صدایی تازه در سیاست لبنان هستم
•
«نادین موسی» نخستین نامزد زن انتخابات ریاستجمهوری لبنان است که بر «استقلال» خود و وابستهنبودن به قدرت خارجی و منطقهای میگوید. او در گفتوگو با «شرق» تأکید می کند اسارت لبنان در گودال رقابت کشورهای منطقه و حاکمیت داخلی فئودالها و سیاستمداران کهن ازجمله معضلات ساختاری اساسی آن کشور هستند. این زن حقوقدان لبنانی به میدان آمده تا آنگونه که خودش میگوید، پنجرهای بگشاید تا نسیم هوای تازه بر نسل جوان لبنان بوزد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۹ فروردين ۱٣۹۴ -
۱٨ آوريل ۲۰۱۵
شرق - نوژن اعتضادالسلطنه: بیسبب نیست که عربزبانان را با زبان شاعریشان میشناسند. گفتارش خوشآهنگ است و نظمگونه. از امیدش به آینده روشن لبنان و چراغ روشن آن کشور در مسائل همزیستی مسالمتآمیز، آزادی و میانهروی و دموکراسی برای تمام کشورهای منطقه میگوید. «نادین موسی» نخستین نامزد زن انتخابات ریاستجمهوری لبنان است که بر «استقلال» خود و وابستهنبودن به قدرت خارجی و منطقهای میگوید. او در گفتوگو با «شرق» تأکید داشت اسارت لبنان در گودال رقابت کشورهای منطقه و حاکمیت داخلی فئودالها و سیاستمداران کهن ازجمله معضلات ساختاری اساسی آن کشور هستند. این زن حقوقدان لبنانی به میدان آمده تا آنگونه که خودش میگوید، پنجرهای بگشاید تا نسیم هوای تازه بر نسل جوان لبنان بوزد.
ممکن است کمی درباره خودتان، شغل، زندگی خانوادگی و هدفتان برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری لبنان بفرمایید؟ به نظرتان چه تفاوتی میان شما با سایر نامزدها وجود دارد؟
من یک شهروند لبنانی هستم؛ یک وکیل و فعال جامعه مدنی. تحصیلاتم در رشته حقوق در بیروت و در سوربن پاریس بوده است. من متأهل هستم و مادر دو دختر نوجوان که در بیروت مشغول تحصیل هستند. من همچنین یکی از بنیانگذاران و رئیس جامعه لبنانی برای مبارزه علیه فساد هستم.
هدفم از ورود به عرصه سیاست این بود که قویا بر این باورم که لبنان نیازمند تغییری اساسی است. ورودم به این عرصه ادامه تاریخ طولانی فعالیت علیه نظام سیاسیای است که کهنه و تاریخمصرف گذشته شده است. همچنین در حال حاضر، چهرهای در صحنه سیاسی لبنان حضور ندارد که قدرت یا میل به بازکردن پنجرهای برای استشمام هوایی تازه را داشته باشد. من از نظر سیاسی شخصیتی مستقل هستم. از خارجیها پول نمیگیرم. مرهون کمک هیچیک از قدرتهای خارجی نیستم. لبنان امروز تحت سلطه عده قلیلی از فئودالهای ثروتمند است. آنان از بقایای لبنان پردرد دیروز هستند. من با گذشته ارتباطی ندارم و برای آینده لبنان ایستادهام. لبنان کشوری کوچک با ظرفیتهای زیاد است. پس از سالها حکومت پلوتوکراسی (زمامداری توانگران) اکنون زمین لبنان از نظر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به گِل نشسته است. اکنون با فهرستی از نیازهای بسیاری مواجه هستیم که برای هر شهروند لبنانی شناخته شدهاند و تحقق نیافتهاند. شما میتوانید جادههای بیکیفیت، آب آلوده و خاموشیهای مکرر به دلیل نبود برق کافی را در لبنان مشاهده کنید. زمامداران پیشین فرصت این را داشتند تا حس اتحاد ملی و داشتن هدف مشترک را بین مردم ایجاد کنند، اما در این مسیر شکست خوردند.
