غزل
برایِ روزِ جهانی ی زن، هشتم مارس
اسماعیل خویی
•
در نکهتِ پگاه، به یک دم زدن خوش ام:
کس نیست خوش به حالِ زلالی که من خوش ام.
بسیارخواه نیستم از حاتمِ بهار:
با نوگلی به شاخه ی این نسترن خوش ام.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱٨ اسفند ۱٣۹٣ -
۹ مارس ۲۰۱۵
برای روزِ جهانی ی زن،
هشتم مارس
در نکهتِ پگاه، به یک دم زدن خوش ام:
کس نیست خوش به حالِ زلالی که من خوش ام.
بسیارخواه نیستم از حاتمِ بهار:
با نوگلی به شاخه ی این نسترن خوش ام.
ره گر به باغ نیست، رَوَم سوی مَرغزار؛
ور نیست یاسمن به چمن، با سمن خوش ام.
حالی، سَبُک خیال چنان ام که با همین
سنجابکی که می گذرد بر چمن خوش ام.
آرَد به رقص ، برگ وَش ام، بادِ بامداد:
حالی ، همین نه در دل و جان، بل ، به تن خوش ام.
دانم که زورِ موجکِ تازان کم است؛لیک
از این که او، به رای، بُوَد سد شکن خوش ام.
زین یادِ دلنواز، که گُردآفریدِ ما
پیروز گشت بر پسرِ تهمتن ، خوش ام.
وز این که همبر اند، به گلزارِ حقّ و داد،
امروز، سروِ ناز و چنارِ گَشَن خوش ام.
از این که در نبردِ قرون ، بل هزارگان،
دارد شکست می خورد از نو کُهن خوش ام.
جشنی خجسته تر ز همه جشن های ماست:
مردانه ریزباده، که در روزِ زن خوش ام.
مردانه و زنانه نداریم:خط بزن
آن لفظ و شادباش دو چندان که من خوش ام.
هشتم مارس۲۰۱۵،
بیدرکجای لندن
|