گزارش سومین گردهمایی پاریس در پشتیبانی از نسرین ستوده و یارانش
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۴ فروردين ۱٣۹۴ -
٣ آوريل ۲۰۱۵
ویدئوی سومین گردهمایی حق کار در پاریس
www.youtube.com
«کارزار حق کار، حق دگراندیشان» در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا گردهماییهای اطلاعرسانی برگزار میکند تا افکار عمومی جهان از مبارزه مدنی نسرین ستوده و دیگر شهروندان ایرانی در دفاع از «حق کار دگراندیشان»، آگاه شوند.
سومین گردهمایی پاریس به دعوت سه نهاد دموکراتیک و حقوق بشری ایرانی، یکشنبه 29 مارس 2015 ، از ساعت 16 تا 17 در میدان سن میشل، با حضور تعدادی از ایرانیان پاریس برگزار شد.
در ابتدا بهمن امینی یادآوری کرد که نسرین ستوده، چون همیشه پایدار بر تلاش برای دفاع از حق خود و دیگران، ششمین ماه تحصنش را در برابر کانون وکلا آغاز کرده است و تعدادی از شهروندان آزاده همچنان در کنار او و با او، تلاش برای دفاع از حقوق دگراندیشان را ادامه میدهند. در همین رابطه، مصاحبه کوتاهی را که رادیو آلمان در پایان دومین ماه تحصن با نسرین انجام داده بود، پخش شد. در این مصاحبه او بر حق شهروندی خود برای جلوگیری از پایمال شدن حقوقش و مبارزه مدنی برای دفاع از آن تاکید کرده و می گوید اگر حکم سه ساله محرومیتش از کار لغو نشود، تا پایان سه سال این تحصن را ادامه میدهد. او نقش آگاهی دهنده این تحصن، فشارهای حکومت و همبستگی مردم با «تلاش شهروندی برای دفاع از حقوق دگراندیشان» را بر میشمارد.
سپس، فروغ جواهری از کمیته مستقل ضدسرکوب شهروندان ایرانی، متنی از نسرین ستوده درباره شرایط دشوار جامعه بهایی و به طور کلی تمام دگراندیشان در ایران خواند که در آن نسرین نبود هرگونه مدارا با کسانی که اندیشه حاکمیت را نمی پذیرند یادآوری میکند. این متن در پابان گزارش آمده است.
لادن برومند درباره سرکوب سیستماتیک وکیلان مستقل و دگراندیش از ابتدای روی کارآمدن جمهوری اسلامی در ایران تا به امروز، متن کاملی را به فرانسه ارائه داد که مورد توجه قرار گرفت.
ویدا فرهودی شعر زیبایی را با عنوان «سکوت اگر که بشکند» خواند. او ابتدا گفت در ایران دو گروه زندانی سیاسی – عقیدتی داریم. گروهی که در پشت میله های زندان هستند و گروه بزرگتری که اینطرف میله ها به جرم دگراندیشی از حقوق خود محرومند. او شعر را به همه زندانیان سیاسی – عقیدتی و همه آنهایی که برای دفاع از حقوق دگراندیشان تلاش می کنند، از جمله نسرین ستوده تقدیم کرد.
در پایان، ویدا حاجبی که بیش از شصت سال برای ایرانی آزاد با شهروندانی برابر حقوق مبارزه کرده و سالها به جرم دگراندیشی در پشت میله های زندان بوده است، با ارجگذاری به کسانی مثل نسرین ستوده، نرگس محمدی و ... که با شجاعت در داخل کشور به تلاشهای شهروندی خود برای ایراتی آزاد با شهروندان برابر حفوف ادامه میدهند، اظهار امیدواری کرد که در سال نو ایرانیان خارج از کشور پشتیبانی موثرتری از این تلاشها داشته باشند.
گردهمایی در ساعت 17 به پایان رسید و یادآوری شد که گردهماییهای همبستگی و اطلاع رسانی ادامه دارد. در پاریس، یکشنبه پنجم آوریل به دلیل همزمانی با برگزاری سیزده بدر، گردهمایی نخواهد بود. گردهمایی بعدی پاریس یکشنبه 12 آوریل برگزار میشود.