من قصد دارم پنجره را باز کنم و اجازه دهم هوای تازه به درون خانه بیاید. من در ارتباط با جوانان کشورم هستم و با شهروندانی که ارتباطات شخصی با اشرافزادگان فئودال ندارند، تعامل دارم. من به سازمانهای جامعه مدنی نزدیک هستم. من شاهد رشد نسلی هستم که از طبقه سیاسی کشورش بیگانه است؛ نسل تازهای که در حال واردشدن به صحنه است. من یکی از آن صداهای تازه هستم.
بیش از یک سال از پایان دوران ریاستجمهوری «میشل سلیمان» میگذرد. لبنان از آن زمان تاکنون بدون رئیسجمهوری بوده است. در اینباره چه فکر میکنید و علت اصلی اختلافات موجود میان احزاب و جریانات سیاسی که باعث شده نتوانند بر سر رئیسجمهوری بعدی به توافق برسند، چه بوده است؟
لبنان هنوز فاقد رئیسجمهوری است، چراکه جریانات و چهرههای سیاسی تنها به فکر منافع شخصیشان هستند و این موضوع را فراتر از منافع لبنان قرار میدهند.
ما نیازمند چهرههای تازهای هستیم. ما شخصیتهای سیاسیای که هنوز در دوران جنگ داخلی بهسر میبرند و از آن زمان تاکنون در قدرت باقی ماندهاند را دیگر نمیخواهیم. ما دیگر افرادی که نقش تفرقهافکنی را دارند و به اهداف ملی توجه نمیکنند را نمیخواهیم.
طبقه سیاسی لبنان در سیطره پنج یا شش اشرافزاده فئودال از فرقههای مختلف است. آنان منتظر دریافت پیام از قدرتهای منطقهای هستند تا یک رئیسجمهوری تازه را برگزینند. روند دموکراتیک انتخاب رئیسجمهوری از سوی آنان به گروگان گرفته شده است. آنان این بهانه را مطرح میکنند که شرایط سیاسی منطقهای اجازه برگزاری انتخابات در برهه زمانی کنونی را نمیدهد. این مثل آن است که بگوییم «اگر در ناحیه زلزلهخیز زندگی میکنید، نباید خانه بسازید». این در حالی است که زندگی در جریان است. بله، شما خانهای میسازید که در مقابل زلزله مقاوم باشد، اما مهم این است که شما آن خانه را میسازید. لبنان میتواند رئیسجمهور را انتخاب کند اما طبقه سیاسی ما کهنه است و اراده سیاسی آزاد و مستقلی ندارد چراکه وابسته به قدرتهای خارجی است. در نتیجه، آنان با دستان خود به چاهی افتادهاند که دیگر نمیتوانند روشنایی آفتاب را از آنجا ببینند.
چرا اقدامات موثری برای تغییر قانون اساسی لبنان در مسیری صورت نگرفته که در آن جایگاه قانون اساسی فراتر از خواستههای قومی و مذهبی قرار گیرد؟ سالها پیش برخی از لزوم تدوین قانون اساسی تازه لبنان بر مبنای «حقوق شهروندی» سخن میگفتند، اما اکنون ما شاهد چنین موضوعی نیستیم. جنبههای مثبت و منفی نظام سیاسی لبنان به نظر شما کدامند و چه بخشهایی از آن باید اصلاح شوند؟
نظام سیاسی کنونی لبنان مبتنی بر وابستگیهای فرقهای است که دستورالعملی برای فلجکردن سیاست این کشور بوده است. مردم لبنان نیازمند قرارداد اجتماعی تازهای هستند. آنان نیازمند اصلاحات ساختاری هستند تا در نتیجه آن نمایندگانشان برای منافع ملی کار کنند و با استفاده از هراس و بیاعتمادی فرقهای نخواهند به بازی در عرصه سیاسی ادامه دهند. در برنامهام برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری، سعی دارم تا دولتی مدنی را برای تمام شهروندان لبنانی مبتنی بر حاکمیت قانون و عدالت اجتماعی و پشتیبانی از صلح مدنی تشکیل دهم.
