نگاهی به هستهی برخوردهای هستهای
مردو آناهید
•
نمایشنامههایی که در این زمینه بازی میشوند جنگ زرگری میباشند. دروغپردازیی آنها، تهدید یا ادعاهای آنها، برای گمراه کردن اندیشه و فریب دادن مردمان در جریان است. روشنفکران باید بتوانند به انگیزههای، کسانی که این هیاهو را در جهان پخش میکند، بنگرند نه اینکه به آهنگ و با سازی که دلخواه آنهاست بنوازند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۴ آبان ۱٣٨۵ -
۱۵ نوامبر ۲۰۰۶
در کش مکش و هیاهویی که، در مورد برنامههای هستهای حکومت اسلامی، در پهنهی جهان به جریان است، نیاز برخی از روشنفکران به آگاهی در مورد فنآوری هستهای بیشتر خواهد بود. چون کسانی که روند سیاسی ایران را مرور میکنند باید بتوانند دیدگاه خود را دانسته و روشن نمایان سازند تا ناخواسته بازیگری در نمایشنامههای فرمانروایان جهان نشوند.
از آنجا که من روزگاری دراز برای تولید انرژی هستهای و بررسی کردن مرزهای ایمنیی نیروگاهها دستاندرکار و درگیر بودهام، شاید بتوانم، اندکی به بنمایههای فیزیکیی این پدیده اشاره کنم. البته دانستنیهایی که در این فن به کار برده میشوند آن اندازه گسترده هستند که برای نشان دادن آنها دستکم به دهها کارشناس ورزیده نیاز میباشد. ولی روشنفکری که میخواهد در مورد برنامههای هستهای ایران داوری کند نیاز به دانستن انبوه این آگاهیها ندارد ولی نیاز است که او تفاوت ساختمان بمب هستهای و ساختن نیروگاه هستهای را بداند.
در این جستار کوشش میشود که اشارهای کوتاه به بخشهایی از این فنآوری بشود تا کسانی که کمتر به فیزیک آشنایی دارند دستکم بتوانند مرزهای این دانش را تصور کنند و گفتار بیهودهی سیاستمداران جهان را به حساب سیاست بازی بگذارند نه به حساب کمبود دانستنیهای خود.
هرچند این نوشته به بخش کوچکی از انبوه این دانش، آن هم کم و کاست، اشاره میکند ولی خواندن این نوشتار به ژرفبینی، ژرفاندیشی و به زمان بیشتری نیاز دارد. چون سخن از اندیشهای نیست، که رد یا پذیرفته شود، بلکه سخن از سامانی است که در هستی واقعیت دارد.
( کاربرد: این جستار تنها برای آگاهی است و با تعریفی، که در زبان فارسی به کار برده میشود، تفاوت دارد)
>> ساختمان اتم: اتم، کوچکترین بخش هر مادهای (عنصر، جسم یا در فرهنگ کهن ماتراسپنتا) است که خواص فیزیکی و شیمیایی آن ماده را در بر میدارد. هستهی آن را "پروتون"، دانههایی که بار الکتریکیی مثبت دارند، و " نویترون" ، دانههایی که بار الکتریکی ندارند، میسازند. پوستهی اتم را " الکترون" میسازد که بار الکتریکیی آن منفی است. همیشه شمار " الکترون -"ها، که به سرعت به دور هسته در گردش هستند، با شمار " پروتون +"ها برابر است و از این دیدگاه دانهی اتم بار الکتریکی ندارد. خواص شیمیایی و شناخت هر ماده از شمار " پروتون" برمیخیزد. جرم اتم از شمار "پروتون"ها و شمار "نویترون"ها، که میتوان جرم آنها را برابر انگاشت، حساب میشود.
