ویرانگرانِ بی تدبیر، در حماسهیی دروغین
جهانگیر صداقت فر
•
اینان
بر آنند
که جهان را به دیگرگونه نظامی رهنمون شوند -
وه ، چه قیامِ قیامتی.....
هللویا!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٣ ارديبهشت ۱٣۹۴ -
٣ می ۲۰۱۵
"بیا تا گٔل بر افشانیم ومی در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو درندازیم"
اینان
بر آنند
که جهان را به دیگرگونه نظامی رهنمون شوند -
وه ، چه قیامِ قیامتی.....
هللویا !
***
و به هنگام است
طرحی ز نو درفکندن،
به راستی ،
در عصری که سیاهی
پرده دارِ حریمِ حرمتِ خورشید است؛
و تلاطمِ بیداد
سفینه را شراع بردریده ست؛
و که تنها
بازوی ظلمِ ظالمان
کوتوالِ قلعهی مظلومان.
آری،
در این زمانه
که تا بوده ست
آبشخورِ قدیسان
فریبستانِ تلبیس،
و حمق و خرافه
رهگشای رستگاریِ انسان بوده ست،
وقت است
- اگر چه بسا دیر -
که فلک را سقفِ سالدیده بر بشکافیم
تا بل به دیجور جایِ زمین
آبشاری از نورِ داد بربیفشاند
زلالیِ آفتابی تازه زاد.
***
اینان ، ولی
خدای را ،
خشت زنانند
که پی افکندنِ مدنیّتی در آفاقی بی حصار
در توانِ اندیشهشان نیست؛
گفتی
در مسیرِ دگر گشت،
به جز مرده ریگی ز عصرِ سنگ
نصیبیشان ز سرشتِ آدمیان نیست !
اینان،
ناموسِ باورشان تطاول و ویرانی ست :
با پتک و خمپاره
- این خیلِ بی خرد -
تاریخ را آوار میکنند
و بر مسلخِ خاک
آدمیت را به خنجرِ جهل آگین
گردن میزنند.
حاشا -
روندِ توحّش ، اما
راهکارِ رهایی نیست :
سیلانِ سیلابِ خون
آزاده گی به ارمغان نمی آرد؛
هرگزا
ز ابرِ سترون
باران نمی بارد !
***
چیست پس
رمزِ این طلسمِ به قفلِ ستبر
در بر بسته ؟
کیست پس
در پسِ تو به تویِ پردهی اسرار ؟
کیانند ،
خدای را
خود خوانده ناخدایِ این نهضتِ نحسِ ناخجسته ؟
به کجا میرود آخر این سفینهی سکّان شکسته ،
این کهن کشتیِ در کرانهی دوزخ
به گل برنشسته ؟
***
نه، نه -
ما هرگز دگر
به پیشبازِ فریبی جهان شمول
کوی و برزن را چراغان نمی کنیم !
تا مرزهای خاک را
هنوز
به خون خط کشیده اند ،
ما حجرههای سوگ را گل افشان نمی کنیم .
*********
جهانگیر صداقت فر
سان رافائل - ۲۷ آپریل ۲۰۱۵
|