من با نمایندگان تمام نیروهای سیاسی لبنانی ازجمله حزبالله دیدار داشتهام و برنامهای را برای نجات ملی لبنان به آنان ارائه کردهام که شامل انتخاب رئیسجمهوری برای دوره موقت دوساله میشود. در این مدتزمان رئیسجمهوری میتواند فراخوان تشکیل کنوانسیونی ملی متشکل از تمام عناصر میهنی ازجمله نمایندگان جامعه مدنی و احزاب سیاسی، گروههای جوانان، بازرگانان، نهادهای دانشگاهی، سندیکاها، مهاجران و سایر بازیگران مرتبط را خواستار شود. این کنوانسیون ملی میتواند در قرارداد اجتماعی مسلط بر لبنان تجدیدنظر انجام داده و مبانیای را برای جامعه، سیاست و اقتصاد مدرن به بحث و تبادلنظر بگذارد.
من موافق قانون انتخابات جدیدی خواهم بود که طبق آن نمایندگان درست و مشروع از تمامی عناصر جامعه مدنی لبنان بتوانند در آن حضور داشته باشند. پس از آن، رئیسجمهوری موقت فراخوان برگزاری انتخابات پارلمانی را در بازه زمانی دوساله زمامداریاش اعلام خواهد کرد. متأسفانه طبقه سیاسی لبنان نشان داده که تمایلی به این طرح ندارد.
وضعیت دولت و پارلمان کنونی لبنان چگونه است؟ کدامیک هنوز در چارچوب قانونی فعالیت میکنند و از مشروعیت برخوردارند؟
پارلمان کنونی «نامشروع» است. بهدلیل رویدادهایی در سال گذشته، پارلمان لبنان رأی به تعویق انتخابات اصلاح قانون اساسی را داد. در نتیجه این تصمیم، معاونان پارلمانی و نمایندگان در منصب خود باقی ماندند. آنان دائما وضعیت منطقه را بهانهای برای برگزارنکردن انتخابات معرفی میکنند. بارها و بارها رهبران سیاسی ما به مردم گفتهاند اکنون مشکل امنیتی وجود دارد. مردم دیگر از شنیدن حرفهایی درباره مسائل امنیتی و دستاویز قراردادن آن برای توجیه شکستهای سیاسی این رهبران خسته شدهاند.
زمانی که نمایندگان به تعویقانداختن انتخابات را قبول کردند و به آن رأی مثبت دادند، شبیه آن بود که آنان به قانون حفاظت از پارک ژوراسیک سیاسی لبنان این رأی را دادهاند. دایناسورهای سیاسی در ارتفاعات و دهکدههای ما گردش میکنند. اما طبقه سیاسی ما میگوید: «از دایناسورها حفاظت کنید»!
البته که مسائل امنیتی وجود دارند، اما آنان میتوانند این مسائل را مدیریت کنند. اگر میخواهید واقعیت را بدانید، موضوع اصلی آن است که طبقه سیاسی لبنان از برگزاری انتخابات پارلمانی میهراسد چراکه از خشم رایدهندگان بیم دارد. آنان میدانند موضع عمومی جامعه علیه آنهاست. همین امر باعث شده تا نسل جدید گیج شود. لبنان میتواند و باید یک انتخابات پارلمانی برگزار کند.
اخیرا، «ولید جنبلاط» رهبر دروزیهای لبنان گفته بود اعضای جبهه «النصره» تروریست نیستند. در اینباره چه دیدگاهی دارید؟ نظر شما درباره فعالیت سلفیها در لبنان چیست. به نظر شما آنان تهدیدی جدی علیه کشورتان هستند؟ شواهد عینی نشان میدهند گروههای سلفی از جمله داعش نتوانستند لبنان را به وضعیت عراق و سوریه دچار کنند. علت شکست آنان در لبنان را چه میدانید؟
نخست، اجازه دهید بگویم اظهارات تازه «جنبلاط» درباره «جبهه النصره» و اینکه آنان تروریست نیستند، حرفهایی است که او برای خودش گفته است. همانگونه که میدانید، گروه «النصره» اخیرا شماری از نیروهای نظامی ارتش لبنان را به گروگان گرفت. در نتیجه، چنین سازمانی میتواند از سوی دولت ما بهعنوان گروهی تروریستی قلمداد شود. من از تلاشهای ارتش لبنان و قابلیت نیروی نظامی برای آزادسازی سربازان به گروگان گرفتهشده حمایت میکنم.