اگر شمار "نویترون"ها در اتمهای یک ماده با هم برابر نباشند، آنها را ایزوتوب میگویند، آنها دارای خواص شیمیایی برابر هستند و تنها جرم آن اتمها تفاوت دارد. مانند هیدروژن H که یک " پروتون" دارد و در نتیجه یک " الکترون" و جرم آن یک است. ایزوتوب آن را دویترییم D مینامند که یک "پروتون" و یک "نویترون" دارد، و البته یک "الکترون" پس جرم آن دو به حساب میآید. بازدهی ترکیب ۲ هیدروژن با یک اکسیژن، آب، و بازدهی۲ دویترییم با یک اکسیژن ،آب سنگین، است. سبکترین اتم، هیدروژن H است، که یک پروتون و سنگینترین اتم، لیورسیم Lr ، که ۱۰٣ پروتون دارد. اتمی که هنرمندانه در آزمایشگاه ساخته میشود ۱۰۷ پروتون دارد.
به همین سان هم اتم U اورانیم که ۹۲ "پروتون" دارد و جرم ۲٣٨ ، یعنی ۱۴۶ "نویترون" دارد و ایزوتوب آن اورانیم U ۲٣۵ است که ۱۴٣ "نویترون" در هسته دارد. در هر هزار گرم از U اورانیم طبیعی تنها هفت گرم ایزوتوب ۲٣۵ وجود دارد.
>> شکافتن اتم: اتمی که تا کنون، برای سوخت، شکافته میشود اتم U اورانیم (ایزوتوب ۲٣۵) که به نسبت بزرگ و دهان گشاد است. برای این کار از پرتاب نویترون استفاده میشود که بار الکتریکی ندارد و از هستهی اتم که مثبت است گریزان نمیشود. البته باید نخست از سرعت نویترون کاست تا از هسته نگذرد. برای این کار آن را از آب سبک یا از آبسنگین یا از گرافیت (کربن) عبور میدهند تا آرامتر در هستهی اورانیم ۲٣۵ بنشیند. اورانیم ۲٣۶ پایدار نیست و با نیرویی سترگ از هم میپاشد و به دو اتم تازه کریپتون Kr و بارییم Ba تبدیل میشود. افزون بر این، ۲ یا ٣، نویترون هم به بیرون پرتاب میشوند. از اینکه اتمهای تازه نمیتوانند از هم بگریزند و اینکه نویترونهای رها شده به هر مادهای که برخورد کنند، از سرعت آنها کاسته میشود و نیروی سینماتیک(روند، جریان، حرکت) خود را در انرژیی گرمایی بر جای میگذارند، گرمای زیادی تولید میشود. ٨۲ درسد انرژیی این هسته از بازدهی همین پرتابها به وجود میآید. نزدیک به ۱۰ درسد انرژی آن را در ریزههای( آلفا، گاما، بتا که رادیوآکتیو بشمار میآیند) میتوان یافت که دیرتر به آنها اشاره میکنیم. میزان گرمایی که از شکافتن یک گرم U ۲٣۵ برمیخیزد برابر با گرمایی است که ٣ هزار کیلو ذغال سنگ پس میدهد.
>> کارآیی بمب اتم: از پرتاب یک نویترون به هستهی U ۲٣۵ این اتم شکافته میشود و از شکافته شدن هر اتم دو و گاهی سه نویترون جدا میشوند. از برخورد دو نویترون، که پرتاب شدهاند، به دو اتم U ۲٣۵ چهار نویترون آزاد میگردد و همین سان از برخورد هر نویترون دیگر باز دو نویترون به بیرون پرتاب میشوند. در نتیجه گرمایی فزاینده به وجود میآید که تصور نیروی آن برای ما دشوار است.
اگر بتوان، اورانیمی پربار فراهم کرد ( غنی کرد) که ۹۰ درسد آن U ۲٣۵ باشد، به سوی آن نویترون شلیک کرد، سرعت نویترونها را در مادهی کُند کننده( Moderating materials ) همآهنگ ساخت، در یک آن همهی اتمهای اورانیم از هم میپاشند. میزان گرمای فزایندهای که ایجاد میشود چندین میلیون درجه(چند برابر گرمای روی خورشید) است و تا شعاع چندین کیلومتر همه چیز را خاکستر میکند. جنبشی که از این انرژی برمیآید هر ساخته و ناساختهای را ویران میسازد. در میدان این آشوب، خوشبخت جانداری است که در آنی خاکستر شود. جاندارانی که دیرتر، چه از مکان و چه از زمان، با این پرتوهای رادیوآکتیو برخورد میکنند با رنجی بسیار دردناک جان میسپارند. البته فراهم کردن اورانیم که ۹۰ درسد آن U ۲٣۵ باشد بسیار دشوار است ولی میتوان از اتم پولوتونیم Pu ۲٣۹ که بسان U ۲٣۵ در خور شکافتن است بهره گرفت. پولوتونیم Pu را در رآکتورهای هستهای از پرتاب نویترون به U ۲٣٨ تهیه میکنند چون این راه تولید آسانتر است آخوندها هم دوستدار نیروگاه هستهای شدهاند. دیرتر به این تولید اشاره میکنیم.
