مصاحبه سایت عصر آنارشیسم با فواد بریتان عضو شورای رهبری کودار
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۱ ارديبهشت ۱٣۹۴ -
۱ می ۲۰۱۵
مقدمه: در تاریخ ۱۵ اردیبشهت ۱۳۹۳(۵ مه ۲۰۱۴) طی یک کنفرانس مطبوعاتی در کوهستان قندیل، «جامعه دموکراتیک و آزاد شرق کردستان، KODAR » اعلام موجودیت نمود. کودار «کنفدرالیسم دموکراتیک» را راه حل نهایی و اساسی مسئله کرد در ایران دانسته و این سیستم را برای سایر «خلقها»ی ایران نیز مناسب میداند. «کودار» خود را نه یک حزب و سازمان سیاسی، بلکه یک نظام و سیستم دموکراتیک میداند.
فواد بریتان عضو شورای رهبری کودار میگوید، «خلق کرد» با درنظرگرفتن تجربه سالها مبارزه ی «هویت طلبی و آزادیخواهی» تشکیل «دولت ـ ملت» را راه حل اساسی ندیده و آلترناتیوی [جایگزینی] تازه را برای حل مشکلات و بحرانهای اجتماعی ـ سیاسی جامعه خود ارائه داده است.
بریتان اوضاع کنونی خاورمیانه و بحران امروزه جامعه جهانی را شاهدی بر ناکارآمدی «ملیگرایی» و «الگوی دولت ـ ملت» دانسته و مدل جامعه ی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان را به جای آن پیشنهاد مینماید. فواد بریتان تنها راه قبول دولت از طرف نظام دموکراتیک خود را، از طریق فرمول «دولت + دموکراسی» عنوان نموده و بر نقش بنیادین زنان، جوانان، حفاظت از محیط زیست در پیشبرد دمکراسی تأکید نموده است. بریتان همچنین از جنبشهای آنارشیستی به عنوان یکی از مهمترین نیروهای برساخت دیگربارهی نظام مدرنیته ی دموکراتیک در سطح ایران، عنوان نموده و آمادگی خود را جهت هم پیمانی با آن عنوان نموده است. مصاحبه ی زیر که به مناسبت یکمین سالگرد تأسیس KODAR با ایشان صورت گرفته را باهم میخوانیم.
شما به عنوان یکی از کسانی که در تأسیس این نظام دارای نقش بوده و اینک نیز عضو شورای رهبری هستید، چه تعریفی جامع میتوان از KODAR ارائه نمود؟
نظام جامعه ی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان (KODAR) نظام کنفدرالِ اجتماعی مبتنی بر حق تعیین سرنوشت ملتها به دست خودشان است. نظامی که دموکراسی، آزادی زن و زندگی محیط زیست گرا را مبنا قرار میدهد. نظامی غیردولتی بوده و سازماندهی اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی دموکراتیک جوامع را مبنا قرار میدهد. در درون این نظام، تمامی اجتماعات اتنیکی، ملی، دینی، مذهبی و فرهنگی میتوانند خویش را به شکل کمون، مجلس، کنگرهها، آکادمیها، تعاونیها و یا احزاب نظام مند نموده، و بر مبنای ابعاد ملت دموکراتیک (سیاسی، اجتماعی، زندگی مشترکِ آزاد، اقتصادی، حقوقی، فرهنگی، آموزشی، دفاع ذاتی و دیپلماسی) سازماندهی میشود. انتخابات و تصمیمگیری دموکراتیک بومی و اصل مشارکت را در تمامی سطوح مبنا میگیرد. همزیستی تنوعات اجتماعی بر مبنای آزادی و برابری را میپذیرد. در چاره یابی مسائل جامعه ی کورد و سایر تنوعات اتنیکی، ملی و دینی ـ مذهبی موجود در شرق کوردستان، رویکردهای دولتگرا و ملیگرا را نپذیرفته و مدل ملت دموکراتیک را مبنا قرار میدهد. در شرق کوردستان، مدل ملت دموکراتیک و در خارج از کوردستان نیز مدل کنفدرالیسم دموکراتیک خلقهای ایران را مطلوبترین روش مدیریتی برای جامعه میداند.