من پشتیبان تلاش نیروهای نظامی برای محافظت از لبنان در برابر گروههای شبهنظامی سلفی و تمام تهدیدات تروریستی هستم. چنین گروههایی به هیچوجه نماینده جمعیت سنی در لبنان نیستند. دولت من اجازه فعالیت به چنین سازمانهای تروریستیای را نخواهد داد. آن دولت با برقراری عدالت در میان تمام شهروندان، وعدههایش را عملی خواهد کرد.
لبنان دارای تاریخ پرافتخار مدارا است. ما میخواهیم زندگی کنیم و اجازه زندگی به همگان را میدهیم، البته لبنان مسائل فرقهای جدیای نیز دارد. هیچکس این موضوع را انکار نمیکند. بااینحال، یک کشور را مثال بزنید که فاقد تنشهای قومی و فرقهای باشد. این در حالی است که لبنان اخلاقیات مغفولماندهای دارد که لازم است مردمانی درست آنها را به نمایش بگذارند.
برای نخستینبار یک زن نامزد انتخابات ریاستجمهوری لبنان شده است. آیا شما فکر میکنید فرصتی برای موفقیت در این عرصه دارید؟ برنامهتان برای زنان لبنانی چیست و شرایط آنان در مقایسه با وضعیت زنان در دیگر کشورهای خاورمیانه چگونه است؟
همانگونه که گفتم، من نامزدی خود برای انتخابات را با هدفی جدی اعلام کردم. من این کار را صرفا بدینخاطر که باعث شهرت من بهعنوان نخستین زن لبنانی که نامزد ریاستجمهوری شده، انجام ندادم. من به رفاه کشورم اهمیت میدهم و مهمتر از آن به گمانم پیشرفت زنان حائز اهمیت است. درباره فرصت برندهشدنم، بر این باورم که برنامهام نشاندهنده اهداف و خواستههای اکثریت شهروندان لبنانی است. این اهداف فارغ از محل زندگی، سن و خویشاوندی مطرح شدهاند. آنها خواستههای نسل جوانی است که تحت تسلط دولت متشکل از فئودالها، رهبران شبهنظامی و خویشاوندسالاران قرار گرفتهاند.
برای درک وضعیت کلی زنان در لبنان، پاسخ واقعی را میتوانید در کلاسهای درس این کشور بیابید. به آنان نگاه کنید. دختران و زنان در آنجا بهوفور به چشم میخورند. آنان تحصیلکردهتر از قبل میشوند و خواستههای خود را ارتقا میدهند. این روندی طبیعی است. این زنان جوان در سالهای آینده تأثیرگذاری خود را نشان خواهند داد. من درباره نسل جوانتر صحبت میکنم. این نسل از سوی طبقه سیاسی لبنان نادیده گرفته شده است. آنان منبع اعمال فشار برای ایجاد تغییرات هستند. ما باید فضای لازم را برای آنان فراهم کنیم.
نظرتان درباره اقدامات حزبالله در لبنان و منطقه چیست؟ اعضای آن گروه نسبت به شما چه دیدگاهی دارند؟
حزبالله یک حزب سیاسی است و حق دارد پشت میز مذاکرات سیاسی لبنان صاحب کرسی باشد. حزبالله به دلیل نقشی که در دفاع از کشور ایفا کرده، شایسته تقدیر است. من امیدوارم حزبالله استعداد، انرژی و خلاقیت خود را صرف حل مشکلات داخلی لبنان بهخصوص کاهش بدهیهای عمومی عظیم کشور کند. همچنین امیدوارم حزبالله بیش از آنکه بخواهد بخشی از رقابتهای منطقه باشد، توجه بیشتری به اولویتهای مردم لبنان از جمله برنامهریزی برای بهبود وضعیت بهداشت، بازنشستگی، اشتغال و محیط زیست کند.