>> فنآوری برای ساختن بمب اتم: برای ساختن بمب اتمی نیاز به فنآوری گستردهای نیست. دشواری آن در فراهم کردن بنمایههای آن است. مواد ویرانگر، یا پلوتونیم Pu ۲٣۹ را و نیز بننهادی را، که باید نخست نویترون افشانی کند، میتوان در رآکتورهای هستهای تهیه کرد. یعنی به بهای بیچارگیی مردم هر نامرمانی میتوانند صاحب بمبهای اتمی بشوند. البته میتوان این جنگافزار را، برای ویران ساختن دست آوردان بشر و نابود کردن بشریت، به کار برد، یعنی با هواپیما برسر مردمان فروریخت، ولی اگر آرمان نابودساختن سرزمینها و مردم دوردست باشد باید موشکهایی را به کار گرفت که هم توانایی برای پیمودن راه دراز را داشته باشند و هم اینکه بتوانند نشانهای را شناسایی و به هدف برخورد کنند. هنر و فن ساختن این موشکها به دانش گستردهای نیاز دارد که هر کشوری نمیتواند به تنهایی به این دانش دست یابد.
تنها بخشی از موشکهای آمریکایی که راه درازی را میپیمایند درست به نشانه میخورند. بیشتر موشکهای روسی به هدف برخورد نمیکنند. نکته مهم این است، هر کشوری که بمب اتمی ساخت نشان آن نیست که همزور و همسان زورمندان اتمی میشود. نسبت نیروی ویرانگر بمبهای آمریکایی به بمبهای هند و پاکستان بسان نسبت نیروی تانک لئوپارد به تفنگ بادی میماند. البته اگر موشکهای هندی و پاکستانی میتوانستند به هدف برخورد کنند. به هر روی کاربرد و ساختن بمب اتمی به کسانی نیاز دارد که نمیتوان نام انسان را بر آنها نهاد و هرگونه همکاری و همیاری با چنین کسانی خیانت به آفرینش هستی است.
>> پرتوهای رادیوآکتیو: در هستهای اتم تنها پروتون و نویترون نیستند بلکه ریزههایی هم وجود دارند که ساختار و پیوند نویترون را در هسته ممکن میسازند. در شکافتن اتم این ریزهها در پیکر پرتو به هر سویی افشانده میشوند. پرتو "آلفا" چون به نسبت بزرگ است از مادهها نمیگذرد و به جانداران زیانی نمیرساند ولی پرتو "گاما" که سرعتی نزدیک به سرعت نور دارد از میان بیشتر مواد میگذرد یا در هستهی آنها مینشیند و آرامش درون آنها را بهم میزند. یعنی آنها را آکتیو میکند. این "گاما" از تن جانداران هم رد میشود. اگر به سلولهای زایندهی پیکری برخورد کند آنها را از فرمان جان بیرون و از همآهنگی میاندازد. سلولهای زاینده در پیکر انسان، که خودزا هستند، بخشهای تن را بازسازی میکنند یا سلولهای کارگر( بسان گلبولهای خون) را میآفرینند. هستهی سلولهای زاینده، در برخورد با پرتو گاما، ناگهان سامان پیشین خود را گم میکند و سلولهایی بیاندازه و ناجور میسازند که با تن جاندار همآهنگی ندارند و اندک اندک همهی سلولهای زاینده را به این آشوب وادار میکند( بسان انقلاب اسلامی ۱٣۵۷). به این زایش نادرست و بیاندازهی سلولها سرطان میگویند. البته هرچند بیشتر پرتوهای رادیوآکتیو به پیکر انسان برخورد کند احتمال ایجاد سرطان بیشتر است. در میدان انفجار بمب اتمی احتمال پیدایش سلولهای سرطانی نزدیک به سد درسد است.