پروژه ی تأسیس کودار یا نهادینه نمودن آن در جامعه چه زمان قابل تحقق میباشد؟ یا نه KODAR را تنها میتوان سیستمی آلترناتیو برای ِآینده دانست؟
کودار یک حزب، تشکل، جبهه و حتی یک سیستم آلترناتیو برای آینده نیست. قرار نیست یک پیروزی مشخص دموکراتیک به دست بیاید و بعد سیستم کودار اجرا شود. سیستم کودار در حال اجراست. میتوان همه ی مبارزات پیشین آزادیخواهی را به عنوان مراحل پایه گذاری کودار در نظر گرفت. مراحلی که از این پس نیز ادامه خواهد داشت و هیچ وقت تمام نمیشود. چون جامعه به طور مداوم در حال تغییر و تحول است، صورتبندی نیازها و سازماندهی هایش تغییر پیدا میکند بنابراین این سیستم همیشه در حال تغییر برای پیدا کردن روشهای مناسب مدیریتی خواهد بود. پایه گذاری آن از هم اکنون شروع شده و اصل مبارزه کودار از این به بعد، نوع سازماندهی اش بر اساس تنوعات و گردآوری آنها در یک سیستم دموکراتیک خواهد بود. ترجیح ما این است که همه احزاب و گرایشها بیایند در این سیستم دموکراتیک ایفای نقش کنند.
آیا همین مطالبات و تلاش برای برساخت جامعه ی دموکراتیک از طریق سیستم حزبی میسر نمیشدند؟
میتوان گفت در خود مفهوم و حتی ساختار سنتی تحزب، مشکلات بسیاری وجود دارد. نه فقط در کوردستان، بلکه در کل اپوزیسیون ایرانی هر روز شاهد انشعابات درون حزبی بوده و زمینه ای برای دورگشتن از حقیقت جامعه گشته است؛ مسئله ای که آسیب شناسی ای جدی را می طلبد. احزاب سنتی با این دیدگاه انتزاعی به میدان میآیند که یک حزب همه کاره یک جامعه شود. تغییری در حاکمیت رخ دهد، این حزب تازه به قدرت رسیده جای حاکمیت قبلی را بگیرد و به این ترتیب مردم آزاد گشته و جامعه به دموکراسی دستیابد. در دنیای امروزی کسی این چیزها را باور نمیکند. مردم میخواهند خود، جامعه ی خویش را مدیریت نمایند. روند تحولات جهانی هم به این سمت میرود. امروزه مبارزات دموکراتیک در دنیا مطرح است و دیگر دوره حاکمیتها و نگرشهای تک حزبی به سر آمده است.
KODAR(نظام جامعه ی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان) در برساخت جامعه ی دموکراتیک را میتوان به سیستمی دولتی تشبیه نمود؟ چرا که یک تلقی از مهندسی نمودن جامعه نیز احساس میگردد؟
خیر، جامعه ی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان KODAR سیستمی دولتی نیست؛ سیستم دموکراتیک غیردولتی خلقها میباشد. سیستمی است که درآن تمامی اقشار مردمی و در رأس آن زنان و جوانان، سیاستهای برآمده از سازماندهی دموکراتیک خویش را به صورت مستقیم، بر اساس شهروندی آزاد و برابر در چارچوب مجالس شهروندی آزاد اعمال مینماید. به عبارتی بر نیروی ذاتی و توانایی ذاتی خود تکیه میکند. نیرویش را از خلق میگیرد. در هر عرصه ای خواستار رسیدن به توانایی ذاتی است. همزمان تمامی سازماندهی های دموکراتیک در قبال هم دارای مسئولیت بوده، از هم پشتیبانی نموده و روابط فی مابین شان دوجانبه و مکمل همدیگر است. مهندسی نمودن جامعه از ذهنیتی نشأت میگیرد که در آن قدرت متمرکز بوده و در پی نهادینه نمودن خود در لایه ها و یا خلاهایی ست که در آن موجودیت و هویت جامعه، توان سازماندهی و مدیریت آن تضعیف گردد؛ بدیهی ست که دولت و نظامهای حاکم موجودیت خویش را از فرم دهی به جامعه ی ضعیف گشته کسب مینمایند. اصلا مهندسی نمودن جامعه با مفهوم و روح کنفدرالیسم جامعه و نظام آن در تضاد است. هدف غایی کودار نیز مهندسی نمودن جامعه نیست؛ چرا که کودار یک سیستم و نظام تحمیل شده به جامعه نباید دانست، که خود جامعه آن را به وجود آورده و مدیریت مینماید.