درباره بلوک هشتمارس که حزبالله بازیگر مهم و هدایتکننده آن است و همچنین بلوک ١٤ مارس، شخصا خود را در هیچیک از صفوف آنان قرار نمیدهم.
لبنان باید فارغ از رقابتهای منطقهای، راه خود را درپیش گیرد و روی حل مشکلات داخلیاش تمرکز کند. ما نیازمند آن هستیم که برای مقابله با هر نوع مداخله خارجی از نظر داخلی، خود را قدرتمند کنیم چراکه این قدرتهای خارجی بودند که سبب شدند در جریان جنگ داخلی لبنان و پس از آن، گودالهای بسیاری در این کشور ایجاد شوند. هدف من تمرکز بر تمامی احزاب سیاسی فعال در لبنان خواهد بود؛ آنانی که میتوانند دراینراستا کاری انجام دهند و برای زندگی بهتر تمام شهروندان لبنان تلاش میکنند.
همانگونه که در منطقه شاهد هستیم، رقابت میان تهران و ریاض بهخصوص در یمن افزایش یافته است. به نظر شما دولت لبنان دراینمیان باید چه رویکردی را در سیاست خارجی اتخاذ کند؟ ارزیابی شما درباره منازعه فلسطینیها و رژیم اسرائیل چیست؟
زمانی که به موضوع منازعه و تنش میان کشورهای دوست میرسیم، لبنان نباید جانب هیچیک را بگیرد، بلکه فراتر از آن، این کشور باید کمک کند که طرفین درگیر منازعه بر اختلافاتشان از طریق دیپلماسی فائق آیند و برای یافتن راهحل چالشهایی که کل منطقه با آن مواجه است، تدبیری بیندیشند.
لبنان از مسئله فلسطین حمایت میکند. ما شدت خشونت ناشی از منازعه میان اسرائیلیها و فلسطینیها را در زمینهایمان احساس میکنیم و از آن لطمه خوردهایم. هیچ لبنانیای نمیخواهد ببیند که کشورش بار دیگر به صحنه تئاتر بازیگران درگیر منازعه تبدیل شود. همانند خود مردم فلسطین، ما نیز خواستار راهحلی برای منازعه میان آنان با رژیم اسرائیل هستیم.
برای آخرین پرسش، نظر شما درباره نقش استعمار فرانسه در تحولات تاریخ معاصر لبنان چیست؟ در این وضعیت بیثبات کنونی خاورمیانه، پیشبینی شما برای آینده لبنان چیست؟
موضوع استعمار فرانسه مربوط به گذشته است. بگذارید به آینده نگاه کنیم. من اساسا فرد خوشبینی هستم. در لبنان گزینههای معدودی وجود دارند با این حال، در این کشور یا باید خوشبین باشید یا به سمت جنون و دیوانگی پیش بروید. زمانی که به کشورم نگاه میکنم، میبینم مردمانی خلاق و کوشا داریم. من با سازمانهای فعال جامعه مدنی کار میکنم و هنرهای آنان را میبینم و میدانم مردم براساس کارهای داوطلبانه خود میتوانند چه اقداماتی را انجام دهند.
این موضوع قابل ملاحظهای است. من کشوری را میبینم که با مسائل دشوار فرقهای دستبهگریبان است بااینحال، با نیت خیر این مسائل در مسیری مثبت عنوان میشوند. من کشور کوچکی را میبینم که گرفتار رقابتهای سیاسی منطقهای است. بااینحال، ما میتوانیم راه خود را پیدا کنیم. برای همه اینها، من میتوانم کشوری را ببینم که نخستین چراغ دموکراسی در جهان عرب را روشن کرده و میتواند الگویی از همزیستی مسالمتآمیز، آزادی و میانهروی برای تمام مردم منطقه باشد. لبنانیها هرگز نباید این موضوع را فراموش کنند. اجازه دهید چراغهای روشنمان را بالا بگیریم تا تمام جهان آن را ببینند.
|