصوب شد! این همایشها بهترین فرصت است تا صاحبنظران، مسوولان و تصمیمگیران درباره این گونه مسائل بحث و تبادل نظر کنند و دنبال راهحل باشند، نه اینکه یک سری صحبتهای کلی و بعضا گمراهکننده را تکرار کنند.
امیر علیزاده کارشناس اقتصاد ورزش - اعتماد
|