یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

بیانیه کانون مبارزه با نژاد پرستی وعرب ستیزی در ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۶ فروردين ۱٣۹۴ -  ۱۵ آوريل ۲۰۱۵


* در برابر موج عرب ستیزی در ایران بایستیم!

در روز ۲۹ مارس گذشته، گویا ماموران مملکت عربی سعودی به هنگام بازرسی برای کشف مواد مخدر، به دو تن از حجاج نوجوان ایرانی تعرض می کنند. محافلی در داخل ایران، از کاه کوهی ساخته و اعلام کردند که به این دو ایرانی تجاوز شده است. اغلب سایت ها، مطبوعات و دیگر رسانه های فارسی به این بهانه، هر چه شایسته خودشان بود، نثار "عرب ها" کردند. در این گفتمان جنون آمیز خود بزرگ بین، هیچ حد و حصری در توهین و تحقیر "عرب" وجود ندارد.
البته گفتمان عرب ستیز در این دیار مسبوق به سابقه تاریخی است. در همین سال های گذشته، ما گواه دهن دریدگی وعرب ستیزی رسانه ها وتماشاگران ورزشگاه ها و کوشش شاعران وطنی همچون اسماعیل خویی، محمد علی جلالی (م سحر)، مصطفی بادکوبه ای، هالو وهمگنان شان برای ترویج و تحکیم احساسات و اندیشه های ضد عربی در ایران بوده ایم. اکنون این دایره گشادتر شده است: از مطربی به نام "بهزاد پکس" بگیرید تا حجت الاسلام والمسلمین محمد تقی رهبر، امام جمعه اصفهان درآن جای گرفته اند. اولی عربده "عرب کشی" سر می دهد و دومی زشت ترین توهین ها را به عرب ها می کند. در میانه این لجنزارآریایی، شماری از شبکه های تلویزیونی لس آنجلسی و اسلامی درون ایران و مقاله نویسان و کوتوله های مقیم فیسبوک، هر چه خواستند از مستراح دل خویش بیرون دادند! برای نخستین بار شاهد همرزمی آخوندهای شعوبی در کنارپان ایرانیست ها، ملی گرایان، "سلیمانی" ستایان وبسیجیان هستیم. به راستی، این یک پدیده نوین در تاریخ معاصر ایران است. به باور ما، انگیزه نگرانی این بلوک آشفته، فقط حمله سعودی به حوثی ها ومتحدانشان در یمن نیست، بلکه گسترش فزاینده آگاهی ها و پیکارهای ملی در میان ملیت هایی است که تاکنون از کمترین حقوق انسانی وملی خویش محروم بوده اند. این امر و نیز نگرانی از مبارزات کارگران، زنان، معلمان و دیگر طبقات پایمال شده جامعه از دیگر انگیزه های حاکمیت ج اا و امامان جمعه و هوادارانشان در دمیدن به کوره عرب ستیزی در ایران است. متاسفانه برای رویا رویی با این پدیده که می تواند به عرب کشی در ایران بیانجامد، جز برخی صداهای استثنایی، دیگر روشنفکران و سازمان های سیاسی و حقوقی جامعه فارس زبان، سکوت پیشه کرده اند، که گویی علامت رضاست. آیا اینان و نیز "اساتید زبان فارسی" فقط دغدغه مجسمه ها را دارند و سرنوشت انسان های زنده و شهروندان عرب شان که قربانیان پمپاژ نفرت آریایی هستند برایشان اهمیتی ندارد؟   
همزمان با این موج مبتذل عرب ستیزی، ماموران امنیتی با بهره جویی از جو پدید آمده، اقدام به دستگیری ده ها تن از روشنفکران و فعالان عرب کرده اند. یکی از اینان، شاعری است به نام احمد حزباوی که تنها به جرم شعرخوانی بازداشت و اکنون زیر شدیدترین انواع شکنجه ها دریکی از زندان های مخفی اهواز به سر می برد و در معرض مرگ قرار دارد. در این زمینه، اما دریغ از یک کلمه از شخصیت ها و کانون های فرهنگی که خودرا حامی آزادی بیان قلمداد می کنند و در هر مناسبتی بیانیه صادر می کنند. ظاهرا از دیدگاه این جماعت که صفت ایرانی را یدک می کشند، آزادی بیان شامل شهروندان و شاعران عرب اهوازی نمی شود.   
در اینجا از همه شهروندان آسیب دیده از گفتمان نژاد پرستی – به ویژه عرب ها، ترک ها، کردها و بلوچ ها – می خواهیم، در گام نخست از نمایندگان مجلس بخواهند، هر چه زودتر لایحه "قانون ممنوعیت توهین وتحقیر نژادها وملیت های غیر فارس" را به مجلس ارایه دهند و برای تصویب آن بکوشند.

به امید برپایی جبهه متحد ضد نژاد پرستی در ایران.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست