نگاهی کوتاه به سیر نزولی دستمزدها در جمهوری اسلامی
عظیم هاشمی
•
فرزندان همان کشاورزانی که پس از اجرای بندهای ۶ گانه شاهانه بنا به وضعیت نابسامان وفقر خود مجبور به ترک روستاها گردیدند و آلونک نشین زورآبادها و شاه آباد ها گردیدند، با فروش نیروی کار خود در حاشیه شهرها سکنی گزفتند و علیه وضعیت حاکم شوریدند در سادهترین و البته خوشبینانه ترین حالت ۵۷ درصد پایینتر از پدرانشان روزگار را میگذرانند یا بهتر است گفته شود ۵۷ درصد بیشتر از آنها با فقرو بیماری دست وپنجه نرم میکنند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۶ اسفند ۱٣۹٣ -
۱۷ مارس ۲۰۱۵
بالاخره حکومت تعیین کرد بردگان مزدی در سال ۱٣۹۴ ماهیانه چقدر دریافت نمایند. هر فردی وحتی خود دست اندر کاران حکومتی میدانند که خط فقرچند برابر بیشتر از چنین مبلغ۷۱۲ هزار تومانی است . گذشته از اینکه چون دیگر جوامع بازهم همین حداقل توسط سرمایه داران رعایت نخواهد شد وبدون شک در این مورد شاهد مباحث ونوشته هایی از جانب افراد وجریانات مختلف که هر کدام از زاویه ای پرتویی بر آن می تابانند خواهیم بود اما نگاهی کوتاه به روند شکلگیری دستمزدها نشان میدهد همواره سیری نزولی داشته است.
اگر از این حداقل تصویبی حکومت چشمپوشی نماییم و متوسط دریافتی ر ا حدود ۱۰۰ درصد بیشتر از حداقل دستمزد تعیین شده یعنی ۱۴۰۰۰۰۰ تومان ومتوسط دستمزد در سالهای اولیه حکومت ضد انقلابی جمهوری اسلامی یعنی ۱٣۵٨ -۱٣۵۷ را ٣۰۰۰ تومان یا به عبارتی حدود ۷۵ درصد اضافه تر از حداقل دستمزد همان مقطع زمانی در نظر بگیریم و از تورم کالاها ی مختلف چشم پوشی نماییم بازهم میتوان چنین نزولی را استنتاج نمود.
بیاییم مبنای کاربررسی متوسط دریافتی های ذکر شده را نه ضروری ترین کالاها مانند نان یا مسکن بلکه یک ارز به طور مثال دلار قرار دهیم ببینیم چه نتیجهای حاصل خواهد شد، آن متوسط دریافتی ٣۰۰۰ تومانی بر مبنای دلار ارز پایه ما، حدود۴۲۰ دلاربود در صورتیکه این ۱۴۰۰۰۰۰ تومان متوسط دریافتی بر مبنای قیمت دلار فعلی حدود ۴۰۰ دلار میشود یعنی تا همین جا ۵ در صد کمتر از٣۵ سال قبل. حال اگر نرخ تورم را نه بر اساس آنچه این مدت در ایران شاهد آن بودهایم یعنی بطور مثال گوشت کیلویی ۱۲ تومانی ( حدود یک دلار ونیم ) که اکنون۴۰هزار تومان شده ( بیش از۱۱ دلار )یا نان ۱۰ ریالی( حدودیک سنت ونیم) که اکنون ۱۰۰۰۰ریال شده ( حدود٣۰ سنت ) بلکه بازهم صرفاً بر مبنای دلار بسنجیم و در خوشبینانه ترین حالت، سقوط ارزش دلار را سالانه یک درصد ونیم مد نظر قرار دهیم یعنی حدود۵۲ در صد از ارزش آن کاسته شده باشد (البته اگر متغییر یک ونیم درصددر محاسبه این سقوط ارزش دلاردخالت دهیم از۵۲ درصد هم بیشتر خواهد شد ) ، نتیجه بدست آمده حاکی از سقوط۵۷ در صدی دستمزدها نسبت به