اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۵ اسفند ۱٣۹٣ -  ۱۶ مارس ۲۰۱۵

تیم فوتبال جمهوری اسلامی به دعوت فدراسیون فوتبال سوئد قرار است روز ٣۱مارس در استکهلم دیدار دوستانه ای داشته باشند. این مسابقه در چارچوب مسابقات جام جهانی و یا یک تورنمت بین المللی نیست. این دیدار نتیجه عرق ریختن های وزرای خارجه سوئد و جمهوری اسلامی و لابی های آنها است. این مسابقه قرار است درب ورد را برای سرمایه داران سوئدی و ایرانی هموار کند. برگزار کنندگان مسابقه اعلام کرده اند که تاکنون بیش از ٣۰هزار بلیط فروخته شده است که عمدتا ایرانیان مقیم سوئد هستند. ایرانیانی که بعد از سالها زندگی و" شهروندی" سوئد برای تشویق تیم محبوبشان "ایران" به استادیوم سرازیر خواهند شد! تردیدی نیست که فعالین سیاسی جمهوری اسلامی هم با افتخار و هم صدا با جمهوری اسلامی شعار "ایران، ایران" را سر خواهند داد. با هر حمله و ضد حمله ای شاد و غمگین خواهند شد!
ممکن است گفته شود باید بین بازی فوتبال و سیاست تفاوت قائل شد. باید بین طرفداران پرو پاقرص فوتبال با عوامل جمهوری اسلامی تفاوت قائل شد. یا گفته شود این هزاران نفر که برای تشویق به استادیوم میروند نیمخواهند سر به تن جمهوری اسلامی باشد. اصلا سرنگونی طلب محض هستند. ممکن است گفته شود چرا فوتبال را ایدولوژیک میکنید؟ هزار و یک دلیل دیگر برای اینکه بدون عذاب وجدان دو ساعت روز تعطیل را به تشویق تیم فوتبال جمهوری اسلامی سپری کنند. ممکن است گفته شود ما اصلن ضد شادی و ورزش هستیم و دلایلی از این دست.
بحث ما در مورد سوئد است کشوری "آزاد و دمکراتیک"! اینجا نه بحث در مورد افغانستان و نه در مورد عربستان سعودی است. کشوری که ارزشهای انسانی در آن نهادینه شده است. عکس گرفتن و دعوت از تیم فوتبال جمهوری اسلامی و خواندن سرود و به اهتزاز در آوردن پرچم خونین جمهوری اسلامی است. به معنی حقانیت آپارتاید جنسی علیه زنان در ایران است به معنی تائید اعدامهای وسیع و دفن کردن آنها در گورهای بی نام و نشان است. به معنی تائید اسید پاشی و استبداد سیاسی است. به معنی صحه گذاشتن بر بی حقوقی کارگران و زحمتکشان ایران است. آیا آپارتاید نژادی دست کمی از آپارتاید جنسی دارد؟ آیا رژیم قصاص و سنگسار بهتر از رژیم آپارتاید است؟ چرا میشود رژیم آپارتاید را بایکوت ورزشی کرد اما جمهوری اسلامی نه؟ مگر لغو مسابقه کریکت بین تیم انگلیس و آفریقای جنوبی در سال ۱۹۷۰ نبود؟ در اوج حکومت آپارتاید اتفاق افتاد. اتفاقا به یمن فعالین سیاسی این میسر شد نه خود دولتها!
به نظر من آن ٣۰ هزار نفری که بلیط دیدار تیم فوتبال جمهوری اسلامی را با سوئد خریداری کرده اند عمل وزارت خارجه و فدراسیون فوتبال سوئد را تائید کرده اند. آیا همین تعداد از ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی نمیتوانستند به فداراسیون فوتبال سوئد فشار بیاورند که بازی را لغو کند؟ به نظر من این شدنی است اگر اپوزیسیون از رمق افتاده جمهوری اسلامی تکانی میخورد. کمپینی راه می انداخت. به نظر من از همین امروز میشود جلو فدراسیون فوتبال سوئد چادر زد. در میدیای سوندی حضور پیدا کرد و توضیح داد که چرا خواندن سرود جمهوری اسلامی و به اهتزاز در آوردن پرچمش ذره ای با فاشیسم هیتلری و پرچم نازیها تفاوت ندارد.
ممکن است اپوزیسیون جمهوری اسلامی با پرچمهای خود حضور پیدا کنند ممکن است به جای سرود جمهوری اسلامی یک سرود فاشیستی دیگری مثل" ای ایران ای مرز پر گهر" را زمزمه کنند. یا ممکن است اپوزیسیون چپ با پرچمهای" سرخ" سرود انترناسیونال بخوانند و یا تعدادی از پیروان" فمن" در اعتراض به جمهوری اسلامی در گوشه ای از استادیوم خود را عریان کنند. اما هیچ کدام از اینها از نظر من تاثیری در تصویر بزرگتر که به بیرون مخابره خواهد شد ندارد. دولت" دمکرات و آزاد" سوئد برای اولین بار تحت نام فوتبال! جمهوری اسلامی و اپوزیسیون را زیر یک سقف گرد می آورد.و با افتخار پرچم فاشیسم اسلامی و سرودش را از تلویزیون پخش میکند.