با استفاده از سیستم جامعه ی دمکراتیک شرق کردستان KODAR چه چیزی را در اهداف خود گنجانده اید؟
KODAR درصدد حساس نمودن دولتها نسبت به دمکراسی از طریق رفرمی ریشهای، دمکراتیزه شدن جامعه و سیاست است. همچنین تبدیل نگشتن به مانعی در برابر فرایند دمکراتیزاسیون و بر چیده شدن تمامی موانع را خواستار بوده و در راستای این هدف مبارزه مینماید.
اگر کشورهایی یونیتر (واحد) یعنی ایران، عراق، ترکیه و سوریه، حقوق کنفدرال خلق کرد را رعایت نمایند، خلق کرد هم حقوق آنها را رعایت خواهد نمود و بر این اساس توافق حاصل خواهد شد.
آیا دولت و سیستمKODAR میتوانند به موازات هم موجودیت داشته باشند؟
ما دموکراسی را به معنای تجدید نیرو و اختیارات دولت ارزیابی نمیکنیم. ایفای این نقش با رویکرد دولت + دمکراسی، ایجاد سازماندهی دموکراتیک جامعه، موفقیت در اعمال کامل و مستقیم دموکراسی در کنار دولت، از فلسفه سیاسی قرارداد KODAR به شمار میآید. نگرش «کوچکتر نمودن دولت به جای از میان بردن آن» و «دموکراسی بیشتر، دولت کمتر» را مبنا قرار میدهیم.
«KODAR» در برابر اشکال مدیریت هیرارشیک و دولتگرا چه نوع مدل آلترناتیوی را تشکیل خواهد داد؟
در سیستم «KODAR» رویکرد مدیریتی به معنای مدیریت دموکراتیک و اتوریته ی دموکراتیک میباشد. در عین حال بازنمود مدیریت دموکراتیک کردستان میباشد. بعد از آنکه تمامی سازماندهی ها زیر چتر جامعه ی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان KODAR یکی شدند، نیروی دمکراسی عظیمی عیان میگردد. در قالب کوردیناسیون (هماهنگ کننده)، نقش خود را برعهده گرفته و کار و فعالیت میکند. همگام با مبارزه با رویکردهای مدیریت سنتی، اقتدارگرا و دولتگرا، رویکرد مدیریت دموکراتیک جامعه گرا را که کوردیناتور کارها است، ارتقا میدهد.
