معرفی کتاب نهضت مشروطه و نقش تقیزاده
انتشارات فروغ
•
کتاب حاصل ده سال پژوهش، ممارست و اندیشیدن نویسندهی کتاب منوچهر بختیاری با پیشینه جامعه شناسیِ تاریخی بر روایتهای قانونخواهی و نوآوری بنیانگذاران عصر مشروطه است. تاکید کانونی آن برکارنامه سیدحسن تقیزاده، بهعنوان یکی از منورالفکران و رهبران برجسته این نهضتِ تاریخسازِ گذر از فقه سنتی به حقوق جدید میباشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۲ اسفند ۱٣۹٣ -
۱٣ مارس ۲۰۱۵
کتاب «نهضت مشروطه و نقش تقیزاده» با عنوان فرعی «سوسیال دمکراسی و جدایی دین از دولت» نوشته منوچهر بختیاری توسط انتشارات پگاه (تورنتو) و انتشارات فروغ (کلن) منتشر شد.
کتاب حاصل ده سال پژوهش، ممارست و اندیشیدن نویسندهی کتاب منوچهر بختیاری با پیشینه جامعه شناسیِ تاریخی بر روایتهای قانونخواهی و نوآوری بنیانگذاران عصر مشروطه است. تاکید کانونی آن برکارنامه سیدحسن تقیزاده، بهعنوان یکی از منورالفکران و رهبران برجسته این نهضتِ تاریخسازِ گذر از فقه سنتی به حقوق جدید میباشد. غرض اصلی یافتن ردِ پای اندیشه و عملکرد تقیزاده جوان، رادیکال، آزادیخواه و لائیک با گرایش سوسیال دمکراتیک در نهضت مشروطه است.
اهمیت و اساس قابل تامل بینش و کنش روشنفکرانی چون تقیزاده عصر مشروطه ـ برغم تمام کاستیها و خطاهای ناگزیر زیست و تحرک سیاسی و اجتماعی در جامعه ما ـ در این امر محوری و سرنوشتساز نهفته که او در فهمی فراتر از دیگر همگنان فعالش در مشروطه، دریافتهبود سلطه موازین سنتی و شرعیِ حقوقی بر ارکان و سرنوشت جامعه ما در عصر نوین جهانی بایستی به نظام و مناسبات مبتنی بر حقوق جدید عرفی گذر نموده و در مسیری رود که امر قدسیِ چون و چرا ناپذیر، جای خود را به قوانین، مناسبات و نهادهای قابل تغییر و اصلاح متکی بر اختیار و اراده دنیویِ مطابق با الزام و نیاز زمانه دهد. امری که درتاریخنگاری ایدئولوژی محور و سیاستزده معاصر کمرنگ و یا تحریف شدهاست. جامعهی همسانبین و تمامیتخواه ما در یک همبستگی شگفت در سنجش کارنامه مشروطه و پیامدهای پساز آن ـ گرچه در لوای عبارات و واژهها و با انگیزههای متفاوت ـ بیماری و معضل اصلی جامعهی ایران را غربزدگی یا وابستهگی به غرب تشخیص داد و سمبل و نمونه بیماری را هم روشنفکرانی از تبار تقیزاده معرفی کرد. نگره و رویکردی که مجموعه جامعه را در پی اصالتخواهی و بازگشت به خویشتنِ همهگیر و فرصتسوزی به همخوانی و همسویی کمنظیری هدایت کرد.
برای آشنایی بیشتر خوانندگان با موضوع این کتاب دو جلدی که در قطع وزیری و 946 صفحه منتشر شده مقدمه کتاب در زیر آمده است.
مشروطگی و کارنامه روشنفکران و بنیانگذاران آن سرفصلی از تاریخ تجدد و نوآوری این سرزمین است. حکایت تاریخ و روایتهای چندگانهی تجدد و مولفه برجسته و محرک آن شرح کارنامه روشنفکری ایران همواره با غرض ورزی، تحریف، و خصومت شگفت انگیزی روبه رو بوده است. این امر بهتدریج فضایی را آفریده که در مقابله با اندیشه ورزی و عنصر روشنگری و حاملان آن روشنفکران ، حالت غالب بوده است.
