اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۷ اسفند ۱٣۹٣ -  ۱٨ مارس ۲۰۱۵

 حرکت ملی آذربایجان بعنوان حرکتی نو،بی شک نقاط ضعف هایی دارد.شناخت و درمان این نقاط ضعف بر پویایی و رشد حرکت تاثیر بسزایی خواهد داشت،هر چند که بعضا ترمیم نقاط ضعف آسان نیست،اما برای پیشرفت و تعالی حرکت ملی آذربایجان ضروری است این نقاط ضعف مورد بحث و درمان قرار بگیرد.در این نوشتار کوچک سعی خواهم کرد،هر چند مختصر،ولی در حد توان بعضی از نقاط ضعف را بازگو کنم،هر چند اگاهم که ممکن است به مذاق بعضی از دوستان خوش نیاید،اما بعنوان عضوی از جامعه برای تعالی جامعه،انتقاد و کمک به بازسازی آن،وظیفه فردفرد ماست و امیدوارم که مورد استفاده قرار گیرد و پیشاپیش از کسانی که ناراحتشان می کنم،صمیمانه عذرخواهی می کنم.
١- صدها سال تحقیر مداوم و مستمر،ما را عصبی کرده است.حرکت ما بر پایه کنش نیست،بیشتر واکنشی است به تحقیرهای روزمره نژادپرستی فارسی در ایران است،و بدبختانه عوض اینکه این تحقیرها،ایمان ما را برای رسیدن به هدفی مشخص براورده کرده و ما را متحد کند،ما را عصبی می کند و واکنشهایمان هم بیشتر عصبی و گذرا است و تبدیل به کنشی متداوم در برابر این تحقیرها نمی شود.فن بیان متاثر از این شرایط عصبی و احساس حقارت بسیار ناقص است و مبتلا بنوعی شعار زدگی است .توصیه به خونسرد بودن و پرهیز از واکنشهای آنی شاید برای عموم مردم سخت باشد،ولی فعالین سیاسی و مدنی باید از واکنشهای عصبی و آنی بپرهیزند.
٢- نژادپرستی فارسی بیشتر بر تاریخ باستان و زبان زیبا و بی همتای فارسی تکیه دارد و تحقیر سازمان یافته ملتهای غیر فارس در ایران هم بیشتر مبتنی بر کم اهمیت بودن تاریخ و زبان ملتهای تحت سلطه و درخشان بودن تاریخ و زبان ملت فارس است!هر چند که ما باید تاریخ دروغین سلطه طلبانه آنها را افشا کنیم و از لحاظ تاریخی عبث و بی پایه بودن ادعاهای تاریخی آغشته به نژادپرستی شان ثابت کنیم،و نشان دهیم که زبان فارسی هم هیچ ارجحیتی به زبان تورکی یا هر زبان دیگری ندارد!اما روشن هست که دلایل نژادپرستان به رانت های و بودجه های عظیم دولتی متکی است و دلایل ما به ساعتها کار بدون مزد در شرایط سخت اقتصادی وابسته است،پس نباید همه تخم مرغ ها در یک سبد جا داد،در اینجا جای استدلالهای حقوقی،حقوق بشری،اجتماعی،انسانی،اقتصادی،فرهنگی و آموزشی را که مقابل دید عموم مردم است ،خالی است و قابل توجه اینکه رانتهای دولتی قادر به پوشاندن این نواقض نیستند و یا افشا آنها آسان و ملموس است،فاکتورهای حقوقی،حقوق بشری و اقتصادی فاکتورهای خیلی مهمی هستند که در حرکت ملی آذربایجان،چندان بکار گرفته نمی شوند.