در سیستم KODAR نگرش «تعیین سیستم خودمدیریتی» چگونه است؟
دیگر نبایست آزادی خلق کورد را در راهکارهایی کلاسیک مانند «عصیانگری» و «رهایی ملی» جستجو نمود. استراتژی آزادی خلق کورد، اساساً به شکل پیشبرد سازماندهی جامعه ی دموکراتیک خلق کورد و همزمان با آن برقراری روابط مبتنی بر اتحاد دموکراتیک با خلقهای همجوار، قابل تحقق میباشد. تضمین آزادی خلق کورد در تشکیل دولت یا خرده دولتها نهفته نیست. آزادی خلق کورد و حل دموکراتیک مسئله ی کورد بستگی به فرایند دموکراتیزاسیون کوردستان و ایران دارد. پروژه KODAR از این حیث استراتژی آزادی سازی خلق کرد میباشد. از طریق این سیستم، خلق کرد تمامی قابلیتهایش را اثبات نموده و با رساندن نیرویش به عالیترین حد، حل مسئله را رسالتی اجتماعی و اخلاقی همگانی میداند و آن را به منصه ی ظهور میرساند. حق تعیین سرنوشت ملتها بدست خودشان، حق برساخت دموکراسی و مدیریت غیردولتی خویش میباشد. حق ایجاد مدل تجمعات، غیردولتی میباشد که در روستاها، محلات و شهرها با بحث کردن در مورد مشکلات مربوط به خویش با همدیگر تصمیم اتخاذ نموده و به حل مشکلات میپردازند. ملت دموکراتیک، فردی را که دولت او را شکل داده تکیه گاه خویش قرار نمیدهد. در واقع فردی که دولت ـ ملت او را شکل داده، برده است. ملت دموکراتیک، مدلی است که در آن تجمعات و اشخاص بر اساس واقعیات بومی خویش مشکلاتشان را به بحث گذاشته و به ایجاد راهحل میپردازند. هدف ما نه تأسیس دولت، بلکه ایجاد و پیشبرد دموکراسی است. حق تعیین سرنوشت خویش از جانب ملتها، ایجاد یک دولت بر اساس ملیت گرایی نیست، بلکه حق تعیین دموکراسیهای خویش، بدون تغییر و دستیازیدن و برهمزدن مرزهای سیاسی است. بر اساس همزیستی آزاد و دموکراتیک، «ایران دموکراتیک، کوردستانی آزاد»؛ و «کوردستانی آزاد، خاورمیانه ای دموکراتیک» را مبنا قرار میدهد.
آیا نظام KODAR سیستم و یا پروژهای است که صرفاً محدود به خلق کورد و یا در رابطه با کوردستان است؟
سیستم KODAR با هدف تحقق راه حل دموکراتیک، آزاد و صلح جویانه مسئله ی کورد در ایران و شرق کوردستان تأسیس گردیده است. و با مبنا قرار دادن وحدت بر پایه ی اصول کنفدراسیون دموکراتیک این خلق، به توسعه ی کنفدراسیون جامعه ی دموکراتیک خلقهای ایران بر مبنای برادری و برابری پرداخته و بر اساس ایجاد سیستم خودمدیریتی دموکراتیک برای دیگر خلقهای ایران اعم از فارس، بلوچ، آذری، عرب، گیلکی، مازنی، ترکمن و… تلاش مینماید. کودار در تلاش است تا با پیشبرد دموکراسی خلقها در ایران و سازماندهی آن در چارچوب مدیریت دموکراتیک خلقها، در برابر نظام سرمایه داری جهانی و نیز ذهنیت محافظه کار منطقه ای به مبارزه بپردازد. در واقع میتوان گفت پروژه ی تأسیس یک سیستم دموکراتیک، عادل، عاری از فشار و استعمار در رأس مبارزات و اهداف کودار میباشد.
پس در این صورت نظام کودار پاسخگوی تمامی مسائل درون ایران باشد. آیا خود را در چنین مقامی بازتعریف مینماید؟
همچنان که در بالا هم بدان اشاره نمودم، نظام کودار فقط مختص و محدود به کوردستان نیست؛ بلکه در سایر نقاط ایران و برای «سایر خلقها» نیز قابل اجراست. اگر ایران را به دست جریانهای ناسیونالیستی یا جریانهای مذهبی بسپاریم، فردای این سرزمین به قتلگاهی برای تمامی خلقهای آن مبدل خواهد شد. به واسطه ی تأثیرات ملیگرایی، بافت ایران، زمینه و پتانسیل این را دارد که خلقها به جان هم بیافتند و این یک خطر بسیار جدی است. قطعاً برنده چنین جنگهایی مردم نخواهند بود. نه کورد، نه ترک، نه عرب، نه فارس، هیچکدام برنده نخواهند بود. همه ی ما فقط قربانی چنین جنگی خواهیم بود. برای همین باید سیستمی برای همزیستی شکل بدهیم. سیستمی که بتواند تنوعات را قبول کند، همجواری را قبول کند و نیز ایدههای مختلف را قبول کند. سیستم کنفدرالیسم دموکراتیک برای همه این خلقها در جامعه ی ایران قابل اجرا و نهادینه شدن است و همه میتوانند در این سیستم با پذیرش دموکراتیک و مشارکت در مدیریت آن با هم زندگی کنند. هدف نهایی کودار دموکراسی برای کل ایران، و همزیستی و برادری همه خلقهای درون این جغرافیاست.