این کتاب صرفاً زندگینامه شخصی یا سیاسی، فرهنگی و همه¬جانبه سید حسن تقیزاده نیست. تاریخنگاریِ صرفِ سیر رویدادهای زمانهی او هم نمیتواند باشد، هرچند از هر سه مورد تأثیر پذیرفته و نشان دارد. تأکید و تکیهی محوری در این نوشته بر زندگی تقی زاده در محدوده زمانی نهضت مشروطه نهاده شده است. تلاش پی¬گیر و موثر بنیان گذارانهی او در تدوین نخستین قوانین لائیک و عرفی، بهویژه اصول متمم قانون اساسی، و هویتبخشیاش به نظام مشروطه، در تقابل با سنت و خودکامگی فردی، بر اساس اسناد معتبرِ در دست به بحث گذارده شده است. به گمان این کتاب برخی روشنفکران پیشرو ایران و به ویژه تقی زاده درآغاز سده بیستم مروّج گیتی¬مداری و نوگرایی در تقابل با جزمیت، واپسگرایی، و سنت پرستی و هرگونه اصالت¬جویی توهم¬آمیز بودند. آنان جهل، جزمیت، گذشته نگریِ ستایشگر، و ثبات و رکود جامعه سنتی ایران را بسترعقب ماندگی جامعه میشناختند. در راه برطرفکردن این موانع تا حد امکان و دانایی خود جویا، کوشا، و مبتکر بودند.
کتاب در هشت فصل ابعاد کارنامه تقی زاده و مشروطگی ایران را میکاود. برای ترسیم کلیتی تاریخی در سیر رویدادهایی که در کتاب بر آنها تأکید شده است، تقویم وقایع نسبتاً دقیقی در پیوست آمده است. ضمناً برای روشن تر کردن مباحث، شرح مختصری از زندگی تعدادی از شخصیتهای تاریخی که در کتاب از آنها یاد شده در پیوستهای کتاب آورده شده، تا یاریگر خواننده در درک بهتر آرا و ادعاهای برشمرده باشد.
برای دریافت دقیق تر بینش و کنش تقی زاده، فصلی به تحولات زادگاه او تبریز در طی سدهی نوزدهم اختصاص یافته است. این فصل در پرتو فهم آنچه در چند شهر مهم ایرانِ سده نوزدهم و در دهه آغازین سده بیستم در پیشبرد مشروطگی ایران فعال و موثر شدند، نگاشته شده است. غرض این بوده است تا علل و عواملی بررسی و نشان داده شوند که باعث شد در دامن شهر تبریز فرزندان تجددخواه و نوآوری پرورش یابند و بستر اندیشههای پیشرو و معطوف به مشروطیت ایران فراهم آیند.
غالب نوشته¬های تاریخی با ذکر مقدماتی مرثیه¬وار به قرن نوزدهم و زمان قاجاریه می¬پردازند. ایران در این تصویرسازی صرفاً کشوری پرهرج و مرج و آشوبناک، سراپا فساد، ذلت، تباهی، سکون و عقب-ماندگی خوانده و نموده میشود که در بستر این نابسامانی¬های درونی و در برابر حضور و رقابت و مداخلهی روزافزون روس و انگلیس توان تحرک و تحول چشمگیر و مطلوب از آن سلب شده است.
بنابر محتوای این دسته کتاب¬های تاریخی، نخبگان و روشنفکران زمانه صرفاً چند نفری متوهم و حیرت زده و مقلدِ صرف فرهنگ و جوامع فرنگ، و مخالف فرهنگ و مصالح ملی، آداب و سنن و مقدسات مردم بودهاند، بی هیچ اراده و اندیشه ورزی و توان نوآوری، و عامل تمام معضلات نسلهای بعدی تصویر شده¬اند. تلاش بنیان گذارانهی آنان برای فهم و ره جویی و کوشش در بیداری جامعه و اصلاح و ترقی امور در انبوهی بدفهمی، عیب جویی، و مقصریابیِ اسیر شرایط و مفاهیم زمانه، مدفون یا کم رنگ شده است. در فصل اول کتاب جز اینها ادعا شده است. بهرغم جهل، واماندگی، تعصب، کژفهمی وکاستیها، و نیز چیرگی خودکامانه و بی¬چون و چرای اولیای قدرت سیاسی و مذهب غالب، عناصری در پی نوجویی و چارهاندیشی جسورانه پای در کام خطر نهاده و بستر اندیشهی¬ ترقی و تعالی را فراگسترده¬اند. شکستهای ایران از روسیه در سه دهه آغازین این سده، برخی از ایرانیان را به خودنگری و مقایسه با آن دیگریِ تواناتر و داناتر برانگیخت. عوامل متنوع و متکثری در هشیاری و عبرت¬آموزی آنان موثر افتاد که شایسته بازکاوی و بازنگاری است. مجموعهی آرا و تجربه های عرضه شده ناشی از این نگاه به خود و بیرون، حافظه تاریخی را شکل داد و مشروطگی ایران دردهه آغازین سده بیستم را امکانپذیر کرد. این فصل در پی پاسخ یابی به این پرسش محوری و مهم است: چه شد که جامعهی عمدتاً سنتی ایران و اسیر عوامل در هم تنیده برشمرده شده در بالا، توانست نهضتی موثر و تاریخساز و رها از سنت¬های غالب را برای برپایی ایران نو تحمل کند، پیش ببرد، و به ثمر برساند.