از این گذشته بخار و گازهایی که از گرمای بمب اتم بلند میشوند، با این پرتوهای مرگافزا آمیخته هستند، با نیروی باد به سدها کیلومتر دورتر برده میشوند و با ابر بارنده زمینهای دور را هم آلوده میکنند. گیاهانی که از این زمینها برویند آلوده و جاندارانی که از این گیاهان بخورند از بیماریی سرطان میمیرند. بازده این آلودگیهای مرگبار تا چند سدسال از میان نخواهد رفت. البته از نیروی مرگبار آن نسبت به گذشت زمان کاسته میشود.
>> بهره گیری از گرمای هستهای: دانش و هنرهایی که در بهره برداری از این انرژی به کار میروند بسیار گسترده و گوناگون هستند و به آسانی نمیتوان به آنها اشاره کرد. در این جا هنرمندی، برخلاف بمب اتم، مهار کردن گرمایی است که از شکافتن اتم و برخورد نویترون به وجود میآید. گفته شد که از شکافتن U ۲٣۵ دو یا سه نویترون پرتاب میشوند. در رآکتور نیروگاه شیوههایی به کار برده میشوند که بتواند از هر اتمی که شکافته میشود تنها یک، نویترون، اتمی دیگر را بشکافد. در این روند میزان گرمایی که به وجود میآید دلخواسته و در خور مهار شدن است. برای کُند کردن سرعت نویترونها بیشتر از آب، آب سنگین یا کربن (ذغالی که در گرمای زیاد با روش الکتریکی تهیه میشود) استفاده میکنند. در رآکتورهای چرنوبیل از همین کربن استفاده کرده بودهاند که همسان بمب اتمی کارکرد داشتند. این نویترونها را نویترون گرمازا مینامند چون در برخورد با Moderator گرما ایجاد میکنند. در رآکتورهای آب سبک، آب همآهنگکننده است یعنی هم سرعت نویترونها را میگیرد و هم مادهی سرد کننده است. در رآکتورهای زیر فشار، از برخورد نویترون، گرمای آب به ۲۷۰ درجه میرسد و فشار درون رآکتور به اندازهی ۱۶۰ Bar (آتمُسفر) است.
در این نوع رآکتورها برای اینکه از شمار نویترونها کاسته شود آن اندازه از مادههای که نویترونها را بخورند، بسان Bor ، به آب رآکتور میآمیزند که، K=۱ ، میزان تولید و برداشت گرما از رآکتور برابر بشود. میزان شکافتن اتمها، یعنی توان رآکتور را با وارد کردن چنگالهای ویژهای در میان مواد سوخت، که در لولههای باریک و بلندی انباشته شدهاند، کم و زیاد میکنند. این چنگالها از فلزی هستند که نویترونها را میگیرند و از این راه میزان اتمهایی که باید شکافته شوند دلخواه میسازند. با فروافتادن این چنگالها رآکتور خاموش میشود. البته جنبش نویترونها برجای میماند.
مواد برجای مانده، نسوخته، که دستکم ۹۷ درسد مواد سوخت نخستین است، از U ۲٣٨، Pu ۲٣۹ و آلوده به پرتوهای رادیوآکتیو میباشد. این تفاله تا چند سدسال آکتیو است و حتا گرما تولید میکند که در خور بهره برداری نیست. انبار کردن و دیدهبانیی این پسماندهها هم کار ساده و ارزانی نیست.
انبوه نویترونهای آزاد، که بیشتر از مصرف در رآکتور شلیک میشوند، اگر به U ۲٣٨ برخورد کنند این اتم را نمیشکافند ولی از بازدهی این نیرو نویترون در هسته جوش میخورد. از این انرژی دو "پروتون" ، با بار مثبت در هسته به وجود میآیند، و دو الکترون منفی، که در پوستهی اتم به دوران میشتابند. این اتمی است، با ۹۴ پروتون و جرم ۲٣۹ ، Pu ۲٣۹ ، که خواص شیمیایی دیگری دارد ولی مانند U ۲٣۵ شکافته میشود و انرژی آزاد میکند. این است که در رآکتورهای هستهای میتوان آسانتر موادی را که برای ساختن بمب اتمی نیاز است فراهم کرد.