تمامی خلقهای ایران میتوانند با عضویت در سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک خلقهای ایران، خود را به عنوان فرد ـ شهروند آزاد ملت دموکراتیک تعریف نمایند. شهروندی ملت دموکراتیک بیانگر رسیدن به حالت فرد آزاد، سیاسی و اخلاقی است و جامعهی دموکراتیک است.
آیا تمایز ایدئولوژیکی موجود در میان جریانها و احزاب مختلف مانعی بر سر راه ورود به سیستم KODAR نخواهد بود؟
هر ایدئولوژیای جهت سازماندهی شدن نیازمند نمونه و مدلهایی مناسب می باشد. زمانی که طرحها و قالبهای اساسی ذهنیتـ که جهت دهنده ی جوامع میباشندـ به عنوان ایدئولوژی در نظر گرفته شوند، هر ایدئولوژی اقدام به برساخت سیستمی اجتماعی متناسب با هدف و جانمایه ی خویش مینماید.
طرز تفکر، شکل تولید، هنر، فرهنگ، ورزش و به طور خلاصه همه چیز از طرفی هم محصول این سیستم میباشد و هم در خدمت آن قرار میگیرد. یعنی زبان، قلب و مغز آن میباشد. در غیر این صورت شرایط یک سیستم را کسب نخواهد کرد. پارادایمی مورد نیاز است که برابری خواه و صلح طلب بوده و آزادی را اساس کار خویش قرار دهد. چنین امری نبایستی در حد سخن که تا به امروز شاهد آنیم باقی بماند، بلکه بایستی به شکلی متناسب با جوهر واقعی انسانیت و در خور ارزش و آرزوهای او تحقق پذیرد. به منظور تحقق خواسته ی مورد نظر، قبل از هرچیز تئوری صحیح شرط کار میباشد. میتوان به برساخت جامعه ای مبتنی بر آزادی دموکراتیک، اکولوژیک و آزادی زن اقدام نمود که شرایط عدم وجود یک و یا دو مورد از موارد مذکور را قبول نکرده، حتی میتوان بدون پایبند بودن به یکی از پایههای آزادی دموکراتیک، اکولوژیک و آزادی زن، در درون این سیستم جای گرفت ولی به این شرط که به صراحت با اعمالی مانند ظلم، شدت، فشار، گرسنگی، استعمار، کشتار فرهنگی، جنسی و تخریب طبیعت مخالف بود. اگر هر فرد، گروه و تشکیلاتی عملا در برابر سیستم KODAR پیشبرد فعالیتی مخرب را هدف قرار ندهد و در صورتی که ضرورت اصول بنیادین KODAR را به جای آورد، میتواند در این سیستم جای بگیرد.
در صورت حمله جمهوری اسلامی به سیستم شما، کودار چه رویکردی را در پیش خواهد گرفت؟
کودار هرچند خواستار حل مسئله کرد از طرق صلح جویانه است، اما دارای نیروی دفاع مشروع نیز میباشد و «علیه هرگونه حمله ای از حق دفاع مشروع استفاده نموده و هر واحد نظام اجتماعی، طبق «اصل کیهانی دفاع ذاتی»، از خود دفاع مینماید.