بی گمان، جامعه¬ای صرفاً و سراسر ایستا، فاسد، تباه و عقب مانده و جاهل ـ چنان که در متن¬های تاریخی مرثیه¬وار دربارهی سده نوزدهم ترسیم شده ــ نمی توانسته مشروطگیِ از این دست را در خود بپروراند. تحرک و هشیاری از دارالسلطنه تبریز آغاز شد. در تأملی بر پیامد شکست از روسیه، جامعه دچار بحرانی همگانی، از جمله سرگشتگی هویتی، شد. از یک سو عناصر روشن ضمیرِ دستگاه دیوان را به تأمل و پرسش دربارهی علل و جست¬وجوی چاره برای آن انداخت. از سوی دیگر و به¬تدریج، بستر اندیشه و آرای متفاوت در تقابل با فضای سنتی ـ مذهبی غالب را سبب شد. برخی از اینان، در اوضاع اقتصادی، سیاسی و فرهنگیِ آشفته کمرِ همت به نوجویی بستند. در فصل اول با نگاهی اجمالی به این تحولات و مولفهها، در خصوص برآمدن آیینهای نوین شیخی و بابی بحث می¬شود. علاوه بر این، عامل خارجی هم از جمله محرک¬های جامعه شد. از یک سو، دولتهای روس، انگلیس و فرانسه در پی منافع و اهداف خود به برقراری رابطه سیاسی با حکومت ایران پرداختند و دامنهی فعالیت مراکز دیپلماسی خود را گستراندند. از سوی دیگر، حضور فعال و موثر هیئتهای مذهبی مسیحی که در قالب مدرسه سازی و مراکز خدمات¬ درمانی و پزشکی و تبلیغاتی تجسم یافت، نشان بذل توجه جدیدی به کشور ما بود. فرنگ شناسی ما ایرانیان تا مدتها عملاً در چارچوب شناسایی و تمایز مسیحی¬ آنان محدود ماند و از تحولات و اندیشههای آن سامان کمتر خبر و توجه موثری در آن بروز یافت.
شناسایی تحول این ذهنیت هم زمان با حضور فرنگیان دیپلمات، بازرگان، و مبلّغ مذهبی، و بعضاً مستشرق و سیاح که تعدادی آموزگار، پزشک و فعال امور خیریه هم در میانشان یافت می¬شد، از گفتارهای مهم این فصل محسوب می¬شوند. رابطهی متقابل تبریزیان با عنصر دستگاه و عامل خارجیان، زباندانی برخی تبریزیان را موجب شد. همه این عوامل به گشودن دریچههای جدیدی به فرهنگ و دستاوردهای مدنیت نوآیین یاری رساند، که چیستی و چگونگی آن را در حوزهی های موثر خارجی به¬اختصار به بحث گذاردهام.
تقی زاده در چنین جامعه و با حافظه تاریخی برآمده از مجموعه مولفههای یاد شده در بالا به دنیا آمد و در فضایی که در بالندگی و ذهنیت منورالفکران تبریزی تأثیر نهاد، تطور و تحول یافت. همین فضا موجب شد تقیزادهی پرورش ¬یافته در مکتب تربیتیِ آمرانه پدر متشرع و اهل ایمانش، از همان نوجوانی مخفیانه با آرای شیخیه و بابیه آشنا شود، زبانهای بیگانه ـ فرانسه و انگلیسی ـ بیاموزد، به نجوم و پزشکی جدید، در حکم دو شاخه مهم در سست کردن باورهای سنتی، علاقه¬مند شود و آنها را پی گیرد. به مولفههای جدید متمایل و به واکنش عملی در سوی نوآوری ترغیب شود. به نهضت مدرسه سازی بپیوندد و در تلاش ایجاد مدرسه تربیت با موانع بازدارندهی تحول گلاویز شود و بیاموزد و بیاموزاند. تدریس در مدارس نوگرا را پیشه کند. کتابفروشی و قرائتخانه تأسیس کند. نشریهی محرک ترقی¬جویی دایر کند. و سرانجام، برای تأسیس روزنامه آزاد، مستقل و روشنگر برای بیداری عمومی و انگیزاندن مشروطه خواهی پای در سفر به سرزمین¬های دیگر نهد.