در رآکتورهای زیرفشار که با آب خنک میشوند بیش از سد هزار کیلو اورانیم غنی شده برای سوخت جاسازی میشود. از یک چنین نیروگاهی که ٣٨۰۰ مگا وات انرژی تولید میکند تنها یک سوم آن به الکتریسیته تبدیل میشود و دوسوم گرمای مانده را باید از راه جریانهایی بسته که از چندین هزار لولهی باریک ساختار مییابند در راه برداشت انرژی از رآکتور بیرون راند. جریان درون رآکتور نباید به هیچ گونه به برون راه بابد چون رادیوآکتیو است و هر مادهای را آلوده میکند. گرما در همسایگی با جریانهای دیگر به بیرون رانده میشود. دوسوم این گرما باید در هوا یا در آب رودخانه یا به آب دریا وارد شود. البته به گونهای میتوان از آن گرما سود برد ولی دشواریهای فنی و قانونی دارد.
>> ساختن نیروگاه هستهای: به هر روی نیروگاه هستهای ابزاری نیست که برخی بپندارند با خریدن یا به کارگرفتن آن میتوانند به هنر ساختن آن ابزار پیببرند. نیروگاههای که زیمنس آلمان ساخته و در بوشهر نیمه کاره ماندهاند دستگاهی نیستند که روسیه یا کشور دیگری بتواند آنها را با همان سامان به انجام برساند. هیچ کارشناسی که از قوانین ایمنی در نیروگاههای هستهای آگاهی داشته باشد نمیتواند درستیی کارکرد آن را بپذیرد. سازمان جهانیی اتمی که در این کارکرد دیدهبانی دارد به هسته گذاری در یک چنین نیروگاهی رای نخواهد داد.
هر پیچی که در بخش هستهای نیروگاه به کار میرود از آغازی که فولاد آن در کوره ذوب و تا هنگامی که به جای خود بسته میشود دارای شناسنامهای است که در آن سرگذشت دگرگونیهای آن، با آزمونهای گواهی شده، یادداشت شده است. هر کارشناس ورزیدهای میتواند درستی و توانایی آن پیچ را به روشنی پیگیری کند. از راه شناخت، قوانین طبیعی، دانش نمیتواند بازدهی کارهای مافیای روسی، آمیخته با فکر و دیدبانی آخوندی، را بررسی کرد.
کارشناسان و کارخانههای آلمانی، که در این کشور و کشورهای دیگر بیش از ٣۰ نیروگاه هستهی ساختهاند که هنوز هم از بیشتر آنها بهره برداری میشود، نمیتوانند بدون کمک کشورهای دیگر یک نیروگاه بسازد. در آلمان کورهها و دستگاههایی که بتوانند ۲۰۰ تُن فولاد را یکباره ذوب کنند و بخشهای رآکتور را، با دقت میلی متری، بکوبند و آهنگری کنند وجود ندارد. تنها در چند کشور اروپا میتوانند بخشهای رآکتور را که در ژاپن ساخته میشوند به هم جوش بدهند. اگر کشور آلمان بخواهد همهی ماشینهایی را، که برای ساختن بخشهای یک نیروگاه هستهای به کار میروند، فراهم کند به سالیانی دراز و سرمایهای، که هیچ شرکتی به تنهایی ندارد، نیازمند است. البته کارشناسان و استادان آلمان دانش ساختن و توان سامان دادن هر نیروگاهی را دارند.
تکنولوژی(که حق مسلم کسی نیست) در درون اندیشههای دانشمندان(دانشدانان) و در روان دانشگاهایی است که انسان را بننهاد توانمندی بدانند. با احکام جهادگران و اوامر ولایت فقیه به آسانی نمیتوان درونمایهی دانش کافران را به غنیمت گرفت.