دفاع مشروع نه تنها یک حق، بلکه یک مکانیزم طبیعی هر موجود زندهایست. وقتی مسائل همه از دیدگاه امنیتی نگریسته میشود و هر نوع تفاوتمندی و هر نوع مخالفتی به شدت سرکوب میشود، باید یک مکانیزم دفاعی وجود داشته باشد. طبیعتاً وقتی هجوم، حمله یا سرکوبی باشد، از خودمان دفاع خواهیم کرد. یعنی دست بسته نمی نشینیم که ما را از میان بردارند. وقتی که با سیستم به شیوه سیاسی و دموکراتیک تعامل و برخورد شود، طبیعتاً هیچ خشونتی وجود نخواهد داشت. اما نباید فراموش کرد که ایده دفاع مشروع ما، بخشی از گفتمان رهاییبخش ملی کلاسیک نیست. یعنی در این چارچوب سنتی نخواهد ماند که: میرویم یک منطقه جغرافیایی را به زور اسلحه آزاد میکنیم و یک حکومت تشکیل میدهیم. بلکه بدین شکل است که یک جامعه دموکراتیک از لحاظ سیاسی ـ فرهنگی ـ اجتماعی و اخلاقی خود را سازماندهی میکند و وقتی مورد تهاجم قرار بگیرد، از خود دفاع میکند.
دیدگاه کودار در خصوص حل مسئله آزادی زن و نابرابری جنسیتی چیست؟
تا زمانی که در برابر رفتار اخلاقی و ایدئولوژی مردسالار حاکم مبارزه صورت نگیرد، نمیتوان از دموکراتیزاسیون واقعی و ایجاد حیاتی آزاد و دموکراتیک سخن به میان آورد. بههمین دلیل بر اساس تحول اجتماعی، تحقق رویکردی انقلابی مبتنی بر آزادی زن مبنا میباشد. با مبنا قراردادن این تشخیص که: «میزان آزادی زن بیانگر میزان آزادی جامعه میباشد» حل مسئله آزادی زنان را از مهمترینِ بنیان های دموکراتیک خود به حساب میآورد. زنان به سبب برخورداری از نیروی برساخت جامعه، پیشاهنگان تحقق دموکراسی راستین و رادیکال برای جامعه اند. بدون شک نمیتوان از جامعهای دموکرات و آزاد بدون وجود و هویت آزاد جامعه ی زنان بحث نمود.
رویکرد اکولوژی کودار چگونه میباشد ؟
همگام با بحران سیستم اجتماعی، جستجوی ریشه های بحران اکولوژیک در آغاز تمدن اولیه که رفته رفته عمیقتر میشود، صحیح ترینِ طریق است. در درون اجتماع همزمان با گسترش از خودبیگانگی انسان که از عملکرد سیستم حاکم نشأت میگیرد، به وضوح شاهد بیگانه شدن با طبیعت نیز هستیم. به تعامل این دو با همدیگر باید توجه کرد. جامعه در ماهیت خود پدیده ای اکولوژیک است. در سیستم جامعه ی دموکراتیکـ اکولوژیک، نقشی که علم و تکنولوژی ایفا خواهند نمود، نقشی بر پایه ی اکولوژی میباشد. خود اکولوژی هم یک علم است. در حالی که طبیعت با انسانی شدن، استعداد بزرگ خویش و نیرویی آفریننده را اثبات میکند، انسان هم با درک طبیعت، متوجه خویش میشود. اخلاقگرایی و خردگرایی هر سیستم و اجتماعی که با طبیعت یکی نگردد، قابل دفاع نیست. رابطه میان بحرانی که سیستم جامعه کاپیتالیستی در آن به سر میبرد با فلاکت زیست محیطی، رابطه ای دیالکتیکی میباشد. تنها با خروج از این سیستم میتوان تضادهای ریشهای با طبیعت را پشت سر نهاد. اینکه تنها با جنبشهای محیط زیستی مسئله حل نمیشود، از کاراکتر این تضاد نشأت میگیرد. از طرف دیگر یک جامعه اکولوژیک، تحول اخلاقی را نیز الزامی میگرداند.