انجمن جمهوریخواهان ایران – پاریس 0 جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران
کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی – پاریس
*****
من، فروغ جواهری، یکی از قربانیانِ دگراندیشی در ایران هستم. حامد عزیززاده بحری، پسرخاله شانزده ساله ام، اولین اعدامی خانواده ما بود، اعدام شهریور 60. جلیل جواهری، برادر بیست و سه ساله ام، دومین اعدامی بود، اسفند 62. علی صدرایی اشکوری، پسر دایی ام، متاهل و پدر دو فرزند، سومین اعدامی در کشتار 67. حسین صدرایی اشکوری، پسر دایی ام، نویسنده و مترجم، چهارمین اعدامی در کشتار 67. این چهار نفر جزو هزاران دگراندیشی بودند که جان خود را در راه آزادی اندیشه شان فدا کردند.
من اکنون اینجا هستم برای همبستگی با خانم نسرین ستوده و همراهی با او برای دفاع از حقوق همه دگر اندیشان در کشورمان ایران.
بهاییان ایران جزو بیدفاعترین دگراندیشان ایران هستند. نسرین ستوده در باره آنها چنین میگوید :
من وکیل تعدادی از بهاییان در سمنان بوده ام، سپس با تعدادی از آنها در زندان حبس گذرانده ام. داستان همه ی آنها دنباله دار است. با هرکدام که صحبت میکنید یا تازه از زندان آمده یا منتظر ابلاغ حکم است یا در انتظار اجرای حکم به سر میبرد. سوسن تبیانیان از جمله کسانی بوده است که مدتی مشترکا با هم حبس تحمل کردیم. از اردیبهشت تا شهریور 1390. بعضی مشترکات ما را به هم پیوند داده بود. هر دو فرزندانی خردسال داشتیم که سنشان شبیه یکدیگر بود و البته هر دو نگران فرزندانمان بودیم.
سوسن در طی سه سال گذشته که آزاد شده بود، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده بود. او به مانند بسیاری از بهاییان سمنان شرایط اقتصادی سختی را گذرانده است و همچنان میگذراند. بهاییان سالهاست از استخدام در ادارات دولتی محروم اند و به همین دلیل به کار آزاد و مغازه داری روی آورده اند. بعضی از آنها کارخانه هایی را نیز تاسیس کرده بودند و برخی دیگر از آنها به آبادانی و کشاورزی پرداخته بودند.
اما به تدریج مغازه های آنها بسته شده است، کارخانه هایشان تعطیل و زمینهایشان از آنها باز پس گرفته شده است یا در حال باز پس گیری است. نوعی محاصره اقتصادی که ادامه ی حیات و معاش را مشقتبار نموده است.
سوسن تبیانیان در ماه های اخیر بازداشت شد و پس از گذراندن 40 روز زندان با وثیقه آزاد شد، سپس محاکمه و مجددا به یک سال حبس محکوم شد. حالا او منتظر ابلاغ حکم اش است.
از دیگر هم بندانم صهبا رضوانی بود که سال گذشته برادرش عطااله رضوانی در شهر بندرعباس کشته شد و به رغم پیگیریهای فراوان تا کنون قاتل وی شناسایی نشده است.
من هفته ی پیش به دیدار صهبا، سوسن و بهاییان سمنان رفته بودم تا به آنها بگویم ما در کنار یکدیگریم. چون همه، ایرانی هستیم و همه انسانیم و از درد مشترکی رنج میبریم، از نقض حقوقمان و شما البته حقوقتان بیش از ما نقض میشود. حق کار، حق تحصیل، حق مالکیت و حق حیات.
این روز ها در کشور ما، ایران خبرهای خوبی نیست: بهایی بودن، کمونیست بودن، مسیحی بودن، به ویژه از نوع مسلمانانی که بعدا مسیحی شده اند، یهودی یا زرتشتی بودن، لیبرال بودن، لاییک بودن، سکولار بودن، همگی مردود است. مسلمانان هم چندان در امان نیستند، مسلمانانی مورد تاییدند که اصلاح طلب نباشند، از پیروان عِرفان کیهانی نباشند، از دراویش گنابادی نباشند، روزنامه نگار مستقل نباشند، خواهان جدایی دین از سیاست نباشند، وکیل مستقل نباشند و معترض به هیچیک از عملکردهای حاکمیت نباشند و....
راستی با این تعاریف کدام ایرانی حتما و مطمئنا از بازداشت در امان میماند؟
|