>> غنی سازی: برای درک کردن دشواری در هنر غنی سازی، به نمونهی سادهای اشاره میکنم، تصور کنیم که کسی از یک لگن خمیر با چرخش ملاغهای چونهای از خمیر جدا کند و بخواهد که نشاستهی درون این چونه چهار برابر نشاستهای باشد که در هر بخش خمیر بوده است. از این دشوارتر زمانی است که او بخواهد بیش از نیمی از آن، چونه، نشاسته باشد. البته دانههای نشاسته به دانههای خمیر پیوندی ندارند و نشاسته خواص ویژهای دارد. پس میتوان خواص آن را به کار گرفت و آن را به دلخواه از خمیر جدا کرد.
دانههای اتمهای اورانیم دارای خواص برابر هستند، هر اندازه که آنها را ریز بسایند، باز هم شمار بسیاری از اتمها به یکدیگر چسپیدهاند. این است که جدا ساختن اتمهای سنگینتر کار دشواری است و با چندتا چرخ و فلک و به یاریی امام زمان نمیتوان برای بمب یا نیروگاه هستهای اورانیم غنی کرد.
ویرانگری نیاز به تکنولوژی دارد ولی تکنولوژی، به مفهوم دانستن و هنرمندی، نیازی به ساختن ابزار ویرانگری ندارد.
>> تکنولوژی هستهای: تکنولوژی هستهای به دانش فیزیک( هستهای، سینماتیک، هیدرولیک، پنوماتیک، دینامیک، مغناتیس)، شیمی، الکتریسته، الکترونیک، متالورژی، ترمودینامیک، زمینشناسی، گیاه شناسی، ریاضی و پزشکی بستگی دارد.
این تکنولوژی(که در شعار "حق مسلم حکومت اسلامی" شده است) نیازی به پروانهی کار و دیدبانیی جهانی ندارد، آن را میتوان در سازمانهایی که بر دانش و خرد انسان بنیان داشته باشند فراهم کرد. دانشگاههای ایران در سامانی که از شعارهای آخوندی جدا باشد میتوانند سازمانی ایجاد کنند که در زمانی کوتاهتر از ۱۰ سال به فرمانروایی بر این تکنولوژی برسند. ولی این به آن معنی نیست که باید بتوانند نیروگاه را در کارخانههای ایران بسازند بلکه نیروگاه نخست در روی کاغذ و در رایانه (کامپیوتر) پیاده میشود. کسانی که بر یک تکنولوژی فرمانروا باشند میتوانند هر بخشی را که با خرد و دانش خود آفریدهاند به استادان سازندهی آن در هر کشوری سفارش دهند. چون آنها هستند که کارکرد و ویژگیهای هر بخش را مرز بندی میکنند نه سازندهی آن.
کپی کردن دستگاهی یعنی نمونهای را تقلید کردن و همسان ساختن از یک دستآورد آماده و این کارکرد نشان هنرمندی و دانستن و دانشپروری نیست. ولی کپی کردن یک نیروگاه هستهای، به امید الله و به خواسته ولایت فقیه ناممکن است. این گونه هنرربایی حتا برای کارشناسان چین هم دهها سال زمان میبرد.
شیرهی سخن این است که آمریکا و اروپا به توانایی و ناتوانیی حکومت اسلامی، در این موارد، آگاهی دارند و ترسی از بمب اتمی، که شاید پس از دهها سال به آن دست یابند، ندارند. نمایشنامههایی که در این زمینه بازی میشوند جنگ زرگری میباشند. دروغپردازیی آنها، تهدید یا ادعاهای آنها، برای گمراه کردن اندیشه و فریب دادن مردمان در جریان است. روشنفکران باید بتوانند به انگیزههای، کسانی که این هیاهو را در جهان پخش میکند، بنگرند نه اینکه به آهنگ و با سازی که دلخواه آنهاست بنوازند.
آیا جای شگفتی نیست؟ کسانی که حق آزاداندیشی، حق بازگوکردن سخن راست و حتا حق برگزیدن پوشش خود را ندارند باید بگویند که "تکنولوژی هستهای حق مسلم ماست". آیا اندیشیدن حق انسان است یا اطاعت کردن؟
مردو آناهید
دریافت بازتاب از دیدگاه خوانندگان: MarduAnahid@yahoo.de
|