سال۱٣۵٨-۵۷ میباشد و درواقع فرزندان همان کشاورزانی که پس از اجرای بندهای ۶ گانه شاهانه بنا به وضعیت نابسامان وفقر خود مجبور به ترک روستاها گردیدند و آلونک نشین زورآ بادها و شاه آباد ها گردیدند با فروش نیروی کار خود در حاشیه شهرها سکنا گزفتند و علیه وضعیت خود شوریدند در سادهترین و البته خوشبینانه ترین حالت ۵۷ درصد پایینتر از پدرانشان روزگار را میگذرانند یا بهتر است گفته شود ۵۷ درصد بیشتر از آنها با فقرو بیماری دست وپنجه نرم میکنند. اینجاست که باید به این موضوع دقت شود آیا برای سرمایه داران ایرانی و کارتلهای جهانی حکومتی مناسبتر و مطلوبتر از جمهوری اسلامی میتواند در ایران بر سر کار بیاید ؟
چناچه مبنای سقوط این دستمزدها را تورم وحشتناکی که سرمایه داری به طور مشخص بر جامعه ایران حاکم گردانده یعنی همان نرخ نان و گوشت که به آن اشاره کردم یادیگر اقلام مانند اجاره مسکن درنظر گرفته شود ابعاد فاجعه این حکومت برای کارگران و باران رحمت بودنش برای سرمایه داری روشنتر خواهد شد و بهتر بما کمک میکند تا متوجه شویم تولید ناخالص داخلی که زمانی تا مرز ۹۰۰ میلیارد دلار هم رسیده بودتنها با سیه روزی وحشتناکی که کارگران گرفتار آن هستند بدست آمده است . چنین واقعیاتی و نیز درس آموزی کارگران جوان از این موضوع که چرا شعله های آتش اعتراضات اجتماعی که توسط پدرانشان از بیغوله های خارج از محدوده در سالهای ۱٣۵۶ -۵۷ زوشن گردید نتوانست ببار نشیند آیا موجبی نخواهد بود تا هر فعال کارگری وهر کنشگری متوجه شود تلاش برای رهایی از وضعیت فلاکت بار فعلی آنگاه با شکست روبرو نمیشود و مثمر ثمر خواهد بود که صفوف مبارزاتی مستقل از همه جریاناتی تشکیل گردد و به پیش برده شود که تار وپود چرخهای تولید وتوزیع سرمایه دازانه آنها و به طور کلی فلسفه وجودیشان گره خورده با حفظ نظم موجودحاکم بر ایران حتی اگر خود را مبرا از حکومت یا مخالف آن قلمداد نمایند در غیر اینصورت آیا مبارزات اجتماعی و دستاوردهای آن بار دیگر و البته بنوعی متفاوت از گذشته مورد تهاجم ضد انقلابیون آینده وسزکوب توسط آنها قرار نخواهد گرفت؟
مناسب دیدم جدول میانگین دستمزدی که مربوط به سال ۲۰۱۰ ( زمانی که دلار حدود ۱۰۰۰ تومان بود ) را به نقل از سازمان جهانی کار بیاورم چرا که تا حدودی میتواند بازگو کننده میانگین نرخ استثمار در ایران نیز باشد البته همه میدانیم که در اغلب جوامع کار هفتگی ۴۰ ساعت است و در ایران طبق قانون ۴۴ ساعت یعنی درواقع هر کارگر در ایران از نظر زمان قانونی نیز ۱۰ در صد بیشتر از بسیاری هم زنجیران خود استثمار میشود!
در انتها قیمت برخی از اقلام خوراکی در مدت ۵ سال مشاهده خواهید کرد شاید بتواند گوشه ای از فقر وفلاکتی که هر ساله توسط دولتهای مختلف برکارگران تحمیل شده را باز گویی نماید .