در سفر به خارج، از قفقاز به استانبول، مصر، بیروت سرکشید. در تعامل با عناصر بیدارگر و اندیشه ورز جدید آن سرزمینها، و در بهره وری از تجربهی آنها مهم ترین رسالهی خود را در بازیابی علل وضعیت خودی و راه¬¬های بیرون رفت و رهسپاری به سوی ترقی و تعالی تألیف و در نشریههای موثر فارسی خارج از کشور منتشر کرد. از تولد تا بازگشت تقی زاده از سفر خارج، موضوع فصل دوم کتاب را تشکیل می¬دهد. فصل بعدی به کارنامه مجلس اول به عنوان عمده ترین قسمت کتاب در شناسایی بینش و کنش تقیزاده اختصاص دارد. کوشش دلیرانه، گیتی¬مدار و اندیشیدهی تقی زاده در تدوین برخی اصول عرفی متمم قانون اساسی، به عنوان نمونهای رسا از تفکر و خواستهای پیشرو او در عصر مشروطه، حکایت ناگفتهای در آثار مربوط به عصر مشروطه است که به تفصیل و براساس اسناد و شواهد تاریخی عرضه شده است. سهم مهم و تأثیرگذار تقیزاده در مجلس موسسان و بنیانگذاری مشروطه کمرنگ یا وارونه جلوه داده شده است، از این رو در گفتاری درباره تاریخنگاری و تقی زاده، به این امر و رابطه موجد آن پرداخته ام¬.
تقیزاده در مقام نماینده مردم در مجلس اول، ناگزیر به رعایت موازین و محدودیتهای اجباری چنین موقعیتی بود. بی¬تردید نمی توانست حداکثر آرا و خواستهای خویش را در چارچوب مجلس اول عرضه کند و پیش ببرد. برای پی بردن به کنه اندیشه، خواستها و عملکرد وی در بیرون مجلس، در فصل چهارم به بررسی و سنجش کارنامه سوسیال دموکراسی در نهضت مشروطه پرداختهام.
در فصل پنجم از حکایت پناهندگی تقی زاده آغاز و به ماجرای تبعید او تا فتح تهران پرداخته شده است. تبعیدی که از تهران به رشت، قفقاز، پاریس، لندن و استانبول ره سپرد. در این زمانه و فضاها، لحظهای از تلاش برای احیای مشروطه و دفاع از مقاومت مجاهدان تبریز و مقابله با سلطنت غیرقانونی محمدعلی شاه دست نکشید. به بانگرسای مشروطگی در خارج از مرزها بدل شد و در اولین فرصت به خواست مجاهدین، مخفیانه به کشور بازگشت و به مبارزان مقاومت تبریز پیوست.
فصل ششم حکایت فتح تهران تا التیماتوم روس و تعطیل مجلس دوم را باز می¬گوید. با فتح تهران و برپایی مجلس عالی، محمدعلی شاه از سلطنت خلع شد و پسر نوجوانش به سلطنت رسید. در این فصل به اعدام شیخ فضلالله نوری به عنوان یک رویداد شگفت در سرزمینی با اکثریت قریب به اتفاق مسلمان و نقش عوامل و عناصر موثر در آن ماجرا پرداخته ام. تشکیل هیئت مدیره موقت، ورود تقی زاده به تهران، انتخابات و تشکیل مجلس دوم، جدل دموکرات¬ها و اعتدالیون، کشاکش تقی زاده با روحانیون و عنصر شریعت بر سر جدایی دین از سیاست و دولت، به ویژه در حوزه قضایی، سرانجام با دخالت مستقیم مجتهدین عتبات و صدور حکم فساد مسلک سیاسی او، به خروجش از مجلس ــ پس از هشت ماه نمایندگی ــ و از کشور و آغاز تبعیدی دوباره انجامید.