٣- ما حرفه ای نیستیم و یا سیاست مدار حرفه ای و بالطبع آن سایت حرفه ای نداریم،مثلا دروازه بعضی سایتها آنقدر باز است که مطالب توهین آمیز و تحقیر آمیز،به فور در آن چاپ می شود،که تابلوی خوبی برای حرکت ملی نیست و اصولا نمی توان بعنوان منبع خبری در سایتهای حقوق بشری به آنها ارجاع کرد،چونکه وقتی نگاه می کنند یکی دو مطلب توهین آمیز و تحقیر آمیز نسبت به ملتهای دیگر در آن موجود است. یا آنقدر این دروازه سفت و سخت هستند که بصورت آرشیوهای خصوصی مدیر سایت و چند نفر از نزدیکان در آمده اند و مطالب چند نفر را،جدای از خوبی یا بدی مطلب چاپ می کنند و بقیه مطالب عدم انتشار می زنند،حالا این چند نفر نه آنقدر وقت دارند که هر روز یا هفته مطلب بنویسند و نه کسی می تواند چنین إشرافی بر همه حوزه ها داشته باشد که در همه حوزه ها مطلب بنویسد!
٤- دافعه ما بیشتر از جاذبه ماست،اختلاف های ما بچه گانه و خنده آور است،مثلا بزرگترین اختلافی که سابقا بود این بود،تو فدرالچی هستی یا استقلال چی،همدیگر را به القاب پان ایرانیست خجالتی و پان تورکیست خطاب می کنیم،جدیدا هم چپ و راست باب روز شده!در حالی که این موضوع ها برای مردم عادی،برای کسانی که احساس تحقیر می کنند و به حرکت سمپات می شوند،خنده دار،دل به هم زن و دعوای زرگری است که در نهایت منجر به روی گرداندنشان از حرکت می شود.
٥- ما مظلومانی هستیم که ادای ظالمان را در می آوریم،در قضیه آذربایجان غربی،قره باغ و کلا در قضیه حقوق ملی،ما به شدت مظلوم هستیم و حقمان ضایع شده و ضایع می شود،اما بطور مصنوعی می خواهیم این مظلومیت را بپوشانیم و خود را ظالم جلوه بدهیم،کوردها و ارمنی ها هزاران سال در سرزمین ما زیسته اند و بخشی از ما هستند و تا بحال هم کسی نازک تر از گل به آنها چیزی نگفته و مطمعنم بعد از این هم نخواهد گفت،ما حتی مورد قتل و آوارگی هم در مقاطعی از طرفشان قرار گرفته ایم اما باز هم کسی در فکر انتقام نبوده و نیست،اما ما در این قضیه با اظهارات ناسنجیده چند نفر،چهره مظلوم و انسانی خودمان را به زور می پوشانیم و چهره مصنوعی ظالم را به خود می گیریم،غافل از اینکه خیلی ها در کمین هستند تا با بزرگنمایی چند اظهار نظر غیر سنجیده که البته مورد تایید ملت تورک هم نیست ما را به قربانگاه ببرند.
٦- در سیاست توصیه به این می شود که اگر در عمل ناگزیر از بکار بردن خشونت شدید،آنرا در سخن نفی کنید یا عملی فرض کنید که گذرا است و مجبور به انجامش شدید!اما حرکت ما دقیقا برعکس این موضوع است،هیچ عمل خشونت آمیزی از ما سر نزده و به احتمال زیاد هیچ وقت هم سر نخواهد زد،اما خشونت کلامی موجود که نشات گرفته از احساس حقارت تاریخی ماست،حرکت ما را شدیدا بد چهره جلوه می دهد،این هم از عجایب روزگار است که کسانی که اصولا پایه گذاری شان بر ترور و خشونت بوده،با سخنان آرامش بخش یا بظاهر آرامش بخش منادی صلح و انسانیت جلوه می کنند و مایی که تا حالا به یک گنجشک هم سنگ نزده ایم،مروج خشونت شناخته می شویم،البته اعتراف بکنم با سیاست ندانی خودمان!

٧- اینها اشکالات و نقاط ضعیفی از بسیار نقاط ضعف ما هستند،تا اینها را رفع نکنیم،حرکت عمومی نخواهد شد،نخواهیم توانست با سازمانی یا ارگانی مترقی لابی و اتحاد ایجاد بکنیم،نخواهیم توانست از پتانسیل که این مردم تحت ظلم و ستم دارند بنفع خودشان و حرکت استفاده کنیم و دفع و ریزش ما بیشتر از جذب ما خواهد بود.