جدول میانگین دستمزد ماهیانه ۱۰ کشور در ۲۰۱۰
(ارقام به دلار)
کشور دستمزد ماهیانه
ایران ٣۰٣
اندونزی ۲۵۰
مکزیک ۶۰۰
پرو ۶۰۰
چین ۷۰۰
مصر ۷۰۰
ترکیه ۱۴۰۰
پرتغال ۱۶۰۰
آفریقای جنوبی ۲۴۰۰
آلمان ۲٨۰۰
آمریکا ٣۴۰۰
همانگونه که در جدول فوق مشاهده میشود اگر حداقل دستمزد اکنون حدود یکمیلیون تعیین میشد بازهم اوضاع معیشتی کارگران بهتر از وضعیت فلاکت باز آنها در در سالهای ۱٣٨٨ – ۱٣٨۹ نمیشد ولی باتوجه به افت ارزش دلار از یک سو و تورم عنان گسیخته داخلی از سوی دیگر متوجه میشویم که دستمزدها طی همین۵ سال چه سیر نزولی وحشتناکی داشته است و کارگران در چه شرایط اسفناکی قرار دارند !
مقایسه قیمت برخی مواد خوراکی در پنج سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲
لوبیا چیتی (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۲۱۲۱ تومان
سال ۱۳۸۹: ۲۶۸۷ تومان
سال ۱۳۹۰: ۳۳۹۱ تومان
سال ۱۳۹۱: ۷۰۶۳ تومان
سال ۱۳۹۲: ۹۷۷۳ تومان
سیب زمینی (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۵۴۵ تومان
سال ۱۳۸۹: ۹۲۲ تومان
سال ۱۳۹۰: ۶۳۴ تومان
سال ۱۳۹۱: ۱۱۳۸ تومان
سال ۱۳۹۲: ۲۹۱۰ تومان
روغن مایع (لیتری)
سال ۱۳۸۸: ۱۷۵۷ تومان
سال ۱۳۸۹: ۱۹۵۹ تومان
سال ۱۳۹۰: ۲۳۲۲ تومان
سال ۱۳۹۱: -
سال ۱۳۹۲: ۴۸۹۵ تومان
تخم مرغ (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۱۴۳۰ تومان
سال ۱۳۸۹: ۲۴۹۷ تومان
سال ۱۳۹۰: ۲۸۰۴ تومان
سال ۱۳۹۱: ۳۸۷۲ تومان
سال ۱۳۹۲: ۴۷۹۰ تومان
گوشت گوسفندی با استخوان(کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۱۴۵۱۴ تومان
سال ۱۳۸۹: ۱۵۶۱۶ تومان
سال ۱۳۹۰: ۲۱۸۳۱ تومان
سال ۱۳۹۱: ۲۷۷۳۷ تومان
سال ۱۳۹۲: ۳۲۱۱۸ تومان
گوشت مرغ (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۳۰۲۹ تومان
سال ۱۳۸۹: ۳۲۷۱ تومان
سال ۱۳۹۰: ۴۲۱۷ تومان
سال ۱۳۹۱: ۶۲۱۶ تومان
سال ۱۳۹۲: ۶۷۰۵ تومان
گوشت گاو و گوساله (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۱۰۵۵۶ تومان
سال ۱۳۸۹: ۱۲۰۱۰ تومان
سال ۱۳۹۰: ۱۷۱۴۵ تومان
سال ۱۳۹۱: ۲۸۵۱۳ تومان
سال ۱۳۹۲: ۳۱۸۵۰ تومان
برنج داخلی (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۲۹۱۰ تومان
سال ۱۳۸۹: ۳۱۸۶ تومان
سال ۱۳۹۰: ۴۱۳۱ تومان
سال ۱۳۹۱: ۵۶۱۰ تومان
سال ۱۳۹۲: ۵۵۶۱ تومان
شیر (لیتری)
سال ۱۳۸۸: ۱۰۰۰ تومان
سال ۱۳۸۹: ۱۰۰۰ تومان
سال ۱۳۹۰: ۱۴۰۰ تومان
سال ۱۳۹۱: ۲۱۱۱ تومان
سال ۱۳۹۲: ۲۴۳۲ تومان
چای (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۹۹۳۶ تومان
سال ۱۳۸۹: ۱۰۵۴۴ تومان