آیا شما رویکرد اکولوژیک در برابر نگرش اخلاق کاپیتالیستی را نوعی مبارزه برمیشمارید؟
دوستی با محیطزیست، دوستی با طبیعت و اعتقاد به دین طبیعی است. از این نظر بازنمود دوباره کلیت با جامعه ی طبیعی و ارگانیک به وسیله ی شعور بیدار شده میباشد. شعورمندی اجتماعی که از شعور اکولوژیک محروم میباشد، نمیتواند از فروپاشی و انحطاط رهایی یابد. در شعور محیط زیستگرا، شعور ایدئولوژیکی اساس کار میباشد. به مانند پلی ارتباطی میان فلسفه و اخلاق است. سیاست رهاییبخش در بحران معاصر، فقط در صورتی که محیطزیست محور باشد، میتواند رهنمون جامعه ای نظاممند گردد. به مانند مسئله آزادی زنان، در حل مسائل اکولوژیک هم نگرش اقتدار دولتگرایی مردسالار علت این همه عقبافتادگی و زندگی مملو از اشتباهات است. همزمان با ارتقای فمنیسم و اکولوژی، تمامی معادلات سیستم دولتگراـ مرد سالار در حال فروپاشی است و تحلیل از بین رفتنِ نگرش اخلاقی که کاپیتالیسم ایجاد نموده را به ارمغان میآورد. امروزه بیش از هر زمان دیگری نیاز به یک انقلابی اکولوژیک وجود دارد. انقلابی که بازگشت دوباره به طبیعت زنده و مقدس و تحول ذهنیت هیرارشیک که از حاکمیت انسان بر انسان آغازشده و به تحت حاکمیت در آوردن طبیعت ختم شده را هدف قرار دهد. سیستم «KODAR» ” با متفاوت بودنی پارادایمیک از دیگر سیستمها، تحولی مبتنی بر انقلاب زن، اکولوژیک و دمکراسی ژرف را ایجاد خواهد نمود.
دیدگاه KODAR نصبت به سازمانهای آنارشیستی چیست؟
جنبشهای آنارشیستی قدمتی به اندازه ی تاریخ انسانیت دارند. سزاوار است که این جنبشها مجدداً مورد ارزیابی قرار گیرند. جنبشهای آنارشیستی و مبارزان نام آشنای آن در زمینه ی انتقادات خویش در رابطه با سوسیالیسم رئال ناحق نبودهاند. به مثابه ی جنبشی که کاپیتالیسم را نه تنها به عنوان انحصار خصوصی و دولتی بلکه به عنوان مدرنیته نیز مورد انتقاد قرار میدهند، به واسطه ی قرارگیری در مخالفترین جبهه ی رویارویِ نظام، جلب توجه مینمایند. انتقاداتی که هم از جنبه ی اخلاقگرایانه و هم از لحاظ پولیتیک متوجه قدرت نموده اند، در حد و اندازهی گسترده ای واقعیت دارند. اما فردی ماندنشان، عدم دستیابیشان به بستری نیرومند و ناتوانیشان در امر پیشبرد نظام مخالف، کمبود اساسی این جنبشها میباشد. آنارشیستها نیک میدانند نظام کاپیتالیستی، جامعه اخلاقی و سیاسی را دچار ازهم پاشیدگی ساخته است.
اینکه پیشبینی کرده اند برقراری دولت ـ ملت مرکزی برای تمامی طبقات کارگر و جنبشهای خلقی نوعی بلا و آسیب خواهد بود و ضربات بزرگی را بر امیدهایشان وارد خواهد ساخت، امری واقعگرایانه میباشد. گفتمان آنها مبتنی بر اینکه پیشرفت تاریخ به نفع دولت ـ ملت، به معنای ضایعه ای بزرگ جهت اتوپیاهای برابری و آزادی است، ازجمله موارد مهمی هستند که باید بدانها اشاره کرد. حتی آنارشیستها خود نیز به دفاع از سیستم کنفدرالیسم برخاسته اند.