ماجرای تأسیس نخستین حزب دموکراتیک و مدرن ایران که نطفه اولیهی آن با نقش محوری تقی زاده و یاری موثر و بی دریغ چند سوسیال دموکرات ایران خواه ارمنی در تبریزِ تحت محاصره دوران استبداد صغیر بسته شد، در فصل هفتم نگاشته شده است. در این فصل تأملاتی نظری در چیستی و چگونگی حزب و چگونگی پیدایش و تحقق اندیشه و تدارک سازمانی یک حزب فراگیر و دموکراتیک به عنوان ابزار مهم و موثر مشارکت مردم در سیاستورزی نوین مورد بحث است. به دلیل اهمیت بنیان¬گذارانهی نشریه ایران نو، ارگان حزب دموکرات ایران، بهمنزله نخستین روزنامه تراز نوین این سرزمین به سبک اروپایی و با آرا و باورهای سوسیال دموکراتیک، گفتاری را در این فصل به آن اختصاص داده¬ام.
بخش مهمی از این کتاب به آرای تاریخ¬نگاران، بهویژه دو ستون برافراشته مشروطهنگاری معاصر ـ احمد کسروی و فریدون آدمیت ــ اختصاص یافته است. سهم و نقش موثر تقی زاده در پیش برد مشروطه نگاری معاصر، نه تنها به نگارش در نیامده بلکه تحت تأثیر مخالفت¬ها، ضدیت¬ها، و تحریف¬ها بسیار محو یا کم رنگ شده است. او به عنوان مهم ترین و برجسته ترین روشنفکر مشروطگی ایران و نماد جسارت اندیشهورزی لائیک آن، در گذر جامعه سنتی به ایران نو، هدف عناد پردامنه¬ای بوده است. بی دلیل نیست که باورمندان از هر گروه و مرام و با خاستگاه و انگیزههای متفاوت به ستیز با تجدد و محو عنصر روشنفکریِ جسور زمانه، که توانست در شرایط دشوار روزگار بستر ساختن ایران نو را فراهم آورد ـ در هماهنگی اعلام نشده و شاید هم ناخواسته¬ای در دهههای چهل و پنجاه شمسی، تقیزاده را به عنوان عامل مخرب، وابستگی، و غرب زدگی هدف حمله گستردهی سیاسی ـ ایدئولوژیک و بعضاً غرض ورزانه شخصی قرار دادند. نکتهی دردآور اینکه مورخ عالِم و خردورزی چون آدمیت قریب 30 سال توانایی و دانایی خود را به سرک کشیدن عیبجویانه در عرصههای حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی شخصی تقیزاده صرف کرد. آثار مهم او، فکر آزادی ـ مقدمه نهضت مشروطیت تا مجلس اول ـ بحران آزادی، حکایتی از این ادعاست. قابل تأمل است که آدمیت در دهه شصت شمسی و پس از آن همه سال قلم زنی در تخطئه کارنامه تقی زاده، با نوعی احساس گناه، از دل¬نگرانی همراهی کردنِ شاید ناخواستهی خویش با تجددستیزان در خصومتهای ناموجه و بی دلیل علیه تقی زاده میگوید: این بزرگوارانه نیست که حالا بخواهد با این کسان دم ساز گردد و آب به آسیاب ایشان بریزد، و از نشر مقاله انتقادی علیه او در چاپ دوم مقالات تاریخی پرهیز میکند. اما بهواقع مدت ها بود که این آب به آسیاب دشمنان عنصر روشنگری و روشنفکران پیشگام تاریخ معاصر ریخته شده بود. کتاب و رسالههای متعدد این افراد سرشار از نقل قول و یافتههای آدمیت در ضدیت با و تخطئهی کارنامه بنیانگذاران مشروطیت بهویژه تقیزاده در عرصه اجتماعی پراکنده شده و انتشار یافته بود. به دلیل اهمیت و وزنهی ¬گران کسروی و آدمیت در مشروطه نگاری و در ارتباط با موضوع این کتاب، به آرای این پیشگامان تاریخنگاری معاصر در فصلی و گفتاری مجزا پرداختهام.
کتاب در دوجلد 946 صفحه توسط انتشارات فروغ (کلن) و انتشارات پگاه (تورونتو) منتشر شدهاست.
www.foroughbook.net
|