سال ۱۳۹۰: ۱۳۴۶۶ تومان
سال ۱۳۹۱: ۳۰۱۰۶ تومان
سال ۱۳۹۲: ۳۰۰۳۳ تومان
کره پاستوریزه (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۵۵۹۱ تومان
سال ۱۳۸۹: ۶۹۹۳ تومان
سال ۱۳۹۰: ۹۴۵۳تومان
سال ۱۳۹۱: ۱۲۰۰۰تومان
سال ۱۳۹۲: ۲۴۰۰۰تومان
خیار (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۷۷۸ تومان
سال ۱۳۸۹: ۱۱۷۶تومان
سال ۱۳۹۰: ۱۸۴۰ تومان
سال ۱۳۹۱: ۲۲۹۸ تومان
سال ۱۳۹۲: ۳۰۷۲ تومان
گوجه فرنگی (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۶۳۲ تومان
سال ۱۳۸۹: ۸۲۴ تومان
سال ۱۳۹۰: ۱۵۰۰ تومان
سال ۱۳۹۱: ۲۴۵۷ تومان
سال ۱۳۹۲: ۲۶۶۴ تومان
سیب (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۱۲۵۵ تومان
سال ۱۳۸۹: ۲۵۳۰ تومان
سال ۱۳۹۰: ۲۱۷۴ تومان
سال ۱۳۹۱: ۲۶۱۹ تومان
سال ۱۳۹۲: ۴۳۶۸ تومان
سبزی تازه (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۵۰۶ تومان
سال ۱۳۸۹: ۷۰۳ تومان
سال ۱۳۹۰: ۱۴۶۹ تومان
سال ۱۳۹۱: ۱۴۴۲ تومان
سال ۱۳۹۲: ۲۴۲۰ تومان
پرتقال (کیلویی)
سال ۱۳۸۸: ۱۳۷۵ تومان
سال ۱۳۸۹: ۱۶۶۱ تومان
سال ۱۳۹۰: ۱۸۲۶ تومان
سال ۱۳۹۱: ۲۴۲۸ تومان
سال ۱۳۹۲: ۳۲۴۹ تومان
مشاهده اقلام فوق گویای این است که در مدت۵ سال، اغلب کالاهای ضروری سه ونیم برابر شده یعنی۳۵۰ درصد افزایش قیمت وجود داشته و در نتیجه اگر دستمزدها ۳ برابر ونیم بشود بازهم تغییری در وضعیت فلاکت باری که کارگران در سال ۱۳۸۸ با آن روبرو بودند و بر علیه آن بپا خاستند و اعتراضات اجتماعی اوج گرفته بود حاصل نخواهد شد بعبارت دیگر چنانچه دستمزد ۲۶۳۵۲۰ تومانی سال۸۸ مبنا قرار گیرد و در سال ۱۳۹۲ یعنی دوسال قبل دستمزدها به رقم۹۰۰هزار تومان هم میرسید بازهم فلاکت برجای خود باقی بود . تعیین ۷۱۲ هزار تومان دستمزد سال ۱۳۹۴ توسط دولت روحانی و سرمایه داران برای کارگران ، ارمغانی نخواهد داشت جز فقر وفلاکت هر چه بیشتر استثمار شوندگان و فربه شدن هر چه بیشتر سرمایه داران!
سی وهشت سال پس از خیزشهای کارگران خارج از محدوه درتهران و سایر شهرها و فرا گیر شدن اعتصابات مختلف کارگری آیا فرزندان آن کارگران که وضعیت معیشتی بمراتب نامناسبتر ازآنها دارند به چنان موقعیتی فرا خواهند رفت تا بتوانند علیه سالها فقر وتباهی و نادیده انگاشتن و خصوصا توهین ویورش جدیداین کلید داران سرمایه داری، متحدانه بپا خاسته و با اعتصابات واعتراضات هماهنگ خود سال جاری را بدرقه نمایند و آغوش اعتراضات یکپارچه و فراگیر خود را بر روی سال جدیدباز نمایند؟ بارقه های امید برای وقوع آن را ازهماکنون میتوان مشاهده نمود !
|