نظرات و انتقاداتشان در مورد بروکراتیسم، صنعتگرایی و شهرنشینی نیز به تناسب مهم و قابل توجهی مصداق یافته اند. این نظرات و انتقادات سهم مهمی در موضعگیری اکولوژیکی و ضدّفاشیستی زودهنگامِ آنها دارد. انتقاداتی که درباره ی سوسیالیسم رئال به عمل آوردهاند نیز با فروپاشی نظام مصداق یافته اند. قشری هستند که به بهترین نحو تشخیص دادهاند چیزی که برقرار شده سوسیالیسم نیست بلکه کاپیتالیسم بروکراتیک دولتی است.
انتقاد شما نسبت به جنبشهای آنارشیستی چیست؟
جنبش آنارشیستی علیرغم این نظرات و انتقادات بسیار مهم و مصداق یافته شان، در مقایسه با سوسیالیسم رئال شانس همگانی شدن و اجرای عملی نیافت .نقص در تحلیلشان از تمدن و عدم برقراری سیستمی اجراپذیر، نقش مهمی در این امر بازی نموده است. تحلیل و پیشنهاد چاره جویانه ی چندانی هم در مورد جامعه ی تاریخی ارائه ندادهاند. به اعتقاد ما، مهمترین نقصشان این است که در موضوع سیاست و مدرنیتهی دموکراتیک، وارد اندیشه و ساختاربندیای نظاممند نگشتهاند. تلاش پُر وسواسی را که در مورد صحّت نظرات و انتقاداتشان از خود نشان دادهاند، در زمینهی سیستم سازی و اجرا، نشان ندادهاند.
امروزه جنبشهای آنارشیستی پرسشی که باید پاسخش را بدهند این است که چرا یک نظام ادعامند را برقرار نکرده و آن را به فعلیّت نرسانده اند؟ این نیز وجود شکافی عظیم میان تئوری و حیاتشان را در ذهن تداعی میکند. آیا خود توانستند از حیات مدرنی که بسیار مورد انتقادش قرار میدادند گذار نمایند؟ به عبارت صحیحتر، در این موضوع تا چه حد ثبات قدم دارند؟ آیا خواهند توانست به درون مدرنیّتِ دموکراتیک گلوبال واقعی گام نهند؟
آیا کودار آماده ی همپیمانی با جنبشهای آنارشیستی میباشد؟
جنبشهای آنارشیستی از گذشته تا به امروز فداکاریهای بزرگی را از خود نشان داده، اندیشه های مهمی را در بطن خویش پرورانده و با نظرات و انتقاداتش در میان جماعت روشنفکری جایگاه مهمی را بهخود اختصاص داده است، امیدواریم بتواند به همراه میراث اش در چارچوب یک نظام مخالفِ منسجم و اجراپذیر در برابر سیستم، به نوساماندهی خود بپردازد. میتوان انتظار داشت که آنارشیستها بتوانند با اقدام به یک خودانتقادی، آغاز به پراکتیکی روزآمد نمایند. هنوز این امر اهمیت خویش را حفظ میکند که باید در مبارزات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، روشنفکرانه، جایگاهی را که شایسته ی آنان است کسب نمایند. در مبارزاتی که در فضای خاورمیانه تسریع یافته و ابعاد تمدنی و فرهنگی آن مطرحتر شده است، آنارشیستها میتوانند با گسترش روابط خود با «جامعهی دموکراتیک و آزاد شرق کوردستان KODAR» هم خویش را نوسازی کنند و هم مشارکتی قوی [در مبارزات] از خود نشان دهند. بی گمان جنبشهای آنارشیستی از نیروهای مهمی هستند که کودار آماده است تا در فعالیت برساخت دیگرباره ی نظام مدرنیته ی دموکراتیک در سطح ایران، دست به همپیمانی با آن بزند.
|